1. نکته اول اینکه روبیو یک چهره نئوکان و مخالف مذاکرات با ایران است. او در سال 2015 به شدت علیه مذاکرات و توافق برجام موضعگیری میکرد.
2. صحبت روبیو که گفته اگر ادعای ایران مبنی بر دنبال نکردن سلاح هستهای درست است پس نیاز به غنیسازی اورانیم ندارد و غنیسازی ایران باید به صفر برسد، از لحاظ فکتهای بینالمللی کاملا خلاف واقع است؛ چرا که اولا، قوانین بینالمللی مرتبط با فناوری صلحآمیز هستهای کشورها را برای دستیابی به این چرخه برای مصارف صلحآمیز پزشکی، درمانی، کشاورزی و صنعتی مجاز دانسته و ثانیا، بررسیها نشان میدهد علاوه بر ۹ رژیم دارندهی سلاح هستهای(آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین، هند، پاکستان، کرهشمالی و رژیم صهیونیستی) که غنیسازی دارند، ۱۴ کشور دیگر هم که فاقد تسلیحات اتمی هستند، برنامه غنیسازی اورانیم داشته یا دارند(آرژانتین، برزیل، آلمان، ایران، ژاپن، هلند، کره جنوبی، قزاقستان، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا، سوئد، لیبی(متوقف شده) و آفریقای جنوبی(متوقف شده)).
3. درباره بازرسی از تاسیسات نظامی هم که تکلیف و موضع ایرانیها کاملا مشخص است؛ اما دلایل این سخنان و مواضع دوپهلو را میتوان بنا بر سناریوهای فرضی مختلف برشمرد. دلایل این صحبتها از حیث سناریوی خوشبینانه یا سناریوهای مبتنی بر احتمال شکلگیری توافق بین طرفین را میتوان در موارد زیر جستجو کرد:
3.1. تلاش آمریکا برای شکلدهی به چارچوبی جدید و سختگیرانهتر برای توافق احتمالی؛
3.2. تحمیل فشار روانی و اقتصادی از طریق ابزار تحریم و مواضع سختگیرانه برای واداشتن تهران به پذیرش شروط از پیش تعیینشده.
4. اما دلایل این صحبتها از حیث سناریوی بدبینانه یا سناریوهای مبتنی بر عدم احتمال شکلگیری توافق بین طرفین را میتوان بر اساس موارد ذیل برشمرد:
4.1. غلبه یافتن جریانهای نئوکان بر سیاستگذاری آمریکا با تقویت افرادی مانند مارک روبیو و افزوده شدن احتمالی چهرههایی مانند استیون میلر در مقام مشاور امنیت ملی؛
4.2. تلاش برای زمینهسازی مبنی بر مقصرنمایی جمهوری اسلامی در صورت شکست مذاکرات.
5. در سناریوی سوم میتوان این گونه تحلیل کرد که آمریکاییها در مذاکرات سابق نقش پلیس بد را به فرانسه واگذار کرده بودند که در شرایط امروزکه اروپاییها از عرصه مذاکرات کنار گذاشته شدهاند، ایفای نقش پلیس بد را به چهرههای تندرویی مانند روبیو سپردهاند.
6. بسیاری از تحلیلگران علت مواضع اخیر روبیو را بیربط به شکست اخیر آمریکاییها در مواجهه با یمنیها نمیدانند؛ این موضوع از آن جهت قابل تامل است که صحبتهای روبیو دقیقا پس از سقوط جنگنده آمریکایی در آب هنگام حمله یمنیها به ناو هری ترومن صورت پذیرفت.
7. اما اینکه در شرایط حاضر، نشانگانی دال بر شکست قطعی مذاکرات وجود داشته باشد، تحلیل درستی نیست؛ چرا که همانگونه که در شماره پیشین این نشریه هم گفته شد، ورود به جزییات مذاکرات و توافق احتمالی قطعا با اختلافاتی مواجه خواهد شد و این اختلافات تا زمانیکه بر پایه اختلافات شکلی باشد قابل رایزنی و گفتگو هستند.
8. زمانی میتوان امکان توافق را کمتر دیدکه اختلافات از اختلافات شکلی به اختلافات ماهوی برسد، برای مثال ورود به حوزههایی نظیر؛ تعلیق یا تعطیل غنیسازی، مذاکره پیرامون مسائل منطقهای و گفتمان مقاومت، مذاکره پیرامون حقوق بشر و مسائل داخلی و ... مسائلی هستند که چون جزء خطوط قرمز نظام تعریف شدهاند، میتواند مسائل را از حیث تاکتیکی به مسائل ماهوی تغییر داده، روند احتمالی شکست مذاکرات را افزایش دهد.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 5