نباید فراموش کرد که اجرای این طرح خود هزینهبر است: چاپ اسکناسهای جدید، بهروزرسانی نرمافزارهای بانکی و مالی. در شرایط کسری بودجه دولت، باید پرسید آیا چنین طرحهای هزینهزا در اولویت است یا اصلاح زیرساختهای ناکارآمد، کنترل هزینهها و ایجاد ثبات اقتصادی؟
بالاخره لایحه حذف چهار صفر از پول ملی، با موافقت رئیسکل بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و کمیسیون اقتصادی مجلس، به مرحله تصویب رسید. اما پیش از آنکه این تصمیم را اقدامی مثبت یا منفی بدانیم، لازم است چند نکته کلیدی را با دقت در نظر بگیریم.
اولاً، تاریخچه پول ملی ما نشان میدهد که تغییر واحد پولی امری تازه یا عجیب نیست. در اسفند ۱۳۰۸، ریال با پشتوانه طلا جایگزین قِران شد. از آن زمان تاکنون، در حالی که بسیاری از کشورها بارها واحد پولی خود را بازتعریف کردهاند، ریال ما همچنان با همان تعداد صفر باقی مانده است. در قرن گذشته، کشورهایی چون آلمان، اتریش، ترکیه و روسیه به دلایل مختلف اقتصادی و مدیریتی، صفرهایی را از پول خود حذف کردهاند. با وجود این، ریال در برابر چنین تغییراتی مقاومت کرده و هویت خود را حفظ کرده است؛ هرچند طی دو دهه اخیر، ارزش واقعی آن بهشدت کاهش یافته است.
ثانیاً، باید دانست حذف صفر بهتنهایی و بدون اقدامات اقتصادی پشتیبان، نه تورم را مهار میکند و نه قدرت خرید مردم را افزایش میدهد. این کار بیشتر شبیه تغییر ظاهر اعداد است تا بهبود واقعیت اقتصادی. شاید در کوتاهمدت حس بهتری ایجاد کند و اعداد کوچکتر به نظر برسند، اما اگر نرخ تورم و مشکلات ساختاری پابرجا باشند، این حس بهسرعت از بین میرود.
ثالثاً، این سیاست مزایایی نیز دارد که نمیتوان نادیده گرفت: کاهش هزینه چاپ اسکناس، سادهتر شدن محاسبات مالی و حسابداری، و کاهش حس بیارزشی پول ملی. برای مثال، در ایران سرانه اسکناس حدود ۱۱۴ برگ است، در حالی که این رقم در کشورهای توسعهیافته بین ۱۲ تا ۱۴ برگ است. اما فراموش نکنیم که این مزایا بدون ثبات اقتصادی، دوام و اثرگذاری بلندمدت نخواهند داشت.
رابعاً، تجربه کشورها نشان میدهد که موفقیت حذف صفر تنها زمانی ممکن است که با اصلاحات ساختاری همراه باشد. ترکیه در سال ۲۰۰۵ شش صفر را از لیر حذف کرد و همزمان برنامههای کنترل تورم و اصلاحات اقتصادی را پیش برد. نتیجه، ثبات نسبی در کوتاهمدت بود. در مقابل، کشورهایی مانند آرژانتین که بدون اصلاحات اساسی اقدام به حذف صفر کردند، با بحرانهای شدیدتر روبهرو شدند. باید دقت شود که حذف صفر از ارز ملی، آخرین گام در اصلاحات اقتصادی است.
خامساً، نباید فراموش کرد که اجرای این طرح خود هزینهبر است: چاپ اسکناسهای جدید، بهروزرسانی نرمافزارهای بانکی و مالی. در شرایط کسری بودجه دولت، باید پرسید آیا چنین طرحهای هزینهزا در اولویت است یا اصلاح زیرساختهای ناکارآمد، کنترل هزینهها و ایجاد ثبات اقتصادی؟
حذف صفر تنها زمانی ارزشمند و پایدار خواهد بود که در بستری از ثبات اقتصادی، کاهش تورم و اعتماد عمومی اجرا شود. در غیر این صورت، تغییری در زندگی واقعی مردم ایجاد نخواهد کرد و صرفاً تغییر ظاهری در چهره ریال خواهد بود.