صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۱  ، 
کد خبر : ۳۸۰۳۸۶

پارادایم یا زنبیل قدرت؟

انگار نه انگار ما پای میز مذاکره بودیم که بر روی میز مذاکره بمب ریخته شد، انگار نه انگار ما مدافع بوده‌ایم و متجاوز کس دیگری است، انگار نه انگار که پیشینه لیبی، عراق و ... پیش روی ماست، انگار نه انگار - که در چند صد کیلومتری از مرز ما - با اینکه جولانی دست بر سر گذاشته و تمام ابزار‌های سختش را داده باز هم بر سرش می‌کوبند.
پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی مطلق
بیانیه مجمع اصلاح طلبان؛ عنوانی بود که برای متن «اقلیت فرصت طلب» انتخاب شد. نقد برخی اصلاح طلبان، نشان داد که این متن نه بر آمده از یک کل، بلکه برآمده از یک اقلیت است که می‌خواهد خود را کل بداند و کدخدایی کند.
اگر به قول جان رالز، از پشت یک "پرده بی‌خبری" به بیانیه نگاه کنیم؛ متوجه نمی‌شویم متعلق به کدام برهه تاریخی است. دهه ۷۰؟ دهه ۸۰؟ یا دهه ۹۰؟ متعلق به قبل از جنگ ۱۲ روزه است یا پس از آن؟ انجماد واژگان در بستر ۳ دهه. بیانیه‌های پیشین این اقلیت را در ۳ دهه گذشته تحلیل محتوا کنیم به همین واژگان می‌رسیم؛ نسخه‌هایی پیچیده شده که هر گاه فرصتی پدید آمده همان را کپی زده‌اند.
شاید اولین نقد را باید از روزنامه اصلاح طلب هم میهن به عاریت گرفت که «اصلاحات همواره بر اصلاح از درون تأکید کرده؛ اما محتوای این بیانیه به‌ویژه در بند‌های پایانی، بیشتر شبیه خواسته‌های یک نیروی سیاسی برون سیستمی است.» سخن ساده آن که نمی‌توان یک پا در کاخ قدرت باشید و پای دیگر در اردوگاه آن‌هایی که آرزوی فروپاشی همان کاخ را دارند. این دوگانگی، نه نشانه‌ی زیرکی سیاسی است و نه تاکیدی بر اخلاق عیاری و جوانمردی. آن هم در زمانی که دولت همسو، دست یاری دراز کرده و حمایت می‌طلبد.
تجویز نهایی این منطق ایستا و ادبیات منجمد، می‌شود انحلال نهاد‌های موازی، بازگرداندن نظامیان به پادگان‌ها، آغاز مذاکره مستقیم با آمریکا، اعتمادسازی یک‌طرفه و.. در این نگاه، چون براساس یک فهم ایستا و برپایه یک ادبیات دهه هفتادی و هشتادی نوشته می‌شود انگار نه انگار ما پای میز مذاکره بودیم که بر روی میز مذاکره بمب ریخته شد، انگار نه انگار ما مدافع بوده‌ایم و متجاوز کس دیگری است، انگار نه انگار که پیشینه لیبی، عراق و ... پیش روی ماست، انگار نه انگار - که در چند صد کیلومتری از مرز ما - با اینکه جولانی دست بر سر گذاشته و تمام ابزار‌های سختش را داده باز هم بر سرش می‌کوبند. شاید تحذیر دبیر شورای عالی امنیت ملی به جا بود که گفت «دشمن با این گونه مواضع و رفتار‌ها به طمع حمله مجدد می‌افتد.»
در متن سیاست زده، جناحی و اولیگارشیک رادیکال ها، نه جایی برای حل ناترازی‌ها تعبیه می‌شود، نه مسیری برای حل معیشت و نه راه حلی برای دغدغه‌های بیش از ۹۰ درصد جامعه؛ صرفا نگاشته می‌شود تا اهرمی برای فشار از بالا باشد؛ البته بدون توان انگیزش از پایین. چون بدنه اجتماعی هم از این سیاست زدگی‌ها، خسته است و ملول. 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات