در این باره چند نکته جهت آگاهی و قضاوت ارائه میگردد:
1. شورای عالی عالی امنیت ملی در سال۹۹ از مجلس شورای اسلامی میخواهد تا با تصویب یک قانون دست تیم مذاکرهکننده را در مذاکرات هستهای پر کند تا پشتوانه دیپلماسی کشور باشد. مجلس پس از بررسیهای کارشناسی خود، دیدگاههای کارشناسانه وزارت امور خارجه و نیز دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را اخذ و پس از بررسی های لازم تحت عنوان قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت ایران به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسید.
2. بر اساس اخبار دقیق و متقن در زمان تصویب قانون، یکی از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده دولت روحانی در نشستهای متعدد اعلام میکرد که قانون اقدام راهبردی در پیشبرد مذاکرات هستهای به ما کمک بسیار میکند و هر جا مذاکرات قفل میشد، قانون مذکور راه را باز میکند. جالب اینجا بود که طرف مقابل جمهوری اسلامی در مذاکرات استناد تیم مذاکره کننده به قانون را نیز میپذیرفت. افراد متخصص در حقوق بینالملل اطلاع دارند، که قوانین داخلی بر معاهدات بینالمللی برتری دارد.
3. در اسفند۹۹ تیم مذاکرهکننده به یک متن و چارچوب جدید میرسد. روحانی و تیم سیاسی دولت اصرار دارد که این متن مورد پذیرش قرار گیرد، اما دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با استناد به قانون راهبردی مجلس که بر رفع تحریمها در ازاء بازگشت به برجام اصرار داشت، مانع از تحقق خواست دولت شد. نقطه تقابل روحانی و شمخانی از همین جا آغاز شد. از این مقطع به گفته آقای واعظی ۵ بار آقای روحانی تصمیم گرفتند آقای شمخانی را عزل کنند که رهبري نگذاشتند.
4. سخن اساسی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی آن بود که متنی که دولت روحانی از آن دفاع میکند، نسبت به متن اصلی برجام، عقبنشینی های به مراتب بیشتری در آن صورت گرفته و خسارت بارتر است، در حالیکه حداقل باید همان اکشن پلن سال ۲۰۱۵ مبنای احیای برجام باشد. صریح بیان میشود؛ متنی که آقای روحانی میگوید میخواستیم بر اساس آن برجام را احیا کنیم اما نگذاشتند، همچنان تکلیف تحریمهای پولی، بانکی و بیمه نامشخص بود. علیالقاعده این مسائل مهم باید برطرف میشد که نشده بود. ضمن اینکه تحریمهای جدید اعمال شده پس از خروج آمریکا از برجام نیز لغو نشده بود.
5. در اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد؛ چرا آقای روحانی با اینکه میدانستند متن اسفند۹۹ چنین اشکالات مبنایی دارد بر پذیرش آن اصرار داشتند. یک نکته در اینجا قابل تأمل است. آقای روحانی معتقد بود ما با متن جمعبندی شده در اسفند۹۹ به برجام برگردیم، اما اشکالات آن در آینده و توسط دولت بعدی برطرف گردد! البته یکی دو نگاه سیاسی برای او نیز اهمیت داشت و آن اینکه برجام در دولت خودش هوا شده، لذا ضرورت دارد در همین دولت احیا شود. البته روحانی با احیای برجام در اسفند۹۹ یا فروردین ۱۴۰۰ نگاهی به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و تأثیر بر معادلات سیاسی آن نیز داشت. در هرحال دبیرخانه و مجلس با متن اسفند۹۹ چون انتفاع اقتصادی برای مردم ایران تأمین نمیکرد و صرفا یک امکان تبلیغاتی و سیاسی برای روحانی ایجاد میکرد با پذیرش آن مخالفت کردند.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 22