اسنپبک نه پایان کار که نقطه آغاز مرحلهای جدید در دیپلماسی مقاومت خواهد بود که در آن قدرت جمهوری اسلامی ایران برای کنش گری مستقلانه بر اساس منافع ملی برای همگان تثبیت خواهد شد
بازگشت مکانیسم اسنپبک تحریمهای سازمان ملل با آغاز رسمی فرآیند آن و پایان یافتن طرح تعلیق ششماهه که دیروز در شورای امنیت سازمان ملل رقم خورد، عملاً بازار داخل ایران را به سرعت و به شدت تحت تاثیر قرار داد. در واکنش به خبر قطعی شدن این روند، بلافاصله قیمت دلار در ایران به حدود بیش از 110هزار تومان رسید، افزایشی که اگرچه هنوز به تحریمهای عملیاتی بازنگشته وابسته نیست، اما علامتی واضح از تورم انتظاری مردم به شمار میرود. فعالان اقتصادی و بازیگران بازار بر مبنای پیشفرض بازگشت تحریمها، همین حالا رفتارهای محتاطانه و سفتهبازانه را آغاز کردهاند؛ در حالی که در عمل هنوز فرصت اجرایی برای بازپذیری کامل اسنپبک فراهم نشده است.
ین مکانیسم، اگرچه قدرت اقتصادی گسترده ندارد، اما از حیث سیاسی، حقوقی و نمادین تأثیرات عمیقی بر دیپلماسی و فضای بینالمللی میگذارد. راه مقابله با آن نه انفعال، بلکه مدیریت هوشمندانه فشار، تقویت روابط منطقهای و بینالمللی، و کنترل روایت رسانهای است.
اما باید تأکید کرد که اختلاف قدرت میان اسنپبک و ساختار تحریمهای ایالات متحده بیش از آن است که در نگاه نخست به نظر برسد. تحریمهای آمریکا، مبتنی بر قوانین داخلی، مصوبات کنگره و توان نظارتی جدی، ضمانت اجرایی بسیار قویتری دارند؛ بنابراین حتی اگر اسنپبک اعمال شود، بخشی از فشار اصلی کماکان از کانال تحریمهای آمریکایی خواهد بود؛ کانالی که از لحاظ پوشش دامنهای، تأثیرگذاری در نظام مالی بینالمللی و انسداد دسترسی نفتی و بانکی برای ایران سهم عمدهای دارد. البته در مقابل این ساختار منسجم و سازمان یافته مکانیسم تحریم ها، مکانیسم ضد تحریمی ایران وجود دارد که با ایجاد ناوگان سایه برای فروش نفت، راه اندازی شرکت های صوری و چند ملیتی برای واردات و صادرات کالا، حذف هزینه های زاید بیمه و تعرفه و در مقابل ارائه بسته های تخفیفی برای افزایش صادرات کالا و ... عملا در طول سال های همراه با تحریم های شدید آمریکایی، فضا اقتصادی و سیاسی ایران را مدیریت کرده و جلوگیری کرده است از آن آسیب هایی که ممکن بود و برای غربی ها در اذهانشان متصور بودند.
در نقطه سوم، اجرای اسنپبک رسماً حضور موثر اروپاییها را بهعنوان میانجی یا بازیگری مستقل در پرونده هستهای به چالش کشید و با به جرئت می توان گفت که پایان داد. آنها کارت اصلی فشار هستهای را اکنون رو کردهاند و در این وضعیت، دیگر امکان حرکت بعدی برایشان وجود ندارد؛ به عبارتی، اگر روند فشار به ایران ادامه یابد، اروپا دیگر نمیتواند با دست آزاد دیپلماسی ایجاد کند، بلکه عملاً همپای سیاست فشار آمریکا ظاهر شده است. نقش مستقلانه اروپایی ها از بین رفته است و دیگر توان امتیاز گیری از ایران برای حل و فصل اختلافات میان ایران و آمریکا را دیگر نخواهند داشت.
تلاش برای اجماع سازی شکست میخورد؟
اما در سطح بینالمللی، کارکرد اصلی اسنپبک بیش از حوزه اقتصادی، در قاعدهسازی حقوقی و اجماعسازی سیاسی علیه ایران نمود خواهد یافت. سازمان ملل و مجمع عمومی، رسانهها و نهادهای حقوقی بینالمللی اکنون فرصت پیدا میکنند که پرونده حقوق بشر، فعالیت هستهای، موشکها و فعالیت منطقهای ایران را در قالب فشار رسمی مطرح کنند. به نظر می رسد در این فضا، جمهوری اسلامی ایران باید پیشاپیش با انعقاد تفاهمنامههای منطقهای و فرامنطقهای با کشورهای همسایه، قدرت مقاومت دیپلماسیاش را تقویت کند تا کارت فشار اسنپبک را به نوعی خنثی یا تعدیل نماید. در این بستر، موضوعی که قابل توجه است این است که روسیه و چین، علی رغم شکست تلاش برای تعلیق شش ماهه اسنپبک در شورای امنیت، صراحتاً اعلام کردند که روابط خود با ایران را ادامه خواهند داد و در اجرای اسنپبک علیه ایران مشارکت نمیکنند. این حمایت ضمنی، بخشی از ظرفیت کاهش فشار سیاسی برای تهران خواهد بود.
بازی خطرناک برای اروپا
نکته مهم دیگر آن است که استراتژی اروپاییها در فعالسازی اسنپبک در چارچوب پرونده هستهای، تنها بخش کوچکی از اهداف آنان است. در سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی، وی با نقل قول از صدراعظم آلمان گفت که «اسرائیل دارد کار کثیف را به جای همه ما انجام میدهد». این بیانیه نه تنها بیانگر پشتیبانی صریح اروپا از اقدامات تجاوزگرانه است، بلکه نشان میدهد که فعالسازی اسنپبک صرفاً ابزاری برای مشروعنمایی ادامه فشار سیاسی و نظامی علیه ایران است، نه یک اقدام صرفاً حقوقی یا هستهای.
یکی از مقاماتی که در جریان جلسات سازمان ملل حضور داشت، در گفتوگو با چند دیپلمات اروپایی نقل قول کرده است که برخی اروپاییها حتی از اقدام سه کشور اروپایی در آغاز فرآیند اسنپبک اعلام نارضایتی کردهاند؛ آنها معتقدند که نتیجه و نیت اصلی این اقدام شفاف نیست و میتواند هزینه سیاسی سنگینی برای خودشان داشته باشد. اما واقعیت این است که سه کشور اروپایی در این خصوص بیشتر تابع تصمیم و سیاست کاخ سفید بودهاند تا تحلیل مستقل منافع ملی. بسیاری از تعاملات و تصمیمات آنها اکنون بیشتر بر محاسبات مربوط به اوکراین، اتحاد ناتو و رابطه فراآتلانتیک متمرکز شده است تا روی پرونده ایران.
در همین حال، تهران موضع خود را روشن کرده است: رئیسجمهور ایران تأکید کرده که توان مقابله با هر بازگشت تحریم را دارد. وزارت خارجه ایران نیز هشدار داده است که در صورت اجرای اسنپبک، ممکن است همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی معلق شود. همچنین ایران اعلام کرده که به رغم فشارها، قصد خروج از معاهده منع اشاعه هستهای را ندارد.
مدیریت التهابات ذهنی
در همین حال به نظر می رسد که ایران باید به مدیریت مؤثر بار روانی و تبلیغاتی بازگشت اسنپبک بیش از پیش توجه کند. وقتی افکار عمومی کشور ببیند که تحریم در آستانه بازگشت است، این امر در بازار، سرمایهگذاری، واردات و فضای کسبوکار تأثیری بازدارنده دارد. بنابراین در این مقطع، سیاست اطلاعرسانی هوشمند، آرامسازی افکار عمومی و تأکید بر اراده مقاومت اقتصادی تا زمانی که فرصتی برای مذاکره یا راهکار متوازنتر فراهم شود یک ضرورت نیست، بلکه امری راهبردی و ضروری است.
کلام آخر
بازگشت اسنپبک را باید به مثابه فشاری چندلایه و نه صرفاً بازگشت تحریم تلقی کرد. این مکانیسم، اگرچه قدرت اقتصادی گسترده ندارد، اما از حیث سیاسی، حقوقی و نمادین تأثیرات عمیقی بر دیپلماسی و فضای بینالمللی میگذارد. راه مقابله با آن نه انفعال، بلکه مدیریت هوشمندانه فشار، تقویت روابط منطقهای و بینالمللی، و کنترل روایت رسانهای است. ایران اگر بتواند در این بزنگاه، نظم داخلی، انسجام دیپلماتیک و تابآوری اقتصادی خود را به نمایش بگذارد، اسنپبک نه پایان کار که نقطه آغاز مرحلهای جدید در دیپلماسی مقاومت خواهد بود که در آن قدرت جمهوری اسلامی ایران برای کنش گری مستقلانه بر اساس منافع ملی برای همگان تثبیت شده و فصل جدیدی از نحوه و چگونگی توزیع قدرت در سطح نظام بین الملل را به نمایش خواهد گذاشت.