رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، در سخنرانی اخیر خود با صراحت اعلام کردند: «این موشکها شناسنامه جوان ایرانی است، اگر هم لازم باشد دوباره از موشکهایمان استفاده میکنیم.» این جمله، نه یک شعار، بلکه یک موضعگیری راهبردی و عملیاتی است. موشکهای ایرانی، محصول دانش، اراده و مسئولیتپذیری نسل جوان کشورند و در میدان نبرد، نقش تعیینکنندهای در حفظ امنیت ملی و ایجاد بازدارندگی ایفا کردهاند. موشک ایرانی در این نگاه، سندی زنده از ایمان، دانش و اراده جوانی است که برای دفاع از عزت ملی، از جان و دل مایه میگذارد. جنگ دوازدهروزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، صحنه تجلی این شناسنامهها بود؛ شناسنامههایی که نه در کاغذ، بلکه در آسمان منطقه ثبت شدند.
ستون راهبردی عملیات موشکی ایران
در جنگ دوازدهروزه، آنچه عملیات ایران را از یک حمله متعارف فراتر برد، پیوند بینظیر میان ایمان نیروهای عملیاتی و فناوری پیشرفتهی بومی بود. این همافزایی، نه یک شعار تبلیغاتی، بلکه یک واقعیت میدانی بود که در لحظهلحظه نبرد دیده شد و نتیجه آن، تغییر موازنه قدرت در منطقه بود. نیروهای هوافضای سپاه، در لحظه آمادهسازی لانچرها و اجرای عملیات، کاملاً آگاه بودند که در معرض حملات هوایی، موشکی و پهپادی دشمن قرار دارند. آنها میدانستند که هر لحظه ممکن است هدف قرار گیرند، اما با درک مسئولیت دینی و ملی وهمچنین باور به حقانیت مأموریت، در میدان ماندند. این ایمان نهتنها موجب پایداری روانی در شرایط سخت شد، بلکه سبب شد عملیات با تمرکز، آرامش و انضباط کامل اجرا شود. در شرایطی که دشمن تلاش میکرد با حملات اولیه و مزاحمتهای مستمر، روند شلیک را مختل کند، نیروهای با ایمان و شجاع هوافضای سپاه با اتکا به ایمان و اعتماد به هدف، مأموریت را کامل کردند و در این مسیر، این نیرو شهدای گرانقدری را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کردند. از سوی دیگر، فناوری موشکی و پهپادی ایران، نه وارداتی و وابسته، بلکه حاصل سالها تلاش علمی و صنعتی داخلی بود. موشکهایی با برد بلند، دقت نقطهزن، مانورپذیری بالا و سرعتهای هایپرسونیک، در کنار پهپادهایی با مسیرهای غیرخطی، ارتفاع پایین و سرعت متغیر، نشان دادند که ایران به سطحی از توانمندی رسیده که میتواند عملیات ترکیبی پیچیده را با موفقیت اجرا کند. این فناوری، تجسم اراده ملی بود.
هدفگیری مراکز حیاتی دشمن
موشکهای نقطهزن، موشکهایی هستند که با استفاده از سامانههای هدایت پیشرفته مانند هدایت ماهوارهای، اینرسیایی، اپتیکی یا ترکیبی قادرند با دقت بالا به هدف مشخصی اصابت کنند. در بردهای بلند، این دقت نیازمند فناوریهای پیچیدهای در حوزهی کنترل مسیر، اصلاح انحراف و مانورپذیری در فاز نهایی است. در جنگ دوازدهروزه، ایران از موشکهایی با برد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر استفاده کرد که توانستند از خاک ایران به عمق سرزمینهای اشغالی برسند و اهدافی را در تلآویو، حیفا، و مراکز نظامی مرکزی مورد اصابت قرار دهند. یکی از مهمترین اهدافی که مورد اصابت قرار گرفت، پایگاه اطلاعاتی و فرماندهی «سایت ۸۱» در تلآویو بود. این پایگاه، از مراکز راهبردی ارتش رژیم صهیونی به شمار میآید و بهشدت محافظت شده است. موشکهای ایرانی با دقت بالا توانستند این مرکز را هدف قرار دهند، بهطوریکه رسانههای غربی نیز به آسیبهای جدی آن اذعان کردند. در حیفا، مراکز فرماندهی نیروی دریایی و زیرساختهای لجستیکی هدف قرار گرفتند. موشکهای نقطهزن با عبور از سامانههای دفاعی و اصابت دقیق، موجب اختلال در فرماندهی و پشتیبانی عملیاتی دشمن شدند. طبق گزارشها، بیش از ۵۳۱ موشک ایرانی در این جنگ شلیک شد و حدود ۶۵ درصد خسارات ثبت شده در کلانشهر تلآویو متمرکز بود.
مانورپذیری بالا و مسیرهای غیرخطی
موشکهای بالستیک معمولاً پس از شلیک، مسیر خود را در سه فاز طی میکنند: فاز اولیه (شلیک و صعود)، فاز میانی (حرکت در خارج از جو یا ارتفاع بالا)، و فاز نهایی (ورود مجدد به جو و نزدیک شدن به هدف).
مانورپذیری در فاز نهایی به توانایی موشک برای تغییر مسیر، سرعت یا زاویه حرکت در لحظات پایانی پرواز گفته میشود؛ یعنی دقیقاً زمانی که سامانههای پدافندی دشمن تلاش میکنند آن را رهگیری و منهدم کنند.
سامانههای دفاعی مانند «گنبد آهنین» یا «آرو» معمولاً در فاز نهایی موشک را رهگیری میکنند، چون در این مرحله موشک وارد محدوده عملیاتی آنها میشود. اگر موشک بتواند در این لحظه مسیر خود را تغییر دهد یا با سرعت بالا مانور کند، احتمال رهگیری بهشدت کاهش مییابد.
در جنگ دوازدهروزه، موشکهایی مانند «فتاح» «خیبرشکن» از قابلیت مانور در فاز نهایی برخوردار بودند. این ویژگیها شامل موارد زیر بود:
ـ تغییر زاویه ورود به هدف برای گمراهسازی رادارهای رهگیر.
ـ حرکت زیگزاگی یا منحنی در لحظات پایانی برای اختلال در محاسبات پدافند.
ـ افزایش ناگهانی سرعت یا کاهش ارتفاع برای خروج از محدوده رهگیری.
ـ استفاده از پوششهای جاذب رادار یا طراحی آیرودینامیک خاص برای کاهش سطح مقطع رادار.
عبور از آستانه واکنش دشمن
موشکهای هایپرسونیک به موشکهایی گفته میشود که با سرعتی بیش از ۵ ماخ (پنج برابر سرعت صوت) حرکت میکنند؛ یعنی بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر بر ساعت. این سرعت بالا، بهویژه در فاز نهایی پرواز، باعث میشود سامانههای دفاعی دشمن زمان کافی برای شناسایی، رهگیری و انهدام موشک نداشته باشند. در سامانههای پدافندی مانند «آرو» یا «گنبد آهنین» واکنش به تهدید نیازمند چند مرحله است: شناسایی، تحلیل مسیر، قفل راداری، و شلیک موشک رهگیر. اگر موشک مهاجم با سرعت هایپرسونیک وارد محدوده شود، این مراحل بهدلیل محدودیت زمانی دچار اختلال یا تأخیر میشوند.
در جریان حمله به مراکز حساس در تلآویو، از جمله پایگاه «سایت ۸۱»، گزارشها حاکی از آن بود که موشکهایی با سرعت بسیار بالا و مسیر غیرخطی وارد محدوده شدند.
نتیجه
ایران امروز، با تکیه بر ایمان نسلهای خود و فناوری بومی، نهتنها از مرزهای خود دفاع کرده، بلکه در معماری امنیت منطقهای نقش فعال ایفا میکند. موشکهایی که در جنگ دوازدهروزه بهکار رفتند، صرفاً ابزار پاسخ نبودند؛ آنها پیامگذار یک نظم جدید بودند؛ نظمی که در آن، امنیت با استقلال تعریف میشود، و قدرت با مسئولیت همراه است.