صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۰  ، 
کد خبر : ۳۸۳۶۵۴

اساساً استکبارستیزی به چه معنایی هست که ما باید استکبارستیز باشیم؟

استکبارستیزی مفهومی چندبعدی و عمیقاً  ریشه‌دار در مبانی دینی است که مصادیق عینی و راهبردهای عملیاتی مشخصی دارد. این مفهوم، جزء هویت‌ساز نظام جمهوری اسلامی بوده و گذر از آن به معنای تغییر ماهیت نظام است. در واقع استکبارستیزی مفهومی فراتر از یک شعار سیاسی صرف است. این آموزه، که ریشه در مکتب توحیدی اسلام و اندیشه‌های بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران دارد، از سوی مقام معظم رهبری به‌صورت یک گفتمان راهبردی تبیین و تداوم یافته است. رهبر معظم انقلاب به‌روشنی مفهوم استکبارستیزی را این‌گونه تبیین می‌کنند: «استکبارستیزی، یعنی یک ملّتی زیر بار مداخله جویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود». این تعریف واضح، اصل عدم پذیرش سلطه را هسته مرکزی این سیاست قرار می‌دهد. تداوم این راهبرد نیازمند عمق‌بخشی به باورهای دینی، توانمندسازی ملی و وحدت‌سازی در جهان اسلام است که در بیانات ایشان بر آنها تأکید شده است. از باب آشنایی بیشتر با مفهوم و ابعاد مختلف استکبارستیزی، این مفهوم در سه محور «معناشناسی»، «ضرورت» و «مصداق‌یابی» بررسی می‌شود:

معناشناسی استکبار: سلطه‌طلبی در تقابل با توحید در گفتمان انقلاب اسلامی، «استکبار» به معنای «خودبرتربینی» و «طلب سلطه‌گری» است. این مفهوم، دقیقاً نقطه مقابل «توحید» و «عدالت» قرار دارد. نظام سلطه جهانی، متشکل از قدرت‌ها و دولت‌هایی است که با تکیه ‌بر ثروت، فناوری و قدرت نظامی، می‌کوشند اراده خود را بر ملت‌ها تحمیل و آنان را از تعیین سرنوشت خویش محروم کنند. بنابراین، استکبارستیزی به معنای مقابله با این روحیه و ساختار سلطه‌گر است، نه لزوماً دشمنی با مردم کشورهای دیگر. همان‌گونه که رهبر حکیم انقلاب تأکید دارند، استکبار یک «مفهوم قرآنی» است که مصادیق امروزی آن، غرب به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.

ضرورت استکبارستیزی: چرایی ضرورت راهبرد پایدار استکبارستیزی را می‌توان در چند محور کلیدی تحلیل کرد: فلسفه وجودی انقلاب: انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی» متولد شد. استقلال‌خواهی و نفی سلطه‌پذیری، جوهره این شعار و دلیل قیام ملت ایران بود. بنابراین، عدول از استکبارستیزی به‌منزله نفی هویت و فلسفه وجودی نظام است. عاملیت در نظام بین‌الملل: نظام استکباری، ملت‌های مستقل را به‌عنوان «ابژه» و مصرف‌کننده منفعل می‌بیند. استکبارستیزی، به ملت ایران «عاملیت» و قدرت نقش‌آفرینی می‌بخشد و اجازه نمی‌دهد در سرنوشت خویش منفعل باشد. این همان عزتی است که رهبری بر آن پای می‌فشارند. ایجاد بازدارندگی استراتژیک: تجربه تاریخی نشان داده که مماشات با مستکبر، تنها به جسارت بیشتر او و افزایش فشارها می‌انجامد. مقاومت و ایستادگی فعال، هزینه‌های سلطه‌گری را برای استکبار جهانی افزایش داده و او را به تعدیل مواضع خود وادار می‌کند. پیروزی در دفاع مقدس و خنثی‌سازی توطئه‌های مختلف، مصداق عینی این بازدارندگی است.

 مصداق‌یابی عینی: رهبر معظم انقلاب، ایالات متحده آمریکا را بارزترین مصداق استکبار در دوران معاصر می‌دانند. به باور ایشان، "راز عداوت دیرینه نظام اسلامی با آمریکا در این نکته نهفته است که آمریکا بی‌تردید بارزترین مصداق برای مفهوم استکبارگری در دوران معاصر به شمار می‌آید. این تحلیل مبتنی بر سابقه مداخلات آمریکا در ایران و منطقه و همچنین روحیه سلطه‌گری ساختاری این کشور است. استکبارستیزی در عمل به‌صورت راهبرد «مقاومت فعال» تجلی‌یافته است، مقاومت در عرصه علمی و فناوری: خودکفایی در فناوری‌های حساس مانند نانو، لیزر، هسته‌ای، پهپادی، هوا و فضا و پزشکی نمونه‌ای از شکستن انحصار مستکبران است.  مقاومت در عرصه اقتصادی: تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به نفت، پاسخی عملی به جنگ اقتصادی دشمن است. مقاومت در عرصه دیپلماسی: عدم پذیرش سلطه‌جویی در مذاکرات و حمایت از جبهه مقاومت در منطقه، نشان‌دهنده تداوم این خط‌مشی در سیاست خارجی است. موضع قاطع جمهوری اسلامی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، اوج عینی سازی استکبارستیزی در عرصه بین‌الملل است.

رهبر معظم انقلاب استکبارستیزی را از مصادیق بارز «عدالت‌طلبی» می‌دانند. ایشان در بیاناتی به تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ تصریح می‌کنند: "مبارزه با استکبار که ما مدام تکرار می‌کنیم، یکی از مهم‌ترین مصادیق عدالت است. بعضی‌ها دنبال عدالت هستند امّا فکر نمی‌کنند که مبارزه با استکبار و آمریکا و صهیونیسم هم جزو مصادیق عدالت‌طلبی است." بنابراین استکبارستیزی یک انتخاب تاکتیکی نیست، بلکه یک «اصل استراتژیک» و هویت‌بخش است که بقا، عزت و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در نظام بین‌الملل را تضمین می‌کند. این راهبرد، با الهام از آموزه‌های ناب اسلامی و با تکیه ‌بر قدرت مردمی، ملت ایران را به بازیگری تأثیرگذار در معادلات جهانی تبدیل کرده که حاضر نیست عزت خویش را به بهای تعامل با مستکبران معامله کند.

منبع: پرسمان سیاسی شماره 21

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات