هفته «بسیج» فرصتی است برای بازخوانی نقش یک جریان مردمی که چهار دهه است در لحظههای حساس و در لایههای پنهان زندگی اجتماعی حضور داشته است؛ جریانی که از جنس ساختارهای رسمی نیست و استواریاش را بیشتر از انسانهایی گرفته که داوطلبانه و بیسروصدا به میدان آمدهاند.
بسیج برخلاف تصورهای رایج، تنها یک نهاد سازمانی یا مجموعهای محدود به مناسبتها نیست؛ شبکهای گسترده و زنده است که از محلههای کوچک شهری تا دورترین روستاها امتداد یافته و در بسیاری از موقعیتها نقش مکمل و گاهی بیبدیل در حل مسائل جامعه داشته است. از بحرانهای طبیعی تا پروژههای خدمترسانی، از بسترهای فرهنگی تا مجموعههای علمی و دانشگاهی، ردّ پای حضور این نیروی مردمی را میتوان در عرصههای گوناگون دید؛ حضوری که معمولاً بیادعا بوده و در سکوت انجام شده، اما اثرش در زندگی مردم باقی مانده است.
هفته بسیج بیش از آنکه یک یادآوری تاریخی باشد، فرصتی برای نگاه دوباره است؛ نگاه به این پرسش که چگونه یک جریان داوطلبانه توانسته در بستر زمان تداوم پیدا کند و چرا همچنان بخشی از ظرفیت اجتماعی ایران به شمار میآید. بخش مهمی از پاسخ، در ماهیت بسیج نهفته است؛ ماهیتی که بر انگیزههای فردی، احساس مسئولیت اجتماعی و پیوند با مسائل واقعی زندگی مردم استوار است. بسیج به همان اندازه که در عرصههای امنیتی شناخته شده، در میدانهای خدمت، امداد، آموزش و فعالیتهای اجتماعی نیز نقش پررنگی دارد؛ نقشی که اغلب در هیاهوی خبرها گم میشود و کمتر مجال روایت پیدا میکند.
این پرونده تلاشی است برای همین روایت دوباره؛ برای اینکه از پشت هیبت یک عنوان شناختهشده، چهره مردمی و بیصدا، اما اثرگذار بسیج را ببینیم. هدف این مجموعه نه توصیف کلیشهای است و نه تکرار روایتهای رسمی؛ بلکه نگاهی دوباره به حضور و کارکردهای این جریان در جامعه امروز. بازخوانی فعالیتهایی که در دل مناطق محروم، در بزنگاههای بحران، در محیط دانشگاه و در سطوح مختلف مسئولیت فردی و جمعی شکل گرفتهاند. همچنین مرور این نکته که چرا بسیج، از نگاه رهبر فرزانه انقلاب، نیرویی «عاقلانه، زنده و آیندهساز» توصیف شده است؛ نگاهی که بهجای برجستهکردن ظواهر، بر معنا و فلسفه حضور تأکید دارد.
در این پرونده، مجموعهای گردآوری شده که هریک از زاویهای متفاوت به این بازخوانی میپردازند. تلاش شده است متنها بهجای ورود به جزئیات عملیاتی یا تکرار روایتهای پرشده، بر این سؤال متمرکز باشند که «بسیج امروز چه تصویری از خود در جامعه دارد؟» و «چرا حضور آن، باوجود تغییر نسلها و تحولات گسترده اجتماعی، همچنان ادامه یافته است؟». هدف این است که خواننده در پایان پرونده نه تنها با مصادیق مواجه شود، بلکه درک روشنتری از کارکرد اجتماعی و فلسفه وجودی این جریان پیدا کند.
این متن مقدمهای است برای ورود به پروندهای که قصد دارد بسیج را نه از زاویه رسمی و تشکیلاتی، بلکه از منظر نقش و اثرش در زندگی مردم روایت کند؛ مجموعهای که قرار است تصویری دوباره از حضور داوطلبانه، بیادعا و پیوستهای ارائه دهد که بسیاری از ابعادش هنوز به اندازه کافی دیده نشده است.