نجف محمودی
از واقعه آغاز جنگ تحمیلی اسرائیل و حامیانش علیه دولت لبنان و مردم بیدفاع این کشور به عنوان یکی از فجیعترین جنایات بیش از یک ماه میگذرد. اما آنچه در این مدت مورد تاکید رژیم صهیونیستی بود. از نابودی حزبالله در چند روز اول جنگ خبر میداد.
جنایات رژیم صهیونیستی در طول چند دهه اخیر در منطقه با اهداف نامشروع مورد کنکاش و دولتهای حوزه خاورمیانه قرار گرفته و تجربه تلخی از سوابق اینگونه جنایات را لمس کرده است، اما حزبالله لبنان براساس ایدئولوژی صرفاً اسلامی که طبق عقاید و مبانی دیرین مردم شجاع بنا شده و جوانان خود را بر این اساس آموزش و مهیای پیروزی و یا شهادت در راه خدا کرده است.
بنابراین اعتقادات استوار و پایههای معنوی حزبالله موجب تقویت ایمان آنها بر تحقق وعدههای خدا و همانگونه که قرآن مجید آمده «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره، باذن الله» لذا توان مقابله حزبالله با چهارمین یا ششمین ارتش قدرتمند جهان با یک مقابله ایدئولوژیک معنوی همراه بوده و اعتقاد جوانان مقاوم تشکیلدهنده نیروی مقاومت حزبالله در راستای تقویت روحی و روانی ملت لبنان عجین شده و بسیاری از معادلات رژیم تا به دندان مسلح صهیونیستی را با تمام اطناب و تطویل منسوخ و گاها از مرحله تفسیر و تحلیل در جهت پیمودن اهداف ناهمگون در سیاست خارجی و منطقهای عقیم گذاشته است.
آنچه هماکنون در لبنان میگذرد را میتوان با اطمینان قابل قبولی یک سناریوی بحران هدایت شده توسط صهیونیستها و در راس آن آمریکای جنایتکار دانست. برخی تحلیلگران بینالمللی، همان هنگام درباره این که اسرائیل همزمان در دو نقطه درگیر جنگ شده و دو جبهه همزمان برای خود گشوده، ابراز شگفتی کردند و مصرانه اعتقاد داشتند رژیم صهیونیستی با ابداع ابتکارات جدید بتواند به نیات صنعتی و تلمیحات خوابآورانه خود در استقصای درونی و آزادسازی لبنان دست یابد.
اما به نظر میرسد تلآویو با تکرار سناریوی سرزمینهای اشغالی در لبنان به مساله منازعه با حزبالله خاتمه دهد. لذا اسرائیل تصمیم گرفت تا از طریق وارد آوردن ضربات مهلک به تاسیسات زیربنایی و حتی منازل مسکونی، ناتوانی حزبالله را در دادن پاسخهای متقابل به تصویر بکشد تا به این ترتیب نیروی حزبالله ناتوان از دفع حملات اسرائیل و دفاع از حقوق مردم لبنان جلوه داده شود که در مراحل بعدی اسرائیل بتواند با تحقیر حزبالله، مقبولیت مردمی ومشروعیت عمومی آن را دچار بحران ساخته و در راستای ایجاد جنگ روانی و نیل به اهداف از پیش تعیین شده، قدمهای موثر برداشته و زمینه را برای خلع سلاح حزبالله و بیاثر ساختن آن در صحنه سیاسی و نظامی لبنان مهیا سازد؛ ولی مهادلات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در این موضوع عملی نشد و بازی روزگار به گونهای دیگر رقم خورد.
طی هفتههای گذشته، نیروهای اسرائیلی با تمام قوا در جهت انهدام زیرساختهای دولت لبنان و حزبالله کوشا بوده و حتی به خبرسازی در این راستا تاکید داشتند. مثلا مقامات اسرائیلی در روزهای نخست جنگ نامشروع، از انهدام نیمی از موشکهای حزبالله خبر داده و اعلام داشتند که توان حزبالله برای مقابله با اسرائیل به شدت کاهش یافته و حتی مقابله چند روزه را در نابودی لبنان متصور میکردند که البته این اخبار کذایی و فاقد صحت از سوی مقامات حزبالله رد شد و در روزهای متوالی حزبالله با همان توان موشکی به چند منطقه نظامی اسرائیل که تاکنون طعم جنگ را نچشیده بودند.
حمله کرده و به عینه نشان دادند که ادعای اسرائیلیها با همه ساز و برگشان در انهدام موشکهای لبنانی، جزء تحمل تکلفات نبوده و تقریباً از قلمرو اثبات برای جهانیان به دور بوده است. استراتژی و دکترین اسرائیل در حمله به سرزمینهای لبنان در راستایی یکسری اهداف نامعقول و غیرانسانی با همکاری و هماهنگی آمریکای جنایتکار طراحی شده که متاسفانه با جواب دندانشکن و حملات مهلک موشک باران حیفا و دیگر شهرهای اسرائیل در عمق خاک آن کشور، غرق یکی از ناوچههای موشکانداز اسرائیلی در آبهای مدیترانه و انهدام چند بالگرد و جنگنده اسرائیلی همراه بوده و دفاع در خور عزت و عظمت از خود نشان دادند.
از این رو به نظر میرسد استراتژیستهای تلآویو و سردمداران آن برای دومین بار از نیل به اهداف ناسالم خود در منطقه بازمانده و دشمن را آنچنان که نشان داده تصور نمیکردند و حتی در حملات زمینی و مبارزه رودررو با حزبالله موقعیتهای چشمگیری را دنبال نکردهاند. در طول مدت یک ماه گذشته مقاومت لبنان، مقامات اسرائیل با درک موقعیت و احتمال بروز شکستگی سنگین برای نیروهایشان. نه فقط تصمیم به عدم موافقت با پیشروی ارتش رژیم صهیونیستی در خاک لبنان گرفته بلکه عقبنشینی را هم در دستور کار قرار دادهاند که در جای خود خبر از سرنگونی رژیم صهیونیستی و پیروزی دولت لبنان برای ملتهای مسلمان دارد.
با این همه روشناست که رژیم صهیونیستی از نظر وجه منطقهای و بینالمللی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و نه تنها تلآویو با بمبارانهای شدید و حملات پرحجم تاکتیکی خود نتوانست ضربا ت مهلکی بر حزبالله وارد آورده و این گروه را نابود سازد بلکه براساس اخبار واصله، اعتبار حزبالله در میان شهروندان لبنانی و منطقهای فراتر رفته و بر ذلت و اضمحلال دولت اسرائیلی افزوده است.
در هر حال ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در نظر دارند با دادن وعدههایی مانند مذاکره بر سر بازگشت مزارع شبعا به لبنان، حضور ناامیدکننده شورای امنیت سازمان ملل در مسیر توقف جنگ و ایجاد آتشبس، سعایت سخنچینان داخلی و خارجی، مقاومت شجاعانه مردم لبنان و عدم حمایت کشورهای عربی، فرجام ناگواری را برای رژیم صهیونیستی و حامیانش در طول تاریخ بشریت به عنوان ننگی بزرگ به یادگار خواهد گذاشت و دکترین اسرائیل را با شکست بیسابقهای مواجه ساخته که شاید قبول چنین واقعیتی برای سردمداران اسرائیل مهجور و در ذهن متبادر نگردد.