
طلبه و دانشجو، جزو اقشار بیدار و آگاه جامعه هستند که حتی در اوج خفقان دوره طاغوت هم، هویت انقلابی داشتند طبعاً به همین دلیل همواره مورد خشم و تعرض ساواک و دژخیمان رژیم ستم شاهی واقع میشدند. این هویت انقلابی، علل و انگیزههای مختلفی داشته و دارد. طلبه و دانشجو به تناسب موقعیت سنی خود جزو گروه جوان جامعه محسوب میشوند. هر دو قشر، توان انقلابی بسیار بالایی دارند. معمولا از میان محرومترین اقشار جامعه برخاستهاند و به همین دلیل، دوره دانشجویی و طلبگی معمولاً مترادف با دوره محرومیت و دست و پنجه نرم کردن با فقر و محرمیت است. و با همین ویژگی، آنها درد محرومین و مستضعفین را بهتر از سایر اقشار جامعه درک کرده اند و به لحاظ برخورداری از سطح بالاتری از شعور سیاسی و آگاهیهای اجتماعی، طبعاً محیط حوزه و دانشگاه جزو اصلیترین کانونهای درک انقلابی، حتی در اوج خفقان دوره طاغوت، بوده است.
در اینجا نبض جامعه، تندتر میزند و نخستین علائم ناشی از مسائل و مشکلات سیاسی – اجتماعی، قبل از هر جای دیگری در اینجا ظهور و بروز پیدا میکند. تصادفی نیست که اصلیترین نقاط اوجگیری انقلاب اسلامی، یا در حوزه و دانشگاه بوده و یا توسط تربیت یافتگان حوزه و دانشگاه بوجود آمده است.
دقیقاً به همین دلیل بود که رژیم ستمشاهی از فیضیه و دانشگاه وحشت داشت و حتی حاضر بود آنجا را به خاک و خون بکشد، ولی شاهد آغاز خیزشهای عمومی از حوزه و دانشگاه نباشد.
نسل فرهنگی کشور اعم از طلبه و دانشجو و تربیتیافتگان این دو مجموعه، معمولاً انقلابی بوده و انس و الفت بیشتری با اقشار مختلف جامعه داشته و سالمتر زندگی کرده و از همین رهگذر، هویت مردمی و انقلابی خاصی را در طول دوران پرفراز و نشیب تاریخ معاصر برای خود کسب کرده است.
این دو مجموعه، جزو اصلیترین نیروهای محرک نیروهای محرک انقلاب و پیشتاز در حرکتهای انقلابی بودهاند و طبعاً به هر اندازهای که در شکلگیری، اوجگیری و پیروزی انقلاب اسلامی نقشآفرینی داشتهاند، به همان اندازه و حتی بیشتر، در مراحل پس از پیروزی به ایفای نقش در جهت حفظ و تداوم انقلاب پرداختهاند.
این نقش مؤثر و محسوس به حدی است که اگر حضور و نقش دانشگاهی و روحانی در این انقلاب کمرنگ شود، وجه مردمی، تحرک و پویایی انقلاب لطمه میبیند. اضافه بر این، اگر این دو قشر دانشگاهی و روحانی با یکدیگر همگام و همراه نباشند، تعادل و ثبات جامعه و نظام دچار مشکل میشود.
هویت فرهنگی و ظرفیت عظیم انقلابی این دو قشر جامعه به آنها ویژگیهای ممتازی را داده و انتظارات خاصی را در جامعه نسبت به آنها به وجود آورده است. تربیتیافتگان هر دو کانون علم و تربیت، عموماً طعم محرومیت را چشیده، از سطوح بالای آگاهی برخوردارند؛ از خودگذشتگی و شجاعت لازم برای ورود به میدان عمل را دارند و همینها، ابزار لازم برای فعال شدن این دو نیروی محرکه انقلاب محسوب میشوند.