
اشاره:
وقوع انقلاب اسلامی ایران، حتی به گفته آنان که روی خوشی بدان نشان نمیدهند، دگرگونی شگرفی نه تنها در ایران بلکه در سطح منطقه و جهان ایجاد نمود. پیام انقلاب اسلامی چنان رسا و گسترده و سریع در گوشها پیچید که از همان روز نخست مستکبران جهان را به واکنش و هراس واداشت. در تاریخ نمونهای ندارد که حکومت نوپایی آن گونه مورد هجمه و حمله همهجانبه دشمنانش قرار گرفته باشد. اکنون پس از سپری شدن سه دهه از انقلاب اسلامی ایران و تثبیت نظام «جمهوری اسلامی» دشمنیها نیز فزونی یافته است، اما راز نهفته در این دشمنیها چیست؟ چگونه است که این گونه با تمام توان علیه «جمهوری اسلامی» فعالیت میکنند؟ چرا با تمام قدرت و ثروت ظاهری که دارند ایران اسلامی را برای خود تهدید میشمرند؟ در گفتوگو با سردار «محمد فرهادی»، جانشین معاون هماهنگ کننده نیروی مقاومت بسیج این پرسشها را بررسی نمودهایم. وی در همایش «بسیج و قدرت نرم» (26 آذر ماه سال جاری) با ارائه مقاله «قدرت نرم جمهوری اسلامی» پاسخ مبسوطی به این پرسشها ارائه کرد. مقاله وی نیز جزو ده مقاله برتر همایش مورد تجلیل قرار گرفت.
">اشاره:
وقوع انقلاب اسلامی ایران، حتی به گفته آنان که روی خوشی بدان نشان نمیدهند، دگرگونی شگرفی نه تنها در ایران بلکه در سطح منطقه و جهان ایجاد نمود. پیام انقلاب اسلامی چنان رسا و گسترده و سریع در گوشها پیچید که از همان روز نخست مستکبران جهان را به واکنش و هراس واداشت. در تاریخ نمونهای ندارد که حکومت نوپایی آن گونه مورد هجمه و حمله همهجانبه دشمنانش قرار گرفته باشد. اکنون پس از سپری شدن سه دهه از انقلاب اسلامی ایران و تثبیت نظام «جمهوری اسلامی» دشمنیها نیز فزونی یافته است، اما راز نهفته در این دشمنیها چیست؟ چگونه است که این گونه با تمام توان علیه «جمهوری اسلامی» فعالیت میکنند؟ چرا با تمام قدرت و ثروت ظاهری که دارند ایران اسلامی را برای خود تهدید میشمرند؟ در گفتوگو با سردار «محمد فرهادی»، جانشین معاون هماهنگ کننده نیروی مقاومت بسیج این پرسشها را بررسی نمودهایم. وی در همایش «بسیج و قدرت نرم» (26 آذر ماه سال جاری) با ارائه مقاله «قدرت نرم جمهوری اسلامی» پاسخ مبسوطی به این پرسشها ارائه کرد. مقاله وی نیز جزو ده مقاله برتر همایش مورد تجلیل قرار گرفت.
به گفته سردار فرهادی، قدرت نرم جمهوری اسلامی موضوع مهمی است که امروز مبنای بسیاری از حرکات سیاسی و انقلابی کشورها و صاحبنظران قرار گرفته است. در دهههای اخیر قدرت نرم اهمیت به مراتب بیشتری نسبت به قدرت سخت پیدا کرده است. وی اضافه میکند اگر قدرت نرم را تاثیرگذاری غیرمستقیم بر دیگران همراه با حس رضایت و رغبت در آنها در نظر بگیریم امروز همه کشورها به دنبال تاثیر سیاست خود بر سایر کشورها هستند. این پژوهشگر سیاسی با طرح این پرسش که «به چه دلیل غربیها ایران را خطر تلقی میکنند.» سه فرضیه را بیان میکند اول اینکه آنها از قدرت اقتصادی ایران بیم دارند و یا اینکه قدرت نظامی ایران برایشان رعبآور است. یا در فرضیه سوم قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و تاثیر آن بر سایر ملتها است که به عنوان عامل، این احساس خطر مطرح میشود.
سردار فرهادی با اشاره به اینکه چارچوبهای قدرت را 5 پایه جغرافیا، جمعیت، منابع ملی، قدرت اقتصادی و تکنولوژی تشکیل میدهد، خاطرنشان میکند: در این مقایسه غرب که عمدهاش آمریکا است مورد بررسی قرار میگیرد. به تنهایی آمریکا نه برابر ایران وسعت دارد. از نظر جمعت 5 برابر ایران است و از نظر اقتصادی تولید ناخالص ملی (GDP) آنها 30 درصد کل دنیا است! از نظر ثبات دولت جمهوری اسلامی ایران یک دولت انقلابی است و 30 سال سابقه دارد اما آمریکا 200 سال سابقه حکومتی دارد و لذا ضریب ثبات سیاسی و حکومتی آنها بالاتر است. از نظر پیشرفت تکنولوژی، تجهیزات نظامی در بعد قدرت دریایی- هوایی، زمینی و... نیز توان جمهوری اسلامی قابل مقایسه با آمریکا نیست و آمریکا در مناطق استراتژیک جهان حضور نظامی دارد. با این اوصاف آنها نگران چه هستند؟ به عقیده وی با تمرکز بر روی فرضیه سوم آنها از قدرت سیاسی اجتماعی و فرهنگی انقلاب ایران نگرانی دارند. فرهادی در این باره چنین توضیح میدهد: تا قبل از فروپاشی شوروی، دنیا به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شده بود و تمام موضوعات بشری مانند اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و... را مستکبران بین این دو بلوک تقسیم کرده بودند و به نوعی تقسیم کار صورت پذیرفته بود.
بعد از آنکه قدرت شرق فرو پاشید، آمریکاییها به عنوان «تک قطب پیشرفت» به دنبال این بودند تا فرهنگ و نظرات آمریکایی در تمام ابعاد کشورها پیاده شود. در همین اوضاع انقلابی به تمام معنی فرهنگی به نام «انقلاب اسلامی» رخ داده بود که در پرتو آن بسیاری از ذهنها و فکرها را در سطح جهان متحول کرد. این رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس با بیان اینکه جنگ تحمیلی در این راستا بود که انقلاب اسلامی از مرزهای خودش بیرون نرود و ادامه میدهد: انقلاب توانست با قدرت سیاسی و فرهنگی خود، فرهنگ و بینش آمریکایی را به چالش کشیده و آن را با یک مشکل اساسی مواجه کند. وی در بیان چگونگی این اتفاق خاطرنشان میکند: قدرت ملی هر کشور از 4 مولفه سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شده است اگر قدرت را میزان تاثیر و نفوذ بالقوه یا بالفعل یک فرد برد یا اشیای دیگر در نظر بگیریم، آنگاه قدرت، تحمیل اراده خود بر دیگران است. به عقیده برخی قدرت یک امر ضروری است که در تمام روابط اجتماعی وجود آن حقیقتی اجتنابناپذیر است و فینفسه نه میتوان گفت خوب است و نه بد! بلکه با بکارگیری و جهتدهی میتوان به آن ارزش داد. این قدرت منابعی دارد که اگر بالفعل شوند توانایی اعمال قدرت افزایش مییابد.
برخی منابع قدرت را به دو بخش طبیعی مانند انرژی، سرزمین، خاک و... و بخش انسانی مانند علم فرهنگ و اعتقاد تقسیم میکنند. اما برخی هم منابع قدرت را خشونت، ثروت و دانایی میدانند. در این منظر دانایی مهمترین بخش قدرت است و هر کشوری از دانایی بیشتری برخوردار باشد قدرت و نفوذ بیشتری خواهد داشت. فرهادی با اشاره به اینکه دانایی مهم میتواند خشونت و ثروت را جهت دهد و هم آنها را به کارگیرد، ادامه میدهد: ترکیب دانایی با خشونت و ثروت را قدرت هوشمند گویند. با این توضیح قدرت نرم به این معنا است که کشوری با ارائه چهره موجه از خود بر سایرین تاثیر همراه با رضایت گذاشته و اراده دیگران را تابع خود میکند. بنابراین ارتباطات، سیاست مناسبات فرهنگی، زبان و ادبیات و آرمانها و ... عوامل ایجاد کننده و تقویت کننده ایدئولوژی هستند.
وی آنگاه درباره مولفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی اظهار میدارد: «اول پیشینه تاریخی ایران است که همواره در برابر هجوم بیگانگان استوار بوده و فرهنگ استقامت و شجاعت و مردانگی در آن سابقه دیرینه دارد. حتی هنگامی که مغولها به ایران حمله میکنند و به ظاهر پیروز میشوند، اما در فرهنگ ایران هضم میشوند. همین مسئله درباره اسرای عراقی که در اختیار ما بودند نیز رخ داد و آنها با اینکه دشمن ما بوده و در اسارت ما بودند اما به شدت تحت تأثیر فرهنگ ما قرار میگرفتند وعده زیادی از آنها که به کشورشان بازگشتند در عراق به عنوان مبلغ جمهوری اسلامی عمل کردند. دومین مولفه موقعیت ایران از نظر استراتژیک در منطقه است. این موقعیت سبب شده ایران با کشورهای مختلف ارتباط برقرار کند و همین عامل تاثیرات فراوانی بر سایر کشورها به همراه داشته است.
مولفه دیگر زبان فارسی است که امروزه در تاجیکستان، افغانستان و بخشهایی از هند و پاکستان و ترکیه وجود دارد.
این پژوهشگر برگزیده همایش بسیج و قدرت نرم با بیان اینکه وقوع انقلاب اسلامی فینفسه قدرت نرمی برای ایران ایجاد نموده است، ادامه میدهد: «شعارهایی همچون ظلمستیزی و عدالتخواهی و ارزشهایی که انقلاب مطرح کرده، با فطرت انسانها هم سو بوده و برای تمام مردم جهان جذابیت دارد و هر انسان منصفی آن را میپذیرد. حوزه تمدنی وسیع ایران که از چین و کشمیر و فلات پامیر تا ترکیه امتداد دارد از دیگر مولفههای قدرت ایران است.
فرهادی آنگاه با توجه به قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران وظایف و نقش ما را در عرصه بینالملل اینگونه تشریح میکند: برای ما یک نقش ملی در داخل وجود دارد که میبایست با افزایش ظرفیتهای خود، تبدیل به یک الگوی مناسب برای سایر کشورها شود. دوم نقش منطقهای ما است چرا که ایران میتواند عامل ثبات و نظم جدید در منطقه باشد.
نقش جهانی ایران نیز در چارچوب اتحادیهها و پیمانهای گوناگون بسیار مهم است، افزون بر اینها نقش اسلامی ما است تا در کشورهای مسلمان برای پیشرفت و حل و فصل مناقشات آنها نقش ایفا کنیم.
وی با اشاره به این سخن مقام معظم رهبری که باید در سه عرصه جنگ روانی و فرهنگی، اقتصادی و فناوری پیشرفت داشته باشیم، خاطرنشان میکند: اکثر توان آمریکاییها در کشورها صرف عملیات روانی میشود.
وی رفتار غرب در قبال مسئله هستهای ایران در دلیل شکست آنها عنوان میکند و میگوید: «آنها از الگو شدن ایران هراس دارند و باقی مسائل نوعی پوشش بر این مطلب است. بطور نمونه ما اگر هم فرض کنیم سلاح هستهای بسازیم- که البته این کار را نخواهیم کرد- باز هم به آنها نمیرسیم و آنها در این زمینه از ما بسیار جلوترند و سلاحهای بسیار پیشرفته هستهای دارند.
مشکل اینجا است که آنها نمیخواند کشوری روی پای خودش بایستد. امروز برای سایر ملتها این مسئله مطرح شده است که «ما هم میتوانیم بدون آمریکا روی پای خود بایستیم.» لذا سیاستهای استکباری زیر سوال رفته است.
فرهادی با بیان اینکه در سه دهه اخیر بعد از پیروزی انقلاب با وجود تمام دشمنیها، انقلاب پیش رفته است رسالتهای ملت ایران را این گونه تشریح میکند: «اکنون ملت ایران، با خودش طرف نیست بلکه بحث انسانیت، عزت و شرف مطرح است. چنانچه در عاشورا، امام حسین(ع) خودش را نمیدید بلکه سخن از مکتب و آینده تاریخ بود.
جانشین معاون هماهنگ کننده نیروی مقاومت بسیج در این راستا مهمترین ماموریت بسیج را اصلاح ذهن و فکر نوجوانها و جوانها میداند و با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «تربیت جوانان خداجوی بسیجی فتحالفتوح امام است» خاطرنشان میسازد: نقطه کلیدی که اکنون باید بسیج آن را در اختیار بگیرد، همین تربیت جوانان خداجو است، باید زیربنای کار فکری ما جوانان باشد چنانچه شعار فرمانده جدید سپاه «بسیجی محوری» است. همان چیزی که در اوایل انقلاب وجود داشت. یعنی بدون آنکه سازماندهی خاصی باشد با یک فرمان امام از جماران جوانها حرکت میکردند. هدف اصلی باید کار فکری و فرهنگی باشد و گرنه آموزش نظامی یک هفتهای هم قابل تحقق است مانند زمان جنگ.