دیاکو حسینی
بازیگران در عرصه بینالمللی خصلتهای متنوعی را از خود به نمایش میگذارند. رقابت این بازیگران در به اجرا گذاشتن ویژگیهای متنوع نه تنها یکسان نیست بلکه بازخوردی از اضطرار محیطی و ملزومات داخلی است. از آنجا که این دو مولفه سیال و متغیرند، ناچار کیفیت بازیگردانی نیز تابعی از فراگردهای نامتعین است. اما به هر رو تصمیمسازان در پیشبرد مقاصد و رهگیری نیات تا حد زیادی مختارانه عمل میکنند. اینجا است که میتوان از رهبران سیاسی انتظار تصمیم عقلانی داشت. عقلانیت به این معنا است که تصمیمسازان در گزینش پارامترهای تصمیمگیری و نیز برآورد اولیه به سه عنصر سنخیت با اهداف و قابلیتها، ضرورت تصمیمات و بهینهسازی نتایج توجه کنند. تصمیم نابهنگام ایالات متحده در استقرار سپر دفاع موشکی در دو کشور چک و لهستان و واکنش روسیه به این طرح مثال آشکاری در همین زمینه است.
آنچه دولت بوش را به اتخاذ سیاست راهبردی مزبور واداشته است، اشتباه فاحش در برآورد نهایی واکنش روسیه بود. نبود رژیمهای موثر همکاری در سطح جهانی و عدم قطعیت در ماهیت هجومی ـ تدافعی ابزارهای نظامی محسوس در روابط استراتژیک دو کشور، دو دلیل عمده در تخمین نادرست از مقاصد و نیات بازیگرانی محسوب میشود که نقشآفرینی جدی در ساختار ژئوپولتیکی نظام جهانی دارند. مقوله اول خارج از ظرفیت تحلیلی نوشتار حاضر بوده و فرصتی مجزا میطلبد. اما نکته دوم که اهمیت خود را از فراگیری معضل دفاع در سطح ملی میگیرد، عبارت است از ابهام در هدف به کارگیری ادوات نظامی که همزمان از قابلیت کارکرد هجومی و دفاعی برخوردار است. دستکم در روابط سیاسی روسیه و آمریکا گرفتاری مزبور تازگی ندارد. اما شکلبندی ساختار قدرت در سیستم در حال گذار چند قطبی منعطف، حساسیت معمای دفاع را دو چندان میکند.
واکنش هجومی روسیه
روسیه در نخستین واکنش به استقرار سپر دفاع موشکی حضور خود در نیروهای متعارف اروپا را تعلیق کرد و از رهگذر دیپلماسی کوشید تا واشنگتن را از ادامه طرح به ظاهر دفاعی در برابر هجوم احتمالی کشورهای دشمن باز دارد. تاکنون اختلاف بر سر اقدام راهبردی آمریکا حتی به رغم سفر پوتین به واشنگتن و نیز اجلاس مشترک ناتو ـ روسیه که با سفر دیهوپشفر به مسکو همراه بود، مرتفع نشده است. در پی این تلاشها، روسیه به دنبال نمایش قدرت نظامی، رزمایش مشترک با چین را به انجام رسانده است. این رزمایش با عنوان عملیات صلح 2007 روز سهشنبه 7 آگوست در چارچوب سازمان همکاری شانگهای آغاز شد. همچنین قرار است در 14 تا 21 آگوست رزمایش هوایی کشورهای مستقل مشترکالمنافع با حضور روسیه در حاشیه دریای خزر برگزار شود. در مجموع این اقدامات باید از چند جنبه مورد اهمیت واقع شوند. نخست اینکه ماهیت واکنش روسیه خالی از انگیزشهای اقتصادی و صورتبندی نظام اقتصاد جهانی در دوره پسا جنگ سرد نیست. در حال حاضر روسیه مقام شانزدهم را در اقتصاد جهانی دارا است و قصد دارد تا سال 2020 این مقام را به رتبه نهم ارتقا دهد. از طرفی نرخ رشد 7 درصدی روسیه به انضمام حجم 60 میلیارد دلاری سرمایهگذاری در سال جاری نشان از چشمانداز روشن روسیه به رغم انتقادات داخلی دارد.
روسیه به دلیل قرار گرفتن درهارتلند انرژی و نیز اشراف بر اینکه مناسبات ژئوپولتیک جهانی تا حد زیادی به مجاری دستیابی و تفوق بر منابع انرژی فسیلی وابسته است، اهمیت بالایی به اولویت اقتصادی قائل است. کوشش مسکو برای الحاق بیش از نیمی از قطب شمال به خاک روسیه که در روزهای اخیر جنجال بسیاری به پا کرد در همین راستا معنا مییابد. نکته بعدی ناظر به ابعاد نظامی سیاست خارجی روسیه است که با سرگیجه ژئوپولتیکی آمریکا در اروپای شرقی تحریک شده است. باید اذعان کرد که سیاست خارجی این کشور به دلیل دامنه نقاهت ناشی از پدیده فروپاشی در مقطع حاضر فاقد تمایل نظامی است. اما دلیلی وجود ندارد تا سیر نظامی شدن بدنه سیاست خارجی روسیه به جهت گشادهدستی آمریکا در چک و لهستان کماهمیت جلوه داده شود. آزمایش موفقیتآمیز موشکبالستیک دریابرد بولاوا - ام و تصمیم کرملین به استخدام این موشک در نیروی دریایی روسیه تا سال 2008 نمونهیی از بلندپروازی استراتژیک مسکو محسوب میشود. طبق گزارش تایمز مالی طرح موشکی مزبور قسمت پراهمیتی از برنامه ارتقای توانایی سیستم تسلیحاتی روسیه است که با افزایش 30 درصدی بودجه نظامی یعنی هزینهیی معادل با 12 میلیون دلار در سال جاری دنبال میشود. به گفته ولادیمیر پوتین سیستم موشکهای بالستیک دریایی روسیه پاسخی به سپر دفاع موشکی آمریکا است.
دفاع از هجوم
بوش با وجود مخالفتهای کنگره در اجرای کامل برنامه سپر دفاع موشکی بر ایده عملیاتی خود اصرار دارد. اما شواهد حاکی از قابلیتهای پایین آمریکا در مانور تبلیغاتی سپر دفاع موشکی است. از یک سو دلایل ضعیف آمریکا نه تنها روسیه بلکه متحدان اروپایی آمریکا را نسبت به ضرورت اجرای طرح موشکی بدبین کرده است و از سوی دیگر احتمال بالا بودن هزینهها که روسیه میتواند بر پیکره هژمونیک آمریکا تحمیل کند بر پیچیدگی افزوده و از صرفه طرح مزبور میکاهد. خروج روسیه از پیمان نیروهای متعارفاروپا واکنشهاى مختلفى را برانگیخت به طوری که ناظران از شکاف در اعضای ناتو و دودستگی در اروپا سخن میگویند. باتمام این احوال رابرت گیتس میگوید از واکنش منفی روسیه نسبت به اجرای طرح سپر دفاع موشکی سخت متعجب است. واقعیت این است که دولت بوش با واکنش غیرمنتظره روسیه و شکاف آمیخته با سکوت اروپا مواجه شده است و به احتمال زیاد ناگزیر از اعمال تعدیلاتی در طرح یاد شده خواهد بود.
در آن صورت آمریکا با از دست دادن حیثیت استراتژیک، ناخواسته در راستای نیات و آرزوهای ژئوپولتیکی روسیه گام برداشته است. چرا که روسها با افزایش ضریب امنیتی به واسطه فزونی تحرکات نظامی و نیز بهانهگیری تاکتیکی که به اتحاد صمیمانهتر با چین منجر شده است، هر چه بیشتر بر توجیهات بیهوده آمریکا فائق آمده چه بسا بیش از این از پس باز تعریف ساختار سلسله مراتبی نظام جهانی برآید. اقدامات روسیه به بهای حساسیت شاخکهای هژمونیک آمریکا تمام نشده و از این بابت خیال امتیازگیری بدون منازعه را در سر دارد. باید اعتراف کرد که اشتباه شتابزده بوش بال و پر بیشتری به مسکو داده است. همین اشتباه کافی بود تا روسیه بزرگ حداقل طی مدتی که حساسیتهای جهانی و دیگر رقبای اروپایی تحریک نشده است از زاویهنشینی خارج شود.