هادی مجیدی
همانگونه که پیروزی حماس در انتخابات فلسطین رویدادی عادی نبود، شروع به کار و نشست اولیه پارلمان فلسطین نیز با واکنش و هیجانات سیاسی از سوی فراکسیون فتح در اعتراض به لغو مصوبات غیرقانونی آخرین جلسه پارلمان قبلی همراه شد. برهمین اساس، تشکیل کابینه و حکومت حماس نیز با تنش و هیجانات داخلی و خارجی همزاد خواهد بود.
بیت القصیده این رویداد سیاسی این است که حماس چه برنامه ای را با چه رویکرد حکومتی دنبال خواهد کرد؟ سیرو روند گذشته در ابعاد قانونگذاری، سیاسی، امنیتی، مذاکره با رژیم صهیونیستی و یا به رسمیت شناختن آن و سقف مطالبات و مکانیزم و روند دستیابی به آن چه سرنوشتی خواهد داشت؟ در عرصه داخلی مردم فلسطین با بدترین شرایط حداقل طی پنج ماه سال گذشته، فقر و فقدان حداقل امکانات را با جان و دل احساس کرده اند ولی فساد مالی رهبران حکومتی و برخی احزاب در ساختار حکومتی و حزبی، مهمترین مسأله آنان است که باید نه تنها معالجه و ریشه کن شود، بلکه با تکیه بر امکانات موجود داخلی و کمک های خارجی، حداقل های بهبود یافته را حس کنند.
در عرصه سیاسی و امنیتی با و جودی که مردم فلسطین، مرز جانفشانی را پشت سرگذاشته اند و هیچ خانواده شهید نداده ای وجود ندارد و برای دستیابی به آزادی و عقب راندن اشغالگران صهیونیست، همه گونه همراهی و مجاهدت را بارها و بارها به نمایش گذاشته اند، از سازشکاری رهبران سیاسی و حکومتی و ستون پنجم و جاسوسان اسرائیلی رنج های زیادی را متحمل شده اند. لذا مردم فلسطین و حتی برخی نخبگان، کادرها و خانواده های طرفدار سازمان فتح که به حماس رأی داده اند، انتظار دارند، آزادی فلسطین که یکی از محورهای مهم منشور سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و همه آحاد مردم فلسطین است، با همتی صادقانه دنبال شود و با ستون پنجم و دست نشاندگان و جاسوسان اسرائیلی نیز با قدرت و سرعت برخورد شود.
اگرچه حماس و حکومت آن ناچار است از حمایت سیاسی و مالی کشورهای اسلامی و غربی بهره مند شود تا بر چالش ها و مانع تراشی کشورهای غربی و آمریکایی ـ اسرائیلی فائق آید، ولی باید بداند که حتی عرفات همه با شناخت واقعی از حکومت های این کشورها که عمدتاً یا خائفند و یا خائن، تکیه ای اساسی به آنها نداشت و لذا حماس نیز نیابد در محاسبات خود، از حد کارکردهای ابزاری و تاکتیکی، نقشی فراتر برای آنان قائل شود.
متبلور کردن یک طرح سیاسی مطلوب و مقبول و مکانیزم اجرایی آن برای بازگرداندن حقوق غصب شده در فلسطین که بتواند حمایت های قابل قبول در محیط منطقه ای ایجاد و رژیم صهیونیستی را مجبور به اجرای آن نماید، مهمترین فراز برنامه حکومتی حماس خواهد بود.
رژیم صهیونیستی بجز فشارهای امنیتی و معیشتی و بستن معابر مرزی در کرانه باختری و نوارغزه، صراحتاً از اجرای طرح های یک جانبه و بلعیدن بیش از نیمی از اراضی کرانه باختری و یهودی سازی کامل قدس سخن می گوید و حکومت جدید، پس از انتخابات هشتم فروردین را، حکومت تعیین مرزهای نهایی با فلسطینی ها عنوان کرده است و این موضوع می تواند فشار سنگینی بر حماس ایجاد کند.
نکته دیگر اینکه حماس به واسطه ملاحظات عدیده در چند ماه اخیر، تلاش همه جانبه ای را برای کسب مشروعیت خارجی در حکومت ابراز می دارد و مسأله «مقاومت عملی» از سوی حماس متوقف مانده است. اگرچه می توان پذیرفت که تا مرحله انتخابات رژیم صهیونیستی، اقدامات مقاومت، از سوی احزاب صهیونیستی و حکومت اولمرت به عنوان بهانه ای جهت کسب آراء انتخاباتی مورد سوءاستفاده قرار می گیرد، ولی مسأله مقاومت و پتانسیل آن برای پیشبرد برنامه های سیاسی و امنیتی و همراهی آن با تلاش های حکومتی و سیاسی نباید مورد غفلت قرار گرفته و ساز و کارهای آن برای فعال نگهداشتن پتانسیل مقاومت اگرچه ارکان حکومتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و اروپا تلاش می کنند تا مسائل منطقه ای در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، ایران و... را ایزوله و از هم جدا کرده و از پیوند آن با یکدیگر جلوگیری کنند و هدف کاهش هزینه های سیاست منطقه ای خود را عملی سازند، ولی حماس و حکومت فلسطینی باید بداند که به موازات پیوندیابی مسأله فلسطین با مسائل منطقه ای، امکان بیشتری برای کاهش فشارهای آمریکایی ـ صهیونیستی خواهند داشت و قادر خواهند بود تا فضای مطلوب تری برای طرح سیاسی خود تأمین کنند.
آنچه بدیهی است اینکه حماس در مسئولیت جدید حکومتی، چالش های متنوعی خواهد داشت و برنامه های حکومتی آن تنها با همان منطقی که مقاومت مردم فلسطین توانسته است به امید آزادی در فلسطین مبدل شود، به سوی پیروزی سیر خواهد کرد.