تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۹:۴۰  ، 
کد خبر : ۵۳۹۰۹

غنی‌سازی افکار و ضرورت ایجاد جبهه متحد انقلاب


محسن جاوید
بشر امروز هرچه از سادگی و سنت حاکم بر جوامع دیروز فاصله می‌گیرد، می‌آموزد که دیگر نمی‌توان زندگی را با قوانین و عرف و روابطی که تاریخ مصرف آنها گذشته است اداره کرد. هر روز و هر سال و هر دهه شرایط خاص خودش را دارد. دیگر نمی‌توان بدون توجه به آنچه که در همسایگی خانه، محله، شهر و کشور ما می‌گذرد، زندگی کرد. اداره هر خانواده به تدبیر و دور اندیشی سرپرست خانواده بستگی دارد.
فرزندان و سایر اعضای خانواده چشم به اقدامات سرپرست خود را دارند، حتی امنیت و آسایش و رفاه و سطح زندگی هر خانواده بسته به تدبیر آن دارد.
همه ما امروزه در جهانی زندگی می‌کنیم که شرایطی بسیار پیچیده‌تر از جوامع گذشته دارد. امروز ما با دیروزمان فرق دارد. شرایط حاکم بر جوامع بدون هیچگونه شک و شبهه‌ای با بسیاری از اموراتی که در کشورهای دیگر در جریان است، مرتبط‌اند. اگر هزاران کیلومتر آن طرف‌تر خبر از وقوع زلزله‌ای دهشتناک مثل سونامی می‌رسد، به سرعت برق اینجا بسیاری از پروازها، مسافرت‌ها و برنامه‌ریزی‌های حتی اقتصادی یا متوقف شده یا دچار تغییراتی اساسی می‌گردند، بنابراین پدر یک خانواده، شهردار یک محله، استاندار یک استان، مدیرکل، وزیر و وکیل و رئیس‌جمهور یک کشور باید تمام توان و سعی و کوشش خود را در جهت بهینه‌سازی امور مردم تحت مدیریت خودش به کار گیرد و اگر بعد از تصاحب آن پست و منصب و سمت متوجه شد که توانش کمتر از آن مقام است در جهت جبران کاستی‌هایش، می‌بایست از مشاوران کارآمد، باهوش و مدیر استفاده کند.
صحنه سیاست امروز در عرصه روابط بین‌الملل متاثر از عواملی است که برای درک آن هوشمندی، ذکاوت و عقلانیت از اصول اولیه و لازم است. دیگر نباید هیچگونه شک و شبهه‌ای داشت که اقتصاد کلان کشور در عرصه صنعت، کشاورزی، انرژی و معادن و راه و هر آنچه که زیر مجموعه آن است در درجه دوم اهمیت قرار دارد و امروزه روابط بین‌الملل و تعامل با کشورهای منطقه و قدرتمند جهان، اصل اول عقلانیت در ترتیبات اداره امور کشور است.
فکر اربابان سیاست خارجی باید آنقدر غنی باشد که ملت ما را از گرداب دهشتناک جهانی به سلامت عبور دهد. غنای بالای فکری به شدت با ادبیات کودکانه در تضاد است. امروز جنگ، جنگ هسته‌ای نیست. همه می‌دانند که ما به دنبال بمب هسته‌ای و اینجور چیزها نیستیم.
آنچه که امروز باید مورد توجه سیاستمداران در عرصه جهانی قرار گیرد،‌ ظهور و بروز طرح‌هایی است که بتوان با کمک آن افکار جهانی را به نفع خودمان تسخیر کنیم. نهادهای بین‌المللی، رسمی و غیر رسمی همه و همه در حوزه تصمیم‌سازی جهانی بسیار موثرند. نمی‌توان همه را در یک لحظه از دم تیغ گذراند.
امروز، فردا شاید تا دو دهه دیگر انرژی فسیلی، به پایان خواهد رسید. بسیار فکر مدیرانه‌ای خواهد بود که ما از امروز به فکر فردا باشیم و از هم‌اکنون شالوده پی‌ریزی تولید سوخت هسته‌ای را بریزیم و فردا که رسید مثل امروز از فروشندگان برتر انرژی بوده و نیازهای آن زمان خود را تامین کنیم. ولی باید گفت که این تمام ماجرا نیست. آنچه که مهم است راهبری این امر است، یعنی انرژی هسته‌‌ای حق مسلم مردم کشورمان است و این یک سوی سکه است و روی دیگر این سکه اینکه هم آمریکا و هم اروپا و دنیای غرب و آژانس هم متاسفانه باید این حق را بپذیرند و مسئولین ما در قوای مختلف باید متوجه این موضوع باشند. ما قبل از اینکه به غنی‌سازی اورانیوم احتیاج داشته باشیم به «غنی‌سازی فکر» همه سیاستمداران عالم نیاز داریم. مثل بی‌تدبیری و بدقولی روسها که در خصوص نیروگاه اتمی بوشهر اعمال شده است. ما در طول سالیان گذشته طبق گزارشات موجود حداقل 5/12 میلیارد دلار خرج برپایی 80 درصد یک نیروگاه کرده‌ایم بدون اینکه توانسته باشیم حتی یک «لامپ» را از بابت این هزینه روشن کنیم. می‌توان طرح‌های ملی را که باز تعریفی از خواست ملی مردم کشورمان نیز هست با هزینه‌هایی بسیار کمتر از آنچه که امروزه صورت می‌پذیرد، انجام داد. کشور امروز محتاج تدبیر است، راهبرد صحیح و توانمند سیاست خارجی نیاز به مدیرانی لایق در عرصه روابط بین‌الملل دارد.
بسیار طبیعی خواهد بود که بدانیم و فرض را بر این بگذاریم که تمام موضع‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی کشورهایی که امروزه اسم «دوست» ما را یدک می‌کشند بر مبنای منابع ملی کشورشان است و بسیار ساده لوحانه است که برخی از مدیران خبر از ابزار تعجب در رای منفی چین، هند، آفریقای جنوبی، روسیه و امثالهم می‌دهند. خط قرمز دولتمردان این کشورها منافع ملی مردم و کشورشان است چیزی که در نزد برخی از مسئولین ما گویا چندان عامل مهمی در عرصه تصمیم‌سازی نیست و متاسفانه در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری، حماسه‌خوانی، رجزگویی و بلندپروازی، جای تدبیر، عقلانیت و تفکر را می‌گیرد، فکر مردان و مدیران و حاکمان ما باید آنقدر دوراندیش باشد که بدانند منافع ملی کشوری مثل هند اقتضا می‌کند که با قدرت تمام به فرآیند غنی‌سازی اورانیوم و تولید سوخت هسته‌ای رای منفی بدهد. چون فردا که زحمات دانشمندان هسته‌ای کشورمان به بارنشست، برای هند در منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه رقیبی مسلم برای فروش انرژی هسته‌ای خواهیم بود.
متاسفانه کمتر از خبرگان و اندیشمندان حوزه روابط بین‌الملل در عرصه تصمیم‌سازی خارجی استفاده می‌گردد و چه بسا نخبگانی در حوزه روابط بین‌الملل که دور از حوزه تصمیم‌سازی نشسته و نظاره‌گر میدان داری مدیران معمول هستند. باید متن سخنرانی دولتمردان به خصوص رئیس‌جمهور توسط مشاورانی کارآمد و آشنا به سیاست روز جهانی تهیه و تنظیم شود ـ‌ تا با طرح ادبیات ساده و ابزار آن در مجامع رسمی و غیررسمی وزن سیاست خارجی ما تنزل پیدا نکند.
بسیاری از سخنرانی‌ها گاه هزینه‌هایی برای مردم ما تولید می‌کنند که حتی اگر هیات دولت تصمیم بگیرد که جمع حداکثر سی نفری‌اش عیدی چند میلیون تومانی‌اش را به بیت‌المال بریزد، حتی نمی‌تواند یک از صدهزارم آن هزینه‌های تولید شده را جبران کند.
نویسنده نه چمدانی پر از دلار از آمریکا گرفته و نه اینکه از جنگ می‌ترسد چون در زندگی خود هم فقر را دیده است و هم نصیبی از گاز تابون و ترکش و تیر و توپ را داشته است. اتفاقا برخی رجزخوانی‌ها و حماسه‌سرائی‌ها هزینه‌های بسیار زیادی را برای مردم دارند که از هر مرعوب شدنی بسیار بدتر است. هوشمندی و ذکاوت مردم ایران در عرصه خارجی را نباید فراموش کنیم. صدها سال پیش از آمریکا حتی کشف هم نشده بود امپراطوری روم، امپراطوری عثمانی و قدرتمندان وقت جهانی در مواجهه با سیاست‌های خارجی دولت ایران متقاعد به پذیرش صلح می‌شدند و یا حداقل اینکه از بسیاری از جنگ و خونریزی‌ها اجتناب می‌کردند.
اینک که جهان امروزی شرایطی بسیار پیچیده‌تر از آن زمان‌ها دارد، ما باید به دور از هیجانات و جوسازی و بحران آفرینی بتوانیم منافع ملی کشورمان را در اولویت قرار دهیم. نباید امیدی به هیچ کشوری در تعاملات بین‌المللی داشته باشیم. ما باید به آن درجه از هوشمندی برسیم که بتوانیم با سیاست و نه رجزخوانی و امثالهم، بازیگران عرصه جهانی را بازی بدهیم. توپ نباید در زمین ما بماند. امروز تمام جهان غرب در مقابل ما ایستاده است. رای منفی علیه کشور ما در شورای حکام بی‌ارتباط با اسانه ادب به ساحت مقدس حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی(ص) در اروپا نیست. طرح چهره‌ای خشن و جنگ طلب از مهربان‌ترین پیامبر پیامبران خدا، وضع سیاست خارجی را پیچیده‌تر کرده است. حداقل درون کشور خودمان اجازه ظهور و بروز پیشنهادها و راهکارها باید به نخبگان داده شود. عقل جمعی باید اجازه بروز پیدا کند، عرصه خودباوری و مشارکت باید به تمام لایه‌های اجتماع رسوخ پیدا کند. هر تصمیم، هر سخنرانی، هر احضار و هر ملاقاتی با شخصیت‌های درجه دوم و سوم منطقه می‌تواند در اقناع افکار جهانی در اجماع علیه کشورمان، موثر باشد.
تمام حرکات و رفتار دولتمردان ما باید توسط گروه‌هایی نخبه و خبره در عرصه روابط بین‌الملل تنظیم و برنامه‌ریزی شود. اگر در کشور گروهی از مردم با احساسات پرشور ولی غیر اندیشمندانه خود،‌ خواهان خروج از NPT و پادمان هسته‌ای شده و پرچم برخی کشورها را بر الاغ می‌بندند و در مقابل سفارتخانه‌ها حاضر می‌شوند، این بر مدیران ارشد کشور است که تدبیر را در سرلوحه اعمال خود قرار داده و به این حماسه سرائی‌های احساساتی وقعی ننهند. سایبان گسترده دور اندیشی باید بر گستره وسیع کشور، سایه بیفکند. یادمان باشد که ما هفتاد میلیون نفریم. تمام جمعیت فقط همان نفرات جمع شده در دور و بر ما در سخنرانی‌ها نیستند. ذکر مکرر و مکرر این موضوع که «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» لازم است ولی کافی نیست. باید شعار دیگری نیز به شعارهای ملی مردم کشورمان بیفزاییم و آن اینکه «داشتن مدیرانی قوی و وزیرانی دوراندیش حق مسلم ماست». دنیای پر تلاطمی است. امروز آنها به خلوتگاه دینی ما هم هجوم آورده‌اند، پر واضح است که این بازی بخشی از سیاست‌های پیر استعمار انگلیس است. چرچیل به عنوان نماد هوش و زیرکی در مقطعی توانست آنچنان در تحقق و توسعه منافع ملی مردم جزیره موثر باشد که به جرات می‌توان گفت که هنوز که هنوز است مردم انگلیس مدیون تصمیمات آن روز نخست‌وزیر هوشمند خود هستند.
برای برخی در کشور بحران مثل آب است و آنها مثل ماهی، انگار که نمی‌توانند، بدون بحران به زندگی ادامه دهند. لیاقت و شایستگی دولتمردان فقط تهبیج مردم و برانگیختن هیجانات کاذب نیست. امنیت ملی کشورمان اقتضا می‌کند که منحنی افرادی که در زیر خط فقر زندگی می‌کنند سقوط کند، سطح رفاه عمومی بالا برود، امنیت اجتماعی افزایش یابد و آزادی‌های مشروع و قانونمند مردم، اندیشمندان، روزنامه‌نگاران،‌ نویسندگان و سخنوران محصور نشود. نباید به هر علت کوچک و پیش پا افتاده‌ای آن را به امنیت ملی مرتبط سازیم. به لحاظ الزامات دینی، تعلقات مذهبی و حس شدید وطن دوستی مردم خوب و روشنفکر کشورمان، امنیت ملی بسیار جایگاه استوار و منسجمی دارد. نباید دایره ترس از مخاطره افتادن آن را آن قدر بزرگ کنیم که هر گفتار و نوشتاری در حوزه آن دایره بگنجد و هزینه ابراز نظر و طرح نقدها و سوالات بی‌دلیل بالا برود. سالمندترین افراد نیز به یاد ندارند که مردم کشور، حتی در سخت‌ترین شرایط و بی‌دین‌ترین جو حاکم بر میهن، دست از تعلقات دینی خود کشیده باشند. کشور ما کمترین بستر لازم برای توطئه و اغفال مردم را دارد پس نباید از چیزی که وجود ندارد بترسیم. در اینکه کشوری مثل آمریکا و در راس آن کاندوالیزا رایس به عنوان وزیر خارجه آن، خواهان ایجاد تغییراتی در کشور است، هیچ کس نباید تردید داشته باشد و همه ملت مخالف آن است ولی میزان الحراره کشور در تثبیت امنیت ملی، در ظهور و بروز تصمیم‌سازی‌ها و عقلانیت و غنای بالای فکری دولتمردان ماست.
ایجاد جوی آرام و به دور از تشویش اذهان عمومی وظیفه همه نویسندگان، سخنوران و روزنامه نگاران است ولی این بدان معنی نیست که مردم از گردش آزاد اطلاع‌رسانی بی‌بهره باشند. آنچه که امروزه ما در بیان واقعی آن محدود باشیم آنگاه دشمنان ما در بیان غیرواقعی آن کوشا خواهند بود. نقد دولتمردان در جهت تثبیت نظام است و اشاعه نقد قانونمند نباید به منزله توطئه و جنگ روانی تلقی گردد.
آنچه که امروزه وجه اشتراک همه دلسوزان واقعی نظام اعم از نویسندگان، اندیشمندان، روزنامه‌نگاران، عالمان عرصه سیاست و روابط بین‌الملل،‌ فرهیختگان و دانشمندان است. این است که «رادیکالیسم در خدمت امپریالیسم» است. هرچه جوامع از ثبات و آرامش و عقلانیت دورتر باشد، خواست دشمنان ملل،‌ سرمایه‌داران جهانی، استعمارگران بین‌المللی و توطئه‌گران قدرتمند جهانی، بیشتر محقق می‌شود. اعتدال رمز موفقیت ماست.
نباید هر سخنرانی، موضع‌گیری و صحبت‌های تریبونی مسئولین ما همه به نوعی به چالش کشیدن طرف مقابل باشد. عزای امروز مادر غم تخریب حرمین عسکریین در سامرا آنقدر جانکاه است که همه را به فکر فرو می‌برد که آیا مقدمات جنگ تمدن‌ها در حال پایه‌ریزی است؟
آیا اندیشه گفتگوی تمدن‌های خاتمی که متاسفانه در داخل کشور، هم دچار تنگ نظری برخی از افراد شد امروزه می‌رود به جنگ تمدن‌ها تبدیل شود؟ تخریب حسینیه دراویش در قم بسیار پر هزینه بود و در عرصه اطلاع رسانی جهانی نیز مورد توجه قرار گرفت. هر چه بیشتر به لایه‌های درونی اختلافات قومی و مذهبی می‌رویم،‌ با از این دست مسایل بیشتر مواجه می‌گردیم. نباید هر کس که مسئول شد آن را فرصتی برای ظهور و بروز تئوری‌های خود فرض کند. لحاظ نمودن منافع ملی هفتاد میلیون ایرانی باید در دستور کار مدیران ارشد نظام باشد. ساری و جاری کردن سلائق شخصی در حوزه روابط بین‌الملل گاه ما را دچار چنان هزینه‌هایی می‌کند که صدها مصوبه در جهت جلوگیری از ریخت و پاش‌ها نیز نمی‌تواند آن را پرکند، اگر ژاپن توانست به مرحله‌ای از پیشرفت فنی و تکنولوژی رسیده و یکی از اعضای ثابت گروه هشت در مجموعه کشورهای قدرتمند صنعتی جهان بشود، در سایه آرامش و به دور از تنش‌ها و درگیری‌ها بوده است و ژاپن هیچگاه وارد بازی رادیکالیسم نشد. آرام آرام با اندیشه و تدبیر پایه‌های صنعتی را پی‌ریزی کرد که امروز جزو هشت کشور برتر صنعتی جهان است و قدرت اقتضای‌اش بسیار متمایز از دیگران است.
آسیب شناسی نقش رادیکالیسم در کنترل رفاه و توسعه کشور از مهمترین مباحث علوم رفتاری مدیران ارشد کشور است و باید این بررسی و تحقیق علوم رفتاری به بازخوانی گرایش قشر تندرو به حرکات و اعمال افسار گسیخته در کشور پرداخته و تبعات منفی ظهور مجدد رادیکالیسم پس از بیست و چهار سال در نوع دیگری بررسی شود. زیرکی، اعتدال و عقلانیت سه ضلع مثلثی به نام آرامش در هر اجتماعی اعم از اجتماع کوچکی مثل خانواده، یا محله و شهر و کشور است. از هزاران سال پیش که بشر لاجرم ناچار به زندگی گروهی شد و تن به تشکیل زندگی جمعی به نام جامعه داد خود را ملزم به رعایت مقرراتی دید که بعدها به نام قانون نامیده شد که به واقع قانون فصل‌الخطاب جوامع شد.
قانون یعنی قدرت جمعی و مجموعه مقررات و قید و بندهایی است که ارکان جامعه برای تنظیم مناسبات فی‌مابین مردم آن اجتماع بین خود وضع می‌کنند و با پیش‌بینی تمهیداتی کلیه افراد را ملزم به رعایت آن می‌کنند و به تعبیری ضمانت اجرائی برای الزام افراد جامعه به تبعیت از آن وضع کرده و برای مخاطبان نیز مجازات‌هایی را در نظر می‌گیرند. جوامعی موفق بوده‌اند که قوانین آنها کمترین محل را برای استفسار آن گذاشته باشد. قانون باید به قدری شفاف باشد که جایی برای شائبه نگذارد. آنچه که همواره باعث تشتت اوضاع شده و قاعده بازی را بر ضد قانون به هم می‌زند ناشی از دو موضوع است که اتفاقا بیشترین تاثیر را در سرنوشت ملل جان دارد؛
1ـ تنظیم ناقص قانون به نحوی که خلاء زیادی در آن وجود داشته باشد.
2ـ برداشت و تفسیر قانون توسط قانون شکنانی که خود را بالاتر از مردم می‌دانند.
این ویژگی اغلب جوامع بشری است به تعبیری در اغلب جوامع معمولا قشری رادیکال وجود دارد که خود را منجی جامعه خویش دانسته و راه پیشرفت و توسعه و چیزی به نام اقتدار را در تهدید و ارعاب و القای ادبیات پرخاشگرانه به دوست و دشمن، می‌دانند. روشی که اکنون دیرزمانی است که در نزد نخبگان و اندیشمندان جهانی منسوخ شده است.
وجود چنین قشر تندرویی نیاز به بررسی کارشناسانه در حوزه روانشناسی دارد. معمولا ظهور و بروز چنین قشری زمانی پدیدار می‌گردد که اعضا و هواداران آن تشکل رادیکال از ارزش‌های حاکم بر جامعه یا بی‌بهره‌اند و یا مایل به تن دادن الزامات جامعه نیستند.
اگر فرض کنیم جامعه هدف، برای خود قانونمندی‌هایی بر مبنای علم و دانش و اعتدال داشته باشد و گروه رادیکال خود را حائز شرایط فوق نبیند، آنگاه برای سوار شدن بر موج ریاست ناچار از روش‌هایی استفاده خواهد کرد که از نظر خود توجیه‌پذیر است.
بحث ما امروز بر سر این نکته استوار است. اگر در مجموعه‌ای از نظام، رادیکالیسم در دستور کار عده‌ای قرار گرفت، سایر ارکان نظام باید جلوی این «افسار گسیختگی» را بگیرند.
نویسنده قبول ندارد که این آشفتگی سیاسی برخی گروه‌های افراطی که ما را به لبه پرتگاه رهنمون می‌سازد، در خفا نزد ارکان نظام هماهنگ شده است.
هر چند که رویه دولت خاتمی دچار تندروی‌هایی شد که از مسیر اعتدال خارج شد، ولی در تقابل با خاتمی نیز تصمیماتی اتخاذ شد که بسیار پرهزینه بود و کشور را دچار معضلاتی نمود که بسیار تنش‌زا بوده و سال‌ها طول می‌کشد تا آثار آن از بین برود.
برخوردهای صورت گرفته با آن دولت نیز همه در چارچوب اعتدال نبود و این مواقع است که کشور دچار افراط و تفریط می‌گردد و باید همه بدانیم هم افراط هزینه دارد و هم تفریط و آنگاه که هر دو در تقابل با یکدیگر اجازه ظهور و بروز پیدا کنند، آن وقت است که سطح رفاه و توسعه کشور از مسیر پیشرفت باز می‌ماند. آنچه که امپریالیسم به سرکردگی آمریکا و کشورهای پیشرو سرمایه‌داری در اروپا امروز لازم دارند، بهم ریختگی سیاسی در کشورهای هدف است. رهنمون ساختن کشور به سمت حرکات رادیکال و تندروی در عرصه سیاست و میخکوب کردن عقلانیت در حوزه تصمیم‌سازی عین خواست دشمنان ماست و مسئولیتی که با شعارهای عدالت، مهرورزی و خدمت به بندگان خدا بر سر کار آمده اند با این رویه نخواهند توانست که شعارهای خود را عملی سازند. به چشم به هم زدنی شش ماه گذشت و ما هنوز نتوانسته‌ایم آثار اولیه آوردن نفت بر سر سفره مردم را ببینیم. در اکثر سخنرانی‌های اعضای محترم دولت رد پای افعال «مستقبل» به وضوح در اکثریت قرار دارد.
خواهیم کرد، انجام خواهیم داد، به وقوع خواهد پیوست، دایر می‌کنیم، افتتاح خواهیم نمود. درست خواهیم کرد و داستان‌هایی از این قبیل به مثابه حلوایی است که «خواهیم خورد!» ما هم سیلی نقد را می‌خوریم و هم کمتر امیدی به حلوای نسیه داریم. تا تدبیر نباشد کارها پیش نمی‌رود. اگر به طرح‌ها و لوایح تقدیمی دولت به مجلس نگاهی بیندازیم چیز دندان‌گیری پیدا نخواهیم کرد همان افرادی که لازم است که رادیکالیسم را مهار بزنند.
روی صحبت ما با اعتدالیون نظام است، کسانی که اعتقاد عملی به «جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت» نظام دارند. می‌تواند به عنوان فصل الخطاب آینده کشور اتخاذ همه گروه‌های داخل میهن مورد توجه قرار گیرد.
اشاعه و اصرار بر این موضوع، محوری در تعاملات تمامی گروه‌ها و نخبگان خواهد بود و می‌تواند به عنوان مانیفست فعالیت و خواست تمامی گروه‌ها، احزاب و نهادهای مدنی قرار گیرد. «جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت» خواست تاریخی و قلبی مردم قهرمان کشوری چون ایران است که قرن‌ها به دنبال آن بوده است، ذکر لایه‌های ظریف نهفته در این مانیفست مشترک احزاب در تبیین و نقد نخبگانی خواهد آمد که خود مبتکر طرح مجدد آن در مجامع علمی و سیاسی و فرهنگی بوده‌اند.
به نظر می‌رسد که پیشنهادات اساسی زیر باید مورد توجه قرار گیرد.
1‌ـ حل مساله هسته‌ای از روش‌های دیپلماتیک و جلوگیری از ارجاع رسمی پرونده هسته‌ای کشور به شورای امنیت سازمان ملل.
2‌ـ ایجاد ثبات در روابط بین‌الملل به واسطه دست کشیدن از رویه تهدید و تحقیر متقابل.
3‌ـ تدوین و تقدیم لوایح کارساز برای رفع بیکاری، گرانی و توسعه کشور.
4‌ـ اقدام به توسعه نهادهای منی،‌ تقویت تشکل‌های قانونی کشور در قالب احزاب، گروه‌ها و اعطای آزادی لازم به آنها در چارچوب قانون اساسی.
5‌ـ تنظیم روند حرکت‌های اقتصادی دولت در چارچوب برنامه پنجساله و چشم‌انداز بیست ساله.
6‌ـاستفاده از دیدگاه‌های همه نخبگان و اندیشمندان و متهم نکردن منتقدین به عاملین جنگ روانی و توجه ویژه به عیوب دولت در روند اداره کشور .
7‌ـ اقدام به نوسازی ناوگان هوایی، توسعه واههای جاده‌ای و ریلی، تقویت ناوگان دریایی،‌ بسط و گسترش و تجهیز بنادر،‌ گمرکات و مناطق آزاد تجاری،‌ تقویت قوانین کشوری در جهت ترغیب سرمایه‌گذاری خارجی،‌ تعدیل دیدگاه‌های خاص در جهت توسعه صنعت گردشگری، سرمایه‌گذاری در صنایع بالا دستی نفت چون پتروشیمی، کنترل قیمت‌ها، توجه ویژه به صنایع مادر جهت رشد شاخص‌های اساسی اقتصاد، بستر سازی مناسب جهت گردش آزاد اطلاع‌رسانی و رشد و توسعه و تقویت رسانه ملی با شاخصه کامل بی‌طرفی نسبت به جریان‌های فکری دروی کشور،‌ ارتباط خاص با کشورهای جنوبی خلیج فارس و رفع تنش‌ها و استفاده بیشتر از دانشمندان و متفکران و اندیشمندان اقتصادی در حوزه تصمیم‌سازی همه و همه از شاخصه‌های اعتدال است و کشور را از سایه جنگ خواهد رهانید. آنها که شورای امنیت را «لولو» می‌پندارند بدانند که استقلال و آزادی و رفاه میهن عزیزمان پایدار خواهد بود و ملت ما را واهمه‌ای از آن «لولو» نیست ولی در هنگامه تحریم و یا احتمالا جنگ، بار اصلی لطمات، صدمات، گرسنگی‌ها و محدودیت‌ها نصیب دهک پایین جامعه می‌گردد و در آن زمان هر کس که به مراکز قدرت و ثروت نزدیک‌تر باشد غمی نخواهد داشت و این کلاه همچنان بر سر مردم محرومی خواهد رفت که اینک ساعتها در استادیوم‌ها منتظر سخنرانی امثال ما هستند. عدالت، مهرورزی و خدمت به بندگان خدا امروز حکم می‌کند که اعتدال را پیشه خود سازیم اگر به فکر مردم هستیم...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات