سعیدطباطبایی ـ رییسجمهوری روسیه در دوران ریاست جمهوری خود از دولت خواست تا فعالانه پروژههای گسترده و عظیم زیرساختی را توسعه دهد. دستورالعملهایی که ترکیبی از اقتصاد آزاد و اقتدارگرایی روسی را در خود نهفته داشتند.
پوتین بر این باور است که: «هیچ کس از ثبات در کشورما، که به تدریج در حال افزایش است، خوشش نمیآید و افرادی وجود دارند که از ایدئولوژی دموکراسی برای دخالت در امور داخلی کشور ما بهره میجویند و ما باید بدانیم سرازیر شدن پول از خارج مستقیما برای استفاده جهت دخالت در امور داخلی روسیه است.»
پوتین در دوران ریاست جمهوریاش هشدار داد در صورتی که آمریکا درصدد برآید تا سامانه دفاع ضدموشکی خود را در شرق اروپا مستقر کند کشورش از معاهدات مهم دفاعی خارج خواهد شد.
نفت و گاز مبنای نوین قدرت ملی روسیه
بستر مقاومتها و رجزخوانیهای پوتین و حملات و انتقادات بی سابقه وی علیه غربیها و مبنای طرحهای عظیمیکه او در سر داشت، چیزی نبود جز ذخایر عظیم نفت و گاز که قرار است پایهها و ارکان، احیای عظمت و شکوه دیرین روسیه بزرگ باشند. گاز پروم غول بزرگ گاز جهان در دوران ریاست جمهوری پوتین پیشروی به سوی اروپا و آسیا و حتی آمریکای لاتین را سرعت بخشید و روس نفت و لوک اویل نیز کشیدن هزاران کیلومتر خط لوله نفتی به سوی اروپا و اقیانوس آرام و پاسیفیک را شروع کردند.
تکیه بر افسران ک.گ.ب
هدایت راهبردی طرحهای پوتین به دستیاران ارشد پوتین سپرده شده بود که بسیاری از آنها افسران ارشد امنیتی افاسبی (سازمان امنیت روسیه) یا همان ک.گ.ب سابق بوده و هستند.
در راس این افراد سرگئی ایوانف معاون نخستوزیر و دیمیتری مدودف دیگر معاون نخست وزیر، مدیر واقعی گاز پروم و مسئول سیاستهای اقتصادی دولت قرار داشتند، مدودفی که اکنون رییسجمهوری روسیه است.
پوتین معتقد بود دولت باید سرمایهگذار اصلی در نو سازی فنی اقتصاد روسیه باشد. او موفق شد که بودجه روسیه را در سالهای اخیر شش برابر افزایش دهد و این به لطف روابط تجاری خارجی و بهبود مدیریت مالیاتی بود. پوتین این کشور را «یکی از ۱۰ قدرت بزرگ اقتصادی جهان» میداند و معتقد است افزایش درآمدهای مردم به میزان ۵۰ درصد در یکسال اخیر و کاهش چشمگیر مقیاس فقر نشانه بهبود اوضاع اقتصادی کشورش است. به عقیده رییسجمهوری روسیه، برای این کار ضمن حفظ سیاست مالی اصولگرایانه، کشور باید کارکردهای صندوق تثبیت را تغییر دهد. وی پیشنهاد کرده که این صندوق به سه بخش تقسیم شود، یکی از این بخشها، تشکیلدهنده صندوق ذخیره برای حداقل سازی ریسک اقتصاد روسیه خواهد بود، بخش دوم به بودجه تحقق برنامههای اجتماعی روانه میشود و بخش باقیمانده به صندوق نسل آینده منتقل میشود که رییسجمهور پیشنهاد داده به صندوق رفاه ملی تبدیل شود. پوتین با اشاره به درآمد سرشار کشور از فروش انرژی، تاسیس صندوق تثبیت برای ذخیره درآمدهای مازاد و استفاده از آن برای توسعه زیرساختها و افزایش تولید ملی را گامی برای مبارزه با تورم میداند و بر این امر تاکید دارد که بخشی از درآمدهای نفتی نیز باید برای گسترش رفاه ملی و تاسیس بنیادی به نام «بنیاد آیندگان» استفاده شود. وی حمایت از نوآوریها، گسترش سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی، افزایش تولید برق و انرژی، رسیدگی به مسایل بازنشستگان و کاهش سطح فقر را از برنامههای دولت در آخرین سال ریاست جمهوری خودش میداند.
یکی از پیشنهادات دیگر رییسجمهوری روسیه، اصلاح سیستم بازنشستگی است. وی از ایده بالا بردن سن بازنشستگی از ۶۰ سال حمایت نکرده و پیشنهاد کرده که قسمتی از مشکلات مربوط به تامین بازنشستگان با حمایت دولت از پس اندازهای شخصی بازنشستگی حل شود.
پوتین در بین مشکلات اصلی زیرساختی توجه خاصی به مساله مسکن داشت و اظهارکرد: «مشکل در این زمینه منجر به بروز مشکلات اجتماعی بسیاری خواهد بود.» رییسجمهوری روسیه با تاکید بر این که حجم ساخت منازل مسکونی باید از۸۰ میلیون متر مربع در حال حاضر به ۱۰۰ تا۱۳۰ میلیون مترمربع افزایش یابد، تصریح کرده: «منبع تامین مالی برنامههای مربوط به بهبود شرایط مسکن، میتواند موجودیهای حاصل از بهبود سیستم مدیریت مالیاتی، خصوصیسازی و فروش سهام و داراییهای شرکت نفتی ورشکست شده یوکوس باشد.» پوتین همچنین کندی روند ساخت و ساز مسکن در روسیه، گرانی آن و فرسوده بودن اکثر خانهها در این کشور را مساله مهمی دانسته که بدون حمایت دولت قابل حل نیست.
در واقع این اظهارات نشان میدهد که ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه با استفاده از منابع انرژی قصد داشت اقتدار از دست رفته شوروی سابق را مجددا احیا کند و جایگاه واقعی خود را در معادلات سیاست بین الملل بازیابد. شرکت گازپروم روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز جهان، موجب افزایش قدرت سیاسی کرملین در عرصه بین المللی شده است. مسکو در حال حاضر بیش از یک سوم گاز مورد نیاز اروپا را تامین میکند و برخی از کشورهای اروپایی مثل مجارستان و جمهوری چک کل گاز مورد نیاز خود را از روسیه وارد میکنند. مهمترین نگرانی مقامهای اروپایی در حال حاضر افزایش وابستگی به واردات نفت و گاز از روسیه است. تصمیم اخیر شرکت گازپروم برای عرضه مستقیم گاز در انگلیس و سایر کشورهای اروپایی نیز موجب تشدید نگرانی مقامهای بروکسل شده است. آلکسی میلر رییس شرکت گازپروم میگوید: «شرکت گازپروم هماکنون 25 درصد مصرف جهانی گاز را تامین میکند که این رقم به هیچ وجه قابل قبول نیست و گازپروم باید به بزرگترین شرکت انرژی جهان تبدیل شود از طرف دیگر مدیران ارشد شرکت گاز پروم روسیه تاکید کرده اند که منابع انرژی این کشور را به هیچ قیمتی در اختیار شرکتهای خارجی به خصوص شرکتهای غربی قرار نخواهند داد.»
در همین چارچوب این شرکت کنترل ذخایر عظیم گاز منطقه ساخالین را از شرکت شل و دو شرکت ژاپنی باز پس گرفته است.
دولت روسیه دسامبر گذشته به بهانه نقض قوانین زیست محیطی از سوی شرکت شل و دو شرکت ژاپنی، قرارداد پروژه ساخالین دو را با این شرکتها لغو کرد. اکنون شرکت گازپروم با قراردادی به ارزش 45/7 میلیارد دلار ۵۱ درصد سهام پروژه گازی ساخالین دو را از شرکت شل و شرکای ژاپنی آن خریداری کرده است و سهم شرکتهای خارجی در این پروژه به کمتر از ۵۰ درصد رسیده است. پروژه ساخالین دو از تابستان ۲۰۰۸ میلادی به بهرهبرداری خواهد رسید و با بهره برداری از این پروژه گاز مایع طبیعی روسیه به بازارهای ژاپن صادر خواهد شد.
چنین سیاستها و اقداماتی باعث نگرانی شدید غربیها و از جمله اروپاییها شده و آنها را از اهداف پوتین و نسل جدید رهبران روسیه نگران کرده است. بیاعتمادی روسیه و اروپا به بیشترین حد خود پس از جنگ سرد رسیده است.
کمیسر تجاری اتحادیه اروپا در این رابطه تاکید کرده بی اعتمادی موجود در روابط سیاسی و تجاری روسیه و اروپا پس از پایان جنگ سرد تاکنون بیسابقه بوده است. پیتر ماندلسون میگوید: «روابط تجاری و سیاسی اروپا و روسیه در حال گذر از شرایط بحرانی است. سوءتفاهمات و بیاعتمادیهای موجود در روابط دو طرف پس از جنگ سرد سابقه نداشته است.»
مسکو اتحادیه اروپا را در ایجاد تنشهای سیاسی داخلی در این کشور، دخیل میداند و این مساله به آینده روابط سیاسی و اقتصادی دو طرف لطمه خواهد زد. هر دو طرف بر این باورند که دیگری از انرژی به عنوان ابزاری سیاسی برای وارد آوردن فشار سیاسی استفاده میکند. اروپا خواستار دستیابی به امنیت انرژی است و روسیه نیز خواستار تضمین تقاضای انرژی است.
از نظر اتحادیه اروپا، روسیه به سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در پروژههای انرژی نیازمند است و کشورهای اروپایی نیز به منابع غنی نفت و گاز روسیه نیاز دارند و پیوستن مسکو به سازمان تجارت جهانی نیز از موضوعاتی است که همواره موجب ایجاد تنش در روابط دو طرف شده است.
اگر چه از نظر اروپاییها، اقتصاد روسیه با پیوستن به دبلیوتی او رشد و شکوفایی چشمگیری خواهد داشت اما مجموع این رویکردها نشان میدهد که پوتین و نسل جدید رهبران روسیه با تکیه بر نفت و گاز و منابع انرژی قصد دارند ضمن احیای روسیه بزرگ، چالشهای سیاسی و امنیتی خود با آمریکا، ناتو و غربیها را کنترل و مدیریت کنند.