پیتر کالورت(استاد دانشگاه و پژوهشگر سیاسی دانشگاه ساوت هامپتون انگلستان) هم از جمله نویسندگانی است که با نگارش اثر خود به نام انقلاب و ضد انقلاب تراوشات فکری خود را با نگاهی به انقلابهای جهان در این کتاب بیان داشته است این اثر توسط آقای حمید قانعی رد سال 83 به فارسی ترجمه و انتشارات آشیان در 000/2 نسخه آن را به زیو طبع راسته است.
واژه انقلاب (Revolution) در فرهنگ سیاسی به معنی تغییر بنیادی نام برده شده است.
اما انقلاب ما که نظر همان انقلاب همه جانبه است که تمام سطوح جامعه اعم از اقتصادی – سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را دربرگرفته است، میباشد.
مترجم در ابتدا با نگارش دو صفحه از کتب با عنوان سخنی با خواننده اشاره میدارد که آزادی عمدهترین انگیزه در پشت هر انقلابی است. در حقیقت از ابتدا مترجم قصد دارد. برداشتهای خود را به خواننده القا نماید.
آیا واقعا آزادی آمال و آرزوی تمام انقلابها بود؟
و در جای دیگر از قول هانا آرنت مینویسد که وی اعتقاد دارد که انقلاب کاوشی برای آزادی است.
اگر بخواهیم دستاوردهای انقلابها را برشماریم، قطعا انقلاب اسلامی ایران را میبایست با بقیه انقلابها بصورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. چرا که دستاوردهای انقلاب اسلامی با بقیه انقلابها تفاوت ماهوی دارد. اگر آزادی در انقلاب فرانسه بعنوان هدف مهم و اساسی تلقی گردید، در انقلاب ما هم مهم بود اما کافی نبود و این عنصر در کنار عناصر دیگر قابل تحلیل خواهد بود. ثانیا ماهیت و خدمت آزادی در تعریف ما با نگاه پژوهشگر غرب اختلاف بنیانی دارد.
در نگاهی گذرا به روند به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی که از قبل از خرداد 1342 به رهبری امام خمینی(ره) و همینطور در نگارش و تدریس تحریرالوسیله توسط معظم له، درمییابیم که در اندیشه امام(ره)، طرحهای اساسی برای برقراری حکومت اسلامی بر پایه تئوری ولایت فقیه بوده و مردم مسلمان ایران نیز به روشنی و با اقدام عملی خود زمینهساز تشکیل حکومت اسلامی در بهمن 57 شدند.
ناتوانی تحلیلگران از درک انقلاب اسلامی و رهبری امام(ره)
مترم در یادداشت خود تاکید دارد که انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب آمریکا برای کالورت ملاک و معیارهایی هستند که بوسیله آنها سایر انقلابهایی را میتوان مورد ارزیابی قرار داد که پس از آنها در عرصه جهانی به وقوع پیوستند.
سپس نتیجه میگیرد که این دو انقلاب بزرگ از جمله نخستین انقلابهایی است که در عصر جدی منشاء تحولات عظیمی در جهان شدند و پیشرفت چشمگیر بشری را در عرصههای گوناگون مسیر ساخته است. مفاهیم و نهادهایی که از دل این انقلاب بیرون آمده غایت هر جامعه است.
معیاهاری تجربی و پوزیتوتیستی و مبانی ماتریالیستی و در نهایت ارائه تحلیلهای جامعه شناسی نمیتوانست وقوع انقلاب اسلامی را پیشبینی و به ماهیت آن و شناخت شیوه تفکر و اندیشه امام(ره) پی ببرند.
حتی کارشناسان و سازمانهای اطلاعاتی هم تا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب نمیتوانستند پیروزی آن را باور داشته باشند. تئوری پردازان غربی در برداشتهای خود از توانایی محدود و از اندیشهای بسته و مطلقانگار برخوردارند. اندیشه بسته آنان از آنجا سرچشمه میگیرد که تئوریهای خود را برتر و غالب میبینند و جوامع دیگر را فرودست و غیرمدرن و غیرعقلانی و استبدادی معرفی مینمایند، طبیعی است که در تحلیل آن ابزار کافی نداشته باشند.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران چارچوبههای نظریه پردازی گذشته خصوصا ماهیت انقلابها را که تقریبا ثابت میپنداشتند را کاملا در هم ریخت.
ویژگیهای انقلاب اسلامی
ویژگیهای انقلاب اسلامی عبارتند از:
الف- عمل عقیده و ایمان
ب- اسلامی بودن انقلاب
ج – معنویت انقلاب اسلامی
د – قدرت رهبری و نفوذ معنوی آن
ه – قیام یکپارچه مردم
دیدگاه غرب و تحلیل مارکسیسم، با دیدگاه اسلام در زمینه انقلاب تفاوت زیربنایی دارد.
در تحلیل غربی از انقلاب، ملاک کهنه و نو را باید در رشد جامعه به سمت مدرنیزه شدن جستجو کرد، و مدرنیزه شدن از دیدگاه غرب عبارتند از تحولاتی که در جامعه برای صنعتی شدن و رشد بیشتر در دیگر جنبههای اقتصادی، رشد شهرنشینی رشد سیاسی و توسعه دموکراسی و سکولاریزم، و رشد و توسعه در زمینههای آموزش و پرورش و فرهنگ و رفاه سرخ میدهد، و تاسیسات و نهادهای جدیدی را جایگزین تشکیلات فرسوده گذشته مینماید.
اما تفاوت انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر از منظر امام (ره) در وصیتنامه سیاسی، الهی خود با بیان این مطلب تاکید نمود که:
بنابراین نباید شک کرد که انقلاب اسلامی از همه انقلابها جداست، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. تردیدی نیست که این تحلفه الهی و غیبی بود که از جانب خداوند منان برای ملت مظلوم و غارت زده عنایت شده است.»
امام خمینی(ره) معتقد بود که انقلاب اسلامی ایران در ذات خود هیچ شباهتی، با انقلابهای دیگری که در قرن حاضر به وقوع پیوسته نداشته است.
ولی در تمام زمینهها اعتقاد عمیقی به غیب و امدادهای غیبی، ایمان خللناپذیر تعالیم اسلامی و وحی، اتکا و توکل راسخ بر قدرت لایزال الهی داشت.
عدم پیشبینی تصمیمات حضرت امام(ره)، که گویی از جای دیگر الهام میگرفت، حتی هنری کسینجر مشاور رئیسجمهور آمریکا در دهه – 70 م اظهار داشت که دشمن آیتا... خمینی با غرب برگرفته از تعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت.
از قرن هجدهم به بعد بسط مدرنیته در هر تحول اجتماعی هدف اصلی بود، اما انقلاب اسلامی ایران تنها حرکت اجتماعی است که کاملا مقابل مدرنیته قرار گرفت.
پیتر کالورت ملاک و معیارهای خود را برای تحلیل انقلابها، انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب آمریکا را مد نظر قرار داده است و بر همین اساس چارچوب ایدههای وی بسیار محدود و در قالب خاصی قرار میگیرد.
با این نگاه نظریهپرداز غربی نمیتواند خود را مستقل ببیند و از بند تحلیل مدرنیته بیرون بیاید، چرا که افق فکری و اصول تحلیل خود را با افق و اهداف آن انقلابها هم سو نموده است.
علیرغم اینکه کتاب در بعد از پیروزی انقلاب ایران به نگارش درآمده است، اما نویسنده به خود زحمت نداده است که در مورد این انقلاب عظیم هم پژوهش هر چند مختصر بنماید. علی ایحال نگاه نویسنده، به انقلاب ایران نیست و نمیتوان توقع داشت که به مانند یک تحلیلگر منصف سخن براند.
مطالعه و نقد و تحلیل تمام انقلابهای جهان بدون حب و بغض (که از وظایف اصلی یک پژوهشگر است) میتواند اصول و اهداف و ماهیت انقلابها را روشن و آن را مورد ارزیابی دقیق قرار دهند.
از دیگر وظایف حیاتی که پژوهشگر آزاد رها شدن از بند یکسو نگری است که در صورت تحقق به تفسیری روشن دست پیدا میکند.
از دیگر سو اطلاق کلمه انقلاب که به صورت کلی حراج شده و در متن کتاب اثری از دیگر انقلابها و جنبشها نیست، نشان از نگرش تک بعدی نویسنده است.
انقلابها هر چند در پارهای موارد مشابهتهایی دارند، اما در بسیاری موارد هیچ وجه اشتراکی ندارند و نمیتوان آنها را به صورت کلی مورد ارزیابی قرار داد و نتیجه آن را به انقلابهای دیگر تعمیم داد.
در حقیقت نویسده کتاب (کالورت) با این حصار،دایره تفکر خود را در خصوص این موضوع محدود نموده است.
گسترش جوامع سکولار،نظریهپردازان غربی را از تحلیل صحیح و واقعی علل بروز انقلابها بازداشته است.
نگاه نظریه پر از غرب از انقلاب، به افق مدرنیته گره خورده است و در تمام تحلیلها و بررسیهای خود انقلابها را با عالم و فضای مدرنیته مربوط دانسته و از دایره آن خارج نمیبینند. در صورتی که انقلاب اسلامی در عالم دینی و اسلامی رشد و نمو یافته است و در چالش با عالم تجدد میباشد، و خارج از محیط تحلیل آنان قرار دارد. اما علیرغم تلاش بسیار هنوز واقعیت انقلاب اسلامی را درک ننمودهاند و نمیخواهند پی به محدودیتهای ابزار تحلیل خودشان ببرند.
انشاءا... با پیشرفت همه جانبه نظام اسلامی در همه عرصهها و سربلندی آن و به چالش کشیدن مبانی فکری غرب و اصول شرقشناسی، حقیقت انقلاب آشکارتر شود. و انقلاب اسلامی که عامل احیای عظمت اسلام بود، زمینهای گردد برای بازسازی تمدن اسلامی.