صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۲:۲۶  ، 
کد خبر : ۷۵۸۱۴
مدیریت امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با نماینده ولی فقیه در سپاه

مدیریت امام هوشمندانه و هنرمندانه بود

على حیدرى مقدمه: یکی از موضوعات مهم قابل بحث در موضوع انقلاب اسلامی، بحث مدیریت حضرت امام خمینی(ره) در جریان مبارزه و استقرار نظام جمهوری اسلامی است که پیروزی انقلاب و تحقق آرمان ها و اهداف آن به میزان قابل توجهی نتیجه این هدایت و مدیریت است. برای بررسی بیشتر این موضوع گفت وگویی انجام دادیم با حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه . آنچه در زیر می آید ماحصل این گفت وگو است:

* با توجه به اینکه در تاریخ کشور ما حرکت های اعتراضی و قیام های متفاوتی وجود داشته، تفاوت حرکت امام خمینی (ره) را با آن حرکت ها در چه چیزهایی می بینید؟
**با تشکر از شما و تقدیر از مدیران هفته نامه صبح صادق که دقیقا در راستای اهداف و ماموریت های تعیین شده، گام های موثری را برمی دارند و در افزایش بینش و بصیرت سیاسی پاسداران و بسیجیان عزیز، تاثیرگذار هستند. در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که معمولا نهضت هایی که در دنیا شکل می گیرد و یا رهبرانی که به عنوان عامل اصلی نهضت ها حرکت می کنند اهداف موردی، مقطعی یا منطقه ای دارند؛ برخی اهداف جنبه اقتصادی دارد، معمولا انقلاب های سوسیالیستی با این هدف شکل می گیرد و برخی ماهیت سیاسی و برخی ماهیت نژادی و ناسیونالیستی به خودش می گیرد، اما انقلاب اسلامی ایران و به خصوص شخص حضرت امام (ره) که عامل اصلی این انقلاب و نهضت الهی بودند دقیقا دارای جامعیت لازم بودند. در حقیقت امام انقلاب را با تکیه بر اسلام آغاز کردند که شباهت زیادی با نهضت های انبیا (ع) بویژه نهضت موسی بن عمران در جامعه بنی اسرائیل و به طور خاص انقلاب اسلامی صدر اسلام به رهبری پیامبر اکرم (ص) دارد.
این انقلاب تکیه گاه اصلی اش نهضت اسلام و مکتب اسلام بوده و هست والگوی آن هم همان مدل حکومتی بود که پیامبر اعظم (ص) در شبه جزیره عربستان پایه گذار آن بود. چون اسلام یک مکتب جامعی است که برای پاسخگویی به همه نیازهای بشر، از جانب ذات پروردگار و بشریت به ارمغان آورده شده است. نهضت های اسلامی ابعاد گوناگونی دارد. هم ضد استبدادی است و هم با استعمار در ستیز است و هم ضد کفر و استکبار است.
تفاوت عمده مدیریت حضرت امام (ره) هم در اهداف بود و هم در شیوه ها و بایدها و نبایدها. اهداف انقلاب اسلامی ایران در ذهن مبارک حضرت امام (ره) تحقق آرمان های دینی و الهی بود و پیاده کردن مکتب اسلام و حاکمیت دین در همه عرصه های زندگی جامعه ایرانی و بعد هم ایجاد زمینه انقلاب جهانی اسلام به رهبری امام عصر (عج). بنابراین ، این مدیریت ناشی از مدیریت دینی و ولایی بود. هم در اهداف با دیگر نهضت ها تفاوت داشت و هم در باید و نبایدها و شایست ها و ناشایست ها.
اهداف امام (ره) در این نهضت، حاکمیت اسلام در این سرزمین، احیای دین ، بازگشت به اسلام اصیل، اسلام ناب به تعبیر خود ایشان و در واقع در بعد بین المللی «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» بود، یعنی نسبت به مجموعه ها و ملت های ضعیف و مستضعف حامی بود و نسبت به مستکبرین در تقابل بود ودر حقیقت این انقلاب تکیه گاهش همان اصول و مبانی بود که در انقلاب اسلامی صدر اسلام حاکم بود. این انقلاب با نهضت هایی که در دنیای معاصر اتفاق افتاده بود، تفاوت های بسیار زیادی داشت. شعار نه شرقی و نه غربی، اصلی ترین شعار این انقلاب بود و استقلال آزادی، جمهوری اسلامی از دیگر شعارهای حضرت امام (ره) در این انقلاب بود. در حقیقت می خواست بگوید نه ایدئولوژی مارکسیستی می تواند پاسخگوی نیاز بشر باشد نه تفکر لیبرال دموکراسی مدل مناسبی برای اداره کشور است، بلکه حضرت امام اسلام و حاکمیت دینی را به عنوان راه سوم در جلوی بشریت قرار داد.
* با توجه به مطالبی که بیان کردیدچه عاملی باعث شده بود، امام(ره) در دوران مبارزه هم در جبهه داخل با رژیم پهلوی مقابله می کرد و همزمان داشت با جبهه غرب و شرق به مقابله می پرداخت.
**خوب مسئله بسیار مهم است، بسیاری از جریانات سیاسی که در عرصه مبارزات در صد سال اخیر تاریخ ایران ایفای نقش می کردند، توجه به ریشه ها نداشتند و بعضا هم فکر می کردند که از جهت تفکر و ایدئولوژی یک نوع هم خوانی و تجانسی با آنها دارند. مثلا برخی از جریان ها در کشور ما دارای تفکر چپ گرایی بودند. یعنی دارای ایدئولوژی مارکسیستی بودند و معتقد بودند که ما باید در برابر نظام سرمایه داری بایستیم اما از نظام سوسیالیستی دفاع کنیم و از آنها کمک بگیریم برای اینکه بتوانیم رژیم شاه را سرنگون کنیم و در مقابلش جریان دیگری به عنوان جریان های راست درکشور معروف بودند مانند جبهه ملی، نهضت آزادی و خیلی از جریان هایی که با تفکر مارکسیستی در تضاد بودند در واقع یک نوع لیبرال دموکراسی را در ایران تجویز می کردند اینها معتقد بودند که ما نباید با سیستم های غربی و اروپایی و آمریکا درگیر بشویم. باید از توان آنها برای ایجاد رفرم در ایران استفاده کنیم.
برخی هم می گفتند که نمی شود در شرایط واحد هم با رژیم شاه درگیر شد و هم با آمریکا و اسرائیل.
لذا در یک مذاکره ای که یکی از رهبران همین جریان های راست با حضرت امام (ره) در نجف داشتند توصیه می کند که شما این قدر نام آمریکا را نبرید، حمله به اسرائیل نکنید و حتی نسبت به شاه توصیه کرده بود که خیلی مستقیم وارد نشوید و امام بعد از این ملاقات بیانیه ای صادر کردند که 11 بار اسم آمریکا، اسرائیل و شاه را بردند که این خط را کور بکنند.
امام معتقد بود که باید هم به ریشه زد و هم بر شاخه یعنی هم به زیر بنا و هم به روبنا تا مادامی که ریشه را نزنیم، نمی توانیم آثار و سرشاخه های آن را کنترل بکنیم. امام معتقد بودند که ریشه حکومت های استبدادی آمریکا و شوروی هستند به خصوص در کشورهای خاورمیانه، آمریکا بعد از گذر از استعمار کهنه تغییر جهت داد به سمت استعمار نو، یعنی آدم هایی با شناسنامه ملی اما از نظر تفکر وابسته به اردوگاه های آمریکایی و و غربی. مثلا روی کار آمدن رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه و فیصل در عراق به همین منظور انجام گرفت. اما امام کاملا به این مسئله توجه داشت که ما باید ریشه ها را بزنیم، استعمارگر را به جامعه معرفی کنیم، اگر دست استعمارگر را قطع کردیم، عامل او را هم می توانیم به سادگی از کار برکنار کنیم لذا ایشان در آن واحد با تکیه بر مکتب حیات بخش اسلام و شخصیت کم نظیر خود با دو جبهه مقابله می کرد.
چون یکی از تفاوت های عمده امام با دیگر رهبران اتکای دقیق ایشان به آرمان های اسلامی و انسانی بود که توحید در وجودش تجسم داشت. یعنی در واقع یک آینه ای از امام معصوم (ع) و تالی تلو امامان معصوم بود. شجاعتی فوق العاده داشت. یعنی از هیچ چیز نمی ترسید جز ذات باری تعالی و چنین انسانی می تواند در نهضتش جامع نگری داشته باشد. همه جنبه ها را در نظر بگیرید.
بعدها معلوم شد که اگر ما می خواستیم با شاه درگیر شویم نمی توانستیم مشکل را حل بکنیم چون این شاه را بر می داشتند و کس دیگری را جای شاه می گذاشتند برای آنها شخص مهم نبود آنچه مهم بود سیستمی بود که مدافع منافع آنها باشد. لذا امام ریشه ها را زد که بتواند نظامی مستقل و متکی به خودش را پابرجا کند که این نظام ماندگار باشد و این استراتژی بسیار استراتژی عاقلانه و منطقی ای بود.
*اندیشه های امام در زمینه مقابله با استکبار، مبارزه با امپریالیسم، دفاع از ملت های مظلوم و مبارزه با ظالم بعد از سه دهه چه آثاری را در میان ملل مختلف دنیا ایجاد کرده است؟
**اگر ما به تاریخ معاصر مراجعه کنیم، بشریت شاهد سه انقلاب بوده که انقلاب اسلامی ایران انقلاب چهارم بوده است.
انقلاب کبیر 1789 م اتفاق افتاد، انقلاب شوروی 1917 م، در بین این دو انقلاب، انقلاب الجزایر با یک میلیون کشته و هزینه های سنگین و چهارمین انقلاب، انقلاب اسلامی ایران است اگر این سه دهه انقلاب اسلامی ایران را از جهت تحقق اهداف با آن سه انقلاب دیگر مقایسه کنیم دقیقا می توان گفت انقلاب اسلامی ایران صد درصد نسبت به اهدافش موفق بوده و به اهدافش دست پیدا کرده است. در مقابل آن سه انقلاب درصد کمی به اهدافشان دست پیدا کردند.
در بعد داخلی بازگشت اسلام به عرصه اجرایی یعنی احکام اسلام تعطیل بود و تنها 20 درصد احکام فردی و عبادی عمل می شد. اما با انقلاب اسلامی ایران 80 درصد احکام تعطیل شده اسلام برگشت به جایگاه اصلی خودش.
شکوفایی استعدادها و ورود در عرصه های فناوری، ما در عرصه پزشکی در عرصه فناوری گام های بسیار مهمی برداشتیم و این از دستاورهای مهم انقلاب اسلامی ایران است.
استقلال نظامی، استقلال فرهنگی، استقلال سیاسی از مهمترین دستاوردهای این انقلاب بوده است یک حکومتی که تکیه بر سلاح خودش و نیروی خودش داشته باشد، استقلال نظامی دارد و انقلاب این کار را کرده است.
بسیج قهرمان، سپاه مقتدر در کنار ارتش و نیروی انتظامی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی ایران است.
اما آنچه که بیشتر مورد توجه شما است عرصه بین المللی است.در عرصه بین المللی چند کار اساسی جزو اهداف امام بود که به آنها جامه عمل پوشانده یکی بیداری اسلامی است و امروز ما شاهد یک حرکت شدید بیداری در کل جهان اسلام هستیم. حتی در آمریکا و اروپا و هر کجا انتخابات انجام می گیرد مردم به سمت اسلامگرایان گرایش پیدا می کنند. در افغانستان 70 درصد از ترکیب مجلس از مجاهدین است در عراق علیرغم هزینه 600 میلیارد دلاری آمریکا و تلفات بیش ازچهارهزاری آمریکائیها در هر حرکتی مردم به سمت اسلامگرایان به جلو می روند .در مسئله فلسطین، لبنان، ترکیه مصر ما شاهد بیداری اسلامی هستیم. در ترکیه لائیسم حاکم است ما شاهد حرکت به سمت اسلامگرایان هستیم. امروز دولت و مجلس در اختیار اسلامگرایان است.
در کنار بیداری اسلامی شاهد خیزش اسلامی هستیم. خیزش نتیجه بیداری اسلامی است. یعنی وقتی ملت مسلمان از پرده های اوهام و ترس و وحشت از استکبار بیرون آمد، آرام آرام خیزش اسلامی شروع می شود.
و ما در اقصی نقاط جهان این را می بینیم بخصوص در لبنان ما شاهد بودیم در جنگ 33 روزه با تکیه بر ایمان و اخلاص در برابر ارتش اول خاورمیانه ایستادند. در غزه شاهد بودیم که حماس و مردم قهرمان غزه در نبرد 22 روزه محکم در مقابل اسرائیل ایستادند. وقتی یک چشمه را اردوغان در اجلاس داووس ارائه می کند در جهان اسلام از آن استقبال می شود. این نشانه بیداری و خیزش اسلامی است. اگر تا 20 سال قبل در کشورهای اسلامی راجع به آمریکا نظرسنجی می کردید اکثر می گفتند که آمریکا مدافع ماست، کعبه آمال ماست ولی امروز نظرسنجی ها می گویند 80 تا 90 درصد مردم نسبت به آمریکا تنفر دارند و این نتیجه بیداری اسلامی است که در سایه انقلاب اسلامی ایران به وجود آمده است.
بنابراین اگر ما بخواهیم حاصل جمع انقلاب اسلامی ایران را در اهداف ضداستکباری ضد استبدادی و ضدامپریالیستی با انقلاب های دیگر جهان مقایسه کنیم باید بگوییم که این انقلاب به هیچ عنوان قابل مقایسه با سایر انقلاب ها نیست. در دستاوردهای مثبتی که در عرصه های داخلی و منطقه ای و بین المللی داشته است.
*حضرت امام در ماه ها و سال های آغازین انقلاب اسلامی اختلافات داخلی برآمده از گروه ها و افرادی مثل نهضت آزادی و بنی صدر و اغتشات داخلی را چگونه مدیریت می کردند؟
**امام مدیریت بسیار هوشمندانه و فوق العاده ای داشتند و انقلاب اسلامی ایران مثل سایر انقلاب ها با تهدیدات و چالش هایی جدی مواجه بود.
این تهدیدات ممکن بود به صورت نظامی یا به صورت امنیتی یا سیاسی و فرهنگی جلوه کند (تهدیدات نرم و سخت) امام در مدیریت بحران بسیار هوشمندانه عمل می کردند که اگر نبود مدیریت هوشمندانه امام هر کدام از این بحران ها به قیمت خسارت های سنگین و یا نابودی انقلاب تمام می شد.
این مدیریت عالی حضرت امام بود که توانست مسائل را به شکل مناسبی ساماندهی کند که حتی ضربه ای به انقلاب وارد نشود.
آنچه که در مدیریت امام اصل بود حفظ کیان اسلام بود. ایشان همواره تلاشش این بود که مبادا این چالش ها به اصول نظام ضربه بزند. جنگ را ایشان مدیریت و هدایت کردند تا آنجا که احساس کردند ادامه جنگ براساس اسلام لطمه وارد می کند و لذا قطعنامه را پذیرفتند. لذا این مدیریت هوشمندانه و هدفمند بود.
در مورد بحران های امنیتی هم همین طور، آنجا که احساس می کرد که این جریان به اصل حاکمیت دین لطمه وارد می کند سر سوزنی درنگ نمی کرد سال 61 اوج وحشیگری و تحرک منافقین بود فرمانی که حضرت امام برای برخورد با این غائله صادر کردند دقیقا مشابه فرمان حضرت امیر بود برای برخورد با خوارج نهروان همان برخوردی که حضرت با خوارج نهروان کردند که پیشانی آنها علامت سجده داشت.
قرآن قرائت می کردند ولی فهم درستی در جهت شناخت امام معصوم (ع) نداشتند و حضرت ناچار شد همه آنها را جراحی بکند همان برخورد را حضرت امام (ره) با منافقین و جریان های فتنه گر داخل کردند.غائله کردستان، غائله ترکمن صحرا، غائله خلق عرب در خوزستان. مدیریت امام (ره) مدیریت هوشمند انه همراه با قاطعیت، صبر، حکمت و شجاعت بود. آنجا که احساس می کرد این زخم را باید جراحی کند و سیاتیک را باید قطع کند قبل از آن که به بدن سرایت کند در آن تردید نمی کرد. امام بحران های نظامی و امنیتی را هم مدیریت کردند. شکست حصرآبادان ، آزادسازی خرمشهر نمونه های مدیریت امام بود. امام با یک جمله حصر آبادان را شکست. در قضیه دولت موقت مدارا کردند، اما آنجایی که احساس کردند اگر این عارضه بماند و منجر به بیماری دیگر اعضا می شود، دولت موقت را درمان کردند. یعنی استعفای آن ها را پذیرفتند و از صحنه خارج کردند. در قضیه بنی صدر با توجه به اینکه تکیه بر رای مردم داشت 11 میلیون رای گرفته بود، مدارا کردند و به طور کلی حمایت می کردند اما به محض اینکه احساس کردند این غده دارد تقویت می شود و تبدیل می شود به یک سرطان و دیگر اعضا را بیمار می کند با قضیه برخورد کردند و فرماندهی کل قوا را از بنی صدر گرفته و او را خلع سلاح کردند و از هستی ساقط کردند که منجر به فرار این عنصر خطرناک شد. در اختلافات داخلی هم همین وضع را داشتند تا آنجا که احساس می کردند این اختلافات منجر به تکامل، رشد و افزایش تجربیات می شود همراهی می کردند مثلا در مورد جامعه روحانیت احساس کردند که شاید همه سلیقه ها تحت پوشش یک مجموعه قرار نگیرد و وقتی درخواست شد که مجموعه دیگری درست بکنیم به نام روحانیون فرمودند که عیبی ندارد. برای اینکه مجموعه های دیگری زیر پوشش اینها قرار بگیرند و جریان مذهبی و اصولگرا زیر پوشش غیر روحانیون قرار نگیرند.
در قضه رهبری، با حذف آقای منتظری از صحنه سیاسی بزرگترین خدمت را به نظام انجام دادند. این عالی ترین نوع مدیریت حضرت امام بود یعنی وقتی احساس کردند که تداوم جانشینی آقای منتظری منجر به ضربه اساسی به انقلاب اسلامی خواهد شد. در جراحی این عنصر تردید نکردند و اقدام کردند در حالی که بسیار سخت بود. یعنی شجاعت امام در اینجا قوی تر از جاهای دیگر بروز وظهور یافت این نوع مدیریت ها بسیار فوق العاده است و در دنیا سابقه ندارد و در دوره رهبری مقام معظم رهبری هم این نوع مدیریت ها را شاهد بوده ایم. لذا باید بگویم که مدیریت امام یک مدیریت هنرمندانه، قاطعانه، شجاعانه، حکیمانه و مدبرانه بود. مدیریتی که اساس نظام را حفظ می کرد. با توجه به همه سلیقه ها و نقطه نظرات در داخل باید به آن توجه شود.
* در پایان اگر مطلب ناگفته ای دارید بفرمائید؟
**امام از شاخصه های بسیار برجسته ای برخوردار بود همه شاخصه های یک رهبری فوق العاده را به همراه داشت امام یک رهبر جهانی بود. اما تنها شجاعت، صلابت، قاطعیت و حکمت در رهبری کافی نیست، یک رهبر انقلابی یک رئیس جمهور انقلابی، یک مجلس انقلابی یک قوه قضائیه انقلابی می خواهد. رهبری هر قدر قوی و نیرومند باشد و در حد امیرالمومنین (ع) هم باشد اگر یاران صدیق و همراهی نداشته باشد، خانه نشین می شود. اگررهبری در حد امام از همه استانداردها برخوردار باشد که حضرت امام بودند اما یارانی داشته باشند که درک لازم از رهبری نداشته باشند، امام ناچار می شود که جام زهر را بنوشد. امام کسی بود که می فرمود جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم. امام این قدرت را داشت که اگر جنگ 20 سال طول بکشد آن را مدیریت کند. اما به علت یک سری عواملی بالاخره جام زهر را نوشیدند و قطعنامه را پذیرفتند. تجربیات دوران بنی صدر تجربیات دوران اصلاح طلبان به ما می گوید که مردم باید توجه کنند که هم خودشان از رهبری انقلاب فاصله نگیرند و هم تلاش کنند مدیرانی انتخاب کنند که شاخصه های رهبری را داشته باشند و بتوانند پا به پای رهبری حرکت کنند. بنابراین یک رهبری شجاع رئیس جمهور شجاع می خواهد، یک رهبری ساده زیست، رئیس جمهور ساده زیست می خواهد، یک رهبری استکبارستیز، رئیس جمهور ضداستکباری می خواهد، نمی شود گفت که رهبری همه شاخصه ها را داشته باشد اما رئیس جمهور لازم نیست داشته باشد. بنابراین این شاخصه ها باید در تمام سران قوا باشد. رهبری با صلابت، با شجاعت با مدیریت از الزامات تحقق خواسته های رهبری دینی است که دولتمردان و قانون گذاران و دستگاه قضایی باید از ویژگی های شجاعت، قاطعیت، حکمت، عدالت، ساده زیستی و روحیه برخورد با مفاسد و جرائم و روحیه برخورد با تفکرات التقاطی و لیبرالیستی، مانند روحیه احیاگر حضرت امام برخوردار باشند. اگر این شد، آرمان های رهبری روز به روز تحققش بیشتر خواهد شد.
* با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات