صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۷:۴۴  ، 
کد خبر : ۷۸۲۹۸
گفتاری از سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی

نقش تربیت اسلامی در پیشگیری از جرائم و تخلفات

اشاره: آنچه در پی می آیدچکیده متن سخنرانی دکتر سید حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در جمع تعدادی از کارکنان ستاد کل است که با توجه به نکات قابل توجهی که در آن هست جهت بهر‌ه‌برداری خوانندگان عزیز نسبت به چاپ آن اقدام کردیم.

«و ما ابری نفسی، ان النفس لا ماره بالسوء الامارحم ربی » (یوسف / 53)
این آیه بموجب تفسیر، مربوط به حضرت یوسف (ع ) یا آن بانوی بزرگوار زلیخا است اما فرقی بحال من و شما نمیکند همه ما مشمول این آیه شریفه هستیم. جمع شدیم برای پیشگیری از جرم دیگران، اول ببینید عزیزان ما هیچکدام بری نیستیم مگر اینکه خدای تعالی ما را مورد رحمت قرار دهد. این گردهمایی را که از آن برخورداریم به برکت آن اندیشه والای تهیه کنندگان قانون اساسی مترقی نظام جمهوری اسلامی ایران است. آنها در بند 5 اصل 156 قانون اساسی در وظایف قوه قضائیه پیشگیری از جرائم را نوشته اند و ما امروز به برکت اندیشه های والا جمع شده ایم به این مسئله فکر کنیم. البته بانی بعدی این کار سازمان قضایی نیروهای مسلح است که اجرشان مورد رحمت خدای تبارک و تعالی قرار گرفته و توجه کرده اند به این اصل پر برکت قانون اساسی و برادرانی که زحمت کشیده اند و این مجلس را تشکیل داده اند. من به سهم خودم از همه تشکر میکنم چون مجبور شدم ساعاتی را فکر و مطالعه بکنم راجع به این مبحث که برای خود من هم مفید خواهد بود.
من می خواستم یک جمله ای را از ادعیه شریفه پیدا کنم که آن را در صحبتم و در اینجا مایه نورانیت قرار بدهم، یکی از آن جملاتی که رابطه بنده را با خدا تایید میکند تا آنجائیکه خدا ما را از زبان معصوم راهنمایی کرده که متوجه، ملتفت و آگاه نسبت به حقایق امور باشیم که خودمان را حفظ کنیم، پیدا کنم رجوع کردم به منبع پر فیض مفاتیح الجنان در دعای جوشن کبیر آنجا خیلی خیلی آدم را متوجه می کند به اسماء الهی و ویژگیهای الهی و توجه پروردگار به بنده اش، ابعاد وسیع بزرگ و عمیق و هدایت کننده دارد، برای اینکه ما را متوجه کند، خدای تعالی که بنده را نمی خواست تنبیه کند و دنبال تنبیه کردن کسی نیست خودش را خبیر و علیم و بصیر معرفی کرده برای اینکه من متوجه باشم که زیر نظر او هستم و ما خودمان را در محضر او بدانیم کار نامه عمل و وصیت و عاطفه و عذاب اسم برده برای اینکه ما نگران عقوبت باشیم و گناه نکنیم، بنده پرهیزکار او باشیم، هم اینها را هم آن را، در جوشن کبیر صدها مشعل فروزان روشنی بخش، گرمابخش، امید بخش و نجات بخش برای اینکه ما بنده خاص و با صفا و نجات یافته و با عطر و بوی قرآن، ولایت و بهشت باشیم وجود دارد.
آیا چنین خدایی برای ما سعادت نمی خواهد؟ خدا که بنده اش را سعادتمند می خواهد ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی، ما در نیروهای مسلح بنده همان خدائیم و پیرو رسول او و شیعه اولیای او هستیم و ما همین را می خواهیم باید همین را بخواهیم. ما سعادت کارکنان نیروهای مسلح را می خواهیم، عزت و بزرگی آنها را می خواهیم، بهشت را برای آنها می خواهیم. اگر بحث مجازات است بحث مجازات برای تنبیه است، برای اینکه افراد به سمت صف، پاکی، خلوص و سعادت بروند من این چند کلمه را متذکر شدم برای اینکه بنیان تفکر ما را و بینشمان را نسبت به برخورد با افراد از این موضع تنظیم کنیم به خصوص کارکنان نیروهای مسلح، آنهائیکه باید حافظ این گوهر گرانبهای عالم ساز انقلاب اسلامی باشند. باید به سعادتشان و به عزتشان بیندیشیم خصوصاً کارکنان وظیفه، بچه‌های مردم این کشور، نهال های تازه به گل نشسته بوستان انقلاب اسلامی، میهن اسلامی و نیروهای مسلح باید به تربیت انضباط قانون و عدالت برای آنها بیندیشیم.
باید این را عرض کنم که اینطور نیست که ما طلبکار از کارکنان وظیفه باشیم که این کارها را باید انجام دهید این فعل انسانها است و به پدر و مادرانشان و به معلمشان و به حکومت که آنها را تربیت کنند آموزش بدهند، مراقبشان باشند و حتی مجازات خودش حق بر افراد جامعه، پدر و مادر و حکومت است اما این بخش از عرایضم مربوط به جرائم در نیروهای مسلح است، ما باید در کاری که انجام می دهیم آن اثر تنبیه و آموزش را رعایت کنیم جرائم برای نیروهای مسلح متصور است. یعنی یک روزی ممکن است جرائمی اتفاق بیفتد؛
1 ) جاسوسی و خیانت ؛
2 ) فرار از مقابل دشمن؛
بسیار مشمئز کننده است، اسم بردن این جرائم، قلب آدم را می فشارد حالا می خواهیم برای پیشگیری از اینها فکری بکنیم. فرار از مقابل دشمن و عدم مقابله با دشمن بسیار مهم است. در نیروهای مسلح جرائم دیگری ممکن است اتفاق بیفتد پس بایستی به فکر پیشگیری از آنها باشیم، یک وقت من در جبهه در یکی از نقاط دور منطقه سر می زدم برای یک عده رزمنده با شور و حال صحبت کردم و گفتم خوش بحالتان اینجا شیطان نیست و جرات نمی کند پایش را بگذارد اینجا که شما آمده اید. یک آقای روحانی بلند شدند و گفتند این طور نیست که اینجا شیطان نباشد اینجا شیطان هست، ابزار و وسیله اش هم قوی ترین ابزارهاست حواستان را جمع کنید. من خیلی استفاده کردم از این تذکر برادر روحانی شجاعمان.
3 ) جعل، جعل اسناد و مدارک، جعل عنوان، استفاده غیر قانونی از عناوین و لباس و درجه، تقلب در اسناد و مدارک، نظام وظیفه و اختلاس و حیف و میل بیت المال، سرقت، دزدی، کلاهبرداری، خیانت در امانت، گزارش خلاف واقع و کتمان حقیقت. اینها مواردی است که ممکن است اتفاق بیفتد.
برخی اخلاقیات را ارگان القاء نکرده، اینها مسائل تربیتی، اخلاقی و فرهنگی جامعه است. البته نیروهای مسلح بسیار حساس و دقیق قابل عنایت والتفات است اما یکسری جرائم است که ضمن اینکه مایه های اخلاقی و فرهنگی دارد مربوط می شود به قشر نیروهای مسلح که باید به آن توجه کنیم.
یکی، گزارش خلاف واقع و دیگری کتمان حقیقت است. در سلسله مراتب برای رساندن حقایق چه در گزارش خوبیها و چه گزارش بدیها، پایه های اصلی یک سری از جرائم، مسائل اخلاقی و تربیتی است و یک سری از جرائم نیز مربوط به تربیت، انضباط و مدیریت سازمان در نیروهای مسلح است. البته این دسته بندی که عرض میکنم خدمتتان، معنایش این نیست که آن جرائمی که پایه های اصلی اش مسائل اخلاقی و تربیتی است به فرماندهی عقیدتی سیاسی و به حفاظت و اطلاعات مربوط نیست، به بازرسی مربوط نیست، چرا به اینها هم مربوط است، منتها من می خواهم عرض کنم که این را مثل بعضیهاکه از زوایای تنگ و بسته نگاه می کنند، مخصوص به کارکنان نظامی ندانند.
علل و انگیزه های جرائم در نیروهای مسلح
اولین و مهمترین عامل نارسائیهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی فقر است فقر مالی درصد بزرگی از علل و انگیزه ها را در همه آن جهت که عرض کردم می تواند دارا باشد.
انگیزه های جرائم را عرض کردم ؛ اولین انگیزه نارسائیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشکلات مالی آنها چیزهای مختلفی بدنبال خودش دارد. نارسایی خود و نارسائیهای اقتصادی، مشکلات خانوادگی، مسکن و نارضایتی خانواده و عوامل مختلف از این قبیل را دنبال خودش می آورد، مسئله فقر مالی عدم افزایش فکری برای افراد که بخشی مربوط به نارسائیهای اقتصادی و مالی است و بخش دیگر مربوط است به عوامل فرهنگی که بدنبال دارد.
استنباط تبعیض یا خود تبعیض، تبعیض و استنباط تبعیض از آن عواملی است که سبب سوق دادن افراد بسمت جرائم و تخلفات است، با وجود عوامل فریب و سخن و دامهای بیگانه، افراد ناسالم در محیط کار و خانواده، یعنی یک سری عوامل درونی در خود فرد و یکسری عوامل در خانواده و محیط کار است و تعدادی از عوامل بیرونی و خارج، از دشمن و شیطان. اینها مجموعاً با هم بعنوان دسته اول انگیزه‌های اقتصادی مالی و فرهنگی عمل میکنند.
بخش دوم از نارسائیه، نارسائیهای آموزشی است یعنی تربیتی، از تربیت خانوادگی، نارسائیهای تربیتی خانواده و اجتماع، نارسائیهای تربیت دینی و عقیدتی سیاسی و ایجاد نشدن امر به معروف و نهی از منکر و سهل انگاری و قصور در آموزش قوانین و مقررات سازمان این بخش اهم علل این جرائم است.
دسته سوم از علل و انگیزه های جرائم مربوط به مدیریت سازمان است.
بخش چهارم ـ عوامل پیشگیری از وقوع جرائم چه کسانی هستند؟ چه باید بکنیم ؟
عوامل پیشگیری از وقوع جرم را من سه دسته کرده ام :
یکی عوامل تربیتی، دوم عوامل تأمینی و سوم مجازات، البته در این دسته که عرض کردم خودم دچار مشکل شدم بخاطر اینکه عوامل تامینی و مجازات خودشان جزء عوامل تربیتی هستند که در ابتدا خدمتتان عرض کردم، یعنی عوامل تامینی و مجازات یعنی کارهایی که مثلاً عقیدتی سیاسی به لحاظ صلاحیتها و حفاظت اطلاعات به لحاظ کنترل رفتارها و منزه کردن محیط انجام می دهند. درست است که اینها کار تامینی هستند ولی اینها عوامل تربیتی هستند که می شود این لوازم پیشگیری را سه دسته اساسی کرد:
1 ـ تربیت 2 ـ اقدامات تامینی 3 ـ مجازات.
در بخش مسائل تربیتی که ما در اختیار داریم من مباحث تربیتی را یک دسته بندی با توجه به مبانی اسلامی که در اختیار داریم و آموزشهایی که در محضر بزرگان یاد گرفتم مطرح میکنم ؛
تربیت به وسیله سرمشق ایجاد می شود، تربیت به وسیله روش قرآن، تربیت با پندواندرز، عادت دادن شخصیت، ظرفیتهای خود را اعم از ظرفیتهای فردی و ظرفیتهای سیاسی را به کار گرفتن است و اینکه ظرفیتهای خالی و بیکار قلبی و جسمی را بکار گذاشتن، یکی تنبیه است و یکی کیفر، نیروهای مسلح بایستی نمونه باشند، اگر افراد ما سرمشقشان حضرت رسول اکرم (ص )، حضرت زهرا(س )، ائمه معصومین (ع )، انبیاء و حکما باشد اگر ما بیائیم شهداء را سرمشق قرار دهیم، اگر ما بیائیم بهشتی و رجایی و بابایی و شیرودی را سرمشق کارکنان خودمان قرار دهیم، دنیا می رود به سمت نور پاک، به سمت طهارت، به سمت خوبی، به سمت پرهیز از جرائم. آموزش دقیق قرآنی دادن متنبه میکند، هوشیار میکند، آنها را خارج از مرزهای تخلف و جرم می برد، موعظه کردن، پندواندرز دادن، نصیحت کردن، موثر است باید عادتهای زشت را از افراد بگیریم و عادتهای خوب را ترویج، جایگزین، تفهیم، پشتیبانی کنیم، خود توجه به این قضیه، جرائم را کم میکند. این دو مطلب را که عرض کردم مربوط است به ظرفیتهای قلبی و جسمی افراد، اینکه ظرفیتهای جسمی و قلبی افراد را باید بکار بگیریم.
این جزء وسایل تربیتی است، قلب نورانیت و معنویت دارد، قدرت معنوی دارد، این را باید بکار بگیریم، همه که ندارند آن که دارد باید بکار بگیریم آنکه قدرت جسمی دارد. یکی ممکن است قدرت معنوی نداشته باشد قدرت جسمی دارد، خوب می تواند کار مکانیکی انجام دهد، خوب می تواند کار کشاورزی انجام دهد، خوب می تواند یکی از این کارهای لازم در نیروهای مسلح را انجام دهد، همین را باید متناسب با آن ظرفیتی که در اوست بکار بگیریم. این ظرفیت قلبی و جسمی افراد را بکار گرفتن خیلی مهم است. در تربیت همین آدم زده می شود، بریده می شود، مجرم می شود. افرادی که ظرفیتهای خالی دارند یا محیط تربیتشان یا محیط اجتماعیشان نارسا بوده، استفاده نشده و یا الان در سازمان ما اینطور است، یعنی در سازمان ما امکان کار برای اینکه این نیروها ظرفیتشان را بکار بیندازیم، نیست ولی برای اینها باید فکری بکنیم اگر گذاشتیم افراد را به حال خودشان نیروها عین مرداب فاسد می شوند.
اگر آهن داغ شد باید چه کنیم ؟ اگر پتک را گرفتی و کوبیدی آن آهن از آهن بودنش می افتد، اگر آهن ذوب شد، اگر در قالب ریختی آن وقت آن چیزی می شود که من و تو می خواهیم، اگر رهایش کردی، اگر فکر نکردی، نیندیشیدی، علم بدست نگرفتی و جلوی آنها قرار نگرفتی، سرنوشت تأسف باری خواهیم داشت، نوکری اجنبی، وابستگی، رو آوردن به دنیا و در نهایت جرم وجود مجازاتها یکی از همین چیزها است. اینکه من گفتم که در کارهای سازمان قضایی در تنبیهات که انجام می شود تنبیه نیست، حالا نه اینکه در خود آنها تنبیه نیست، در خود آن محیط هم تنبیه نیست یکی، یک تخلفی کرده، یک شرایطی بوجود آورده یک رنج و تعبی را بر خودش تحمیل کرده و بر سازمانش تحمیل کرده ما باید به او رسیدگی و کاری بکنیم که از اثر آن دیگران هم رشد پیدا کنند نه خود او را رها بکنیم و توجه نکنیم به اثر تنبیه او در خود فرد و افراد دیگری که آنها در سازمانش هستند.
اما بخش دوم از عوامل پیشگیری، عوامل تامینی است. عرض کردم، این عوامل تامینی متاسفانه چون روی وظایف عقیدتی سیاسی و حفاظت اطلاعات در نیروها و سازمانها کار شده و عناوین آنها مطرح است فکر میکنم در این مورد عقیدتی سیاسی، بعد حفاظت و بعد بازرسی و بعد، شخص فرمانده مسئول است. ایمان فرمانده در افراد موثر است، فرمانده با ایمان یگان سالمی دارد، فرمانده بی ایمان نباید انتظار داشته باشد که یگانش مرتکب جرم نشود، فرمانده مسئولیت پذیر یگانش همه به مسئولیتشان عمل میکنند، فرمانده مسئولیت پذیر کارکنان یگانش مسئولیت پذیر می شوند، فرمانده پرچم یگان است، کارکنان فرمانده خستگی ناپذیر به سمت خستگی ناپذیری می روند، آثار تربیتی که عرض کردم، همه آن عوامل سرمشق، در فرمانده است و اثر آن در کارکنان یگان، فرمانده اگر به اجزای سازمان توجه داشت، اصلاح شد، برخورد کرد، آن سازمان زنده و سالم و متوجه و متنبه می ماند، اگر نداشت آن سازمان رد می شود، در آن افراد مجرم رشد و پرورش پیدا میکنند. اگر هویت و انضباط را خواست، یگان او منضبط می شود و اگر نخواست، نه درست است که یک فرد منضبط ممکن است در یگان خودش اعتقاد داشته باشد، آن یکی منضبط باشد، اما یگان با فرمانده اش حیات پیدا میکند، می شود یک مشت واحد، یک گام، یک ماشه، یک شلیک، در مسئولیت حساس نیروهای مسلح مسئولیت که می گویم از یک نیرو، فرمانده یک دسته هم حساس است، یک سرجوخه هم حساس است وقتی که می خواهیم منصوبش کنیم، به ظواهر توجه نکنیم، به همه آن اصولی که از زبان حکیمانه مقام معظم فرماندهی کل قوا برای شما شمردم باید توجه کنیم، فرمانده دسته باید با ایمان، مسئولیت پذیر، مشرف به افراد یگان، منضبط و خواهان انضباط باشد.
نکته مهمتر که بتوان و باید گفته شود عقیدتی سیاسی و حفاظت می توانند نقش خود را در پیشگیری از جرم و تربیت انجام دهند اگر فرمانده انتقاد کرد پایه هایش سست می شود، بنابر این فرمانده حکم بسیار مهمی دارد، در بعد پیشگیری از جرایم و همه ابعاد کار سازمانی پدر یگان و مسئول یگان است و یک رنگ از رهبری دارد که بایستی اعمال کند.
بحث دوم عقیدتی سیاسی است، همان آثار تربیتی است که خدمتتان عرض کردم همه را تعیین صلاحیت کردند، اینها نه برای این است که باید با کارکنان برخورد شود بلکه برای اینکه کارکنان تشویق شوند و به سمت یاد گرفتن، به سمت تشویق شدن، به سمت سعادتمند شدن بروند و بعد حفاظت و اطلاعات، حفاظت اطلاعات که کارکنان نیست، برای متهم کردن افراد که نیست، باید افراد را آگاه بکنند، بلکه نسبت به ابعاد خواستی، خطرات دشمن، نسبت به شیوه ه، ترفندها، خطرات فکری و احتمالی که پیش آمده، باید این کار را بکنند. همچنین باید مواظبت بکنند و ببینند یک نفر چنانچه اشتباهی کرده، آنکس که مجرم است، باید گرفته شود و از سازمان بیرونش کنند، فرد ناسالم دیگران را خراب می کند، حتی اگر کنار بنده و هر یک از شما عزیزان باشد، بنده و شما را خراب می کند یا خودش خراب می کند یا اینکه طوری خرابکاری می کند که ما هم سقوط می کنیم.
بازرسی هم به عنوان چشم فرماندهی بایستی مرتب در یگانها سربزند بصورت غیر مترقبه نه اینکه خبر بدهد آقا ما آمدیم، آب و جارو بکنند آب پاشی بکنند، دیوار آشپزخانه را سفید کنند، همه حسابهای خودش را جمع کرده و دفترهایش را بسته اند، می روید بازرسی میکنید، بازرسی غیر مترقبه با افراد مومن و سالم.
بحمدالله امروز سازمان قضایی نیروهای مسلح با کمک نیروهای مسلح تحقیقات وسیع و کار بزرگی برای پیشگیری از جرائم و تخلفات انجام داده است که لازم می دانم از آن سازمان و همرزمان عزیزم در آجا، سپاه و ناجا و ودجا و ستاد کل تشکر کنم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات