دسته دوم، اثرات خود را روی پوست به جا میگذارند و شامل HD(گاز خردل گوگرد)، HN(خردل نیتروژن)،L وCX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن میشوند. در این گروه گازهای بیرنگCG وDP، کلرین(CL) و فسفوکلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی که روی اعصاب اثر میگذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفادههای بیشماری شده است.
دسته اول: این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشرهکشهای آلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل کولین استراز میشوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل کولین را در بدن به بیش از حد لازم میرساند. ریهها و چشمها به سرعت این مواد را جذب کرده در کمتر از یک دقیقه بر سیستم عصبی بدن تأثیرات قابل توجهی میگذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی، ترشح زیاد بزاق، تنگی قفسه سینه، کوتاهی تنفس، تنگی مردمک چشم، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شکم ظهور میکند. دسته دوم سلاحهای شیمیایی که بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد میکنند، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها، پوشش مخاطی، ریهها، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریهها شوند، بر شدت تنفس اثرات منفی میگذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند، سبب اسهال و استفراغ میشوند. خردلها که جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیکی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند. اگر دو دقیقه از تماس یک قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد میشود.
CX نیز که جزو این گروه است، پودری کریستالی شکل است که در دماهای 39 تا 40 درجه سانتیگراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتیگراد به جوش میآید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع در میآورند.CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است.
در غلظتهای کم آن سوزش شدید چشم بروز میکند، اما در غلظتهای بالا به پوست حمله کرده و چند میلیگرم آن سبب دردهای زیاد و سوزشهای فراوان شده و زخمهای بدی بر جای میگذارد. برای پیشگیری از اثر این م��اد سربازان باید به لباسها و ماسکهای حفاظتی مجهز باشند. دسته سوم از سلاحهای شیمیایی آنهایی هستند که بر دستگاه تنفسی اثر میگذارند. این مواد به شدت به بافت ریه آسیب میرسانند. فسفوژن که خطرناکترین عضو این گروه است، برای اولین بار در سال 1915 استفاده شد. این ماده گازی بیرنگ است که در دمای 2/8 درجه سانتیگراد جوش میآید، بنابراین بسیار فرار و ناماندگار است، ولی چون غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است، به مدت طولانی در گودالها و دیگر مناطق پست زمین باقی خواهد ماند. غلظت زیاد آن پس از چند ساعت سبب مرگ میشود، اما در غلظتهای کم سبب سرفه، اختناق، احساس تنگی قفسه سینه، حالت تهوع و سردرد و غیره میشود. (انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین و خردل همانهایی هستند که حکومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق کردنشین خود استفاده کرد.)
در این میان، محققان طرفدار صلح نیز بیکار ننشستهاند و همواره برای یافتن راهحل مبارزه با این سلاحها، مطالعه و تحقیق میکنند. مثلاً آنها فهمیدهاند اگر موشها مقدار کمی از آنزیمی با نامNTE داشته باشند، نسبت به فسفرهای آلی حساسترند. این موشها کم تحرکتر هستند و شانس مردنشان نسبت به جانورانی که مقدار این آنزیم در بدنشان در حد طبیعی است، 2 برابر بیشتر است، پس وجود این آنزیم در بدن موشها از اثر فسفرهای آلی جلوگیری میکند. به همین ترتیب، انسانها نیز ژن این آنزیم را دارند، پس میتوان امیدوار بود که از داورهایی که سطحNTE را افزایش بدهند، برای مبارزه با این مواد شیمیایی استفاده کرد، البته این داروها را باید پیش از حمله گازهای شیمیایی به کار برد. به عبارت دیگر، اما باید پرسید آینده این سلاحها چیست و ماهیت سلاحهای جدید چه خواهد بود؟ آیا ممکن است آیندهای رویایی در پیش رو داشته باشیم که در آن کاربرد هرگونه سلاح شیمیایی از نظر وجدان تمامی افراد کاری غیرقانونی باشد؟ آیا ممکن است آیندگان روزهای سیاه گذشته را به دست فراموشی بسپارند؟