تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۱:۰۳  ، 
کد خبر : ۷۹۶۱۹

پیروی اوباما از سیاست خارجی بوش علیه ایران


 دکتر ژند شکیبی / استاد سیاست تطبیقی دانشگاه لندن
از زمانی که اوباما قدرت را در دست گرفت، رسانه های جمعی در سراسر دنیا توقع مذاکرات مستقیم میان ایران و امریکا در آینده نزدیک را دامن می زنند. آنها گزارش های خود را بر این دریافت پایدار می دانند که حکومت اوباما به کلی مخالف سیاست های خشن و آمیخته با تهدید بوش است. به راستی در رفتارهای ژئوپولتیک امریکا تغییراتی دیده می شود. حکومت جدید باور دارد که اگر تنها ابرقدرت نظامی جهان هم باشد، باز هم به اندازه کافی قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی برای حل مشکلات اساسی جهان را دارا نیست. بنابراین امریکا در حال بازسازی روابط سیاسی و ژئوپولتیک با هم پیمانان طبیعی خود در اروپای غربی، بهبود بخشیدن به رابطه با مسکو که در دوران بوش تحلیل رفته بود و همچنین نوسازی تعهدات خود به سازمان ها و قوانین بین الملل (مانند سازمان ملل) است. این سراسیمگی در تغییرات ژئوپولتیک برخی را به این باور رسانده که در آینده نه چندان دور، مذاکرات مستقیم میان امریکا و ایران شکل خواهد گرفت که به عقیده بسیاری به گسترش روابط میان تهران و واشنگتن خواهد انجامید. چنین تفسیری از رفتار کنونی واشنگتن بسیار خام و دور از واقعیت است.
حکومت اوباما مطمئناً لحن خود را در مورد ایران تغییر داده، ولی با این حال اهداف و خواسته های دولت امریکا بدون تغییر باقی مانده است. در کنفرانس امنیتی مونیخ که بسیار به آن توجه شد، جوزف بایدن معاون رئیس جمهور امریکا گفت؛ «امریکا خواستار مذاکره با ایران است و حامل یک پیام شفاف بود؛ اگر به برنامه های اتمی فعلی خود ادامه دهید، با انزوای بیشتری مواجه می شوید، اگر آنها را متوقف کرده آنگاه مشوق های واقعی خود را خواهید یافت. مردم ایران مردم بزرگی هستند و تمدن ایران نیز تمدنی است عظیم، اما ایران در مسیری که به صلح منطقه و سربلندی مردم کشورش نینجامد قدم برنمی دارد.»
باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا نیز می گوید؛ «حال نوبت ایران است تا علائمی را که مبتنی بر خواست این کشور برای رفتاری متفاوت باشد از خود بروز دهد.
بی اعتمادی زیادی بین دو کشور در طول سالیان ایجاد شده است. بنابراین قرار نیست یک شبه گفت وگوی مستقیم انجام شود. مهم است که همزمان با انجام دیپلماسی مستقیم، نگرانی های خود را به طور واضح بیان کنیم.»
همچنین اوباما برای آنکه در غرب مورد تشویق قرار گیرد، اظهار داشت «چنانچه ایران مشت خود را باز کند» امریکا دست خود را برای دوستی پیش می آورد. «باز کردن مشت» به این معناست که جمهوری اسلامی ایران (که سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی داشت) نخست باید امتیازات مهم ژئوپولتیک را در رابطه با امریکا در نظر بگیرد تا در آن صورت نشست های واقعی با واشنگتن صورت گیرد. به بیان دیگر باز هم تغییر جدیدی در سیاست های امریکا در خصوص ایران رخ نداده است. واگذاری امتیازات پیش از مذاکره همان اشتباهی است که حکومت پیشین مرتکب آن شد. این گونه منطق در دیپلماسی ناقص است. به عنوان مثال در دوران جنگ سرد، مذاکرات و گفت وگوها پیش از اعطای امتیازات ژئوپولتیک صورت گرفت تا مسکو و واشنگتن بتوانند در رابطه با مسائل ژئوپولتیک و کنترل جنگ افزارهای معمولی و هسته یی به سازش های دوجانبه دست یابند. در اینجا تفاوت این است که امریکا نمی توانست با شوروی که دارای سلاح های هسته یی بود، مذاکره نکند.
با این وجود بسیاری در واشنگتن دریافته اند که ایران نه تنها قدرت حاکم در منطقه است، بلکه می تواند نقش مهمی در رفع مسائل مربوط به امنیت ملی امریکا ایفا کند. واشنگتن باور دارد بدون ایران نمی توان در خلیج فارس و عراق امنیت برقرار کرد. دولت بوش و حتی دولت کلینتون برخلاف این امر می اندیشیدند، و به درستی در اشتباه بودند. افزون بر این، امریکا اعتقاد دارد ایران در دو مساله بزرگ خاورمیانه، یعنی دفاع از حقوق فلسطین و لبنان نیز نقش مهمی ایفا می کند.
افزون بر مسائل همیشگی خاورمیانه، حکومت اوباما قصد دارد توجه خود را بر مسائل افغانستان و پاکستان متمرکز کند. به وضوح حمله غیرقانونی بوش به عراق، توجه و منابع امریکا را از کشمکش های افغانستان به برکناری طالبان، القاعده و برقراری حکومتی نسبتاً نیرومند در افغانستان دور کرده است. امروز وضعیت در افغانستان به یک فاجعه تبدیل شده است. حکومت مرکزی از قدرت واقعی برخوردار نیست. تولید مواد مخدر و قاچاق همچنان ادامه دارد و طالبان همچنان به حملات خود ادامه داده و تقریباً قسمت جنوبی کشور را در دست دارند. ریچارد هالبروک نماینده اوباما در پاکستان و افغانستان اظهار داشت مسائل افغانستان «بسیار دشوارتر» از عراق بوده و در اینکه «چیزی شبیه به این ناهنجاری در افغانستان به ارث رسیده» ندیده است. مساله پاکستان که دولتش طی سال ها به آرامی رو به فروپاشی می رود، در اوج دستور کار ژئوپولتیک امریکا و غرب قرار گرفته است. در واقع طبق نظر برخی مقامات منطقه و غرب، پاکستان به مرکز صادر کننده تروریسم به کشورهای هم مرز با خود تبدیل شده است. دولت پاکستان کنترلی بر مرزهای خود و حتی گروه ها و قبیله هایی که در داخل مرزها به فعالیت می پردازند، ندارد. جمهوری اسلامی ایران و همچنین افغانستان و هند مشکلات ناشی از ناآرامی های روبه رشد در پاکستان را متحمل شده اند. در اواسط فوریه، رئیس جمهور پاکستان در شبکه خبری سی بی اس اعتراف کرد؛ «بر این امر آگاه هستیم که طالبان تلاش دارند بر دولت پاکستان مسلط شوند. بنابراین تلاش بر سر بقای پاکستان است نه بقای دیگران. طالبان توانسته اند حضور خود را از نقاط قبیله یی به شهرهای بزرگ گسترش دهند. حضور طالبان در مرزهای ما وسیع و پراکنده نیست ولی این امر به مرور زمان رخ داده است و البته این امر همیشه انکار می شده است.» علاوه بر طالبان گروه های دیگری نیز قدرت خود را در مناطقی از پاکستان گسترش داده اند که البته خساراتی برای حکومت مرکزی به همراه داشته است. حکومت اوباما متوجه این امر شده است که حل بسیاری از مشکلات در این دو کشور نیازمند کمک گرفتن از جمهوری اسلامی ایران است. در عین حال پایان یافتن آشفتگی در این دو کشور و برقراری پایداری و امنیت برای ایران نیز مصلحت ملی به شمار می رود. خلاصه اینکه ایران نقش مهمی در برقراری امنیت و پایداری در منطقه ایفا می کند و افراد بیشتری در واشنگتن متوجه این امر شده اند.
با این وجود نباید انتظار داشت حکومت اوباما در آینده نزدیک پیشنهادهای جدید یا چشمگیری در رابطه با ایران داشته باشد. در درجه اول فشارهای سیاسی از داخل، سازش های او با ایران را محدود کرده و در درجه دوم امریکا و ایران در بن بست ژئوپولتیک قرار گرفته اند. برخلاف رقابت های ژئوپولتیک میان شوروی و امریکا، که در آن هر دو کشور در سطح جهانی قادر به سازش بودند، اختلافات میان امریکا و جمهوری اسلامی از نظر تعداد کمتر بوده بنابراین رفع آنها نیز سخت تر است. شاید دو مساله یی که حتی با مذاکرات پی در پی نیز حل نشود، مساله برنامه هسته یی ایران و دفاع از حقوق فلسطینیان و شیعیان لبنان باشد. امریکا در اصل می خواهد ایران در مقابل دوستی با امریکا از مسائل ذکرشده به کلی بگذرد. به بیان دیگر انتظار امریکا این است که روابط ایران و امریکا به روابط میان مصر و امریکا تبدیل شود؛ یعنی ایران از لحاظ کمک های مالی و اقتصادی و پذیرش برتری ژئوپولتیک امریکا به این کشور وابسته شود.
از سوی دیگر با در نظر گرفتن منافع ژئوپولتیک خود امریکا نمی تواند چیزی کمتر از سازش های یاد شده را از سوی ایران بپذیرد و تنها در آن صورت است که دست به اقدامات چشمگیر مانند برداشتن تحریم خواهد زد. به عبارت دیگر با ارتباط میان ایران و امریکا تغییراتی در آینده یی نزدیک رخ نخواهد داد.
تغییر در لحن سخنان دولت اوباما باید با چنین رویکردی از سوی ایران دریافت شود. باید در نظر گرفت این تغییر لحن در درجه اول برای بازسازی روابط میان امریکا و هم پیمانان اروپایی آنها و روسیه طراحی شده است. یکی از اهداف این شیوه جدید، همراه کردن چین و روسیه و قدرت بخشیدن به جبهه یی علیه ایران است، البته ممکن است پیروز واقع شود. در دوران حکومت گورباچف نیز امریکا لحن خود را تغییر داد، ولی سیاست های کلی خود را همچنان که بود حفظ کرد. گورباچف ساده انگارانه می پنداشت تغییر لحن امریکا به این معناست که واشنگتن آماده همکاری با شوروی و سازش های دوجانبه است.
گورباچف که می دید امریکا حاضر نیست سازش های اولیه را آغاز کند، پا جلو گذاشته و سازش را شروع کرد، به این امید که امریکا مسکو را به عنوان یک شریک معتمد خواهد پذیرفت و او نیز تن به سازش خواهد داد، البته چنین نشد. گورباچف همه چیز به امریکا اعطا کرد و چیزی در مقابل آن دریافت نکرد. جرج شولتز وزیر خارجه امریکا در دوران ریگان در پاسخ به بی میلی امریکا به سازش با شوروی چنین پاسخ داد؛ «بسیار خب، بگذارید آنها به دادن امتیاز ادامه دهند. سازش های او (گورباچف) نتیجه پنج سال فشار از سوی امریکا است.» از همین رو صحبت ها اخیر اوباما در خصوص سیاست های امریکا در خاورمیانه و به خصوص ایران را می توان در این راستا ارزیابی کرد که اهداف سیاست های ژئوپولتیکی اوباما در خصوص ایران در واقع تداوم همان اهداف ژئوپولتیکی بوش در رابطه با ایران است و تنها لحن رئیس جمهور دموکرات امریکا نسبت به ایران تغییر یافته است. بنابراین برای اینکه تهران بتواند به اهداف خود دست پیدا کند، باید همان سیاست اوباما را اقتباس کند. به این معنی که لحن خود را تغییر داده و دعوی خود را در رابطه با مسائل مهم با بیانی موثر مطرح کند، ولی تدابیر و اهداف خود را تغییر ندهد.
اگر جمهوری اسلامی بتواند به تغییر لحن خود در سیاست خارجی اش مبادرت کند، در واقع تا حدی قادر خواهد بود سیاست تغییر لحن اوباما را هم خنثی کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات