تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۳۷  ، 
کد خبر : ۷۹۸۹۱

بررسی کارکرد تئوری قدرت نرم در طرح‌های براندازی آمریکا بر ضدایران

نویسنده: حسین باقری اشاره: نظریه قدرت نرم ابتدا توسط ژوزف نای آمریکایی در دهه آخر قرن 20 مطرح شد. او در تبیین نظریه خود، قدرت نرم (soft power ) را واداشتن دیگران به آنچه شما می خواهید می داند، بدون آنکه با تهدید و تطمیع آنها را مجبور کنید بلکه آنها را همدل و هم نظر خود خواهید ساخت. وی با عقیده به اینکه «در جهان سیاست اگر بتوانم کاری کنم که تو همان چیزی را بخواهی که من می خواهم لازم نیست برای رسیدن به هدفم از تهدید یا تطمیع استفاده کنم» می گوید که قدرت نرم نوعی از توانایی است که افکار عمومی را همراه با رضایت جذب می کند. قدرت نرم محدوده ای وسیعتر از قدرت سخت (hard power ) دارد و نقش نسبی قدرت نرم در برابر قدرت سخت افزایش خواهد یافت، که وی آن را برای نجات ایالات متحده از اوضاع کنونی تئوریزه می نماید. بی تردید انقلابهای مخملی و استحاله از درون در کشورها بی شک از کارکردهای قدرت نرم است که در عصر حاضر شاهد آن هستیم.

از هر دو کارکردی که در بالا ذکر شد کشور آمریکا در مورد ایران به کار برده است. از همین جهت است که این کشور در راستای طرح خاورمیانه بزرگ، که بزرگترین مانع خود را برای تحقق آن ایران اسلامی می داند، تلاش می کند با کمک (اپوزیسیون) مخالفین نظام اسلامی در داخل و خارج کشور (اختصاص بودجه 75 میلیون دلاری و تصویب آن توسط کنگره) سناریوی انقلابهای مخملی را برای کشور ما نیز به منصه اجرا و ظهور در بیاورد. البته نکته ای که نباید از نظر دور داشت آن است که انقلاب مخملی در فضای سیاسی منطقه ای و بین المللی در عصر کنونی و در کشوری متفاوت چون ایران و با توجه به ویژگیهای منحصربه فرد آن، هیچ توفیقی ندارد؛ زیرا با موانع اساسی مواجه است که برخی از این موانع عبارتند از:
الف) اقتدار رهبری در نظام جمهوری اسلامی
ب) مردمی بودن نظام و وجود مردم سالاری دینی
ج) وجود نیروهای مدافع نظام
د) همبستگی ملی
هـ) فقدان رهبری واحد در میان اپوزیسیون
ایالات متحده پس از پیروزی انقلاب اسلامی شیوه های براندازی نظامی بسیاری را در مورد ایران به کار گرفت که می توان به
1- کودتا
2- شورش و جنگهای داخلی
3- ترور
4- تجاوز نظامی اشاره کرد.
اما دشمنان به سرکردگی ایالات متحده از این حربه ها طرفی نبستند. علل شکست دشمنان انقلاب در براندازی نظامی جمهوری اسلامی را می توان در علتهایی از قبیل اسلامی بودن انقلاب، نظام ولایی و مردمی بودن حکومت جستجو کرد.
با عدم توفیق در براندازی نظامی، ایالات متحده توجه خود را به شیوه های متفاوت دیگری سوق داد. زیرا آنها معتقدند شیوه استحاله فرهنگی در جوامع مبتنی بر دموکراسی به ناچار موجب تغییر سیاستهای حکومت آنها خواهد شد و نهایتاً منجر به تغییر نوع حکومت نیز خواهد گردید. همچنین از یک سو این تهاجم کمتر حساسیت سردمداران حکومتها را بر می انگیزد و از سوی دیگر این مبارزه با پوششهای مناسب و با روندهای آرام انجام
می شود. لذا دشمنان نظام اسلامی در تلاش بی وقفه خود برای استحاله فرهنگی انقلاب علاوه بر اینکه سعی دارند کانون بیداری اسلامی را مهار کنند، می خواهند از آن به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای خود برای مقابله و براندازی انقلاب اسلامی بکارگیری نمایند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای در اهمیت این خطر می فرمایند: «اگر امروز من و شما جلوی این قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ممکن است ده سال دیگر، ممکن است پنج سال دیگر، یک وقت دیدید جامعه اسلامی ما همه کارش به آنجا رسید، تعجب نکنید. مگر چشمان تیزی تا اعماق را ببیند، نگهبان امینی راه را نشان بدهد... و الا اگر رها کردیم باز همان وضعیت پیش می آید و آن وقت همه این خونها به هدر می رود.»
بنابراین اقدامات استکبار جهانی برای استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی را می توان در مسائلی از قبیل نفوذ و مقابله با دین و تلاش برای منزوی کردن ارزشهای دینی جستجو کرد.
البته ناگفته نماند که آنها برای پیش برد اقدامات خود، از ابزارهایی سود می جویند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- جنگ امواج: استکبار در این نوع جنگ ابتدا سعی می نماید اقشار مرفه و متمول جامعه را با خود همراه کند. زیرا معتقد است این طبقه از جامعه با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد ابتدا خود تحت تأثیر کانون تهاجم فرهنگی قرار گرفته و سپس منشا اثر بر روی سایر اقشار گردیده اند.
2- کتب و مطبوعات: دشمنان اسلام قصد دارند بار دیگر از این ابزار برای ایجاد رنسانس در داخل انقلاب استفاده کنند. اینان در ابتدا اقدام به انتشار افکار و عقاید مخالفین و معاندین متواری از کشور می کنند و تدریجاً پس از فضاسازی، امکان حضور فیزیکی آنان را فراهم می نمایند.
در صورت موفقیت به استحاله فرهنگی نظام مقدس اسلامی از جانب دشمنان، باید منتظر پیامدهای ناگواری بود که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) ایجاد بستر برای عدول از اصول و ارزشهای انقلاب و سازش پذیری در مقابل ابرقدرتها
ب) آسیب پذیری اجتماع
ج) براندازی فرهنگی.
طراحان استحاله سعی دارند چنانچه موفق به براندازی فرهنگی نگردند، حداقل توان نیروهای مومن و معتقد به اسلام و انقلاب را به اشکال زیر تقلیل نمایند:
الف) ایجاد روحیه بی تفاوتی در نیروهای وفادار به نظام
ب) به وجود آمدن سرخوردگی و نارضایتی در بین عناصر حزب اللهی
ج) سوق دادن این افراد به اقدامات غیر کنترل شده و بالاخره بعد از شکل گیری موارد مذاکره با اجرای استحاله سیاسی عملاً میداندار گردند.
اقدامات استکبار جهانی در استحاله سیاسی عبارتند از:
1- القاء ناکارآمدی نظام سیاسی مبتنی بر دین
2- مخالفت با ولایت فقیه
3- نفوذ و توسعه آن از حوزه فرهنگی به حوزه سیاسی. به طوری که دشمنان انقلاب اسلامی در راستای استحاله سیاسی سعی دارند نفوذ انجام نشده در حوزه های فرهنگی را تدریجاً توسعه داده و به حوزه های سیاسی تسری می دهند. همانطور که واضح و مبرهن است ناکامی آمریکائیان در ایجاد انقلاب مخملی و همچنین براندازی نظامی جمهوری اسلامی ایران، آنها را متوجه این مسئله کرد که بر روی مقولاتی چون استحاله فرهنگی و سیاسی تمرکز کنند و حوزه فعالیت خود را به طور مداوم تغییر دهند. آنها در برهه ای از زمان بر استحاله فرهنگی و در مواقعی نیز بر استحاله سیاسی مانور می دهند. آنچه که حائز اهمیت است این است که رجال سیاسی ما هوشیار باشند و اقدامات لازم و مقتضی برای خنثی سازی توطئه های دشمنان به ویژه امپریالیسم آمریکا را با تأسی از فرمایشات مقام معظم رهبری انجام دهند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات