میر امارات شخصا به استقبال همگرایى آمد
حضور شیخ زاید بن آل نهیان ،امیر امارات متحده عربى در فرودگاه ابوظبى و استقبال زاید الوصف مقامات اماراتى از رئیس جمهور کشورمان در شکل و نوع خود کم نظیر بود.دکتر احمدى نژاد در حالى به امارات سفر کرد که طى ماههاى اخیر روابط اقتصادى واشنگتن و ابوظبى به شکل فاحشى دچار افت کمى و کیفى شده بود.مساله جالب توجهى که در سفر مذکور خودنمایى مى کرد تمایل جدى طرفین جهت گسترش روابط ایران و امارات بود.به عبارتى دیگر امیر امارات حاضر شد تا در راستاى اثبات تمایل کشورش نسبت به تقویت مولفه هاى همگرایى سازنده در منطقه ،عرف رایج در استقبال از سیاستمداران خارجى را در هم شکسته و خود شخصا به استقبال رئیس جمهورکشورمان بیاید.دیدار مقامات بلند پایه ایرانى با مقامات عمانى از جمله سلطان قابوس، پادشاه این کشور نیز موید روند موثرى بوده که در حال فراگیر شدن در فضاى خاورمیانه است.
دغدغه اى که دوباره احیا شد
پیام اصلى سفر رئیس جمهور به امارات را مىتوان “ترسیم چشم انداز روشن همگرایى در خاورمیانه “دانست.دغدغه هاى این همگرایى مدتها بود که در ذهن سیاستمداران منطقه بوجود آمده بود اما کاخ سفید و غرب با استناد به ابزارهاى تجارى ،سیاسى و تبلیغاتى مانع از بسط و تشدید این دغدغه مى شدند.اشغال عراق و حضور مستقیم مقامات آمریکایى در این کشور باعث شد تا آتش زیر خاکسترى که سالها توسط بادهاى وزنده غربى مهار مى شد به ندرت فرصتى براى بر افروخته شدن و نمایش شعله هاى بلند و موزون خود بیاید.بدون شک اشغال عراق را مى توان به مثابه نخستین تلنگرى تشبیه کرد که پیکر خواب آلود خاورمیانه وخصوصا کشورهاى عربى را تکان داد.مقامات آمریکایى و اروپایى که “ایجاد دغدغه همگرایى در خاورمیانه “را به مثابه مرگ تدریجى خود در کانون انرژى دنیا مى پنداشتند ،سعى کردند به صورت هم زمان و از سه راه مختلف الشکل ولى متحد الجهت فضاى سیاسى و استراتژیک منطقه را هم چنان در راستاى اهداف خود تعریف نمایند:
1-القاى اختلافت قومى و مذهبى در منطقه و تولید فرضیه هاى بازدارنده و تفرقه افکنانه از جمله مساله تشکیل هلال شیعی
2-دخالت گسترده واشنگتن ،تل اویو و سه کشور آلمان ،فرانسه و انگلستان در بافت سیاسى کشورهاى خاورمیانه به سود منافع غرب
3-تقویت مناسبات امنیتى و نظامى آمریکا و اسرائیل با برخى کشورهاى عربی
با شکست نظامى تل آویو در مقابل حزب الله لبنان که نخستین پیروزى اعراب بر اسرائیل را در طول تاریخ رقم زد قسمت عمده اى از برنامه ریزیهاى مدون آمریکا و رژیم صهیونیستى در خاورمیانه دچار خلل شد.از سوى دیگر نزول شدید محبوبیت افرادى مانند بوش ،بلر و اولمرت در کشورهایشان دغدغهاى موازى دغدغه همگرایى را در ذهن سران کشورهاى عربى تشدید کرد:در صورت درهم ریختن پازل هاى میلیتاریستى غرب و حرکت زودهنگام واشنگتن و اتحادیه اروپا به سمت تمرکز ناخواسته و درون گرایى ،اکثریت عربى خاورمیانه چگونه و بر مبناى کدام منطق نهفته در مناسبات فرامنطقه اى خود مى تواند تلفات و هزینه هاى همراهى خود با واشنگتن را از فرزندان عمو سام دریافت نماید؟آیا دولتهاى بعدى آمریکایى و اروپایى و حتى دولتى که پس از برکنارى احتمالى اولمرت در تل آویو بر سرکار مى آیند حاضر به پرداخت خسارتهاى همراهى اعراب با تندرویهاى اشغالگران فلسطین و عراق خواهند بود؟
آغوش باز رود نیل بر روى دیپلماسى ایرانی
اظهارات اخیر رئیس جمهور کشورمان در خصوص آمادگى جمهورى اسلامى ایران براى برقرارى روابط با قاهره را مى توان گامى ارزنده در جهت بازتعریف منطقه اى خاورمیانه در سایه تعمیق روابط میان ایران و اعراب دانست.
رئیس کمیته روابط خارجى پارلمان مصراخیرا در واکنش به اظهارات دکتر احمدى نژاد گفت: «هیچ مانعى بر سر راه از سرگیرى روابط مصر با ایران وجود ندارد.»
وى افزود: حسنى مبارک رییس جمهور مصر همه مسئولان ایرانى را که در دهه اخیر به قاهره سفر کردند، به حضور پذیرفته و مصر پیوسته با هر گونه تلاشى براى اقدام نظامى علیه ایران مخالفت کرده است.
با وجود اختلاف نظر و دیدگاههاى دو طرف در قبال منازعه اعراب و اسرائیل و خاورمیانه، من هیچ مانعى بر سر راه همکارى مشترک بین دو طرف نمىبینم.
روزنامه الشرق الاوسط نیز به نقل از یک منبع آگاه مصرى نوشت: حسنى مبارک رئیس جمهور مصر با تشدید فشارها علیه ایران مخالف است.
به گفته این منبع، مبارک در هر دیدار و مناسبتى و آخرین بار در دیدار چند روز پیش خود با دیک چنى معاون رئیس جمهور آمریکا بر این مساله(مخالفت با فشارها علیه ایران) تاکید کرده است.
همچنین احمد ابوالغیط وزیر خارجه مصر در واکنش به سخنان محمود احمدىنژاد رئیسجمهور ایران درباره آمادگى تهران براى برقرارى روابط با مصر گفت، این سخنان امرى مثبت در روابط دو کشور است.
بر قرارى مناسبات تهران و قاهره سبب خواهد شد تا دیدگاههایى جدید در منطقه شکل گیرد که مطابق آنها “تمرکز در درون مرزهاى خاورمیانه”به مبنایى غیر قابل خدشه و انکار تبدیل خواهد شد.
مطبوعات و رسانههاى مصر نیز از سخنان اخیر “محمود احمدى نژاد” رییس جمهورى اسلامى ایران مبنى بر عادىسازى روابط با مصر استقبال کرده و آن را آغازگر فصلى نو در روابط میان این دو کشور ودر خدمت منافع ملتهاى اسلامى دانستند.
مطبوعات مصر با مثبت ارزیابى کردن سخنان اخیر احمدى نژاد، به تمایل متقابل مصر براى برقرارى روابط سیاسى با ایران پرداختند.
روزنامه الاهرام در این زمینه نوشت: دو ملت ایران و مصر داراى روابط دوستانهاى هستند و سخنان احمدى نژاد نشان از حسن نیت ایران دارد.
روزنامهى “الوفد” نیز با استقبال از اظهارات رییس جمهورى اسلامى ایران در مورد روابط با مصر، این مواضع را با تیتر درشت در صفحه اول خود به چاپ رساند.
“المصرى الیوم” نیز در این زمینه نوشت، سخنان رییس جمهورى ایران درباره روابط با ایران بازتاب گستردهى در میان مردم و محافل سیاسى مصر داشته است.
اظهارات پادشاه اردن
اظهارات اخیر ملک عبدالله دوم پادشاه اردن درخصوص ایران نیز در جاى خود قابل تامل است.
عبداللهدوم در مصاحبه با روزنامه اردنى العربالیوم گفت: در صورت وقوع جنگ میان آمریکا و ایران، کل منطقه در معرض خطر قرار مىگیرد.
پادشاه اردن از سفر محمود احمدى نژاد به این کشور استقبال کرد و گفت:«درهاى اردن بر روى همه باز است و از ایشان استقبال خواهیم کرد.»
وى همچنین در بخش دیگرى از این گفتوگو، اوضاع عراق را “خطرناک و پیچیده” توصیف کرد و نیروهاى اشغالگر و دولت عراق را مسوول جلوگیرى از ریختن خون عراقىها و توقف درگیرى در این کشور دانست. وى در عین حال آمادگى کشورش را براى استقبال از نشست گروههاى عراقى جهت پایان دادن به خشونت و تحقق آشتى ملى اعلام کرد.
عبدالله دوم همچنین اخبار منتشر شده در یک روزنامه اسرائیلى را مبنى بر اینکه اردن جنبش حماس و حزب الله لبنان را دشمنان این کشور مىداند، تکذیب کرد و گفت: آنچه در این روزنامه منتشر شده تنها ادعایى بیش نیست و بى پایه و اساس است.
چندى پیش شاهد بودیم که پادشاه عربستان سعودى نیز صراحتا اعلام کرد که خون برادران ما در عراق به دست اشغالگران ریخته مى شود.در یک نگاه کلى مى توان گفت که افزایش جسارت گفتارى اعراب در مقابل کاخ سفید و انتقاد صریحآنها از حضور واشنگتن در عراق تاکنون به این شدت مسبوق به سابقه نبوده است.این اظهارات و مخالفتها تنها در قالب فضاى جدید بوجود آمده در خاورمیانه قابل توجیه و تفسیر هستند.عدم دیدار منوچهر متکى با کاندولیزا رایس در شرم الشیخ سبب شد تا اعراب نسبت به عدم نیاز ایران به کاخ سفید و غرب آگاه شوند.از این رو بسیارى از علائم مثبت بوجود آمده در روابط تهران و کشورهاى عربى را مى توان معلول اثبات نقش مستقل و موثر ایران در کنفرانس شرم الشیخ دانست.
حرکت دیپلوماسى فعال ایرانى در خاورمیانه
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى و تاکید ایشان بر لزوم همگرایى میان کشورهاى مسلمان به صورتى دقیق زیرساختهاى فکرى و زاویه دید منطقه اى و فرامنطقه اى سران کشورهاى عربى را تغییر داد.اگر بخواهیم از قالبى فرمول وار به مساله بنگریم مى توانیم اظهارات رهبر انقلاب در خصوص تدوین منشور وحدت اسلامى را مدل و الگوى رفتارهاى سازنده و دیپلماتیک تهران وسفرها و پیام هاى اخیر دکتر احمدى نژاد به کشورهاى خاورمیانه را به عنوان محصول عینى و رفتارى حرکت در چارچوب وحدت جهان اسلام مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.ایران اسلامى در طول سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى همواره نقش یک مولد و احیاگر را در خاورمیانه ایفا کرده است.اما تفاوت نقش آفرینى تهران در ماههاى اخیر با گذشته را مى توان در “مخاطبان ایران “جست وجو نمود.هم اکنون سران کشورهاى عربى با تمام وجود نیاز حرکت در چارچوب خاورمیانه اى مستقل از دخالتهاى زیرساختى و راهبردى واشنگتن و اتحادیه اروپا را حس نموده اند و سعى دارند سیگنالهاى این احساس نیاز را به گونه اى ماهرانه و در قالب ادبیات غیر پراگماتیستى رایج در میان خود به تهران انتقال دهند.
پیامى براى واشنگتن
کاخ سفید هم اکنون بیش از هرزمان دیگرى نسبت به ایران احساس خطر مى کند.استراتژیست هاى نومحافظه کار و حتى دموکرات آمریکا در نوع بازگشت از مسیر 27 ساله تاریک و پرتنش خود در قبال ایران دچار سردرگمى مفرطى شده اند.مساله اصلى که در این برهه زمانى ذهن مقامات آمریکایى را را نسبت به خود مشغول ساخته است عدم کارآیى دکترین ها و فرمول هاى سیاست خارجى سابق واشنگتن در قبال تهران است.
ترسیم سند چشم انداز 20 ساله و موفقیت هاى دیپلماتیک و فرامرزى تهران در خاورمیانه و سرتاسر نظام بین الملل ایران را به کشورى غیر قابل مهار از سوى غرب مبدل ساخته است.بر این اساس استناد به رفتار هایى مانند آنچه کاخ سفید با پکن در اواخر دهه 60 میلادى انجام داد و از بازتعریف روابط خود با چین به ضرر شوروى سابق استفاده کرد و حتى حرکت بر مبناى سنت هنرى کسینجر در مناسبات بین الملل فضا و منفذه اى را جهت سیطره بر تهران براى واشنگتن ایجاد نخواهد کرد.در چنین فضایى بوش و روساى جمهور بعدى آمریکا چاره اى جز پذیرش چهره جدید و قدرتمند تهران در منطقه ندارند.