تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۸  ، 
کد خبر : ۹۲۳۴۰

فلسطین در نطقهای شهید مطهری


نطقهای آتشین استاد شهید مطهری علیه صهیونیسم هنوز هم در گوشها طنین انداز است. وی معتقد بود که تنها اندوهگین شدن و تسلیت گفتن، رنج جانکاه ملت فلسطین را التیام نمی‌بشخد. استاد چنان نسبت به این مسأله هوشیار بودند که در هر فرصت مناسب، فریاد حق طلبانه خویش را در این باره سر می‌دادند.
استاد مطهری معتقد است که فقط اندوهگین شد و تسلیت گفتن، رنج جانکاه مردم فلسطین را التیام نمی‌بخشد و گفتن و شنیدن و نوشتن و سرودن هم تکلیف را ساقط نمی‌کنند. هم افشاگری و بیان مظلومیتها لازم است و هم تعاون و همدردی عملی. نطق تاریخ استاد علیه صهیونیسم در عاشورای سالم 1390 قمری برابر با اسفند 1348 شمسی که به دستگیری ایشان انجامید، فراموشی ناشدنی است.
«ما باید فرض کنیم اگر پیغمبر خدا زنده بودند، الان چه می‌کردند درباره چه مسأله‌ای می‌اندیشیدند؟
وا ... با... من قسم می‌خورم که پیغمبر اکرم (ص) در قبر مبارکشان امروز از یهود می‌لرزند. این یک مسأله دو دوتا چهار تا است. مسأله فلسطین را اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم وا... مرتکب گناه شده‌ام و هر خطیب و واعظی اگر نگوید، مرتکب گناه شده است. گذشته از جنبه اسلامی، فلسطین چه تاریخچه‌ای دارد؟ قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست، مربوط به یک ملت است؛ ملتی که او را به زور از خانه‌اش بیرون کرده‌اند.
تاریخچه فلسطین چیست؟ یهودیان مدعی هستند که سه هزار سال پیش دو نفر از ما یعنی داوود و سلیمان برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کرده‌اند. تاریخ را بخوانید. در تمام این مدت 2-3 هزار ساله چه وقت بوده است که سرزمین فلسطین اکثریتش مال یهودی بوده باشد؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبوده و بعد از اسلام هم مال آنان نبوده. روزی که مسلمین آمدند و آنجا را فتح کردند فلسطین در اختیار مسیحیان بود و نه در اختیار یهودیان و اتفاقاً یکی از مواردی را که مسیحیها بعد از صلحشان با مسلمین در صلحنامه گنجاندند این بوده است که گفتند شما یهودیان را در اینجا راه ندهید. مسیحیها گفتند ما با شما زندگی می‌کنیم، ولی با یهودیها زندگی نمی‌کنیم. چطور شد حال نام وطن یهودی به خودش گرفته است. (این مسأله) یکی از قضایایی است که کارنامه قرن ما را تاریک می‌کند. این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادی، نام انسانیت به خود می‌دهد. همین قضیه صهیونیسم.
یهودیان دنیا بعد از آن که زجر و شکنجه و آزار می‌بینند در روسیه مثلاً رنج می‌بینند، در آلمان مثلاً زجر می‌بینند، در لهستان مثلاً زجر می‌بینند، بزرگانشان می‌نشینند و می‌گویند شما که در این طرف وآن طرف دنیا متفرق هستید، در گوشه‌های دنیا در اقلیت هستید، تا این طور است، سرنوشت شما همین است و ما باید یک مرکزی را انتخاب بکنیم و در آنجا جمع شویم. بعد از جنگ جهانی اول پیش آمد و ... انگلیسیها با صهیونیستها که تازه تشکیل شده بود قول و قرارشان را محکم کردند که فلسطین را می‌دهیم به شما در قلب ملتهای اسلامی ...
انگلستان آمد از جمله جاهایی را که گرفت، فلسطین بود که من قیوم و سرپرست شما هستم، رسماً کفیل شده و بعد هم این کفیل آمده و وعده داده به صهیونیستها که من اینجا را به شما می‌سپارم و بعد مسلمانهای بومی را کشتند و زدند و بیرون کردند و آواره کردند. پشت سر یکدیگر هم مرتباً از کشورهای اروپایی مهاجرت کردند، آمدند و امروز حدود 3 میلیون فلسطین آواره در بیابانهای فلسطین داریم.
آیا فقط هدف این بوده که یک دولت کوچی در آنجا تشکیل شود؟ خیر! آنها می‌دانستند که یک دولت کوچک بالاخره در آنجا می‌تواند زندگی کند و آنها می‌خواستند که یک اسرائیل بزرگ را درست کنند که دامنش به ایران هم کشیده شود. که به قول عبدالرحمان فرامرزی که گفته است این اسرائیل را که من می‌شناسم فردا ادعای شیراز را هم می‌کند و می‌گوید شاعرهای خود شما سعدی و حافظ و غیره هم در شعرهایشان گفته‌اند و اسم شیراز را گذاشته‌اند «ملک سلیمان». حالا هر چه بگویید آن تشبیه است می‌گویند شاعرهای شما اینجا را از قدیم گفته‌اند ملک سلیمان، پس حالا هم ملک سلیمان است. مگر ادعای مدینه را ندارند؟‌ مگر ادعای خیبر را ندارند؟‌ مگر اینها ادعای عراق و سرزمینهای مقدس ما را ندارند؟ وا ... و با ... ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم ما غافل هستیم. وا ... قضیه‌ای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی(ع) را خون کرده است، این قضیه است. اگر حسین بن علی(ع) امروز بود، می‌گفت اگر می‌خواهید برای من عزاداری کنید، باید اشعار شما فلسطین باشد، شمر امروز شما «موشه‌دایان» ‌است. شمر 1300 سال پیش مرد و رفت، شمر امروزت را بشناس. به دروغ به مغز ما کرده‌اند که این یک مسأله داخلی است و مربوط به عرب و اسرائیل است. چرا یهودیان دنیا مرتب برای اینها پول می‌فرستند؟ ‌ما چه جوابی در مقابل اسلام پیغمبر خدا داریم؟ خجالت دارد که خودمان را مسلمان بدانیم. خجالت دارد که خودمان را شیعه علی بن ابیطالب(ع) بدانیم. آیا ما وظیفه نداریم که یک کمک مالی بکنیم؟‌ آیا اینها مسلمان نیستند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمی‌کنند؟ ‌به خدا قسم وقتی که انسان اینها را می‌بیند، آتش می‌گیرد. پیغمبر خدا فرمود که هر کس بشنود صدای مسلمانی را که او فریاد می‌کند «یاللمسلمین» و زود او را کمک نکند، او دیگر مسلمان نیست و من او را مسلمان نمی‌دانم.

برچسب ها: شهید مطهری
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات