
حسین ذوقی
سالی دیگر از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد پایان مخاصمه و برقراری آتشبس میان ایران و عراق گذشت و جشنهای بزرگداشت دفاع مقدس به 26 سالگی رسید.
بار دیگر تصاویر مستند جنگ به روال سالهای گذشته از تلویزیون پخش شد ولی جشنهای دفاع مقدس امسال کمی متفاوتتر از سالهای گذشته بود چرا که دو چهره تاثیرگذار دوران جنگ که یکی در آن دوران از فعالترین چهرههای دیپلماتیک جنگ بود و دیگری در لباس رزم، در جبهههای نبرد، فرماندهی میدان جنگ را برعهده داشت، هر کدام ناگفتههایی را بر زبان آوردند. امروز 18 سال از پایان جنگ گذشته است و هر دو سردار در پایتخت نشستهاند؛ یکی با عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شناخته میشود و دیگری دبیری این مجمع را زیر یک سقف برعهده دارد.
آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی که در دوران مبارزات سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی سالها پیش از انقلاب اسلامی شناخته شده بود، پس از خروج شاه از ایران نیز سهم خود را در شکلگیری نظام جدید به رهبری امام خمینی ایفا کرد.
از سوی دیگر در سالهایی که نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران مراحل اول تاسیس را پشتسر میگذاشت، تجاوز گسترده عراق به خاک میهنمان آغاز شد. شرایط ابتدای انقلاب به گونهای بود که بنا به ضرورت، بخش عمده عملیات دفاعی ایران برعهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته شد؛ نیرویی که در راس آن محسن رضایی به عنوان فرمانده برگزیده شد تا مدیریت سیاسی ـ نظامی کشور هماهنگ با یکدیگر به مقابله با بحرانهای ایجاد شده بپردازند. این شرایط در طول هشت سال دفاع مقدس ادامه یافت تا اینکه صبحگاه روز 27 تیرماه 1367 ایران اعلام کرد که قطعنامه 598 را پذیرفته است.
حالا پس از 18 سال از قبول آتشبس از سوی ایران، نامه امام خمینی در خصوص پذیرش پایان جنگ از سوی هاشمی رفسنجانی منتشر شده است. ماجرا از جایی آغاز شد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با روزنامه همشهری ناگفتههایی را درباره دوران دفاع مقدس بازگفت. او از ابتدای انقلاب آغاز کرد و به نامه امام رسید. هاشمی در آن مصاحبه به وقفه نزدیک به یک ساله پذیرش قطعنامه اشاره میکند و اینکه دلیل وقفه، جدلهای دیپلماتیک برای گرفتن امتیاز از سازمان ملل بوده است. در آن مدت، هاشمی مذاکراتی جدی را با خاویر پرز دکوئیار ـ رئیس وقت سازمان ملل ـ انجام داد که پس از یک سال، منجر به پذیرش قطعنامه و آتشبس شد. با استناد به حرفهای هاشمی، دولت در آن زمان دیگر قدرت ادامه جنگ را نداشته است. اما بخشی از حرفهای هاشمی رفسنجانی باعث ادامه ماجرا شد؛ او به نامهای اشاره کرد که محسن رضایی در آن زمان برای امام (ره) نوشته و طی آن نامه اعلام کرده است که احتیاج به مقادیر زیادی تجهیزات جنگی دارد. این گفته هاشمی باعث شد که محسن رضایی در قالب گفتوگویی با سایت خبری «بازتاب» برخی مسائل را از دیدگاه خود مطرح کند.
ایجاد ابهامات
دکتر محسن رضایی در توضیح اظهارات هاشمی رفسنجانی چنین میگوید: «به هر حال نمیدانم برداشت آقای هاشمی چه بوده است اما این بحث معروفی بین فرماندهان و آقای هاشمی بود. فرماندهان ـ به ویژه پس از عملیات خیبر ـ میگفتند استراتژی سیاسی نتیجهای ندارد و اجازه بدهید برنامهای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام کنیم. هیچگاه مسئولان سیاسی و آقای هاشمی، این را نپذیرفتند».
وی با اشاره به اینکه یک روز آقای هاشمی گفتند ما حتی نمیتوانیم بند پوتین سربازان و بسیجیها را فراهم کنیم، میافزاید: «این تعبیر، بیانگر این بود که هیچگاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه میگفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد کشور تحمل این استراتژی را ندارد».
به هر صورت آن چیزی که محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی در مصاحبههایشان عنوان میکنند، در نهایت حول این محور است که ایران قادر به ادامه جنگ نبوده و پذیرش قطعنامه توسط امام (ره) تصمیم درستی بوده است. اما شکل طرح مساله، به دو گونه متفاوت است؛ به هر حال، هاشمی از سیاسیون جنگ بود و رضایی، فرماندهی نظامی را برعهده داشت.
از همان زمان جنگ نیز دیدگاههای گوناگونی وجود داشت که انگار هنوز با گذشت 18 سال از پذیرش قطعنامه، از بین نرفته است. هاشمی نقل میکند: «صدام اجازه گرفته بود که بمباران شیمیایی شهرهای ما را مثل شلمچه شروع کند. آمریکا هم وارد جنگ شده بود. مجموعه این عوامل، ما را به این نتیجه رساند که ادامه جنگ بیش از آن درست نیست. من از حلبچه به جلسه سران سه قوه آمدم و در آنجا به اجماع رسیدیم که جنگ را تمام کنیم. خدمت امام رسیدیم و بحثی طولانی صورت گرفت. پذیرش پایان جنگ برای امام سخت بود. ایشان تعبیری را به کار بردند که ما را مایوس کنند. من تعبیری را که امام به کار بردند، نمیگویم. من دیدم بحث به بنبست رسید. عرض کردم لازم نیست پایان جنگ را شما اعلام کنید. من فرمانده جنگ هستم. میروم اعلام آتشبس میکنم و آبروی شما محفوظ میماند. بعد هم اگر کار من اشتباه بود، محاکمهام کنید. اگر هم یک نفر قربانی شود، چیز مهمی نیست چون کشور نجات پیدا میکند و مسائل حل میشود. امام نگاهی کردند و با حالت خاصی گفتند: «قبول میکنم». بعد گفتند: «بروید علما و شخصیتها را جمع کنید و آنها را توجیه کنید و بحثهایی را که در این جلسه مطرح شد، با آنها در میان بگذارید که اختلافی پیش نیاید». من از علما و شخصیتها دعوت کردم که مطالب را با آنها در میان بگذارم. امام احساس کردند که شاید نتوانم آن کار را انجام بدهم و اختلاف بروز کند. مرحوم حاج احمدآقا به من تلفن کرد و گفت امام میخواهند نامهای بنویسند و شما آن را در جمع علما بخوانید تا مشکلی پیش نیاید. جلسه در دفتر آیتالله خامنهای تشکیل و آن نامه خوانده شد».
جنگ هشت ساله ایران و عراق به پایان رسید. ایران موفقیتهای زیادی را به دست آورد. دو بند از قطعنامه به نفع ایران تغییر یافت. عراق به مرزها بازگشت و آتشبس اعلام شد. ایران به دنبال معرفی مقصر جنگ بود و موفق شد در مجامع جهانی، صدام حسین را به عنوان متجاوز معرفی کند. جهان، ایران را به عنوان کشوری که به خاکش تجاوز شده، پذیرفت. ایران با پذیرش قطعنامه، امتیازات زیادی به دست آورد که با ادامه جنگ در آن مقطع به هیچکدام دست پیدا نمیکرد. رضایی در جایی دیگر، در یکی از ویژه برنامههای تلویزیون در پاسخ به سوالی در رابطه با همین نامه که البته آن زمان منتشر نشده بود، اشاره میکند که او تعداد زیادی نامه به امام (ره) نوشته، اما هیچگاه نامهای در ارتباط با پیشنهاد پایان جنگ، برای امام (ره) ننوشته است.
ابهامی وجود ندارد
آنچه هاشمی در مصاحبهاش با همشهری گفته، طرح این قضیه نیست که محسن رضایی ـ فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ـ طی نامهای به امام (ره) اعلام کرده که جنگ را تمام کنیم. هاشمی این قضیه را مطرح میکند که نامه محسن رضایی یک برنامه بلندمدت بوده برای ادامه جنگ که در آن اشاره شده بود که مقادیر زیادی تجهیزات نظامی احتیاج دارند. در کنار این نامهها محسن رضایی اشاره میکند که نامههای دیگری هم به دست امام رسیده است که در آن، برخی وزرای وقت در نامههایی به امام (ره) اشاره کرده بودند که ایران به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و نظامی توانایی ادامه جنگ را ندارد. با استناد به حرفهای هاشمی، امام طبق نامهها و اجماع سران سه قوه، آتشبس را میپذیرد.
بحث نوشتن نامه و پیشنهاد اتمام جنگ توسط محسن رضایی، نه در حرفهای هاشمی بوده و نه هیچکس دیگری این بحث را مطرح میکند. محسن رضایی نیز در مصاحبهاش با سایت بازتاب بر این نکته صحه میگذارد که نامه او به امام (ره) درباره برنامهریزی جنگ بوده است.
رضایی به نامههای دیگری هم اشاره میکند: «بیشتر نامهها از جنبه دیگری بود؛ مثلا نامه آقای خاتمی، حکایت از آن داشت که بسیجیها و مردم به جبهه نمیروند و ما در جبهه نیرو کم داریم. صحبت آقای میرحسین درباره این بود که اقتصاد کشور نمیتواند جنگ را تحمل کند».
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه پیشنهاد صلح را شورای عالی دفاع به امام داد، میافزاید: «مسئولان سیاسی به خدمت امام رفتند و حتی قبل از اینکه امام صلح را بپذیرند، به امام گفته بودند که شما اگر معذوریت در پذیرش صلح دارید، مثلا ما صلح را میپذیریم. بعد که پذیرفتیم، شما ما را کنار بگذارید و بگویید اینها بدون اجازه من این کار را کردند ولی حالا چون این کار را کردند، من هم قبول دارم... . امام پس از جلسه با سیاسیون فرموده بودند چرا شما بپذیرید؟ اگر قرار شد، خودم میپذیرم. یعنی بعد از اینکه امام این را به سیاسیون گفتند، نامهای نوشتند به سران کشور و پذیرش صلح را خودشان تقبل کردند».
انتشار نامه امام (ره) به خاطر پذیرش قطعنامه، بسیاری از مسائل را روشن کرد. بحثی که 18 سال در مسیرهای مختلف حرکت میکرد، راه اصلی خود را پیدا کرد و وارد مرحله جدیدی شد؛ نامهای که امام (ره) به هاشمی رفسنجانی سپرد که بین علما و روحانیون بخواند تا مساله پذیرش قطعنامه، خللی در ساختار نظام ایجاد نکند؛ نامهای که بار دیگر تیزهوشی و آیندهنگری بنیانگذار انقلاب اسلامی را به ایرانیان نمایاند.
انتشار این نامه گرچه از ابهامات پذیرش قطعنامه کاست، اما با واکنشهای متفاوتی از سوی ناظران سیاسی ایران روبهرو شد که البته رهبر انقلاب، همان زمان در پیامی که چند روز پس از پذیرش قطعنامه صادر کرد، به این واکنشهای قابل پیشبینی اشاره و با طمأنینه و دوراندیشی، اقشار مختلف جامعه را از ورود به حوزههای تفرقهانگیز و خدشهدار کننده غرور ملی برحذر داشتند.
برخی، انتشار نامه امام (ره) در شرایط کنونی را به مصلحت کشور نمیدانند و گروهی دیگر نیز این نامه را جزو اسناد محرمانه نظام تلقی میکنند. البته دفتر هاشمی رفسنجانی نامه مذکور را محرمانه ندانسته، اما همچنان درباره انتشارات این نامه، نظرات متفاوتی وجود دارد و برخی صاحبنظران همچنان معتقدند، انتشار این نامه در شرایط کنونی قابل دفاع نیست.
فارغ از همه این بحث و جدلها، متن نامه منتشر شده، تدبیر رهبر انقلاب را در جمعآوری اطلاعات کامل از تمامی مراکز تصمیمگیری در خصوص جنگ و تصمیم قاطع ایشان را در آن زمان، نشان میدهد؛ امری که همه نیروهای نظام در آن متفقالقولاند.