نکته اول
«مجلس خبرگان رهبری» به یک معنا مهمترین نهاد قانونی در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ نهادی که مسؤولیت انتخاب رهبری و نظارت بر بقا و استمرار شرایط او را برعهده دارد. در یک نظام دینی که فردی دین شناس، عادل و با تقوا، مدیر و مدبر، رهبری را برعهده دارد. تشخیص شرایط، کاری دشوار و تخصصی است.
از این رو، انتخاب رهبر در جمهوری اسلامی به خبرگان ملت سپرده شده و چون خود مجتهدان زمان شناس می باشند، می توانند فقیه دارای شرایط مقرر در شرع و قانون را شناسایی کرده و از طرف مردم، با وی بیعت نمایند یا او را به عنوان رهبر نظام انتخاب کنند.
اهمیت جایگاه رهبری در این نظام سیاسی و نقش منحصربه فرد او در هدایت و ارشاد قوای سه گانه کشور و ترسیم سیاستهای کلی نظام و جلوگیری از انحراف نهادهای قانونی کشور، اهمیت و جایگاه نهاد مجلس خبرگان را به خوبی نشان می دهد.
به هنگام تأسیس نخستین دوره مجلس خبرگان، مخالفان به این ترفند متوسل شدند که مجلس خبرگان، تضعیف رهبری است و امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، با رد این ادعا، مجلس خبرگان را تقویت رهبری برشمردند.
می توان حدس زد که به میزان نقشی که رهبری و مجلس خبرگان در تثبیت و تداوم انقلاب و موفقیت جمهوری اسلامی دارند، دشمنان نیز برای نفوذ در این عرصه برنامه ها و نقشه هایی دارند و چشم طمع به این نقطه دوخته اند.
دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی که از رویارویی مستقیم با آن مأیوس گشته اند، به راهکار نفوذ و انحراف از درون دل بسته اند و همین امر باعث نگرانی رهبرفقید انقلاب بود که از اختلاف و بدبینی نیروهای انقلاب نسبت به یکدیگر که در اثر نفوذ بیگانگان به وجود آمده و تشدید می شود، بیمناک بود و نگران بود مبادا بر اثر غفلت مردم و مسؤولان نظام، دشمن با رخنه در ارکان نظام، جمهوری اسلامی را که ثمره یک عمر مجاهدت امام و رهروان او و خونبهای شهیدان این مرز و بوم است، از درون متلاشی نمایند.
مروری کوتاه بر وصایای امام راحل و عظیم الشأن به رهبران آینده و خبرگانی که رهبری را انتخاب می کنند و مردمی که مجلس را تشکیل می دهند، همه گویای این واقعیت است.
نکته دوم
اینک سه دوره از عمر پر برکت مجلس خبرگان رهبری می گذرد. در نخستین دوره، افزون بر تهیه آیین نامه ها و مقررات داخلی و تشکیل کمیسیونهای مختلف به منظور انجام وظایف قانونی، اقدام مهم انتخاب حضرت آیة ا... خامنه ای به رهبری جمهوری اسلامی پس از ارتحال جانسوز رهبر کبیر انقلاب اسلامی انجام گرفت.
این اقدام در حقیقت مهمترین اقدام در کارنامه مجلس خبرگان رهبری است که فلسفه وجودی آن را توجیه می کند. انتخاب رهبری نظام بلافاصله پس از رحلت امام و پیش از خاکسپاری ایشان، نشانه هوشیاری، آمادگی و درایت خبرگان ملت در انجام وظیفه شرعی و قانونی شان است؛ انتخابی سریع و به موقع، عمیق و حساب شده که گذر زمان، صحت آن را اثبات کرد و همه شخصیتهای دلسوز و برجسته انقلاب در طی 17 سال گذشته، نه تنها در درستی آن تردید نکردند، بلکه بارها بر این انتخاب سرنوشت ساز، مهر تأیید زدند.
نقش رهبری در حوادث داخلی و خارجی و تصمیم گیری های حیاتی، نشان از عظمت این انتخاب دارد. هدایت و ارشاد دولتهای پنج گانه ای که تاکنون سکان قوه اجرایی کشور را برعهده گرفته اند، و نیز تذکرهای ایشان به مدیران کشور و تصمیم گیری ها در مقاطع حساس در صحنه های داخلی و بین المللی و عبور دادن کشور از بحران های متعدد، نشان از انتخاب صحیح خبرگان ملت دارد.
همین اقدام که آینده نظام اسلامی را بیمه کرد، کافی است تا ضرورت وجود نهاد مجلس خبرگان و نقش حیاتی آن را در تداوم انقلاب، ثابت نماید.
نکته سوم
این موفقیت در کارنامه مجلس خبرگان رهبری، مرهون وجود شخصیتهای انقلابی، هوشیار، فقیه شناس، باتقوا و خداترس بود. افرادی که سالهایی طولانی از عمر خود را در راه خدا و اعتلای دین او، با استبداد و استعمار مبارزه کردند، برای پیروزی و تثبیت انقلاب و نظام برخاسته از آن، ایثار و فداکاری نمودند، در پیشبرد افکار و اندیشه های تابناک امام راحل(ره) تلاش و مجاهدت فراوانی کردند، برای سربلندی نظام سیاسی مبتنی بر مکتب اهل بیت رسول خدا(ص)، از راحتی و آسایش خود گذشتند و با اخلاص در خدمت این نظام قرار گرفتند و در هر سنگری که وجودشان مفید بود، وارد شدند.
از حضور در مجلس خبرگان رهبری با انگیزه حفظ و حراست از مهمترین رکن نظام، یعنی رهبری و تضمین آینده آن استقبال کردند و به هنگام نیاز و ضرورت، یکی از شخصیتهای برجسته را از میان خود، با هیچ انتظار و توقعی برگزیدند. در فضای آکنده از معنویتی که در اثر رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی در کشور حاکم شده بود، با خلوص نیت و برای رضای خدا، فقیهی زمان شناس، با تقوا، مدیر و مدبر را به جانشینی امام انتخاب کردند.
این مهم به هنگام قرار گرفتن در موقعیتهای حساس، از افراد امتحان داده برمی آید؛ آنان که در کورانهای سخت و دشوار قبل و بعد از انقلاب، عشق و صداقت خود را به انقلاب نشان داده باشند. سپردن مسؤولیتهای خطیر به افراد امتحان نداده، نوعی خطر کردن، و در چنین عرصه هایی، دور از عقل و تدبیر است.
انتخاب رهبری در مقاطع مختلف، مسؤولیتی بسیار دشوار و نیازمند افرادی امین، هوشیار، دارای قدرت تشخیص برای شناسایی فقیه زمان شناس است.
امروزه انتخاب رهبر با ویژگی هایی که در شرع و قانون اساسی آمده، بسیار مهم و حساس است.
کسانی که قدرت شناسایی فقهای صالح برای مرجعیت را دارند، لزوماً توانایی شناخت فقهای صالح برای رهبری را ندارند. از این رو، برای عضویت در مجلس خبرگان، شرایطی پیش بینی شده تا با وظایف آنان تناسب بیشتری داشته باشد.
انتخاب پیشکسوتان انقلاب یک ضرورت است. هیچ نظامی از انزوا و گوشه نشینی و یا عدم مشارکت نیروهای دلسوز و وفادار خود، سود نمی برد.
این عرصه، بیش از همه نیازمند حضور شخصیت هایی است که در عرصه های مذهبی، اجتماعی و سیاسی، وزنه ای به شمار می روند، حرکت و توقف آنان برای مردم حجت است مردم انتخاب آنان را از عمق جان می پذیرند؛ زیرا باور دارند کسی که عمر خود را در راه اسلام و انقلاب سپری کرده، هرگز منافع شخصی، حزبی و گروهی را بر مصالح انقلاب و اسلام ترجیح نمی دهد.
انتخاب آنان چون برخاسته از قدرت تشخیص، تجربه، شناخت، ظرایف نهاد روحانیت، آشنایی با زمان و متکی بر انجام تکلیف الهی است، بر همگان به ویژه حوزه های علمیه و علما و روحانیت حجت است.
در یک کلمه، مجلس خبرگان باید متشکل از شخصیت هایی باشد که اولاً انتخاب آنان از مقبولیتی عام در محافل و مجامع علمی برخوردار باشد، ثانیاً، بتوانند با نظارتی مستمر، بقا و استمرار شرایط رهبری را گواهی دهند و در صورت زوال شرایط، عدم صلاحیت رهبری را به اطلاع مردم رسانده و او را از این منصب برکنار نمایند و حقیقتاً خبره این میدان خطیر باشند.
نکته چهارم
بی شک هر دوره ای از ادوار مجلس خبرگان نسبت به دوره پیشین، از اهمیت بیشتری برخوردار است. زیرا هشت سال دیگر از عمر جمهوری اسلامی سپری شده و به این میزان از زمان تأسیس آن فاصله گرفته ایم.
شخصیت های انقلابی که نقش مؤسس را داشته اند، حراست از نظام را به نسل های بعد از خود می سپارند.
رخنه در این مجلس، یکی از هدفهای دشمن است و مراقبت از نفوذ افراد فاقد صلاحیت، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، ولی انجام انتخاباتی سالم و زیبنده نظام جمهوری اسلامی و شایسته جایگاه رفیع مجلس خبرگان از سوی مجریان و ناظران، موجب می شود که همواره افراد موجه و شخصیتهای والا و وارسته وارد صحنه شوند.
از سوی دیگر، توجه به این نکته مهم هم، امری ضروری است که مجلس خبرگان رهبری، یک نهاد فراجناحی است. اصولاً رهبری، مجلس خبرگان، صدا و سیما، نیروهای نظامی و انتظامی و... نهادهایی متعلق به همه ملت و صاحبان سلایق مختلف در درون نظام اند.
همان طور که رهبری، ستون انقلاب و جامعه است و متعلق به همه کسانی است که دل در گرو برپا بودن این نظام دارند، مجلس خبرگان نیز نهادی فراجناحی است و جناحی شدن آن، خطر «تنزل جایگاه رهبری» را در پی دارد.
فعالیتهای حزبی و جناحی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و به دست گرفتن قوه اجرایی یا اکثریت داشتن در مجلس از سوی جریانهای سیاسی، امری طبیعی است، ولی درباره مجلس خبرگان رهبری چنین نیست.