تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۰  ، 
کد خبر : ۹۹۴۴۶
سرشماری در گفت‌وگو با اکبر بدیع‌زادگان

سازمان آماری کشور باید استقلال عمل داشته باشد

اشاره: مهندس اکبر بدیع‌زادگان، کارشناس ارشد ریاضی (گرایش آمار) و کارشناس ارشد آمارشناسی، از چهره‌های شناخته شده در حوزهء آمار کشور است. ایشان، پیش از پیروزی انقلاب (در مقطع 1347 تا 1357) در دانشگاه ملی، مدرسهء عالی و بازرگانی و انستیتوی تکنولوژی آمار، مدرس بوده است. پس از پیروزی انقلاب هم معاون تحقیق و توسعهء مرکز آمار و سرپرست مرکز آمار در دولت موقت و دبیر دولت شورای انقلاب بوده است. مهندس بدیع‌زادگان در سرشماری‌های سال 1345، 1355 و 1365 نقش موثر داشته و به عنوان قائم مقام ستاد در سرشماری کل کشور در سال 1375 انجام وظیفه کرده است. گفت‌وگو با ایشان به بهانهء انجام سرشماری عمومی نفوس و مسکن 13855) در حالی انجام شد که وقتی از وی پرسیدیم که آیا برای این سرشماری مورد مشورت قرار گرفته است، با لبخندی تلخ، پاسخ منفی داد. متن این مصاحبه را در پی می‌خوانید:

* به عنوان یک صاحب‌نظر، بفرمایید که اساساً مقولهء سرشماری چقدر ضروری و مفید است؟
**اجرای سرشماری علاوه بر آن که تعداد آحاد جامعه یا جوامع آماری مورد بررسی و صفات آن‌ها را ارایه می‌دهد، چارچوب‌های آماری مطمئنی را برای اجرای آمارگیری‌های نمونه‌ای به دست می‌دهد. این چارچوب‌ها معمولاً به مدت 10 سال ابزار فنی اجرای تمام آمارگیری‌های نمونه‌ای از یک سرشماری به سرشماری بعدی است.
*چه رابطه‌ای بین اقتصاد و توسعه با سرشماری وجود دارد؟
**تمام این اطلاعات به طور مستقیم و یا غیرمستقیم، آگاهی بخش مشخصات اقتصادی و اجتماعی جامعهء مورد بررسی است و استخراج و تجزیه و تحلیل اولیهء اطلاعات، توسعه یافتگی و یا عقب‌ماندگی جامعه را در قالب عدد و رقم بیان می‌دارد و مقایسهء آن با آمار و ارقام دورهء قبلی سرشماری و یا شاخص‌های حاصل از آمارگیری‌های نمونه‌ای میزان موفقیت و یا عدم موفقیت برنامه‌ریزان و مجریان طرح‌های ملی و منطقه‌ای را بیان کرده و عیان می‌سازد.
*آیا مقولۀ سرشماری می‌تواند پیامدها و نتایج سیاسی هم داشته باشد; در سیاست موثر است؟
**حاصل اجرای سرشماری‌ها، دستیابی به اطلاعات کلیدی اجتماعی و اقتصادی جامعه در سطح ملی و محدودهء کل جغرافیایی کشور است و گاه برخی از اقلام و شاخص‌های ملی را فراتر از محدودهء جغرافیایی، تا به اقصا نقاط جهان امتداد می‌دهد و می‌پوشاند; کافی است شما امکان سرشماری از همهء ایرانیان (باید تعریف شود) را از طریق سفارتخانه‌ها و کنسول‌گری‌های ایران فراهم آورید تا به مخزن بزرگی از اطلاعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایرانیان خارج از کشور دست یابید و بعد آن را طبقه‌بندی و استخراج کرده و با جامعهء ایرانیان مقیم کشور مقایسه کنید و به دریایی از اطلاعات و دیدگاه‌هایی که این مقایسه به دست می‌دهد، دست یابید.
آیا این آمار و ارقام و مقایسه‌ای که به صورت اصولی با آمار و ارقام مشابه در دوره‌های دیگر به دست می‌دهد، نتایج سیاسی در بر ندارد؟! حتماً دارد. عملکرد تمام مجریان را در سطح ملی و منطقه‌ای به ارزیابی می‌کشاند، برنامه‌ریزان گذشته را تایید و در صورت خلاف به زیر سوال می‌برد و گاه در جامعه چالش‌ها و تنش‌های جدیدی پدید می‌آورد که ممکن است به تغییراتی در قدرت بینجامد و چهرهء مجریان را دگرگون کند.
*آیا نمی‌توان سرشماری و آمارگیری را به شیوه‌های سهل‌تر و با استفاده از پیشرفت‌های تکنولوژیک و فن‌آوری اطلاعاتی-ارتباطی نوین، ممکن ساخت و انجام داد؟
**اگر جامعه روندی رو به رشد و حرکتی بدون شتاب و یا کم شتاب داشته باشد، اجرای سرشماری عمومی و نفوس و مسکن، همان گونه که در قانون پیش‌بینی شده است، هر 10 سال یک بار کافی است و هیچ ضرورتی به اجرای پنج سال یک بار آن وجود ندارد مگر آن که ساختار جامعه مورد تلاطم قرار گیرد; جابه‌جایی جمعیت، تغییر محل کسب و کار و ساخت و ساز واحدهای مسکونی و یا نوسازی و بازسازی‌سازه‌های ملی و کشوری از قبیل ایجاد راه‌های جدید، تخریب محل‌های قدیمی و ساخت و سازهای سریع و وسیع چهرهء کشور و یا منطقه را دگرگون سازد و امکان مقایسه بین تصویر حاصل از سرشماری قبل با زمان مورد نظر فراهم نباشد; در آن صورت صرف هزینهء بسیار و هدایت همهء امکانات کشوری در جهت اجرای سرشماری موجه خواهد بود والا اجرای سرشماری هر پنج سال یک بار، نظری است غیرکارشناسی.
*اکنون با توجه به این مقدمه می‌توان به این سوال پاسخ گفت که آیا امکان سرشماری به شیوه‌ای سهل‌تر وجود دارد یا نه؟
**برای اجرای سرشماری لاجرم باید تمام سطح جغرافیایی کشور به قطعاتی کوچک که حوزهء سرشماری نام دارد، تقسیم شود و در داخل هر حوزه که از تعدادی بلوک (محدوده‌ای که از اطراف به معابر عمومی ختم شود) تشکیل شده است، به تک‌تک مکان‌ها مراجعه و اطلاعات کلیدی اولیهء اخذ و ثبت شود و به داخل هر مکان مامور آمارگیری وارد و اقلام آماری لازم را به دست آورد. یک مکان یک واحد مسکونی است یا یک کارگاه است و یا یک ساختمان نیمه تمام در دست ساخت و یا رها شده و امثال آن.
مامور سرشماری در کشور ما به تمام مکان‌ها می‌رود، اطلاعات لازم را از طریق مشاهده و یا پرسش و یا با استفاده از اسناد و مدارکی که در مکان در اختیار او قرار می‌دهند به دست‌آورده و در فرم فهرست‌برداری و پرسشنامه‌های مربوط ثبت می‌کند و کار را از یک مکان به مکان دیگر ادامه می‌دهد تا فعالیت کاری او در یک بلوک و بلوک‌های بعدی و بالاخره در کل حوزهء مورد ماموریت او به پایان برسد.
در کشورهایی که پیشرفته هستند نیز اصل سرشماری به همین گونه است، ولی روش‌های اجرا بسته به سطح تکنولوژیکی و توسعه‌یافتگی و فرهنگ مردم، فرق می‌کند.مثلاً در برخی کشورها فرم فهرست‌برداری قبل از زمان سرشماری توسط ماموران خبره‌ای که تعداد آن‌ها خیلی کم‌تر از تعداد ماموران سرشماری ماست، با مراجعه به مکان‌ها و بلوک گردشی کاملاً تکمیل و یا بهنگام شده است. پرسشنامه‌ها توسط پست به تمام مکان‌ها ارسال می‌شود و از طریق رسانه‌های ملی و عمومی همهء آحاد کشور و یا ملت در جریان اجرای سرشماری قرار می‌گیرند و با اهداف آشنا می‌گردند; پرسشنامه‌ها توسط خانوار و یا مسوولان کارگاه‌ها از طریق پست دریافت و تکمیل می‌شود و بعد با مراجعهء ماموران به مکان‌ها ملاحظه و جمع‌آوری می‌شود و اگر نقص و مشکلی در تکمیل آن‌ها باشد سریعاً مرتفع می‌شود.
ممکن است ماموران مستقیماً به مکان‌ها مراجعه و پس از توضیح لازم، پرسشنامه‌ها را توزیع کنند; سپس تکمیل شدهء آن‌ها، از طریق پست جمع‌آوری شود، یا آن که توزیع پرسشنامه‌ها توسط ماموران، تکمیل آن‌ها توسط خانوار و یا مسوول کارگاه و جمع‌آوری آن‌ها در موعد مقرر توسط مامور صورت پذیرد. حالت دیگر هم این‌که توزیع پرسشنامه‌ها از طریق پست و جمع‌آوری توسط مامور باشد و یا آن‌که مامور در اجرای سرشماری دخالت نداشته باشد و کار توزیع و جمع‌آوری فقط توسط پست انجام پذیرد.
هر چه کشورها پیشرفته‌تر و آگاهی جامعه با مبانی آماری بیش‌تر و خلاصه، فرهنگ آمارگیری هرچه گسترده‌تر باشد، سرشماری راحت‌تر، دقیق‌تر و صحیح‌تر انجام می‌پذیرد و در این گونه حالات، امکان استفادهء بیش‌تر و وسیع‌تر از پیشرفت‌های تکنولوژیکی فراهم‌تر می‌شود. به طور کلی اجرای بهتر و دقیق‌تر و آسان‌تر، ارتباط مستقیم با فرهنگ عمومی و آماری مردم دارد. لیکن طراحی فرم‌ها و پرسشنامه‌ها و استخراج اطلاعات و ارایهء سریع‌تر نتایج به عالمان علم آمار که دست‌اندرکار اجرا هستند و به تکنولوژی روز وابسته است.
*با توجه به تجربه و دانشی که جنابعالی در این مقوله (سرشماری و آمار) دارید، آیا -معمولاً-همۀ نتایج سرشماری، در معرض اطلاع افکار عمومی و پژوهشگران قرار می‌گیرد؟
**طبیعی است که باید همهء نتایج سرشماری منتشر شود و در معرض افکار عمومی و به خصوص پژوهشگران و برنامه‌ریزان قرار گیرد. اما گاه در انتشار اطلاعات آماری تعلل و خسیسانه برخورد می‌شود.
شک نیست که آنچه از سرشماری‌ها به خصوص سرشماری‌های اقتصادی و اجتماعی به دست می‌آید، شاخک‌های اطلاعاتی حساس پژوهشگران این دو حوزه را به واکنش وامی‌دارد و سوالات بسیاری را در مقابل دولتمردان و دست‌اندرکاران مقوله‌های اقتصادی و اجتماعی قرار می‌دهد که لاجرم باید پاسخگوی آن باشند و اگر دولتمردان پاسخ به این سوالات را در راستای منافع خود یا سازمان تحت امر خود نبینند، به انحای مختلف سد راه انتشار اطلاعات می‌شوند.
برای آن که چنین وضعی پیش نیاید سازمان آماری کشور باید استقلال عمل داشته باشد و تحت امر و یا نفوذ هیچ سازمان مصرف‌کنندهء آمار نباشد; زیر نظر مستقیم ریاست عالیهء اجرایی کشور کار کند و به خصوص ابزار دست برنامه‌ریزان کشور نباشد.در حال حاضر مرکز آمار ایران سازمانی است که طبق قانون مسوول اجرای تمام سرشماری‌های کشور است و هر دستگاهی که بخواهد در سطح ملی یا منطقه‌ای حتی یک آمارگیری نمونه‌ای انجام دهد ملزم به اخذ مجوز فنی از مرکز آمار ایران است. اما این امر در حد لزوم صورت نمی‌گیرد، در عین حال ریاست مرکز آمار ایران یکی از معاونان سازمان برنامه‌ریزی مدیریت کشور است و باید تابع نظرات و تصمیمات رییس سازمان برنامه‌ریزی کشور باشد.
طبیعی است که اگر نتایج حاصل از سرشماری‌ها و آمارگیری‌های نمونه‌ای در تناقض با نظرات و ادعاهای برنامه‌ریزان و عملکرد حاصل از برنامه‌های آنان قرار گیرد، انتشار نتایج سرشماری‌ها در تردید قرار می‌گیرد و گاه این نتایج هنگامی منتشر می‌شود که خاصیت و اثر وجودی آن‌ها از دست رفته است و برنامه‌های جدیدی ریخته شده است که مبنایی غیر از واقعیت جامعه و شاخص‌های اندازه‌گیری شده توسط اطلاعات آماری حاصل از سرشماری دارد.
*با توجه به تجربه و مشارکت جنابعالی در امر سرشماری، پیش و پس از انقلاب، آیا تغییر رژیم سیاسی در ایران در سال 57 یا تغییر شرایط اجتماعی اقتصادی در دهه‌های 60 و 70 تاثیری در چگونگی انجام یا ماهیت و اهمیت سرشماری ایجاد کرده است؟
**همان طور که گفتید، من در سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن 1345 تا 1375 حضوری فعال و مسوولیت اجرایی در سطح منطقه و ملی داشته‌ام; چند سرشماری را در آن رژیم و چندین سرشماری (اعم از نفوس و مسکن، صنعت، معدن، کارگاهی، عشایری و کشاورزی) را در نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح ملی تجربه کرده‌ام. در تمام این سرشماری‌ها، همهء امکانات کشور برای اجرای هر چه بهتر و دقیق‌تر سرشماری بسیج شده و به‌کار گرفته شده است.
سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1365 در بحبوحهء جنگ و محاصرهء شدید اقتصادی صورت گرفت و این نشان از اهمیت بسیار زیاد سرشماری برای کشور دارد. در تمام این دوران، ماهیت سرشماری تغییر نکرده و به تدریج اهمیت آن افزایش یافته و سطح اطلاعات وسیع‌تر و در عین حال عمیق‌تر هم شده است و این تغییرات به علت تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی و رشد رو به جلویی بوده است که با همهء فراز و نشیب‌ها و افت و خیزهایی که جامعه و کشور با آن روبه‌رو بوده، ضرورت آن مسجل شده و به صورت اقلام آماری خود را نمایان ساخته و از آحاد افراد کشور پرسش شده است.
*در سرشماری اخیر 13855) تغییر قابل توجهی در تعریف «فرد شاغل» رخ داده است; در این سرشماری، فردی که یک ساعت کار می‌کند، شاغل محسوب می‌شود. آیا این روش را که در تعیین نرخ بیکاری و تعیین میزان افراد شاغل تغییرات قابل توجهی ایجاد می‌کند، موجه و منطقی می‌دانید؟
**از یک چنین اتفاقی متعجب هستم; این اقدام به نوعی «سوء استفاده از مقولهء آمار» محسوب می‌شود و واقعیت‌های موجود را به کل، وارونه می‌کند. در حالی که براساس ضوابط و معیارهای اداری جاری، فرد باید حداقل 16 ساعت در هفته کار کند تا شاغل محسوب شود و یا دو روز کامل در هفته کار کند تا بیکار محسوب نشود، تغییر تمام و کمال این تعریف و مبنا قرار دادن تنها یک ساعت کار در هفته، اقدامی غیرقابل توجیه است. این‌جا‌ست که متاسفانه انگیزه‌های سیاسی یا علایق و تمایلات خاص حوزه‌های کاری و اجرایی، پا به حوزهء یک کار علمی می‌گذارد و اساس یک کار کارشناسی را مخدوش و غیرقابل دفاع می‌سازد. این که تلاش شود به هر شکل ممکن، نرخ بیکاری در کشور، پایین کشیده شود (حتی با خلق این تعریف عجیب که: ‌افرادی که تنها یک ساعت در هفته کار می‌کنند هم شاغل محسوب شوند) تغییری در واقعیت‌ها ایجاد نمی‌کند; بلکه ارقام و شاخص‌هایی غیرواقعی را پیش‌روی برنامه‌ریزان قرار می‌دهد; اتفاقی که خود مشکلات و چالش‌های جدیدی می‌آفریند.
سوءاستفاده از مقولهء آمار و دخالت علایق و تمایلات شخصی و گروهی در این حوزه، تنها منجر به برنامه‌ریزی اشتباه و مدیریت ناصحیح خواهد شد و نتایج و پیامدهای نامطلوب خود را بعدتر، آشکار خواهد کرد; پیامدهای ناگواری که نه‌فقط دامن جامعه را خواهد گرفت بلکه گریبان مسوولان و متولیان امور را هم رها نخواهد کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات