صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

دیدگاه >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۳  ، 
شناسه خبر : ۳۰۲۴۵۷
خنجردشمن بيروني سوزان است اما سوزناك تر زخم زبانهايي است كه برخي در داخل به نام «عقلانيت» به تن مجروح ما وارد مي كنند.آنانيكه همه چيز را مي خواهند با چاشني تعامل شيرين كنند.
پایگاه بصیرت / محمدحسين م
رزمندگان شلمچه و طلاييه و  چزابه و هويزه را چه باك از صداي ترقه اي !يادتان رفته كه در جنگ تحميلي چطور شما را به خاك مذلت نشانديم.شايد صحنه كارزار مرصاد را از ياد برده ايد .ما به يادتان مي آوريم.غائله آمل و كردستان ،غائله سيستان .صحنه هاي نبرد حاج عمران،كربلاي 5 و والفجر8 و ... فراموش نمي كند تاريخ حديث دليران و شيرمردان و شيرزنان اين سرمين را در نبردهاي حق عليه باطل از ابتداي انقلاب تاكنون.تن زخم خورده را از نيش پشه اي چه باك!مگر فراموش كرده ايد كه ما همه مدافعان حرميم و اين حرم به وسعت تمام سرزمين هاي اسلامي است؟مگر جولان دليران ما را در حمص و حلب و دمشق نديده ايد؟ داعشيِ دون مرگ عاشقانه براي ما افتخاري بزرگ است.چه در داخل باشد و چه در بيرون.شهادت براي ما  مرگي است عاشقانه.
خنجردشمن بيروني سوزان است اما سوزناك تر زخم زبانهايي است كه برخي در داخل به نام «عقلانيت» به تن مجروح ما وارد مي كنند.آنانيكه همه چيز را مي خواهند با چاشني تعامل شيرين كنند.همنشيني با گرگ و روباه را و به او گرا مي دهند كه: كجا مي شود گلوي دوست و هموطن را فشرد.كجا مي شود تحريم را تنگ تركرد.كجا مي شود قانون را زير پاگذاشت .كجا مي شود از ريل انقلاب خارج شد و باز در ظاهر دوستدار انقلاب جلوه كرد.در ظاهراز اميد گفت و در باطن  بذر نااميدي را در بطن جامعه كاشت.سازش با غرب را به چالش با استكبار ترجيح داد آنهم به بهانه آنكه  برايمان هزينه دارد. كجا مي شود همه چيز را در قالب امتياز داد و هيچ چيزي از طرف  مقابل نگرفت.كجاها مي شود منتقدان دلسوز را ،افراطي و بي سواد و بي شناسنامه خواند. يا اينكه به دنبال آن بود كه با مذاكره ! داعش را رام كرد.چطور مي شود جاي شهيد و جلاد را عوض كرد و خوراك شبهه ناك به خورد ملت داد.  
شما حاضريد به چند سوال ما پاسخ دهيد:چرا  آنجا كه داعشي هاي لعين كام  روزه داران را در تهران با خون سيراب كردند با ابزارهاي خود كه در دهه هاي مختلف از آن دم مي زنيد مثل «تساهل‌وتسامح»، «گفتگوی تمدن‌ها»، «تنش‌زدایی» جلوي اين كوردلان حاضر نشديد و هنرنمايي نكرديد. كاش مي دانستيد كه «عقلانيت» چه معنايي دارد؟يا آزادي بيشتري كه ازآن دم مي زنيد چيست؟
 نسبت آزادي و عقلانيت را معمار كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) رادمردي كه برگ  برگ زندگي اش سرشار از روح بندگي همراه با تعقل است و نهضت هاي بيداري اسلامي و جهاني از او به بزرگي ياد مي كنند در بند «م» وصیتنامه سیاسی الهی خود،اينطور بيان مي كند: « باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچا در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه‌های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.»
و اين دقيقاً مفهوم همان آتش به اختياري است كه مقام معظم رهبري حضرت امام خامنه اي در ديدار دانشجويان در  17 خرداد 96 مطرح نمودند و باز كوردلاني از آن به افراط تعبير كردند.
شما كه مدافعان حرم را تندرو و افراطي مي خوانيد و شهداي آنان را كشته!(سرتيپ حسين همداني) از شما يك سوال دارم؟تاكنون كتاب كشف الاسرار امام راحل را خوانده ايد؟برگ برگ اين كتاب مبارزه با تحجر گرايي و عقلانيت گريزي واقعي است.ولي شما محتواي عقلانيت را فداي ظاهر عقلانيت كرده ايد و محتواي دين را قرباني ظاهر آن و آنطور مي شود كه در مقابل يك سند غربي كه به دنبال استقلال زدايي و بردگي فرهنگي جامعه ايراني است و زبدگان و دلسوزان نظام از معايب عديده آن مي گويند شما فقط از  تأييدشكلي آن سخن مي گوييد.شما را چه كسي مي تواند از خواب زمستاني بيدار كند.  
واي بر قلب ها و  قلم‌های مریضي كه  به هیچکدام از این مبانی پایبند نیستند و حتي در تلاش براي تحريف مكتب امام هم بر مي آيند،مي گويند «امام با مرگ بر آمريكا موافق نبود» يا ا«ن‌شاءالله "مرگ" از ‏شعارهای ما حذف شود». بهتر است باز سيري در  انديشه امام داشته باشيم شايد كه چراغ راهي باشد براي گمراهان و لجوجان.
--/ی

نام:
ایمیل:
نظر: