صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۹۸۶
بازخوانی بحران اصلی در میان رویدادها و روندهای متکثر و متعارض جامعه ایرانی
پایگاه بصیرت / حمزه عالمی

فراوانی رویدادها و روندهای متکثر و گاه متعارض در جامعه ایران که در میانه آنها فرصت‌ها و تهدیدات مختلفی نهفته است، به نسبت قابل توجهی مانع از تفکر کل‌گرایانه و درکی فراگیر از مسائل و مشکلات کشور شده است. با اینکه مسئله و مشکل اصلی کشور اقتصاد و معیشت تعریف می‌شود، اما روش‌های مختلفی برای این مشکل ارائه می‌شود که هرچند در ظاهر همه این روش‌ها بر موضوع اقتصاد اشعار دارند، اما خاستگاه هر یک از آنها، تفاوت‌های بنیادین با یکدیگر دارد و این تفاوت‌ها، بیان‌گر رویکردهای (پارادایم‌های) مختلف به مسائل کشور است؛ این اختلافات، کثرت مسئله‌شناسی یا دست‌کم رویکردهای مختلف به مسائل کشور، در جامعه نخبگی ایران را بیان می‌کند؛ در واقع مسئله و مشکل اصلی جامعه ما کثرت یا حتی بحران مسئله‌شناسی است.

 

چرایی تکثرگرایی در مسئله‌شناسی

دلیل این همه تکثرگرایی در شناخت مسائل و روش‌های حل آنها چیست؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می‌رسد مسئله و مشکل اصلی ما همین وضعیّت ماست؛ یعنی وضعیّتی که درگیر با شیوه خاصّی از اظهار رأی و نظر است. پیش از باز کردن مطلب اخیر، درباره نوع خاص از زبانی که گرفتار آن هستیم، باید گفت، این زبان (که حاصل جمع تفکر، رأی و گفتار است)، زبانی است که موضع مشخصی ندارد. گاه ذوقی (Matter of Taste)، گاه ذهنی (Subjective) و گاهی عینی (Objective) است. این سه جنس از زبان هر یک کارکردهای خاص خود را دارند، اما مکان و موقعیّت استفاده از آنها و موضع آنها (به تعبیر ارسطویی) دچار هرج‌ومرج است؛ این هرج‌ومرج با ورود به حیطه عمل (پراکسیس) قابل حل است. عمل موقعیّتی است که رأی و نظر را به بلوغ می‌رساند و آن را به مقام تعیّن برمی‌کشد؛ یعنی موضع هر رأی و نظری را درباره امورات مربوط به حوزه عمومی‌ـ که اغلب امورات عینی یا قابل فهم هستند‌ـ تعیین می‌کند. با تعییّن‌یافتگی هر رأی و نظر است که زمینه برای اقدام و تلاش در سایر حیطه‌ها فراهم می‌شود و بحران مسئله‌شناسی به نسبت قابل توجّهی حل می‌شود.

 

خوانشی نو از آگاهی شهروندی

این موضوع را با بهره‌گیری از اندیشه «هانا آرنت» فیلسوف نوارسطویی می‌توان بیشتر تشریح کرد؛ آنجا که آرنت خوانشی نو از «فرونسیس» (محتوای اصلی حکمت عملی) ارسطو ارائه می‌دهد. فرونسیس در دیدگاه ارسطو تأمل عملی و حکمت عملی است که در آن اخلاق و سیاست در پیوند هستند و غایتش زندگی خوب و سعادتمندانه برای همگان است. فرونسیس یعنی آگاهی و تدبیر شهروندان برای انجام عمل خوب و عادلانه است. آرنت بر این مبنا سه سطح فعالیت بنیادین برای انسان در نظر می‌گیرد که به ترتیب اهمیت عبارتند از: زحمت، کار و عمل. این سه فعالیت هر یک با یکی از شرایط اساسی زیست انسان، تناظر دارند. «زحمت» متناظر با وضعیت زیستی انسان و در جهت تأمین نیازهای اولیه اوست؛ «کار» متناظر با غیرطبیعی بودن وجود بشر و دربردارنده وجه تولیدکنندگی انسان است که جهانی مصنوع از اشیا را فراهم می‌کند؛ «عمل» یگانه فعالیتی است که بدون واسطه اشیا میان انسان‌ها جریان دارد و متناظر با وضع بشری تکثر است و چون تکثر شرط اصلی زندگی سیاسی است، عمل، فعالیتی مربوط به زندگی سیاسی انسان است. عمل (پراکسیس)، همان کنش سیاسی انسان است که با برخورداری از دو صفت عقل و آزادی، در جهت خیر عمومی و در معرض رأی و نظر عموم تصمیم‌گیری می‌کند.

 

عمل در محیط سیاست

وقتی عمل را به معنای بالا در نظر بگیریم، زحمت و کار هم که ناظر به تأمین ضروریّات زندگی و عرصه معیشت و مصنوعات بشری (تولید) هستند، حاصل می‌شوند. عمل در محیط سیاست، در عرصه عمومی و در فضایی آزاد از ارائه آرا و نظرات شکل می‌گیرد و به عبارت دیگر، عمل حاصل امتزاج عقل، گفتار، حضور و خیر عمومی است. وقتی این امتزاج صورت می‌گیرد، نوعی اجماع برای پیش‌بُرد امور حاصل می‌شود و کم و کیف پیشرفت کارها در معرض و در میدان رأی و نظر قرار می‌گیرد؛ بنابراین ضمانت اجرای امور و تبدیل رأی و نظر به اقدام و عمل، انظار و گفتار عمومی و همان عرصه عمومی است که کارگزاران را به پرسش می‌گیرد و پاسخ‌گو می‌خواند.  به نظر می‌رسد مسئله اصلی جامعه ما درک عمل به ‌معنای گفته‌شده است و می‌توان گفت عدم نهادینه شدن این موضوع سبب کثرت رویکردها به مسائل شده است، هرچند موانع بیرونی پیش روی این مسیر همانند تحریم و شرایط جدید کرونایی نیز فراوان است و نباید از تأثیر آنها در تحلیل مسائل امروز غفلت کرد. با این همه اگر زمانی با دولتی پُرکار مواجه بودیم که بسیاری از اقدامات و کارهایش در مقابل پرسش‌های کارشناسان بی‌پاسخ می‌ماند و اگر چند سال است با دولتی مواجه هستیم که انفعالش، مفاهیم تدبیر و امید را بی‌محتوا کرده است، اکنون نخبگان انقلابی که خود را در معرض امید و انتظار مردم قرار داده‌اند، نباید عمل را قربانی تصمیم‌گیری‌های جناحی و سهم‌خواهانه کنند؛ بنابراین اگر نیروهای انقلابی انتخاب‌های سیاسی خود را به دور از انظار و گفتار عمومی و متکی بر سهم‌خواهی‌ها و تصمیمات خارج از حوزه عمومی پیش ببرند، عرصه عمل و پراکسیس را از معنای خود تهی کرده‌اند. مسلما از درون چنین عرصه‌ای اراده لازم برای کار، تولید و تأمین معیشت بیرون نخواهد آمد.

نام:
ایمیل:
نظر: