(روزنامه جوان ـ 1394/08/07 ـ شماره 4663 ـ صفحه 5)
در كنار خبرهاي خوشحال كنندهاي كه اين روزها از پيشروي نيروهاي مقاومت در سوريه و فتح جبهه به جبهه مناطق تحت اشغال تروريستها منتشر ميشود، اخبار مختلفي نيز از شهادت برخي مستشاران نظامي كشورمان در رسانهها بازتاب پيدا كرده است؛ اخباري كه نشان ميدهد جنگ در سوريه پس از چهار سال وارد مرحله بسيار حساس و سرنوشت سازی شده و به زودي همين پيشرويها منجر به ايجاد تغييرات اساسي در جبهه نبرد خواهد شد. اين روند در حالي است كه رسانههاي غربي ميكوشند با بزرگنمايي شهادت مستشاران نظامي كشورمان در سوريه، اخبار اين پيروزيهاي بزرگ در سوريه را تحت تأثير عملیات روانی خود قرار دهند و با برجسته كردن نقش كشورمان در جنگ داخلي سوريه، تبعات اين واقعه تلخ را متوجه كشورمان كنند.
حال اين خط خبري با ورود چهرههاي سياسي مخالف جمهوري اسلامي ايران و محور مقاومت، شكل تازه تري به خود گرفته و در كنار بازي رسانهاي موجود در خصوص نقش جمهوري اسلامي ايران در سوريه، طرح ادعاهايي خلاف واقع توسط همين چهرههاي سياسي، باعث ایجاد القائاتی عليه كشورمان ميشود، به عنوان نمونه وزير خارجه سعودي اخيراً پس از ديدار با همتاي امريكايياش جان كري در رياض دوباره ايران را به «اشغال سرزمينهاي عربي در سوريه، صادرات تروريسم و حمايت از آن» متهم كرد. الجبير بعد از ديدار با جان كري در بيانيه مطبوعاتي گفت: «ايران در امور منطقه به شيوه منفي در حال دخالت كردن است.»
اين ادعاي وزير خارجه عربستان در حالي است كه اين كشور سالهاست از پيروزيهاي ديپلماتيك كشورمان در منطقه خشمگين است و گمان ميبرد توسعه روابط جمهوري اسلامي ايران با كشورهايي كه روزي تحت سيطره عربستان بودند، به خطر انداختن منافع اين كشور محسوب ميشود.
اين روند با آغاز موج بيداري اسلامي كه منجر به سرنگون شدن بخشي از حكومتهاي وابسته به عربستان شد نيز شكل تازه تري به خود گرفت و باعث شد حكام عربستاني بكوشند با مقابله به مثل از نفوذ جمهوري اسلامي در ميان ملتهاي مسلمان منطقه بكاهند. ايجاد ناامني در عراق به عنوان يكي از شركاي استراتژيك جمهوري اسلامي، حمايت از تروريستهاي سوري براي حذف حكومت قانوني سوريه كه يكي از همپيمانان صميمي ايران در منطقه غرب آسیاست و همچنين ايجاد ناامني در لبنان براي تضعيف حزبالله به عنوان يكي از گروههاي جهادي كه در مقابل توسعهطلبي رژيم صهيونيستي قدعلم كرده است، تنها گوشهاي از اقدامات عربستان عليه منافع جمهوري اسلامي است. علاوه بر اين پيروزي حوثيهاي يمن و تلاش براي تشكيل يك حكومت غيروابسته به عربستان سعودي كه منجر به از بين رفتن حياط خلوت اين كشور در يمن ميشود و در ديگر سو عاملي براي تشديد موج بيداري اسلامي در بحرين است نيز خود دست به دست هم داده كه عربستان عصبانيتر از هميشه به تغيير و تحولات منطقهاي به نفع جمهوري اسلامي ايران بنگرد و بكوشد از طريق بازيهاي رسانهاي اقدام به تضعيف كشورمان كند.
ـ اتهامات واهي عليه ايران
اما در اين ميان تنها عربستان سعودي به تقابل با توسعه نفوذ جمهوري اسلامي ايران در ميان مسلمان منطقه برنخاسته بلكه كشورهاي غربي نيز تلاش ميكنند از طريق همين بازي، كشورمان را از روند تحولات منطقهاي كنار بزنند. اين در حالي است كه همگان بر اين واقعيت اشراف دارند كه غربيها خود يكي از عوامل اصلي شكلگيري گروههاي تروريستي در منطقه بودهاند و آنها نقش ويژهاي در به آشوب كشيدن عراق و سوريه طي ساليان گذشته داشتهاند. حال اين حمايتهاي علني امريكا و انگليس از گروهكهاي تروريستي- تكفيري در حالي است كه آنها براي آنكه روي ارتباطات خود با اين گروهكها سرپوش بگذارند، همواره اتهامات دروغي را در خصوص ارتباط ايران و كمك جمهوري اسلامي به جبهه مقابل اين جريان مطرح كردهاند.
اين در حالي است كه جمهوري اسلامي از ديرباز به عنوان دشمن گروههاي تروريستي در منطقه به شمار ميآمد و بارها هشدارهاي خود را در خصوص شكلگيري موج ناآرامي به سران كشورهاي منطقه ابلاغ كرده است. اين واقعيت نه مربوط به چند سال اخير بلكه به دوران قبل از جنگ غرب در افغانستان بازميگردد كه جمهوري اسلامي همواره با حمايت از نيروهاي ائتلاف شمال افغانستان به دنبال نابودي طالبان در اين كشور اسلامي بود. علاوه بر اين جمهوري اسلامي همواره به عنوان يكي از اصليترين قربانيان جنايتهاي طالبان در منطقه به شمار ميرود كه قطعاً وجود همين جنايتها خود دليل محكمي براي دشمني با جريانهاي تكفيري است. جنايتهايي نظير حمله به كنسولگري جمهوري اسلامي در مزارشريف كه منجر به شهادت ديپلماتهاي ايراني شد و همچنين بمبگذاريهاي مختلف گروهك جندالشيطان به عنوان يكي از شاخههاي طالبان در مناطق شرق كشور تنها گوشه كوچكي از جنايات تكفيريها عليه جمهوري اسلامي است.
ـ سطوح حضور ايران در سوريه
حال بزرگنمايي حضور جمهوري اسلامي ايران در تحولات سوريه در حالي از طريق پخش مكرر اخبار شهادت مستشاران نظامي كشورمان توسط رسانههاي غربي دنبال ميشود كه جمهوري اسلامي هيچگاه حضور مستشاري خود در سوريه را كتمان نكرده است؛ حضوري كه صرفاً با هدف كمك به بازسازی ارتش و نيروهاي مردمي سوريه و تقابل با تروريستها در حال انجام است.
اين واقعيتي است كه سردار سلامي جانشين فرمانده كل سپاه اخيراً در يك گفتوگوي تلويزيوني نيز به آن اشاره كرده و در خصوص نوع حضور مستشاران نظامي در سوريه آن را به چهار سطح راهبردي، عملياتي، تاكتيكي و فني تقسيم بندي كرد؛ سطوحي كه عملاً تنها با فرماندهان ارتش سوريه در ارتباط هستند و از اين طريق ميكوشند در ابتدا ضمن بازسازي و كمك براي شكل دهي به ارتش و نيروهاي مردمي سوريه، اقدام به تأمين نيازهاي سربازان خط نبرد كنند و همچنين ساختار حمله و دفاع را براي اين سربازان ساماندهي و تبيين كنند.
ـ چرا سوريه؟
اما شايد سؤال اصلي اين باشد كه دليل اين همه توجه به سوريه و حمايت از اين كشور در ميدان مبارزه با تروريسم و تقديم شهيد در اين راه چيست؟
براي پاسخ به اين سؤال بايد نگاهي به نقشه جغرافيايي سوريه و مرزهاي اين كشور كرد؛ مرزهايي كه همسايگي نزديكي به رژيم اشغالگر قدس به عنوان دشمن شماره يك كشورمان دارد، بنابراين همين همسايگي خود توجيه كننده حمايت همه جانبه جمهوري اسلامي ايران از سوريه است؛ روندي كه ميتواند باعث ايجاد امنيت در داخل خاك كشورمان شود. اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه موجوديت رژيم صهيونيستي تنها از ناحيه ايجاد نا آرامي در كشورهاي مسلمان حاصل ميشود و جمهوري اسلامي به عنوان كشوري كه آرزوي وحدت اسلامي را در سر دارد، بايد به تقابل با جرياني بپردازد كه وحدت دنياي اسلام را هدف گرفته است. نكته دوم تعارض جدي كشورمان با تفكر تروريستي نيروهاي تكفيري است كه اين روزها در جنگ سوريه حضور دارند؛ نيروهايي كه بغضي عجيب نسبت به دنياي اسلام دارند و براي فروخوردن اين بغض از هيچ جنايتي عليه مسلمانان فروگذار نميكنند، بنابراين طبيعي است كه جمهوري اسلامي ايران براي پيشگيري از نفوذ اين تروريستها به داخل خاك خود، آنان را در سرزميني هزاران كيلومتر دورتر از خاك كشورمان زمينگير و نابودشان كند.