تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۲۷۱۹
مرتضی بانک، در گفت‌وگو با «اعتماد آنلاین»:
اشاره: گفتمان اعتدال از سال ١٣٩٢ تا به امروز بيشتر از گذشته در محافل سياسي نقش و تاثيرگذاري داشته است. اين گفتمان توانسته است بيش از گذشته خود را در درون جامعه ثابت كند و لايه‌هاي مختلف جامعه را با خود درگير كند. ميانه‌روي، خردورزي و عقل‌گرايي از جمله اصول اصلي گفتماني است كه از دهه هفتاد پايه‌گذاري شده اما ثمره تلاش‌هاي خود را در دهه ٩٠ و با پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري به دست آورده است. مرتضي بانك، عضو شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه، معاون پژوهشكده و معاون دفتر و مشاور مركز تحقيقات استراتژيك را در كارنامه فعاليت‌هاي خود دارد. او اين روزها معاون كل سرپرست نهاد رياست‌جمهوري است. او در اين گفت‌وگو از شكل‌گيري گفتمان اعتدال صحبت مي‌كند و اينكه چه افرادي نخستين بار صحبت از ايجاد چنين گفتماني در كشور كردند. او از محمدباقر نوبخت، محمود واعظي، اكبر تركان و محمدرضا نعمت‌زاده به عنوان افرادي نام مي‌برد كه در ايده و شكل‌گيري گفتمان اعتدال و حزب اعتدال و توسعه نقش داشته‌اند و همين‌طور مي‌گويد كه فاطمه خانم هاشمي نيز در جلسات حضور داشتند. بانك از موانع و مشكلاتي كه در هشت سال دولت‌هاي نهم و دهم براي ساختمان نياوران به وجود آمد اين‌طور مي‌گويد كه در مورد برخي افرادي كه در مركز كار مي‌كردند اتهام‌هايي از قبيل جاسوسي عليه آنها مطرح مي‌كردند. برخي را احضار و بازداشت مي‌كردند. او از كم‌كردن بودجه مركز تحقيقات توسط شخص محمود احمدي‌نژاد در اين گفت‌وگو صحبت مي‌كند. در اين گفت‌وگو مرتضي بانك از شايعه سايت‌هاي خبري محافظه‌كاران درباره حضور فرزندان آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در ساختمان نياوران و جلسات اين ساختمان مي‌گويد. او در جايي نيز عصباني مي‌شود و علت آن را اين‌طور مي‌گويد كه حرصي كه من مي‌خورم براي اين است كه ماهايي كه فكر مي‌كنيم شخصيت سياسي و تاثيرگذار هستيم كاري نكنيم كه سال ١٣٩٦ اين اعتماد به وجود آمده از دست برود.
پایگاه بصیرت / اميرعباس كلهر

(روزنامه اعتماد ـ 1395/03/24 ـ شماره 3550 ـ صفحه 7)

* در انتخابات رياست‌جمهوري سال ١٣٩٢، حسن روحاني با شعار اعتدال وارد رقابت‌هاي انتخاباتي شد. با پيروزي روحاني در آن انتخابات اعتدال و ميانه‌روي دو محور اساسي و اصلي دولت يازدهم شد. اكنون كه بيش از دو سال از عمر دولت اعتدالي روحاني مي‌گذرد، اعتدال تبديل به گفتماني در محافل سياسي و دانشجويي شده است. سوال من اين است كه چه شد اعتدال تبديل به گفتمان امروز در عرصه سياست كشور شده است؟

** و در اكثر كشورهاي دنيا نيز وضع به اين شكل است و ديگر جريانات سياسي امكانات كمتري براي ظهور در فضاي سياسي دارند. همچنين اين نكته را بايد بگويم كه معمولا جريان‌هاي معتدل و ميانه‌رويي در هر دو طيف وجود دارند كه مي‌توانند از خود در فضاي سياسي واكنش نشان دهند و حضور شاخصي داشته باشند. اما بايد بگويم كه گفتمان اعتدال در دل جامعه وجود داشته و دارد و اين گفتمان متفكران و مخاطبان خودش را دارد. گفتمان اعتدال همواره در كشورمان وجود داشته اما بنا به شرايطي كه عرض كردم مبني بر اينكه امكانات و شرايط لازم را در مقابل آن دو قطب جريان‌هاي سياسي يعني اصلاحات و اصولگرايان نداشته يا نتوانسته يا كمتر توانسته است كه خودش را در فضاي سياسي كشور نشان دهد اما در عين حال مخاطبان و متفكران خودش را داشته است.

* با توجه به رفتار اصولگرايان در طول سال‌هاي گذشته و تندروي‌هايي كه اين طيف سياسي در كشور داشته‌اند آيا بازهم معتقديد كه اين جريان همچنان بر مدار عقل‌گرايي و خردورزي پيش مي‌رود؟

** ببينيد در درون جريان اصولگرايي كشورمان، ما يك جريان افراطي خيلي قوي‌اي داريم كه در سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ رفتاري در چارچوب منافع ملي نداشتند. بايد بگويم كه رفتار اين گروه سياسي بيشتر در قالب تحركات گروهي و شخصي بود و همين رفتار باعث شد كه كشور دچار مشكلات زيادي بشود. برداشت من اين است كه اگر آن رفتارها در سال‌هاي بعدي ادامه پيدا مي‌كرد، موجب ايجاد بن‌بست در كشور مي‌شد. بن‌بست‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كه در كشور ايجاد شد بسيار خطرناك بود. در دوران رياست محمود احمدي‌نژاد به واسطه رفتارهاي افراطي و تندروي‌هايي كه صورت گرفت زيربناها و ساختارهاي كشور كه در دوران اصلاحات و سازندگي تكميل شده بود از بين رفت. ايران مي‌توانست با اين ساختارها و زيرساخت‌هايي كه به وجود آمده بود يك پرش و جهش عظيم در جهت توسعه كشور، رشد اقتصادي و حفظ منافع ملي داشته باشد كه متاسفانه اين‌طور نشد و در دولت‌هاي نهم و دهم به دليل حركت‌هاي شخصي و جهت‌گيري‌هاي افراطي انشقاق در جامعه ايجاد شد و تصميم‌گيري‌هاي غيركارشناسي و بدون برنامه بود.

در صحنه اجتماعي نوعي دوگانگي و تفرقه ايجاد شده بود و در صحنه سياسي تقسيم‌بندي‌ها به‌قدري حاد بود كه به روش يا من يا هيچ‌كس تبديل شده بود. بايد بگويم كه بسياري از فعالان سياسي و اقتصادي از صحنه جامعه در آن دوران دور و كنار گذاشته شدند. بسياري از آنها افرادي بودند كه همراه انقلاب بودند اما به واسطه برخوردهاي سليقه‌اي و شخصي كنار گذاشته شده بودند. در نتيجه مي‌خواهم بگويم و اشاره ديگري نيز به صحبت شما بكنم و آن هم اينكه در بخش‌هايي از جريان اصولگرايان عقل‌گرايي و خرد‌ورزي وجود داشته اما در دوران هشت ساله رياست محمود احمدي‌نژاد اين جريان عقل‌گراي اصولگرا كنار گذاشته شدند يا نقش‌شان در عرصه سياست و اقتصاد كشور كمرنگ شد و در مقابل جريان تندرو و افراطي در سه حوزه با شاخص‌هايي كه در ادامه مي‌گويم، عمل كرد: ١. حوزه اقتصادي با تصميمات فردي و بدون كارشناسي. ٢. حوزه اجتماعي با تصميم‌هاي تفرقه و خرافه‌گرايي. ٣. در حوزه سياست داخلي هم حذف اجباري بسياري از جريانات علاقه‌مند به نظام و در حوزه سياست خارجي هم تقابل با جهان.

* در رابطه با گفتمان اعتدال و زمان شكل‌گيري آن گفتيد كه اين بحث در سال ١٣٧٦ مطرح شد. ايده شكل‌گيري حزب اعتدال و توسعه از شخص خاصي بود؟

** بله. ايده اوليه همان سال‌هاي ١٣٧٧ – ١٣٧٦ شكل گرفت و در سال ١٣٧٨ بود كه عملياتي شد. در يك‌سري جلسات بحث بود كه چه حركت سياسي الان مي‌تواند مورد استقبال مردم قرار بگيرد و مورد نياز كشور است. خدا رحمت كند جناب آقاي دكتر حبيبي را. ايشان از افرادي بود كه براي ظهور اين ايده در سپهر سياسي كشور راهنمايي‌هاي زيادي داشتند. همين‌طور جناب آقاي آيت‌الله اكبر هاشمي‌رفسنجاني نيز در شكل‌گيري اين ايده نقش گسترده‌اي داشتند و از آن حمايت جدي كرده و به نحوي پدر معنوي آن هستند.

جناب آقاي دكتر حسن روحاني هم از شخصيت‌هايي بودند كه از اين ايده خيلي استقبال و آن را تبليغ و تشويق مي‌كردند. مي‌توان گفت ايشان نقش عمده‌اي در شكل‌گيري اين ايده در كشور داشتند. نهايتا اين موضوعات به جمعي رسيد كه از اين جمع بخشي از آنها همچنان هم هستند، مثل آقاي دكتر نوبخت، دكتر واعظي، مهندس اكبر تركان، مهندس نعمت‌زاده و دكتر قاسمي كه رييس بانك مركزي بودند و دوستان ديگري كه از فعالان سياسي و مديران كشور بودند، نقش داشتند. به هر حال حزب اعتدال و توسعه در سال ١٣٧٨ رسما اعلام حضور كرد و وارد صحنه سياست شد. البته همه گفتمان اعتدال‌گرايي فقط در حزب اعتدال و توسعه خلاصه نمي‌شود. اين تفكر، گفتمان گسترده‌اي است كه علاقه‌مندان فراوان و متفكران زيادي دارد. منتها عنوان حزب اعتدال و توسعه از همان مشاركت فكري و همراهي بعضي از دوستان فعال سياسي گرفته شد و در نتيجه اين حزب در عرصه سياسي كشور متولد شد.

* از فرزندان آيت‌الله هاشمي هم در جلسات شكل‌گيري حزب اعتدال و توسعه كسي حضور داشت؟

** بله. فاطمه خانم هاشمي هم بودند. حتي بعضي از دوستاني كه بعدا رفتند احزاب ديگري تشكيل دادند نيز بودند كه الان شايد ضرورت نداشته باشد از آنها نام ببرم.

* گفتمان اعتدال انتخابات رياست‌جمهوري متعددي را پشت سرگذاشته است. اما اين گفتمان موفق شد كه در انتخابات رياست‌جمهوري سال ١٣٩٢ به‌طور جدي وارد صحنه رقابت‌ها شود و موفق هم عمل كند. علت چه بود؟

** متشكل از جريانات اصولگرا و اصلاح‌طلب بود. اما در فرآيند تحولات اجتماعي و سياسي كشور زماني كه به سال ١٣٩٢ رسيديم. تحليل‌ها نشان مي‌داد كه بايد اقدام جديدي در كشور بروز و ظهور پيدا كند. جريان اصلاحات آن‌طور كه بايد و شايد فعال نبود. به اين نتيجه رسيده بود كه بايد براي انتخابات رياست‌جمهوري به‌طور جدي وارد فرآيند انتخابات و رقابت شود. از طرف ديگر حزب اعتدال و توسعه هم با توجه به اتفاقاتي كه در دوره‌هاي نهم و دهم رياست‌جمهوري و مشكلات موجود در كشور و براي خارج ساختن آن از بن‌بست‌هاي سياسي و اقتصادي ضرورت حضور فعال در عرصه انتخابات را لمس كرد و شرايط را براي ايفاي نقش اساسي و اثر گذار در كشور فراهم ديد. به همين دليل ما نخستين حزبي بوديم كه از حسن روحاني دعوت كرديم كه وارد صحنه انتخابات سال ١٣٩٢ و كارزار رياست‌جمهوري شود و ايشان هم استقبال كرد كه در نهايت پيروز شد.

* مي‌خواهيد بگوييد كه پيروزي حسن روحاني به علت حمايت حزب اعتدال و توسعه بود؟

** نمي‌خواهم بگويم حسن روحاني به عنوان كانديداي منحصر به فرد حزب اعتدال و توسعه وارد صحنه انتخابات شد يا انتخاب ايشان متكي به حزب اعتدال و توسعه بوده است بلكه مي‌خواهم بگويم پيشنهاد اوليه و اقدام اوليه براي حضور روحاني در انتخابات سال ٩٢ را حزب اعتدال و توسعه انجام داد و ايشان هم پاسخ مثبت دادند و اعلام حضور كردند. ما با همه امكاناتي كه آن زمان داشتيم در مراسمي كه برگزار كرديم و جمعيت كثيري در آن حضور داشتند از ايشان دعوت كرديم و ايشان هم استقبال كردند و شروع خوبي بود و بعد از آن فعاليت‌ها ادامه پيدا كرد تا درنهايت به آن آرايش سياسي در روزهاي نهايي رسيديم كه بسيار تعيين‌كننده بود و نشان مي‌داد كه منطق اعتدال و خردورزي و عقل‌گرايي تبديل به يك خواسته اجتماعي شده است و در حال تبديل شدن به يك جريان اجتماعي است. در نهايت آن ائتلاف نانوشته شكل گرفت كه منجر به پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري شد. بايد بگويم كه ائتلاف سال ١٣٩٢ از اقدامات موثر و تاريخي در فضاي سياسي كشور بود.

* با توجه به صحبت‌هايي كه مطرح كرديد، به نظر مي‌رسد مركز تحقيقات استراتژيك پايگاه طراحي تفكر اعتدالي دولت يازدهم بوده است.

** بله. مي‌توان گفت تفكر اعتدال در مركز تحقيقات استراتژيك پرورده و طراحي شد.

* پيشنهاد يا صحبت خاصي از سمت حسن روحاني قبل از انتخابات رياست‌جمهوري راجع به جريان اعتدال در مركز تحقيقات مطرح مي‌شد؟

** آقاي حسن روحاني از سال ٩٠ – ٨٩ با توجه به سمينارها و كارگاه‌هاي آموزشي - پژوهشي كه تشكيل مي‌شد هم عناوين مورد نياز كشور را در حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي مطرح مي‌كرد و هم مصاحبه‌هاي مهمي داشت. در بسياري از بحث‌ها اقدامات غيراصولي كه در صحنه كشور اتفاق مي‌افتاد را مورد نقد قرار مي‌داد. آقاي روحاني پيشتاز در ابراز نظر و ارايه انتقاد در اين زمينه‌ها بود. در زمينه بحث هسته‌اي وقتي كه تحليل اين بود كه ما به هيچ‌وجه تحريم نمي‌شويم و تحريم‌ها كاغذ پاره خوانده مي‌شد، شايد تنها كسي كه خيلي صريح و مستقيم مي‌گفت كه با اين شيوه مذاكرات حتما ما با تحريم سازمان ملل روبه‌رو مي‌شويم، حسن روحاني بود. يا در بحث‌هاي اقتصادي كه نقطه‌نظرات روحاني بود كه خيلي صريح و شفاف در اين رابطه ابراز مي‌شد و به ياد دارم كه ايشان مي‌گفت بحث يارانه‌ها، توزيع عادلانه فقر است و نمي‌تواند مشكل مملكت را حل كند

* مركز تحقيقات استراتژيك معروف است به ساختمان نياوران. طبق صحبت‌هاي شما داخل اين ساختمان قبل از انتخابات رياست‌جمهوري سال ٩٢، تفكر اعتدال پرورده و طراحي شده تا بتواند حضور موثري در انتخابات داشته باشد. آيا از سال‌هاي ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ ساختمان نياوران از سمت دولت‌هايي كه در آن زمان روي كار بودند دچار مشكلاتي شد؟

** بايد بگويم كه در آن دوران مشكلات و معضلات زيادي ايجاد كردند. از فشارهاي جانبي كه از سمت گروه‌هاي فشار شكل مي‌گرفت تا تجمع در مقابل ساختمان، از اقداماتي كه ارتباط با مقامات و شخصيت‌هاي تاثيرگذار نظام بود كه تقاضا داشتند ساختمان تعطيل شود. حتي اقدام در مورد برخي از افراد كه در مركز كار مي‌كردند و اتهام‌هايي را عليه آنها از قبيل جاسوسي مطرح مي‌كردند.

* از نظر مالي و اعتباري وضعيت ساختمان نياوران در آن دوران به چه شكل بود؟

** محدوديت‌هاي مالي و اعتباري زيادي در آن دوران براي ما ايجاد كردند. موردي كه در آن دوران خيلي جالب بود، اين بود كه شخص رييس دولت رسما خودش در بودجه ساختمان نياوران دخالت مي‌كرد. يعني آقاي محمود احمدي‌نژاد، آن بودجه‌اي را كه معاون برنامه‌ريزي پيشنهاد مي‌داد را خط مي‌زد و محدوديت‌هاي مالي براي مركز ايجاد مي‌كرد. البته با همراهي مجلس كمي بودجه مركز تعديل مي‌شد. در ٢ – ٣ سال اعتبارات مركز تحقيقات بعد از اينكه رييس دولت شخصا در آن دخالت مي‌كرد و آن را كم مي‌كرد، در هر سال تقريبا بودجه‌اي مشخص داشت و بهتر اگر بگويم از اين قرار است كه ساختمان نياوران در سه سال يك بودجه يكساني داشت و به واسطه دخالت‌هاي محمود احمدي‌نژاد يك ريال هم به بودجه ساختمان نياوران اضافه نمي‌كردند. مركز از طريق مجلس اين موضوعات را تا جايي كه مي‌توانست حل مي‌كرد.

در همان زمان براي كسب درآمد، مركز تحقيقات استراتژيك يك‌سري كارهاي پژوهشي براي دانشگاه آزاد اسلامي انجام داد و ١٥٠ پروژه دانشگاه آزاد انجام داد و در مقابل آن ١٥٠ پروژه رقمي حدود ١ ميليارد تومان دريافت مي‌كرد و بعد هم وقتي احمدي‌نژاد متوجه اين ماجرا شد، يك روز آمد گفت كه مركز تحقيات استراتژيك براي انجام هر پروژه يك ميليارد تومان گرفته است. در صورتي كه مركز اين پروژه‌ها را تبديل به كتاب كرد و با قيمت بسيار نازلي براي دانشگاه آزاد اسلامي انجام داد و همان‌طور كه گفتم براي ١٥٠ پروژه يك ميليارد تومان و نه براي هر پروژه. حتي حالا كه صحبت اين موضوع شد خوب است بگويم كه اين پول را هم با كلي دردسر مركز تحقيقات دريافت كرده است. از اين دست اتفاقات و اتهام‌ها عليه ساختمان نياوران در طول آن هشت سال كم نبود اما امري كه مسلم بود و مثل روز روشن بود اين بود كه مبناي دولت‌هاي نهم و دهم بر پايه دروغ بوده است.

* واكنش حسن روحاني نسبت به اين محدوديت‌هاي مالي، بازداشت‌ها، تجمعات و مشكلاتي كه براي مركز ايجاد مي‌شد چه بود؟

** رايزني، ايجاد ارتباط منطقي، گزارش‌دهي و منتقل كردن چنين موضوعاتي به مقامات از جمله اقداماتي بود كه صورت مي‌گرفت. اساسا روحيه و روش ساختمان نياوران اين بود كه ضمن حفظ چارچوب‌ها و مقررات بايد تلاش كنيم كه كار و نظرمان را به دستگاه‌هاي ذي‌ربط برسانيم. در طول آن هشت سال مركز تحقيقات استراتژيك يك حركت بي‌منطق و تند كه با موازين اصولي مملكت سازگار نباشد، انجام نداد.

* با وجود اين اتفاقاتي كه به آنها اشاره كرديد، به نظرتان آيا دولت‌هاي نهم و دهم از ساختمان نياوران كه ساختمان فكر و انديشه بود، نگراني داشتند؟

** من نظرم اين نيست كه تنها جايي را كه فكر مي‌كردند در حال ايجاد مشكل براي آنهاست ساختمان نياوران بود. دولت‌هاي نهم و دهم فكر مي‌كردند كه يكي از جاهايي كه ممكن است در آينده مساله و مشكلي براي‌شان ايجاد كند، مركز تحقيقات استراتژيك است. اما اينكه فكر كنيم آنها تنها به اين مركز توجه داشتند، درست نيست. در آن دوران هر كسي كه سابقه‌اي در انقلاب داشت يا از فعالان اجتماعي و سياسي بود، مورد هجمه قرار مي‌گرفت.

* البته شما در نهايت موفق شديد براي دولت‌هاي نهم و دهم مشكل ايجاد كنيد اما مشكلي كه به نفع مردم بود.

** بله. بحث، بحث انديشه و تفكر است. تقابل دو تفكر بود كه يك بحث علمي و نظري است. انديشه و تفكر هر جا كه باشند خودشان را نشان مي‌دهند. حال چه در مركز تحقيقات باشد و چه در جاي ديگري. ما در گوشه گوشه اين كشور افرادي را داريم كه مي‌توانند توليد فكر و انديشه كنند و كار علمي مورد نياز جامعه را انجام دهند. بهتر است اين نكته را نيز بگويم كه دولت‌هاي نهم و دهم با انديشه‌هاي مختلفي كه در كشور وجود داشت و مثل چشمه مي‌جوشيد و براي مردم بسترهاي جديد را باز مي‌كرد مشكل داشتند. يعني آنها با فكر كردن مشكل داشتند.

* البته هنوز كه هنوز است محافظه‌كاران، فكر مي‌كنند كه اين ساختمان مرموز است و با ديد بدبينانه‌اي به آن نگاه مي‌كنند و انگ‌هاي زيادي هم راجع به آن مطرح مي‌كنند. علت چيست؟

** والا من فكر مي‌كنم آنها تا وقتي به اين دستاورد نرسند كه كل آن مجموعه را در اختيار داشته باشند اين حرف‌ها همچنان ادامه د ارد. چيز مرموزي آنجا وجود نداشته و ندارد. يك عده از كساني كه در اين كشور مسوول بودند و صاحب فكر بودند و تاثيرگذار بودند و مسائل جاري كشور را لمس مي‌كردند و تجربه داشتند و از همه جا اينها را كنار گذاشته بودند، به‌طور طبيعي در آنجا حضور داشتند وقتي كه چنين بستري وجود دارد كه مي‌شود بيشتر فكر كرد و توليد انديشه كرد و ارتباطات علمي برقرار كرد، خوب براي بعضي‌ها ممكن است مرموز باشد اما هيچ رمز و رازي در ساختمان نياوران وجود ندارد.

* برخي از محافظه‌كاران و رسانه‌هاي آنها معتقدند كه در جلسات مركز تحقيقات استراتژيك فرزندان آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني شركت دارند و برخي از آنها در مركز تاثيرگذار هستند. آيا محسن هاشمي‌رفسنجاني يا ياسر هاشمي در ساختمان رفت‌وآمد داشته‌اند و در جلسات شركت داشته‌اند؟

** در هيچ جلسه‌اي كه مربوط به تصميمات، شوراها و كارگاه‌هاي آموزشي بوده است از فرزندان آيت‌الله هاشمي شخصي حضور نداشته است و ما آنها را در ساختمان نديده‌ايم. يكي از خصلت‌هاي آقاي هاشمي اين است كه وقتي مسووليتي را واگذار مي‌كند ديگر خودش در آن دخالت نمي‌كند. همچنين اين نكته را هم كه در رابطه با آن سوال فرموديد بگويم كه آقايان ياسر و محسن در هيچ‌كدام از جلسات هم آنجا نبودند.

* آيا گفتمان اعتدال بيشتر از گفتمان اصلاحات در جامعه طرفدار دارد؟

** ما چنين ادعايي نداريم كه گفتمان اعتدال، ديگر گفتمان‌ها را در جامعه كنار گذاشته است و خودش غالب شده است. نبايد يادمان برود كه در سال ١٣٩٢ ما تركيبي از يك سري عوامل را داشتيم. آن آرايش سياسي در ٩٢ كه به صورت نانوشته شكل گرفت در پيروزي آقاي روحاني تاثيرگذار بود و نبايد آن آرايش سياسي قوي را كه از درون جامعه الهام گرفته بود فراموش كرد. آن آرايش سياسي متوجه شده بود كه خواست جامعه چيست و اين‌طور نبود كه يك سري از نخبه‌هاي كشور نشسته باشند و آن را طراحي كنند بلكه خود به خود و با توجه به شناخت جامعه شكل گرفته بود. پس در جواب سوال شما بايد بگويم كه گفتمان اعتدال چنين ادعايي ندارد و معتقد است كه هر گفتماني جايگاه خاص خود را در جامعه دارد.

* برخي چهره‌ها و فعالان سياسي معتقدند كه براي نمايندگان مجلس دهم كه تجربه كار سياسي و مشاركت كمتري دارند، نياز به يك اتاق فكر است. آيا با اين نظر موافق هستيد؟

** من از دو جنبه مي‌خواهم به اين موضوع اشاره كنم. اين نمايندگان هر كدام خودشان‌گرايش سياسي دارند و اين‌طور نيست كه‌گرايش سياسي نداشته باشند. اتفاقي كه در مجلس دهم افتاده است، تغيير نخبگان است كه همه معتقدند بايد انجام شود. ما نمي‌توانيم به يك سري از شخصيت‌هايي كه همواره در صحنه حضور داشته‌اند تكيه كنيم. بالاخره در هر دوره‌اي شخصيت‌هاي جوان با اخلاق و نشاط وجود دارند كه اگر جريان‌هاي سياسي به آنها توجه نكنند ميرا مي‌شوند و براي اينكه زنده بمانند بايد به آنها توجه شود تا جريان سياسي شاداب بماند.

* و اگر تجربه نداشته باشند؟

** اشكالي ندارد كه تجربه نداشته باشند. تغيير نخبگان باعث مي‌شود تا نخبگان باتجربه تجربيات خودشان را در اختيار بي‌تجربه‌ها قرار دهند. تركيب اين‌طور مي‌شود و نتيجه مثبتي در پي خواهد داشت. اين اتفاق در سال ٩٤ خود به خود افتاد. كاري كه فعالان سياسي بايد ايجاد مي‌كردند به دليل محدوديت‌هايي كه اعمال شد خود به خود ايجاد شد. اكنون نماينده‌هاي جواني كه به مجلس راه پيدا كرده‌اند بايد با سازوكارهاي مجلس و آن مجموعه آشنا شوند. پس، از نظر عقبه سياسي اينها تشكيلات خودشان را دارند و از نظر عقبه اجرايي و عملياتي در صحن مجلس بر اساس ساز و كار مجلس كار مي‌كنند. لذا در جواب بحثي كه شما مطرح كرديد بايد بگويم كه لازم نيست كارهاي پيچيده سياسي انجام دهيم. اينها گرچه جوان هستند اما بسيار نخبه هستند و رزومه خوبي هم دارند. اين افراد بايد اول از همه به ساز و كار‌هاي خود مجلس پايبند باشند و در درون اين سازو كارهاي قانوني عمل كنند. اما براي اينكه بتوانند از امكانات موجود كشور استفاده كنند به نظر مي‌رسد كه بهترين افرادي كه مي‌توانند به آنها اعتماد كنند دولتي‌ها هستند.

* هفتم اسفندماه ٩٤ را به چه چيزي تشبيه مي‌كنيد؟

** هفتم اسفندماه به نظرم تكميل فعاليت‌هاي ٩٢ بود تا مسير ٩٦ هموار شود.

* به نظرتان مهم‌ترين اتفاق تاريخي كه در دولت حسن روحاني افتاده است، چيست؟

** از نظر سياست خارجي بحث برجام است و از نظر سياست داخلي ايجاد آرامش و اميدي است كه در مردم و جامعه به وجود آمده است كه اين موضوع اتفاق كمي نيست.

* بلافاصه بعد از اسم بردن از برجام از اميد و آرامش نام برديد. اين دو مقوله را از بحث برجام كمتر نمي‌دانيد؟

** وجود اميد و آرامش در ميان مردم بسيار خوب و مبارك است و از برجام كمتر نيست. بر مبناي اين اميد و آرامش بود كه دولت يازدهم توانست برجام را پيش ببرد. اگر مردم به آينده خودشان خوش‌بين نبودند قطعا ما در بحث برجام دچار اشكالات زيادي مي‌شديم. دولت در سالي كه پيش رو داريم براي بهبود وضعيت اقتصادي برنامه‌هاي اقتصادي در حد بسيار خوبي دارد كه اميدوارم به خوبي اجرايي شود و شاهد موفقيت‌هاي خوبي در سال ٩٥ باشيم.

* پاشنه آشيل دولت يازدهم ممكن است وضعيت اقتصادي باشد؟

** فكر مي‌كنم دولت آقاي روحاني از بحث اقتصادي با سربلندي پيروز مي‌شود.

* و شما به عنوان يكي از افرادي كه در دولت يازدهم نقش و حضور داريد، فكر مي‌كنيد پاشنه آشيل دولت يازدهم چه مي‌تواند باشد؟

** عدم انسجام و يأس مردم مي‌تواند پاشنه آشيل دولت باشد. اين اميدي كه در حال حاضر وجود دارد سرمايه بسيار ارزشمند اجتماعي است كه براي دولت وجود دارد و دولت بايد از آن به خوبي استفاده كند. شما توجه كنيد به تبليغات منفي طرف مقابل كه به تنها چيزي كه در حال ضربه و مشت مي‌زند اميد مردم است. اگر افرادي در داخل كشور از برجام بد مي‌گويند براي اين است كه بگويند وضعيت تغيير نمي‌كند و برجام دروغي بيش نيست، اگر از مسائل اقتصادي مي‌گويند و ايراد مي‌گيرند براي نااميدي مردم است. عده‌اي در داخل كشور طوري رفتار مي‌كنند كه انگار دولت آقاي روحاني هيچ كاري نكرده است. حالا كه بحثش شد اين را هم بگويم كه تفاوت نوع تبليغات مركز رسانه‌اي كشور يعني صدا و سيما را با دولت‌هاي قبل مقايسه كنيد و ببينيد كه نقطعه اصلي و هدف اصلي همه ستاد تبليغاتي طرف مقابل اميد و شادي مردم است. اين افراد و گروه‌هاي مخالف دولت يازدهم مي‌خواهند اميد مردم را از بين ببرند.

در يك كلام بگويم كه اينها اميد مردم را هدف قرار داده‌اند. اما در يك يا دو سال آينده شاهد رشد اقتصادي بسيار خوبي در كشور خواهيم بود كه در كنار آن معيشت، رفاه و اشتغال بيشتري در كشور خواهيم داشت و اميد مردم هم پابرجا مي‌ماند. چرا كه مردم در سال ١٣٩٢ با راي خود كشور را از بن‌بست خارج كردند و اكنون مردم كشور ما به شرايط آن هشت سال و تفكر اين افراد مخالف به خوبي آشنايي دارند و مي‌دانند كه در آن هشت سال چه درآمدها و موقعيت‌هايي را از دست داديم و ديگر نخواهند گذاشت كه آن اتفاقات براي خودشان و كشورشان تكرار شود.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=46164

ش.د9500375