تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۲۹۳۴۶۵
نگاهی به ریشه‌ها و خاستگاه منازعات مذهبی در خطه سرسبز کشمیر
اشاره: درگیری‌ها در کشمیر، سرزمین سبز و حاصلخیز شمال غرب شبه جزیره هند، سابقه‌ای به درازای هفت دهه دارد. به عبارتی شاید هنوز جوهر تقسیم کشمیر بین هند و پاکستان در سال 1947 خشک نشده‌بود که مناقشات داخلی در این منطقه آغاز شد. از همین رو نمی‌توان رخ دادن درگیری‌های خشونت‌آمیز در این منطقه را رخدادی جدید تصور کرد. با این حال در یکی دو ماه اخیر این درگیری‌ها شدتی بیشتر یافته است. از یک سو مسلمانان از حجم بی‌عدالتی‌ها‌، گلایه دارند و از سوی دیگر دولت نیز تاب تحمل اعتراضات مسلمان‌ها را از دست داده‌است. فراتر از درگیری‌های سرزمینی که مردمانی با پیشینه واحد را در طول چندین دهه به بهانه‌های قومی مذهبی به رویارویی با یکدیگر کشانیده‌است، وقایع تلخ گذشته و حال خاطره نا‌خوشایندی را در روابط بین دو کشورهند و پاکستان برجای گذاشته است. در اینجا با نگاهی به وقایع کشمیر در طول 69 سال گذشته، سعی کرده‌ایم ریشه این منازعات را بررسی کنیم. منازعاتی که نه تنها ساکنان کشمیر و دولت هند را رو در روی هم قرار داده بلکه هند و پاکستان را نیز در هزارتوی روابطی سرد و پر تنش اسیر ساخته است. دو کشوری که می‌توانند با کنار گذاشتن اختلاف‌ها به اتحادی فرامنطقه‌ای تبدیل شده و منافع بسیاری را در خاور دور و نزدیک و حتی کل جهان به مخاطره بیندازند.
پایگاه بصیرت / ترجمه: زهرا میرابیان
(روزنامه ايران - 1394/12/03 - شماره 6157 - صفحه 18)

کشمیر، پاشنه آشیل روابط هند و پاکستان همواره اصلی‌ترین قربانی مناقشه بین دو کشور بوده است. اما نکته حائز اهمیت در میان این سیاست‌بازی‌ها و تنش‌های مستمر میان دو کشور، اشتراکات فراوان فرهنگی، سیاسی، اجتماعی است که با وجود آنها، دو کشور نتوانسته‌اند به همسوسازی منافع مشترک و رسیدن به اهدافی بلندمدت و مشترک با یکدیگر دست یابند. اختلافاتی که به گواه تاریخ به سود هیچ یک از طرفین نبوده و تنها منجر به پایمال شدن حقوق مردمی شده‌است که دل در گرو فرهنگی غنی و صلح طلب دارند.

با تأملی تاریخی، در زندگی عادی و حیات اجتماعی مردمان شبه قاره هند و آگاهی از وجود تساهل و تسامحی چند هزارساله میان انسان‌هایی با مذاهبی متنوع که هویت واحدی را ساخته‌بودند، این پرسش به‌وجود می‌آید که منشأ این حجم گسترده از تنش و اختلاف چیست؟ اختلافات سطحی که حوادث دهشتناک و خشونت باری را در دهه‌های معاصر آفریده‌اند.

تاریخچه درگیری‌ها در کشمیر

با پایان استعمار انگلستان بر شاهزاده نشین کشمیر، شاهزاده (مهاراجه)هاری سینگ باید در مورد پیوستن به هند یا پاکستان تصمیم‌گیری می‌کرد. هاری سینگ، مهاراجه‌ای هندو بود که بر اکثریت مسلمان کشمیر حکمرانی می‌کرد. وی در نهایت تصمیم به بی‌طرفی گرفت، در پی اتخاذ این تصمیم پاکستان در اکتبر 1947 نیرو‌های خود را به کشمیر و پایتخت آن سرینگر گسیل داشت، هاری سینگ 26 اکتبر همین سال با درخواست کمک از هندوستان در بیانیه الحاق کشمیر به هندوستان را صادر کرد. بدین ترتیب نخستین جنگ بین دو کشور در سالهای 1947 تا 1948 شروع شد.

اول ژانویه 1948 هند قضیه را به سازمان ملل متحد ارجاع داد. با صدور قطعنامه‌ 13 آگوست در سال 1948، سازمان ملل از پاکستان و هند خواست نیرو‌های‌شان را از کشمیر خارج کنند. بر اساس این قطعنامه، مردم کشمیر باید در انتخاباتی آزاد و عادلانه سرنوشت خود را پای صندوق‌های رأی تعیین می‌کردند. این قطعنامه موجب خشنودی هند را فراهم آورد، زیرا به پیروزی خود و حمایت شیخ عبدالله رهبر پرطرفدار کشمیری از خود، اطمینان داشت.

به این ترتیب در اکتبر 1948 دولت موقتی با نخست‌وزیری شیخ عبدالله تشکیل شد. پاکستان رأی سازمان ملل را نادیده گرفته وبا ادامه نبرد بخش‌هایی از کشمیر را به خود ملحق کرد. در اول ژانویه 1948 طی آتش‌بسی 65درصد کشمیر در اختیار هند و مابقی به پاکستان واگذار شد. آتش بسی که قرار بود موقت باشد، به صورت «دو فاکتو» مرز بین دو کشور را تعیین می‌کند.

در 1957 کشمیر به شکل رسمی به اتحاد هندوستان پیوسته و تحت قانون اساسی این کشور قرار گرفت. به موجب ماده 370 قانون اساسی هندوستان هیچ غیر کشمیری نمی‌توانست مالک زمینی در منطقه کشمیر باشد. شعله‌های جنگ بار دیگر در 1965 زبانه کشید و نهایتاً در سال 1966 طی آتش‌بسی با امضای لال بهادر شاستری، نخست‌وزیر هند و ایوب خان رئیس‌جمهوری پاکستان با توافق تاشکند موقتاً متوقف شد. اما با مرگ ناگهانی ایوب خان که از طرفداران پایان جنگ و درگیری بود و به ریاست رسیدن یحیی خان در پاکستان آتش جنگ بار دیگر در سال 1971شعله‌ور شد و هند را با میلیون‌ها آواره مواجه ساخت.

در سال 1972 ایندیرا گاندی و ذوالفقار علی بوتو با توافقنامه سیملا بار دیگر بر اجرای توافق تاشکند صحه گذاردند. در طول سالیان بعد حوادث سیاسی متعدد در پاکستان وهند همچون روی کار آمدن نظامی‌ها در پاکستان بعد از اعدام ذوالفقار علی بوتو و بازی‌های سیاسی هند در کشمیر با روی کار آوردن حکومتی دست‌نشانده و محلی، نارضایتی مردم کشمیر بیشتر شد. وضعیت تا سال 1989 که استقلال طلبان بخش‌هایی از مناطق هندی کشمیر را تصرف کردند، ادامه داشت.

در سال 1990 اغتشاشات مرزی دو طرف به صورت تنش‌ها در نوار مرزی ادامه داشت که با دخالت امریکا(ریاست جمهوری بیل کلینتون) دو طرف دست از مخاصمه کشیدند.

اوضاع کنونی

وضعیت نابسامان امروزی کشمیر در نام کنونی این سرزمین خود را متجلی می‌سازد. کشمیری که از جانب هند ایالات جامو و کشمیر خوانده می‌شود و مناطق غرب نوار کنترل (LOC) که از جانب پاکستان کشمیر اشغالی نامیده می‌شود.

از دید مقامات پاکستانی سرزمین کشمیر سه بخش دارد: جامو و کشمیر آزاد، گیلگیت بالتیستان سمت پاکستان و کشمیر تحت اشغال هند. از سال 1999، که هند و پاکستان همواره از درگیری‌های مرزی کوتاه مدت با تلفات کم و بیش زیاد، در قلمرو مرزی خود با کشمیر رنج می‌برند، ترس از یک جنگ تمام عیار (با قابلیت‌های مرگبار هسته‌ای)، وجود دارد.

در سال‌های اخیر نیز میان دو کشور همچنان فضای مناقشه حاکم است. در این میان بروز برخی مسائل داخلی ، چه بسا پاکستان را در عرصه بین‌المللی از رقیب خود هند عقب نگاه ‌داشته باشد.

در مقابل، هند با استفاده از ابزارهایی که باتوسل به توان هسته‌ای خود در اختیار دارد و علاقه‌مندی برخی قدرت‌های جهانی به انجام مبادلات تسلیحاتی با این کشور تا حدی دست بالا و موضع برتر داشته است. شاید ازهمین رو است که اکنون هند با صراحت بیشتری به مقابله با مسلمانان کشمیر برخاسته و تلاش می‌کند.

منابع: دیلی تلگراف / کارتر سنتر

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6157/18/118371/0

ش.د9405674