«دور هم جمع شدند، سوژه بحث بحران روسيه بود اما ايالات متحده بيرون در ماند.»
«سفیر روسيه در تركيه ترور شد، امريكا بيرون در سرماي كريسمس ماند.»
«امريكا ميگويد غيبتش در نشست مسكو مهم نيست. آيا واقعا مهم نبود؟»
«ايران، روسيه و تركيه خود را به اصليترين بازيگران تاثيرگذار در بحران سوريه بدل كردند.»
«روسيه، ايران و تركيه در بهترين شرايط براي مذاكره درباره سوريه هستند.»
تيترهايي براي نشست روز سهشنبه 30 آذرماه در مسكو. محمد جواد ظريف از ايران، سرگئي لاوروف از روسيه و مولود چاووش اوغلو از تركيه تنها چندساعت در مسكو با هم به رايزني درباره حلب در سطح اوليه و سوريه در سطح ثانويه پرداختند اما رسانههاي جهان ساعتها به تحليل اين نشست، تاثير آن بر معادلات آتي منطقهاي، معناي آن براي نقش روسيه در منطقه و به تبع آن نقش امريكا در خاورميانه پرداختند. درست در ساعتهاي نفسگير سياسي كه همگان منتظر بودند خروجي نشست فوري ولاديمير پوتين با وزير امور خارجهاش پس از ترور سفير روسيه در تركيه، تعطيلي سفارتخانه اين كشور در آنكارا، تخليه سفارتخانه و قطع رابطه ديپلماتيك باشد و درست در لحظههايي كه مولود چاووش اوغلو بيخبر از همه جا پا بر خاك روسيه گذاشته بود، روسها تازهترين تهديد را به طلاييترين فرصت بدل كردند.
غايبان نشست مسكو منتظر به تاخيرافتادن آن بودند كه خبر رسيد سه بازيگر تاثيرگذار در بحران سوريه با عزمي راسختر دور هم جمع خواهند شد تا با تروريستهايي كه در نيس فرانسه، برلين آلمان و استانبول تركيه شهروندان غيرنظامي را هدف قرار ميدهند و در آنكارا در روز روشن اسلحه خود را به طرفهالعيني بر ديپلمات روس ميكشند مبارزه كنند. ناگفته پيدا بود كه نشستهاي دو و چندجانبه در مسكو در سايه سنگين ترور آقاي سفير صورت گرفت اما پيشاني گره خورده لاوروف، خجالت عيان در سيماي چاووش اوغلو و عزم پنهان در صداي محمد جواد ظريف و بيانيهاي چندبندي محصول نخستين نشست گروه بود كه ميخواهند به بحران در سوريه پايان بدهند. پايان نشست برابر بود با انتشار تحليلهاي رنگارنگ. هرچند مفاد بيانيه و بندهاي موجود كليتهايي را كه پيش از اين نيز به نوعي در رفتار سه بازيگر مشهود بود منعكس ميكرد اما به هرحال پيام اين نشست اين بود كه بحراني 5 سال و نيمه اكنون سه بازيگر اصلي دارد كه دست در دست هم ميخواهند از اختلافهاي دولت با جريان معارضه قابل مذاكره بكاهند.
نه جان كري دعوت بود، نه استفان ديميستورا
ديويد سنگر از خبرنگاران مشهور نيويوركتايمز پس از نشست روز سهشنبه در مسكو در خصوص آن نوشت: تا زماني كه دونالد ترامپ در كاخ سفيد حاضر و سوگند رياستجمهوري را به دست آورد احتمالا برقراري تشكيل منطقه امن در سوريه بيمعنا خواهد شد، اگر تخليه حلب كامل شده باشد و مذاكرات سياسي هم در مسير خوب و اميدواركنندهاي پيش برود. يك سال پس از روزهايي كه روسيه حملات هوايي مستقيم خود در روسيه را آغاز كرد، روسيه به دنبال راهي براي پايان دادن به جنگ ميگردد. تحليلگران ميگويند كه روسيه به دنبال تشكيل دولت انتقالي است و در اين اتفاق فرصت پايان دادن به جنگ را به گونهاي ميبيند كه هم براي بشار اسد، رييسجمهور سوريه مفيد باشد و هم تامينكننده منافع روسيه در منطقه باشد.
آندرو تبلر از كارشناسان موسسه خاورميانه نزديك در اين باره به نيويورك تايمز ميگويد: روسيه به اين درك در مساله سوريه رسيده كه در اين پرونده كسي چيزي را به شما تعارف نميكند پس هر بازيگري بايد تامينكننده منافع خود باشد. زماني كه امريكا با سرعت بيشتري نسبت به توفيقهاي طرف مقابل در حال باختن قافيه است، فضا براي مانور سايرين باز ميشود. زماني كه تركها، ايرانيها و روسها بر سر يك كليت با هم به توافق ميرسند و اين توافق در اتاق مذاكرهاي به دست ميآيد كه امريكا غايب آن است، بايد گفت كه مشكلي براي امريكا رخ داده است. مقامهاي روس در چندهفته اخير اندك تلاشي هم نكردند تا نارضايتي خود را از مذاكره با امريكا در اين خصوص بروز دهند. هفته گذشته سرگئي لاوروف، به صراحت اعلام كرد كه كار با تركيه براي تخليه حلب مفيدتر و كارآمدتر از كار بيفايده با امريكا بوده است. جان كربي، سخنگوي وزارت امور خارجه امريكا در واكنش به نشست مسكو اعلام كرد كه جان كري با وزراي امور خارجه تركيه و روسيه صحبت كرده است و فكر نميكند كه اين تلاشها به جايي برسد.
كربي در اين خصوص گفت: اگر اين مذاكرات منجر به ايجاد فضاي آرامي در سوريه شود كه در سايه آن گفتوگوهاي سياسي ادامه پيدا كند، ميتوان آن را مثبت خواند. اما ما وعدههاي بسياري را شاهد بودهايم دال بر اينكه برخي از طرفها از نفوذ خود بر بشار اسد براي توقف خشونتها استفاده خواهند كرد؛ اتفاقي كه هرگز رخ نداد.
نيويوركتايمز در ادامه نوشته است: در حالي كه نيروهاي سوري و متحدان آنها توانستند حلب را از دست شبه نظاميان بيرون بياورند، روسيه طرح مذاكرات جديدي را ميان دولت و مخالفان سوري در قزاقستان داده است كه ميتواند جايگزين مذاكرات سازمان ملل در ژنو شود. از سوي ديگر روسيه و تركيه براي نخستينبار در داستان حلب با هم مستقيم و بدون واسطه كار كردند.
عامل ديگري هم در شكلگيري نگاههاي متفاوت بازيگران نسبت به سوريه دخيل است كه نيويورك تايمز به نقل از يك تحليلگر عضو شوراي آتلانتيك از دونالد ترامپ به عنوان آن عامل نام ميبرد. وي در اين باره ميگويد: يكي از نخستين نشانههاي سياست ترامپ در قبال سوريه اين بود كه ميخواهد دست از حمايت از اپوزيسيون در سوريه بردارد و توان خود را بر مبارزه با داعش متمركز كند. ترامپ سياست مشخصي در خصوص سوريه را اعلام نكرده است اما پيشنهاد داده كه با روسيه براي مبارزه با داعش همراه خواهد شد.
نشانههاي نزديكي روسيه و تركيه ديگر برهمه هويدا شده و اين در حالي است كه سفير روسيه در تركيه اخيرا ترور شده است. وزراي امور خارجه ايران، روسيه و تركيه پس از ديدار سه جانبه از بيانيه مشترك سه كشور رونمايي كردند. اين بيانيه در حالي تهيه و قرائت شد كه نه نماينده امريكا در اين نشست حضور داشت و نه حتي استفان دي ميستورا، نماينده ويژه دبيركل سازمان ملل در امور سوريه كه ديروز اعلام كرد گفتوگوهاي صلح جديد در هشتم فوريه در ژنو برگزار خواهد شد.
نيويورك تايمز در ادامه مينويسد: ما در حال كرنش تركيه به سمت روسيه هستيم. اين نقطه پاياني بر سياست تركيه براي رفتن بشار اسد است. حضور ايران نيز بسيار مهم بود. درست است كه روسيه و تركيه اصليترين نيروهاي درگير در تخليه حلب بودند اما گفته ميشود كه نيروهاي شيعه مورد حمايت ايران نيز در اين عمليات دخالت داشتهاند. برخي از منابع نيز ميگويند كه روند تخليه زماني با وقفه روبهرو شد و دليل آن هم اصرار ايران براي قراردادن نام دو روستاي شيعهنشين در حصر در نزديكي ادلب در توافق دولت با شبهنظاميان بوده است. يك تحليلگر مسائل سوريه در گروه بينالمللي بحران در اين باره به نيويوركتايمز ميگويد: در خلأ فعاليت امريكا، همهچيز ميان تركيه و روسيه خواهد بود و البته ايران نيز از نفوذي بر اين دو برخوردار است.
آغاز فصلي جذاب در رابطه روسيه - تركيه
ترور سفير روسيه در تركيه به جاي آنكه جرقههاي جنگ جهاني سوم را بزند به آغاز فصل جذابي از رابطه، همكاري و رفاقت ميان تركيه و روسيه منتهي شد و امريكا پشت در ماند. مسكو، روز سهشنبه ميزبان وزراي امور خارجه ايران و تركيه بود. در اين نشست در خصوص آينده سوريه تصميمگيري شد. مرحله نخست اين همكاريها، تخليه حلب را شامل خواهد شد. نيويورك پست در اين باره مينويسد: تمام كساني كه شاهد نشست سه كشور در مسكو بودهاند احتمالا چندين بار با دست چشمهاي خود را ماليدهاند تا ببينند كه آيا آنچه ميبينند واقعيت دارد؟ آيا اين وزراي امور خارجه روسيه و تركيه هستند كه پس از ترور رفيق صميمي ولاديمير پوتين در آنكارا با هم دست دوستي دادهاند؟ مردي كه با استفاده از هويت نيروي امنيتي ترك وارد جلسه شده بود و پشت سر سفير ايستاد و فرياد كشيدالله اكبر، حلب را فراموش نكنيد، سفير روسيه در تركيه را ترور كرد و باز هم تركيه و روسيه در اين اتفاق وجه مشتركي يافتند تا امريكا را از جلسه سهجانبه در خصوص سوريه محروم كنند.
حتي تركيه پارا از اين مساله هم فراتر نهاده و فتحالله گولن، روحاني ترك در تبعيد در پنسيلوانيا را پشت پرده اين ترور معرفي كرده بود تا به گونهاي پاي امريكا را هم در اين مساله باز كند. در مسكو، ولاديمير پوتين به صراحت اعلام ميكند كه اين ترور براي تخريب رابطه روسيه و تركيه طراحي شده بود. اما تخريبكنندگان چه كساني هستند آقاي پوتين؟ پاسخ مشخص است: غرب. گفته ميشود كه ايران، روسيه و تركيه در حال تلاش براي ترسيم نقشه راه سوريه در روزهاي پس از جنجالها در خصوص حلب هستند. نقشهاي كه در آن نه از ناتو و كشورهاي اروپايي خبري است و نه از اعضاي شوراي همكاري خليج فارس. حركت تركيه به سمت پوتين، مرد قوي اين روزهاي منطقه كه از مدتها پيش آغاز شده بود بدون تاثيرپذيري از اتفاق ترور سفير همچنان ادامه دارد.
نويسنده اين مطلب درباره دو راهي پيش روي اردوغان مينويسد: رييسجمهور تركيه از يك سو ميخواهد رابطه با روسيه را ترميم كند و از سوي ديگر هم به دنبال راضي كردن اسلامگراهايي است كه به او تأسي ميكنند. اگر بتواند بحران در سوريه را با نزديكي به روسيه حل كند در حقيقت به هر دو هدف خود رسيده است. اگر پوتين بتواند با كمك تركيه روند خارج كردن شهروندان غيرنظامي و همچنين شبهنظاميان از حلب را تكميل كند همه او را به عنوان ناجي حلب خواهند شناخت و از سوي ديگر شايد روسيه چشمان خود را بر فعاليتهاي تركيه عليه كردها در شمال سوريه ببندد.
از سوي ديگر در حالي كه حزب حاكم در چندهفته اخير، حركتهاي ضدايراني را پيش برده است اما تركيه در پشت پرده گفتوگوهاي نه چندان محرمانه اقتصادي را در حوزه انرژي و تجارت با ايران پيش ميبرد. در اين ميانه نقش امريكا چيست؟ در حالي كه بازيگران منطقهاي بر اختلافها در سوريه براي تامين منافع منطقهاي خود كنار آمدهاند، امريكا هم در سازمان ملل در حال سر و صدا و هياهو است. در اين ميان بايد توجه داشت كه اتحادهاي جديد تركيه عملا اتحادهاي پيشين و سنتي اين كشور را تحتالشعاع قرار خواهد داد. هرچه كه اردوغان به روسيه و ايران نزديكتر شود از ناتو بيشتر فاصله ميگيرد. تركيه دومين ارتش بزرگ در ناتو را در اختيار دارد و حضور وي در قلب خاورميانه آن هم در چنين روزهاي بحراني براي اين نهاد امنيتي اروپايي بسيار مهم است.
انزواي آمريكا
واشنگتن تلاش ميكند نبود خود در مذاكرات مسكو را كم اهميت جلوه دهد اما بايد اعتراف كرد كه اين نتيجه سياستي است كه باراك اوباما در 5 سال گذشته در سوريه اتخاذ كرده بود. اين خطوط تحليل رويترز از نشست روز سه شنبه در مسكو است. نويسندگان اين مطلب در ادامه نوشتهاند: زماني كه باراك اوباما تصميم گرفت تنها حمايتهاي محدودي را از شبهنظاميان ميانه رو در سوريه انجام دهد نتيجه آن باقي ماندن قدرت تاثيرگذاري اندك واشنگتن بر معادلات سوريه خواهد بود. در حالي كه واشنگتن همواره هم در پرونده سوريه و هم در ساير پروندههاي منطقهاي همواره بازيگر اصلي بوده است اما اكنون بايد در حاشيه بايستد و شاهد تحولات آتي در حلب و بعد از آن هم در كل سوريه باشد. دنيس راس از تحليلگران موسسه خاورنزديك در واشنگتن در اينباره ميگويد: امريكا خود را به مهرهاي بيربط در معادلات سوريه بدل كرد. روسيه و ايران به اين نتيجه رسيدهاند كه فعاليتهاي آنها در سوريه با هيچ عكسالعملي و هزينهاي از سوي ما روبهرو نخواهد شد پس عملا قدرت را در دست گرفتهاند. روسيه به راحتي توازن قوا در سوريه را به نفع خود تغيير داد.
در نشست روز سهشنبه روسيه، ايران و تركيه اعلام كردند كه آمادهاند تا طرح صلح در سوريه را پيش ببرند و همزمان هم بيانيهاي صادر كردند كه اولويتها و اصولي را كه بايد از اين پس درباره سوريه اجرايي شود، تعيين كرده بودند. با اينهمه بايد گفت كه خروجي مهم اين نشست نه بيانيه سوريه كه نزديكي هرچه بيشتر مسكو به ايران و تركيه بود. اين رفتارها نشان ميدهد كه روسيه به دنبال افزايش نفوذ خود در منطقه خاورميانه است و از سوي ديگر گوياي خستگي روسيه از سر و كله زدن با دولت اوباما در خصوص سوريه است.
برخي از مقامهاي امريكايي ميگويند كه غيبت امريكا در نشست مسكو در حقيقت ترفند روسيه براي به نمايش گذاشتن اين مساله است كه اين روسيه است كه صحنه گردان پرونده سوريه است و نه امريكا. يك مقام امريكايي در اين خصوص به رويترز ميگويد: ما خودمان را در شرايطي قرار داديم كه روسيه با همه همكاري كند جز ما و براي منزوي كردن ما با هركسي در سوريه همراه شود. ما اجازه داديم كه اختلافهايمان با تركيه بر سر مساله كردي در شمال سوريه خلئي را ايجاد و به روسها در اين فضا فرصت مانور بدهد.
ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه نيز هفته گذشته به صراحت اعلام كرد كه او و اردوغان تلاش ميكنند مذاكرات صلح جديدي را بدون امريكا و حتي سازمان ملل در خصوص سوريه كليد بزنند.
نقش عربستان كمرنگتر ميشود
تركيه، روسيه و ايران خود را به عنوان اصليترين مهرههاي حاضر در پرونده سوريه به جهان معرفي كردند. آسوشيتدپرس با انتخاب اين تيتر نوشت: نشست همزمان وزراي امور خارجه و وزراي دفاع سه كشوري كه پيش از اين در مساله سوريه در دو طرف متفاوت ايستاده بودند، نشان ميدهد كه اكنون هركدام از بازيگران در رسيدن به توافق منفعتي ميبينند. سه وزير امور خارجه در اين نشست بر تمام اختلافهاي 5 سال و نيم اخير فایق آمدند و لاوروف هم به صراحت اعلام كرد كه وقت آن فرا رسيده است تا همه دست از حمايت و تامين تروريستها بردارند. البته چاووش اوغلو نيز پاسخ اين سخنان را داد و تاكيد كرد كه اين مساله بايد حزبالله لبنان را هم شامل شود.
ظريف هم با لبخند گفت: شوراي امنيت سازمان ملل گروههاي داعش و فتح الشام را تروريستي ميداند اما نظرات در خصوص ساير گروهها متضاد و متفاوت است. به نظر ميرسد كه بر اساس توافق اوليه سه كشور با دو ديدگاه متفاوت در خصوص سوريه، تركيه ميتواند به تحركات خود در مرز خود با سوريه ادامه دهد اما دست از حمايت از مخالفان بشار بردارد. سرگئي فوكين از تحليلگران نظامي در اين خصوص ميگويد: اين ديدار سه جانبه، گام مهمي براي حل و فصل مساله سوريه است. روسيه، ايران و تركيه نقش بسيار مهمي دارند و اين در حالي است كه نقش كشورهايي مانند عربستان سعودي كمرنگتر خواهد شد.
حذف هيچ بازيگري از پرونده سوريه ممكن نيست
جان ليمبرت، ديپلمات سابق امريكايي در گفتوگو با آر تي در پاسخ به اين سوال كه آيا ترور سفير روسيه در تركيه ميتواند بر پروسه صلح در سوريه تاثير بگذارد، ميگويد: من نميتوانم به قطع از چنين تاثيرگذاري سخن بگويم اما اين اتفاق بر نيازها براي پايان دادن به خشونت در سوريه و پايان دادن به آلام مردم اين كشور تاثيرگذار خواهد بود.
اين ديپلمات امريكايي در پاسخ به اين سوال كه آيا به نتيجه نشست سه جانبه ايران، روسيه و تركيه اميدوار است نيز ميگويد: بايد از هرتلاشي كه براي پايان دادن به رنج مردم سوريه صورت ميگيرد و ميتواند امنيت را براي آنها به ارمغان آورد، حمايت شود. با اينهمه بايد توجه داشت كه ايران و روسيه در اين سالها از بشار اسد حمايت كردهاند و تركيه هم در سوريه نگران مساله كردي بوده و با آن بازي كرده است در چنين شرايطي بايد گفت كه هركدام از آنها منافع و اهداف خود را دنبال ميكنند. آيا اين نشست و توافق ميتواند منجر به تحول ملموسي شود؟ بايد منتظر ماند و ديد.
ليمبرت در پاسخ به اين سوال كه آيا غرب با توجه به اينكه غايب اين نشست بوده با اين فرمول كنار ميآيد يا خير، ميگويد: مشكل اينجاست كه هرفرمولي كه به دنبال پايان دادن به بحران در سوريه باشد و يك يا چند بازيگر اصلي را دور از صحنه مذاكره نگه دارد، جواب نخواهد داد. چه اين بازيگران محروم شده ايران و روسيه باشند و چه عربستان يا اردن.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=63245
ش.د9503051