(روزنامه آرمان - 1396/04/14 - شماره 3359 - صفحه 7)
* چرا اصـــولگرايــــان در انتخـــــابات رياستجمهوري با وجود تلاشهاي زياد به موفقيت نرسيدند؟ مهمترين دلايل شكست اصولگرايان در اين انتخابات چه بود؟
** در اغلب كشورها و همچنين در كشور ما رئيسجمهوري كه چهار سال مسئوليت اجرايي كشور را برعهده داشته است از شانس بيشتري براي پيروزي در انتخابات چهار سال آينده برخوردار است. اين وضعيت براي آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري سال96 نيز وجود داشت و ايشان با توجه به امكانات و ظرفيتهايي كه در اختيار داشتند، موفق شدند براي بار دوم در انتخابات رياستجمهوري به پيروزي برسند. با اين وجود انتخابات رياستجمهوري سال96 براي جريان اصولگرايي دستاوردهاي مهمي به همراه داشت. بدون شك مهمترين دستاورد انتخابات رياستجمهوري براي اصولگرايان اين بود كه اين جريان پس از مدتها موفق شد به يك كانديداي واحد دست پيدا كند و همه طيفهاي اصولگرايي از اين كانديدا حمايت كردند.
از سال76 كه اصولگرايان بر آقاي ناطق نوري اجماع كردند و با وحدت در انتخابات حاضر شدند در هيچكدام از انتخاباتهای بعدي تا انتخابات رياستجمهوري سال96 اين اتفاق رخ نداد و در همه انتخاباتها اصولگرايان دچار دودستگي يا چنددستگي بودند. از سوي ديگر در انتخابات رياستجمهوري سال76 رأي اصولگرايان در حدود 7ميليون بود، در حاليكه در انتخابات رياستجمهوري سال96 به 16ميليون رسيده است. در نتيجه چهار سال آينده براي جريان اصولگرايي از اهميت زيادي برخوردار است و اگر اصولگرايان تلاش كنند وحدت خود را در چهار سال آينده افزايش بدهند و برنامههاي خود را با نظم و دقت بيشتري پيش ببرند، ميتوان به موفقيت اصولگرايان بسيار اميدوار بود.
* اصولگرايان از ابتدا با هدف كنارهگيري قاليباف را وارد رقابتهاي انتخاباتي كردند؟ آيا موضوع كنارهگيري آقاي رئيسي به سود آقاي قاليباف نيز در بين اصولگرايان مطرح شد؟
** خير، آقاي قاليباف از ابتدا براي كنارهگيري وارد رقابتهاي انتخاباتي نشدند و اصلا چنين برنامهاي براي ايشان در نظر گرفته نشده بود. اصولگرايان به دنبال اين بودند كه با توجه به نتايج نظرسنجيها از بين آقاي رئيسي و آقاي قاليباف يك گزينه را انتخاب كنند و از گزينه ديگر بخواهند كه به سود وي كنارهگيري كند. در فضاي انتخابات نيز اين اتفاق رخ داد و آقاي قاليباف به سود آقاي رئيسي كنارهگيري كرد تا آراي ايشان افزايش پيدا كند كه در نهايت نيز اين اتفاق افتاد و آراي آقاي رئيسي افزايش پيدا كرد. اين موضوع جز در جمنا در تشكلهاي ديگر جريان اصولگرايي مانند جامعه روحانيت مبارز نيز مطرح شد و اعضاي اين تشكل معتقد بودند وضعيت آقاي رئيسي در انتخابات بهتر است و عقل سياسي حكم ميكند كه آقاي قاليباف به سود ايشان از انتخابات كنارهگيري كند.
* موضع جامعه روحانيت مبارز پس از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات چيست؟ آيا جامعه روحانيت مبارز پيروزي آقاي روحاني را در انتخابات تبريك گفت؟
** جامعه روحانيت مبارز پس از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات بلافاصله با صدور بيانيه پيروزي ايشان را تبريك گفت و براي ايشان و دولت آينده آرزوي موفقيت كرد. جامعه روحانيت مبارز خود را موظف ميداند با رئيسجمهور قانوني و كسي كه منتخب مردم است همكاري كند و در اين زمينه عنوان ميكنيم كه اگر آقاي روحاني تمايل داشته باشند ما با تمام وجود با ايشان همكاري خواهيم كرد.
* چرا برخي طيفهاي راديكال جريان اصولگرايي از فرداي پيروزي آقاي روحاني در انتخابات با اقدامات افراطي هجمهها و تخريبها را عليه آقاي روحاني آغاز كردند؟
** بنده توهين به رئيسجمهور قانوني كشور را در راهپيمايي روز قدس محكوم ميكنم و معتقدم يك اقليت انگشتشمار اين كار را انجام دادند و به همين دليل نبايد موضوع را زياد بزرگ جلوه داد. آقاي روحاني از زماني كه به عنوان رئيسجمهور كشور انتخاب شدند مورد احترام همه مردم ايران قرار دارند و نبايد بياخلاقيهاي يك اقليت انگشتشمار را بزرگتر از واقعيت جلوه داد. به نظر من قوه قضائيه بايد به اين مساله رسيدگي كند و نتايج آن را به مردم اعلام كند. موضوع ديگر درباره مداحي در روز عيد فطر است كه براي من اين مساله زياد روشن نيست. آقاي مطيعي در سال گذشته نيز همين اشعار را با اندكي تغيير در نماز عيد فطر قرائت كرده بود.
به نظر من مخاطب سخنان ايشان آقاي روحاني نبودند، چراكه در لحظه قرائت اين اشعار آقاي روحاني اصلا در مصلي حضور نداشتند. آقاي روحاني به همراه رهبر معظم انقلاب وارد مصلي شدند. با اين وجود اشعاري كه از تريبون نماز عيد فطر قرائت شد بيشتر داراي مضمون اجتماعي و انتقادي بود. البته در اين اشعار درباره برجام نيز اشعاري قرائت شد كه بنده محتواي آن را تاييد نميكنم و معتقدم برجام يك مساله ملي است و تصميم جمعي نظام بوده و نبايد در تريبونهاي رسمي عليه آن صحبت كرد. البته آمريكا پس از توافق برجام در زمينههاي مختلف بدعهدي كرده است و در مسير تحقق برجام كارشكني ميكند، اما بنده با ديدگاه آقاي مطيعي در اين زمينه موافق نيستم.
* در دولت احمدينژاد اين اتفاقات رخ نميداد و تريبونهاي رسمي مانند نمازجمعه تا زماني كه ماهيت احمدينژاد مشخص نشده بود در جهت حمايت از وي ساماندهي ميشد. چرا اين وضعيت براي آقاي روحاني وجود ندارد و عدهاي از فرداي انتخابات تخريبها را آغاز كردند؟
** به نظر من وضعيت به اين شكل نبوده و در دولت احمدينژاد نيز از تريبون نمازجمعه عليه رفتار و اقدامات احمدينژاد موضعگيري شده است. برخي وضعيت را به شكلي عنوان ميكنند كه در طول هشت سال رياستجمهوري احمدينژاد هيچگونه انتقادي به ايشان وارد نشده است. اين در حالي است كه رفتار و اقدامات احمدينژاد به شكلي بود كه در برخي مقاطع مورد انتقاد جدي قرار ميگرفت. حاميان آقاي روحاني شرايط را بهگونهاي تحليل و تفسير ميكنند كه انگار همه اصولگرايان از برخي تندروها حمايت ميكنند و اين رفتار مورد تاييد همه جريان اصولگرايي است.
اين در حالي است كه در واقعيت چنين نيست و جريان اصولگرايي از تندروها اعلام برائت ميكند و هيچگونه چتر حمايتي براي آنها در نظر نميگيرد. به نظر من دولت آقاي روحاني بايد تمام وقت و انرژي خود را صرف برنامههاي خود و برطرف كردن مشكلات مردم كند و به اين انتقادات بياعتنا باشد. نكته ديگر اينكه اگر آقاي روحاني احساس ميكند برخي علاقه ندارند ايشان در كار خود موفق شود نبايد اين عده انگشتشمار را به كل جريان اصولگرايي تعميم داد. اين در حالي است كه اصولگرايان از تندروها اعلام برائت ميكنند.
* آيا در شـــــرايط كنوني، اصولگرايان چرخش قدرت از اصولگــــــــرايي به اصلاحطلبي كه از سال92 به بعد آغاز شده و در انتخابات مجلس و شورايشهر ادامه داشته است را پذيرفتهاند؟
** آسياب به نوبت است و در هر مقطع زماني ممكن است مردم به يك رويكرد و جريان سياسي علاقه نشان بدهند. مردم بهصورت طبيعي ممكن است از يك جريان كه قدرت سياسي را در اختيار دارد خسته شوند و ترجيح بدهند از جريان ديگر حمايت كنند. اين وضعيت در همه كشورهاي جهان وجود دارد و در اغلب كشورها قدرت بهصورت مقطعي بين گروههاي سياسي دستبهدست ميشود. با اين وجود مردم ايران از رفتارهاي آقاي احمدينژاد كه در نهايت به نام جريان اصولگرايي قلمداد شد رضايت نداشتند و به همين دليل از جريان رقيب در انتخابات حمايت كردند. البته اين وضعيت تنها براي اصولگرايان وجود نداشته است.
در مجلس ششم شوراي اسلامي كه اصلاحطلبان در آن اكثريت داشتند اتفاقاتي رخ داد كه مورد رضايت مردم نبود. به همين دليل نيز مردم در سه انتخابات بعدي از اصولگرايان حمايت كردند و اجازه ندادند اصلاحطلبان دوباره در مجلس حضور داشته باشند. رفتار احمدينژاد در طول هشت سال رياستجمهوري به شكلي بود كه براي اصولگرايان بار منفي به وجود آمد و تمامي اقدامات وي به نام جريان اصولگرايي نوشته شد. اين در حالي است كه رقبا نيز به خوبي از اين وضعيت استفاده كردند. در شرايط كنوني وضعيت به همين شكل است و اگر مردم مشاهده كنند كه اصلاحطلبان عملكرد قابل قبولي از خود نشان نميدهند دوباره به اصولگرايان اقبال نشان خواهند داد. مردم نسبت به هيچ فرد و جريان سياسي احساس خويشاوندي ندارند و با كسي عقد اخوت ندارند و اگر كسي عملكرد قابل قبولي نداشته باشد آن را كنار ميگذارند.
* در شرايط كنوني انتظارات از آقاي روحاني براي تحقق مطالبات مردم در چهار سال آينده زياد شده است. به نظر شما آقاي روحاني براي تحقق مطالبات مردم در آينده با چه چالشها و فرصتهايي مواجه است؟
** پس از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات هم حاميان ايشان و هم كساني كه از رقيب ايشان حمايت كردهاند، انتظار دارند آقاي روحاني به وعدههايي كه به مردم داده است عمل كند. مهمترين مساله براي آقاي روحاني در چهار سال آينده نيز اين است كه ايشان بدون ملاحظات سياسي و جرياني از همه ظرفيتهاي نخبگان كشور براي مديريت كشور استفاده كند. آقاي روحاني بايد درها را براي حضور همه نخبگان كشور كه توانايي خدمت به مردم دارند باز كند و از متخصصترين و متعهدترين افراد در دولت خود استفاده كند.
البته اين بهرهگيري از همه نخگبان كشور بايد در دو جنبه صورت بگيرد. يك بهرهگيري در انتخاب افراد بايد صورت بگيرد و بهرهگيري ديگري بايد در اتاقهاي فكر وجود داشته باشد. آقاي روحاني بايد در انتخاب اعضاي كابينه خود به جناحبنديهاي سياسي توجه نداشته باشد. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد مجلس شوراي اسلامي نيز در زمينه رأي اعتماد به اعضاي كابينه همراهي و همكاري بيشتري با دولت خواهند داشت و مردم نيز رضايت بيشتري خواهند داشت.
* آيا جامعه روحانيت مبارز به تصميمي براي همكاري يا عدم همكاري با آقاي روحاني رسيده است؟
** هنگامي كه جامعه روحانيت مبارز پس از پيروزي آقاي روحاني به ايشان تبريك ميگويد، اين مساله به معناي اعلام آمادگي براي همكاري با دولت نيز تلقي خواهد شد. با اين وجود همكاري جامعه روحانيت مبارز با دولت آقاي روحاني منوط به دعوت ايشان از اعضاي جامعه روحانيت مبارز است. اگر آقاي رئيسجمهور از ما كمك بخواهد ما اين موضوع را در جلسات جامعه روحانيت مبارز بررسي خواهيم كرد و در صورت صلاحديد با تمام توان با دولت آقاي روحاني همكاري خواهيم كرد. از نظر ما فردي كه به رياستجمهوري ميرسد رئيسجمهور همه كشور و جريانهاي سياسي است و كمك به آن كمك به نظام سياسي تلقي خواهد شد.
با اين وجود آقاي روحاني بايد درها را باز بگذارد تا جريانهاي مختلف سياسي بتوانند با ايشان ارتباط داشته باشند و ديدگاههاي خود را در زمينه مديريت كشور اظهار كنند. متاسفانه در چهار سال گذشته اين وضعيت وجود نداشت و آقاي روحاني كمتر از جريان رقيب كمك خواست. برای مثال در يك جلسه كه اعضاي جامعه روحانيت مبارز حضور داشتند آقاي روحاني و وزراي ايشان تنها سخنراني كردند و سپس جلسه را ترك كردند. اين در حالي است كه بهتر بود ايشان و اعضاي دولت به سخنان ديگران نيز گوش ميدادند و ديدگاههاي آنها را در زمينه مديريت كشور مورد توجه قرار ميدادند.
* بـــــرنامــه اصولگرايان براي انتخابات ريــــــاستجمهوري1400چيست؟ آيــــا اصولگرايان گمان ميكنند پس از دوران آقاي روحاني موفق خواهند شد نظر مردم را به خود جلب كنند؟
** اصولگرايان با تشكيل جمنا به دنبال تاثيرگذاري در انتخابات رياستجمهوري سال1400 بودند. در نتيجه جمنا از ابتدا براي انتخابات رياستجمهوري سال96 تشكيل نشد. جمنا به نوعي براي اصولگرايان حالت دستگرمي داشت و ما احتمال زيادي ميداديم كه آقاي روحاني دوباره در انتخابات به پيروزي دست پيدا كند. در انتخابات رياستجمهوري سال96 جمنا به دنبال اين بود كه ظرفيت مردمي خود را افزايش بدهد و در واقعيت نيز اين اتفاق رخ داد و اصولگرايان موفق شدند در زير بافتهاي جامعه جايگاه خود را مستحكمتر كنند. با اين وجود در انتخابات96 جمنا موفق نشد بهخوبي از ظرفيت احزاب اصولگرا استفاده كند كه اين مساله يكي از نقاط ضعف جمنا بود.
بدون شك اصولگرايان در آينده تلاش خواهند كرد نقاط ضعف جمنا را برطرف كنند و در انتخابات آينده با انسجام و وحدت بيشتري حضور پيدا كنند. با اين وجود در طول انتخابات رياستجمهوري آقاي رئيسي با 40 روز فعاليت انتخاباتي نتيجه قابل قبولي به دست آوردند. بنده در جايي به ايشان عنوان كردم اگر در مناطق مختلف كشور كه حضور پيدا ميكرديد همراه خود شخصيتهاي برجسته اصولگرايي را نيز به همراه خود ميبرديد و اين افراد در مناطق مختلف همان استان يا منطقه سخنراني ميكردند آراي بيشتري به دست ميآورديد. ايشان نيز سخن بنده را تصديق كردند. اميدوارم برخي نواقص موجود در برنامههاي اصولگرايان در انتخابات آينده مرتفع شود.
* رابطه جامعه روحانيت مبارز با آقاي ناطق نوري به چه صورت است و چرا ايشان در جلسات جامعه روحانيت مبارز شركت نميكند؟
** آقاي ناطق نوري يكي از شخصيتهاي برجسته انقلاب اسلامي هستند كه همواره از جايگاه قابل توجهي در بين جريانهاي سياسي برخوردار بودهاند. ايشان پس از انتخابات رياستجمهوري سال84 كه براي وحدت اصولگرايان تلاش كردند و به نتيجه نرسيد ديگر در هيچ انتخاباتي و به سود هيچ جريان سياسي وارد مبارزات انتخاباتي نشدند. به همين دليل در اين زمينه ايشان بايد اعلام علاقه و آمادگي كنند. نكته مهم در اين زمينه اين است كه آقاي ناطق نوري يكي از سرمايههاي انقلاب اسلامي است و خريدني نيست و نميتوان ايشان را در يك جريان سياسي تعريف كرد. بدون شك ايشان به گفتمان انقلاب اسلامي تعلق دارند.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/190446
ش.د9602294