(روزنامه اعتماد ـ 1395/09/01 ـ شماره 3677 ـ صفحه 6)
** در راستاي سياستهاي حزب اسلامي ايرانزمين كه ديدار با شخصيتها و چهرههاي مطرح در نظام و مراجع عظام تقليد است، تصميم به ديدار با آقاي ناطق نوري گرفتيم. در ادامه اين ديدارها امروز نيز با آيتالله موحدي كرماني، دبيركل جامعه روحانيت مبارز ديدار داريم.
* چرا آقاي ناطق علاقهمند نيست كه به فضاي سياسي كشور ورود پيدا كند؟
** به نقل از خودشان پاسخ اين سوال را خواهم گفت. از زمان مقدمات انتخابات 84 به اينسو به لحاظ اينكه نسبت به اعتناي نامزدها به قواعد بازي در عرصه انتخابات ترديد داشتند و براي ايشان تا حدي محرز شده بود كه خيلي به كار تشكيلاتي و نتيجه آن پايبندي ندارند از صحنه سياست ورزي در عرصه انتخابات كنارهگيري كردند. با وجود اينكه هم توان و بنيه و هم آشنايي و علم به قواعد بازي در عرصه سياستورزي را داشته و دارند اما به اين جهت كه عدم پايبندي برخي را به رعايت قواعد بازي و كار تشكيلاتي احساس كردند ديگر تمايلي نداشتند فعاليت كنند. الان نيز اعتقادشان همين است و لذا رغبتي به اينكه مجددا وارد عرصه فعاليت شوند از خود نشان ندادند.
* آقاي ناطق مايل نيست اكنون كه به انتخابات 96 نزديك ميشويم و در اين برهه حساس به اصولگرايان در شاكله مندي و تقويت درونجرياني كمكي داشته باشند؟
** همچنان خواهان ورود ايشان به عرصه فعاليت بوده و هستيم و معتقديم كه ورود ايشان ميتواند به رقابت انتخاباتي و مشاركت حداكثري و حركت مبتني بر اصول انتخاباتي و اخلاق انتخاباتي كمك كند. اميدواريم كه هنوز كه فرصت هست ايشان اگر به عنوان كانديدا تمايل به حضور ندارد نسبت به تشكيل جبههاي با محوريت خود جواب مثبت دهد و با تشكيل جبهه شامل احزاب معتدل دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب به برگزاري پرشورتر انتخابات و با تكيه بر اصول رقابت كمك كند.
* غير از آقاي ناطق نوري چه شخصيتهايي ميتوانند جبهه اعتدال گرايي را در درون اصولگرايي بسازند؟ آيا آقاي لاريجاني ميتواند؟
** جبهه اصولگرايي با استقبال از همه شخصيتها، چهرهها و افرادي كه به مباني اصولگرايانه باور دارند و اين آمادگي را دارند كه بتوانند در جبهه اعتدالگرايي فعاليت كنند، استقبال خواهد كرد. در اينكه از صاحبنظران و چهرهها و شخصيتهاي ملي كه قايل به مباني اصولگرايي هستند، استفاده كنيم محدوديتي نميبينيم و كم نيستند افرادي كه بتوانند در جبهه اعتدالگرايي فعاليت كنند. دچار تكثر شخصيتهايي كه به اصول و اعتدالگرايي اعتقاد داشته باشند بوده و از اين جهت غني هستيم.
* چه شخصيتهايي مشخصا ميتوانند در تشكيل جبهه اعتدالگرايي ياريدهنده باشند؟
** الان نميخواهم به مصاديق اشاره كنم. ليكن زمينه براي تشكيل اين جبهه فراهم است و شخصيتهايي كه بتوانند در اين راستا ياريدهنده باشند در اردوگاه اصولگرايي كم نيستند.
* با رحلت آيتالله مهدوي كني و آقاي عسگراولادي چه كسي ميتواند در اين دوره زماني نخ تسبيح اصولگرايان باشد؟
** همچنان جامعه روحانيت مبارز با محوريت آيتالله موحدي كرماني ميتواند نخ تسبيح جريانه اصولگرايي باشد. اين قابليت در جامعه روحانيت مبارز وجود دارد. شخص آيتالله موحدي كرماني كه از محبوبيت لازم در اردوگاه اصولگرايي برخوردار است ميتواند نسبت به جلب آراي طيفهاي اصولگرا موثر باشد. اگر چه واقعا نبود مرحوم آيتالله مهدوي كني و مرحوم عسگراولادي در بين اصولگرايان احساس ميشود اما ميتوان به شكرانه وجود جامعه روحانيت و حضور آيتالله موحدي كرماني اميدوار بود كه اين خلأ پر شود. آقاي ناطق نوري از اعضاي شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز بوده و هست. اخيرا هم جامعه روحانيت مبارز اعلام كرد كه خواهان بازگشت آقايان ناطق نوري و هاشميرفسنجاني به جامعه روحانيت هستند. اميد است كه به اين دعوت كه متقابلا مورد خواست اين دو شخصيت نيز هست جامه عمل پوشانده شود. قطعا با حضور اين دو شخصيت جامعه روحانيت ميتواند بهتر نسبت به ايفاي نقش محوريت خود براي جبهه بزرگ اصولگرايي گامهاي موثري بردارد.
* آيا فصل شيخوخيت در جريان اصولگرايي به پايان رسيده است؟
** احزاب و گروههاي سياسي در جبهه اصولگرايي، به ويژه احزابي كه پيشينه كاريشان و سالهاي فعاليت آنها اين نويد را ميدهد كه امروز در تصميمات پختهتر عمل كنند و به بلوغ سياسي برسند، فعالان سياسي كه مدتها است با رويكرد اعتدال به مساله وحدت و يكپارچگي فكر ميكنند با حضور چهره مورد اعتمادي مثل آيتالله موحديكرماني ميتوانند به نتايج خوبي دست پيدا كنند. بايد توجه داشت كه نگاه افراط گرايانه از ناحيه برخي اصولگرايان در انتخابات 94 و 92 آسيب بزرگي به جريان اصولگرايي وارد كرد و منشا آسيب بود. اگر نگاههاي معتدل در اصولگرايي گرد هم بيايند ميتوان به نتايج و ثمرات خوبي اميدوار بود. مردم نيز انتظارشان از اصولگرايان همين است. به نظر ميرسد در مهندسي جديدي كه امروز شاهد هستيم به اين مهم توجه شود. احزاب معتدلي كه به بلوغ سياسي رسيدهاند ميتوانند ميانداري كنند و تصميماتي با محوريت جامعه روحانيت در جهت رفع دغدغه مردم بردارند.
* ارزيابي شما از وضعيت فعلي اصولگرايان در حدود شش ماه مانده تا انتخابات چيست؟
** با توجه به تجربه و بازخوردي كه اصولگرايان در انتخابات 92 شاهد بودند و آسيبشناسيهايي كه در اين زمينه صورت گرفت، اين اميدواري وجود دارد كه اصولگرايان در انتخابات 96 با انسجام و يكپارچگي در عرصه انتخاباتي حضوري فعال و نظاممند پيدا كنند. در انتخابات 92 تعدد كانديداها و سازوكار ناصحيح اصولگرايان مبني بر كوچك بودن دايره تصميمگيري منجر به شكست شد. در اين دوره از انتخابات اصولگرايان كسب تجربه كردهاند و به شيوههاي نادرست پيشين متوسل نخواهند شد و با يك مكانيزم قابل قبول كه مورد حمايت تمامي طيفهاي اردوگاه اصولگرايي باشد برنامهريزي خواهد شد. گزينههاي روي ميز انتخابات با نگاه به جدول شاخصها ارزيابي خواهد شد تا به گزينه نهايي دست يابيم. اتفاقات اخير در اردوگاه اصولگرايي حاكي روند روبه جلوي اين جريان است. اميد است كه اصولگرايان در اين انتخابات موفق شوند. البته اين موفقيت حتما به معناي پيروزي كانديداي اصولگرا در انتخابات نيست، بلكه موفقيت از اين جهت كه سازوكار رسيدن به وحدت اصولگرايان بهترين و نحوه ورود و تصميمگيري اين جريان سياسي مبتني بر خرد جمعي باشد. به عنوان يك فعال اصولگرا اعلام ميكنم كه همچنان آقاي روحاني يكي از گزينههايي است كه روي ميز انتخاب قرار ميگيرد و با معيارهاي اصولگرايان در كنار ديگر گزينهها مورد بررسي قرار خواهد گرفت. چه بسا آقاي روحاني گزينه اصولگرايان باشد. آنچه اهميت دارد به عرصه آمدن با وحدت نسبي است.
* آيا اصولگرايان در انتخابات 96 به دنبال مشاركت حداكثري هستند؟
** مشاركت حداكثري راهبرد اصولگرايان است و حضور گسترده مردم پاي صندوقهاي راي را مهمتر از پيروزي در انتخابات ميدانند. مشاركت حداكثري و حضور گستردهتر صاحبان راي پاي صندوقها ميتواند توطئههاي دشمنان را خنثي كند و معادلات سياسي استكبار جهاني را به هم بزند. ابزار رسيدن به اين هدف شناخت و آگاهي دادن به جامعه است. احزاب و گروههاي مرجع و دانشگاهيان و فرهنگيان ميتوانند در اين زمينه نقش ايفا كنند. اصولگرايان در اين خصوص فعاليتهايي را برنامهريزي كردهاند و به موقع هم اعمال خواهد شد.
* اگر اصولگرايان مشاركت حداكثري را دنبال ميكنند چرا هيچ فعل انتخاباتي قدرتمندي از سوي آنان ديده نميشود؟
** به هر حال فعاليتهاي درون تشكيلاتي مدتها است شروع شده است. اين مساله از شاخصههاي جناحهاي سياسي در كشور است. اين بحثهاي درون تشكيلاتي و برنامهريزيها در يك هسته مركزي جمعبندي خواهد شد و بر اساس آن سياست و برنامه منبعث از آنان به موقع عمل خواهد شد. هنوز دير نيست و به موقع برنامههاي مدوني در رابطه با انتخابات به مرحله اجرا درخواهد آمد.
* احزابي مثل موتلفه، رهپويان، جبهه پايداري اعلام كردهاند كه كانديداي مستقلي را معرفي خواهند كرد. اين مساله به ضرر اصولگرايان خواهد بود؟
** چنين برداشتي ندارم كه اين احزاب نامزدشان را به جامعه معرفي كنند و در معرض انتخاب مردم قرار دهند. حزب اسلامي ايران زمين هم بنا دارد گزينهاي را معرفي كند اما اين گزينهها به جامعه روحانيت مبارز اعلام ميشود و از ميان اين گزينهها با محوريت جامعه روحانيت و با حضور نمايندگان احزاب روي يك فرد اجماع صورت ميگيرد. حزب ايران زمين هفت معيار را تعيين كرده است.
* قاليباف شرط گذاشته كه در صورتي كه اصولگرايان بر سر كانديداتوري او به اجماع برسند، به انتخابات ميآيد. اين شرط از سوي اصولگرايان پذيرفته ميشود؟
** از نگاه فردي چنين تصميمي درست است. اگر اجماع قابل قبولي بين طيفهاي مختلف اصولگرا نسبت به يك فرد صورت بگيرد، پيروزي آن فرد قوت بيشتري خواهد گرفت. چنين شرط يا تصميمي از نگاه آقاي قاليباف درست است.
* احتمال كانديداتوري آقايان حدادعادل، قاليباف و سعيد جليلي را چقدر ميدانيد؟
** اگر هم تمايلي از سوي اين افراد براي حضور در انتخابات آتي وجود داشته باشد بايد با جدول شاخصهاي اصولگرايان مطابقت داده شوند. هر كدام بيشترين امتياز را از جدول شاخصها بگيرند، بايد به صحنه بيايند. لذا در مورد احتمال كانديداتوري اين افراد اظهارنظري نميكنم.
* مشكلات و مصايبي كه اصولگرايان براي رسيدن به كانديداي واحد دارند، چيست؟
** نگاه افراط گرايانه برخي از فعالان اصولگرا نسبت به مسائل كشور بزرگترين آسيبي است كه اين جريان سياسي را تهديد ميكند. نبايد اصولگرايان اجازه دهند كه از اين سوراخ گزيده شوند. در انتخابات مجلس دهم از همين موضوع آسيب جدي ديديم. سهم عمدهاي از فهرست اصولگرايان در مجلس دهم به افراد تندرو رسيده بود. حتما بايد از رويكرد افراط گرايانه به مساله انتخابات و گزينش فرد مورد نظر و حتي در انتخابات شوراهاي شهر و روستا پرهيز كرد. به همين دليل است كه انتخاب معيارهاي اصولگرايان در تعيين كانديدا اهميت ويژه پيدا ميكند. يكي از معيارها بايد اعتدال باشد. هنوز اصولگرايان به گزينهاي نرسيدهاند و هيچ يك از شخصيتهاي اصولگرا نبايد جانبدارانه در مورد چهرهاي حرفي بزنند. بايد اجازه دهيم جامعه روحانيت مبارز نقش محوري خود را به درستي ايفا كند.
* چقدر خوشبين هستيد كه بازهم رويكرد افراطگرايانه در جريان وحدت اصولگرايان غالب نشود؟
** با وجود تجربه تلخ اصولگرايان در انتخابات مجلس دهم بعيد است اصولگرايان براي چندمين بار خود را در معرض چنين آسيبي قرار دهند.
* نمودهاي درس عبرت گرفتن از انتخابات پيشين را ميبينيد؟
** بله. اميد است كه اصولگرايان انتخابات را به نحوي مهندسي كنند كه مشكلات گذشته تكرار نشود.
* به نظر شما با توجه به شرايط فعلي ميتوان گفت اصلاحطلبان در بازي انتخاباتي از اصولگرايان جلوتر هستند؟
** بله. شكي در اين موضوع نيست چرا كه كانديداي اصلاحطلبان در انتخابات مشخص است اما اصولگرايان هنوز نه سازوكار انتخابات را مشخص كرده و نه كانديداهايشان مشخص شده.
* برخي چهرههاي شاخص اصولگرا گفتهاند كه هنوز به مصداق انتخاباتي نرسيدهاند. در حالي كه در ادوار سابق كانديداي اصولگرايان زودتر مشخص ميشد. ميشود مفهوم اين حرف را اين دانست كه اصولگرايان دچار قحطالرجال شدهاند؟
** به هيچوجه ما قحط الرجال نداريم. اصولگرايان چهرههاي زيادي براي رقابت با آقاي روحاني دارند اما مهم اين است كه كانديداي اصولگرايان شاخصها و معدل خوبي براي كانديداتوري داشته باشد. نميشود هر كسي كه يك كارنامهاي دارد بيايد وسط كارزار انتخابات.
* برخي چهرههاي اصولگرا بر طبل احتمال كانديداتوري ظريف ميزنند. آيا اصولگرايان ديداري با ظريف داشته اند؟
** بله، برخي از گروههاي اصولگرا با آقاي ظريف ديدار كردهاند. اما يك چيزي مشخص است. اينكه اگر آقاي روحاني هم به آقاي ظريف بگويد در انتخابات ثبتنام كن آقاي ظريف به انتخابات 96 ورود نميكند.
* اعلام كردهايد كه آقاي روحاني همچنان يكي از گزينههاي انتخاباتي اصولگرايان است. چند درصد از اصولگرايان اين اعتقاد را دارند؟
** همه حرف ما اين است كه آقاي روحاني يك چهره سياسي اصلاحطلب نيست. اصلاحطلبان هم از سر اضطرار از ايشان حمايت كردند. ما به دوستان اصولگرا از همان سال 92 گفتيم كه نبايد اجازه بدهيم اصلاحطلبان آقاي روحاني را مصادره كنند. اينكه چند درصد از اصولگرايان اين اعتقاد را دارند بايد بگويم تعداد كثيري از اصولگرايان معتقدند كه جريان اصولگرايي بايد يكپارچه از آقاي روحاني حمايت كند. آقاي روحاني هم ميداند كه بخشي از رايشان در انتخابات 92 متعلق به اصولگرايان معتدل بود كه نه به جليلي راي دادند نه به قاليباف و ولايتي. از همين منظر ايشان هم از اين مساله غافل نيست.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=60551
ش.د9504446