۳۱ اردییهشت ۱۴۰۳، آخرین سفر کاری سید ابراهیم رئیسی نیمه تمام ماند تا مردم ایران در پس داغ از دست دادن هشتمین رئیس جمهور ایران، مهمترین سوالشان این باشد که چه کسی راهی دولت مردمی را ادامه خواهد داد؟
اکنون در آستانه آغاز ثبت نام از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری نهم در ۸ تیرماه گمانه زنیها به اوج خود رسید! نامهای مشهوری که پیشتر بخت خود را برای راهیابی به پاستور آزمودهاند تا چهرههای جوانی که با سابقههای کوتاه مدیریت برای تکیه زدن بر مهمترین صندلی اجرایی کشور خیز برداشتهاند!
اگر بخواهیم بر اساس نامهای قطعی و غیر قطعی ثبتنام کننده در انتخابات و اظهارات چهرههای سیاسی آرایش انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری را ترسیم کنیم باید به چند دسته مهم اشاره کنیم:
۱- گروه اول: نامهای نزدیک به دولت سیزدهم هستند که با پرچم امتداد خدمت شهید رئیسی اسامی آنها مطرح میشود، چهرههایی چون محمد مخبر یا مهرداد بذرپاش، البته همه این گمانهزنیها با تایید و تکذیبهای فراوان همراه بوده است و حتی معاون اول رئیس جمهور در مصاحبههای خود به کنایه این اخبار را تکذیب میکند. برخی پرویز فتاح، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام را هم که این روزها نام او برای انتخابات پیش رو بسیار پر تکرار است در همین گروه میگنجانند.
۲- گروه دوم: جبهه پایداری و بخشی از جریانهای نزدیک به این جریان که نام دبیرکل این جبهه یعنی صادق محصولی و چهرههای نزدیک به به پایداری، چون سعید جلیلی است، جلیلی که پیشتر هم بخت خود را برای حضور در پاستور آزموده یکی اصلیترین گزینههای این جبهه به شمار میرود. نباید فراموش کرد جبهه پایداری در انتخابات ۱۴۰۰ نیز از اصلیترین حامیان رئیس جمهور فقید بود.
۳- وزنه دیگر که در طیف اصولگرایان این روزها از آنها کمتر سخنی به میان آمده است، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، جریانی که در انتخابات مجلس یازدهم نیز حضور پر رنگی داشت و در ائتلاف با جبهه پایداری توانست بخش قابل توجهی از کرسیهای مجلس را به دست آورده و محمد باقر قالیباف به عنوان شاخصترین چهره این جریان به ریاست مجلس دوازدهم نیز برگزیده شود! چهرهای که درباره حضور او در انتخابات ۸ تیر نیز زمزمههایی وجود دارد.
۴- در انتخابات اسفند ماه گذشته مجلس گروهها و شبه جریانهایی نیز حضور داشتد و اعلام موجودیت کردند که اگر چه این روزها پر سر و صدا در فضای انتخاباتی در حال گمانه زنی و فعالیت هستند، اما نمیتوان کاندیدای مستقل یا اختصاصی برایشان نام برد و احتمالا حیات سیاسی خود در انتخابات پیش رو را ائتلاف با برخی از جریانات دیگر دنبال کنند.
۵- جریان اعتدال که ۸ سال نیز با «دولت تدبیر و امید» عهده دار امور کشور بوده است نیز این روزها به شدت فعال شده است، این جریان که در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان نیز حضور داشت، اما با عدم استقبال و دست رد مردم تقریبا نتوانست هیچ نماینده انحصاری را راهی خانه ملت کند این بار تلاش دارد به حمایت و ائتلاف با چهرههایی، چون علی لاریجانی و احزابی مانند سازندگی در طیف اصلاحات وارد کارزار انتخابات شوند.
۶- اصلاح طلبان که بدون شک متکثرترین و سردرگمترین جریان سیاسی حال حاضر ایران هستند، جریانی که طیف رادیکال و تندور پس از آشوبهای ۱۴۰۱ زمام امور را در این جبهه به دست گرفته و در شیپور تحریم انتخابات و انتخابات مشروط دمیده و در اسفند ما حتی دادن لیست انتخاباتی در پایتخت را ممنوع اعلام کرده بودند، اکنون نیز در یک سردرگمی جدی به سر میبرند! برخی از چهرههای شاخص آن بر حضور در انتخابات اصرار دارند، اما همچنان تاکید میکنند باید از نامزد اختصاصی حمایت کرد، برخی همچنان میگویند انتخابات مشروط باید مد نظر قرار بگیرد و برخی دیگر اسب خود را برای حضور در انتخابات زین کردهاند، چنانچه تا اینجا که از درون این جبهه به گوش میرسد افراد، چون طیب نیا، پزشکیان، محسن هاشمی و جهانگیری قطعا در انتخابات ثبت نام میکنند.
۷- محمود احمدی نژاد نیز نام او مانند تمام انتخاباتهای بعد از پایان ریاست جمهوریاش تکرار میشود و نتیجه هم از هم اکنون تقریبا واضح است.
اما فارغ از نامها و گرایشات سیاسی داوطلبان حضور در پاستور، معیار انتخاب نهمین رئیس جمهور چیست؟
مردم چه کسی را شایسته حضور در پاستور میدانند! آن هم وقتی منتخبشان پیش از پایان دوره اول ریاست جمهوریاش در مسیر اعتلای ایران و در پرواز اردیبهشت، بهشتی شد؟ بعد از سید ابراهیم رئیسی مردم کدام اسم، کدام مرام، کدام شیوه را برای حضور در پاستور برخواهند گزید! آیا رئیس جمهور بعدی راهی کاخ ریاست جمهوری میشود یا چون سید ابراهیم شهید، تمام ساعات خدمت را در کنار مردم خواهد ایستاد؟ یافتن پاسخ این پرسشها دشوار نیست!
روشن است که مردم ایران با بدرقه تاریخی رئیس جمهور شهید، تکلیف نتایج رقابت انتخاباتی ۸ تیرماه را از همین حالا روشن کردهاند! مردم ایران در روزهای ابتدایی خرداد در تبریز و مشهد و تهران و بیرجند و... این پیام را به سیاسیون منتقل کردند که شیوه حکمرانی و منش و سبک مدیریت جهادی شهید رئیسی را فراموش نمیکنند! و خواستار تمدید این راه و مرام هستند. همان منش و رفتاری که فراتر از مرزهای ایران نیز شهرت یافته و مورد ستایش سران دولتها و مورد تحسین ملتها قرار گرفته است!
البته شکی در این نیست که در میدان کارزار انتخاباتی پیش رو رهزنان و سیاسیکارانی هم حضور خواهند داشت که در پس کلامات و وارونه نمایی حقیقتها تلاش میکنند مسیر دیگر را مسیر پیشرفت ایران و رسیدن به قلهها جا بزنند، پس باید برای حفظ این الگوی مدیریتی و امتداد آن وارد میدان جهاد تبیین شد.