صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۳۶۲۹۹۲
جنگ غزه انتخابات آمریکا و آتش‌بس!، مسیر عبور از ناترازی برق، کابینه بدون چهره‌های جنجالی برچسب خورده؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های پنجشنبه ۴ مردادماه می‌باشد.

جنگ غزه انتخابات آمریکا و آتش‌بس! 

جعفر بلوری
290 روزی می‌شود که جنگی بزرگ در غزه آغاز شده و در این مدت نیز انواع رکوردهاست که در این سرزمین اشغالی یکی پس از دیگری جا به جا می‌شوند. رکورد قساوت، رکورد جنایت، رکورد کودک‌کشی، رکورد سکوت‌های شرم‌آور، رکورد شجاعت، رکورد تحقیرشدگی  صهیونیست‌ها و رکورد بالاترین تلفات جنگی و... بدون اغراق، صهیونیست‌ها هیچ جنایتی نیست که در این باریکه مرتکب نشده باشند، و آمریکایی‌ها نیز هیچ حمایتی نبوده که از این رژیم نکرده باشند. جنگ حالا در غزه فرسایشی شده و توجهات نیز بیشتر، به جبهه شمال و جایی که حزب‌الله در حال نبرد است و همین‌طور به یمن معطوف است. این جبهه‌ها با هم در ارتباطند و هر رویدادی در هر یک از آنها، روی دیگری به شدت تاثیرگذار است.
اینجا قصد داریم، به 3 مسئله اصلیِ امروز جنگ یعنی، «مذاکرات آتش‌بس»، «تاثیر انتخابات آمریکا بر این جنگ» و «احتمال وقوع جنگی گسترده بین رژیم صهیونیستی و لبنان» بپردازیم. چقدر احتمال آتش‌بس وجود دارد؟ در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، وضعیت این جنگ به چه سمتی خواهد رفت و سؤال آخر: آیا حزب‌الله لبنان و رژیم اسرائیل وارد جنگ فراگیری که گفته می‌شود می‌تواند تمام منطقه را درگیر کند، می‌شود؟
بخش قابل توجهی از شهرک‌نشینان، ادامه جنگ را نمی‌خواهند. آنها دلایل معقولی هم برای این خواسته‌شان دارند. تلفات و خسارات سنگین و بی‌سابقه‌ای که بر آنها تحمیل شده، ده‌ها اسیری که آزاده نشده یا کشته شده‌اند، خسارت‌های اقتصادی و فشارهای روانی سهمگینی که بر جامعه صهیونیستی آوار شده و...همه و همه،  صهیونیست‌‌ها را به این نتیجه رسانده که باید جنگ را تمام کرده و آتش‌بس کنند. این تفکر، فقط در میان شهرک‌نشینان نیست. دو روز پیش کارشناسان شبکه «الجزیره» یعنی ژنرال «فایز الدویری» گفت که بخش قابل توجهی از ارتش رژیم نیز ادامه جنگ را نمی‌خواهند و به دنبال خروج از غزه‌اند، اما نتانیاهو مانع این می‌شود: «ارتش اسرائیل خواهان خروج از غزه است چون این ارتش است که متحمل خسارات انسانی می‌شود. به همین دلیل چند هفته قبل چشم‌اندازی را مطرح کرد [مبنی بر این که] در صورتی که تصمیم محافل سیاسی ماندن ارتش در غزه است، چقدر باید 
هزینه داد؟ برآورد آن‌ها ضرورت بقای 50 هزار نیروی جنگی بود که برابر با 2 لشگر است. حتی هزینه‌های اقتصادی را هم در نظر گرفتند که معادل 6 و نیم میلیارد دلار است. پس بقای ارتش از نظر اقتصادی بسیار پرهزینه است. بنابراین ارتش [اسرائیل] گفت که به خروج متمایل است. در برخی نظرسنجی‌ها نیز 62درصد خواهان خروج ارتش اسرائیل از غزه و پایان جنگ هستند. شمار افراد مبتلا به آسیب‌ها و بیماری‌های روحی نیز به 6 برابر افزایش یافته است و...». 
اگر اظهارات مقامات آمریکایی را هم که می‌گویند، به دنبال آتش‌بس- ولو تا انجام شدن انتخابات آمریکا هستند- را بپذیریم، می‌توان نتیجه گرفت، در جبهه دشمن، اراده‌های قوی برای این آتش‌بس وجود دارد وگویا این فقط نتانیاهو و آن چند وزیر و ژنرال‌های فوقِ افراطی هستند که مانع از آتش‌بس می‌شوند. شاید- تاکید می‌شود شاید- اگر نتانیاهو و آن حلقه اطرافش احتمال نمی‌دادند ترامپ در انتخابات پیش رو پیروز شود، به همان دلایلی که بالا بر شمردیم و ژنرال «فایزالدویری» به گوشه‌ای از آن اشاره کرد، تن به آتش‌بس می‌دادند. بنابر این می‌توان گفت، به احتمال خیلی زیاد این جنگ ولو به همان شکل کنترل شده ادامه خواهد یافت و لااقل تا معلوم شدن رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، از آتش‌بس خبری نخواهد بود. این نکته مهم را هم نباید فراموش کرد که صهیونیست‌ها به هیچ وجه به دنبال آتش‌بس دائمی نیستند، چون در این صورت، بازنده بزرگ خواهند بود!
احتمال وقوع «جنگ فراگیر با لبنان و حزب‌الله» نیز مسئله جدی و مهمی است. طبق گزارش‌هایی که از سرزمین‌های اشغالی می‌رسد، برخی مقامات این رژیم مثل وزیر جنگ، پس از عملیات «طوفان‌الاقصی» به دنبال این بودند که پیش از حمله به غزه، ابتدا باید به لبنان و حزب‌الله حمله کرد، چرا که آنها اطمینان داشتند این جبهه، هم قوی‌تر است و هم پس از حمله اسرائیل به غزه، صددرصد وارد میدان خواهد شد. اما هزینه- فایده‌هایی که صورت می‌گیرد و هشدارهایی که از مراکز اطلاعاتی آمریکا درباره تبعات جبران‌ناپذیر ورود به جنگی گسترده با حزب‌الله لبنان به دست صهیونیست‌ها می‌رسد، آنها را پشیمان می‌کند. حتی در رسانه‌های رسمی آمریکا اعلام شد، کاخ سفید به صهیونیست‌ها هشدار داده است، در صورت ورود به جنگی فراگیر با حزب‌الله لبنان، تمام جبهه‌های مقاومت و حتی ایران، وارد این جنگ خواهند شد و در این صورت، تمام منطقه به آتش کشیده می‌شود.
اما صهیونیست‌های فوق افراطی مثل «بن گویر» و «اسموتریچ» و «بنی گانتس»، (وزیر امنیت داخلی، وزیر دارایی و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) می‌گویند، حتی نباید منتظر تضعیف حماس در غزه ماند و فورا باید جبهه جنگ با حزب‌الله و حتی ارتش لبنان را به شکل گسترده فعال کرد. آنها یک دلیل هم برای این خواسته خود دارند و می‌گویند، اسرائیل در این جنگ خسارت‌ها و تلفات بی‌سابقه‌ای را متحمل شده و آتش‌بس یعنی، بازگشت به نقطه صفر و این هم، به معنای پیروزی قطعی حماس است. به زبان عامیانه «ما که تا اینجای کار آمده‌ایم، بقیه راه را هم برویم.»(!) برای درک بهتر تحلیل این طیف کافی است بدانیم، ارتش رژیم صهیونیستی تاکنون 10هزار کشته داشته است. وزیر جنگ این رژیم «یک تیپ کشته» (4 تا6 هزار نفر) را تایید کرده است!
اما درباره تاثیر انتخابات آمریکا بر این جنگ باید گفت، طبق اطلاعاتی که به بیرون درزکرده، نتانیاهو به‌رغم حمایت‌های همه‌جانبه دولت فعلی آمریکا، ترجیحش ترامپ است. به اعتقاد او، درست است که «بایدن» از هیچ کمکی در این جنگ دریغ نکرده است، اما، «ملاحظاتی» دارد که ترامپ آنها را ندارد. بنابراین یکی از دلایلی که می‌تواند باعث «کِش» پیدا کردن این جنگ ده‌ماهه  شده باشد، همین نگاه است! صهیونیست‌ها منتظر نتایج انتخابات آمریکا هستند. بنابراین نتیجه انتخابات در پایان یا ادامه و حتی گسترش جنگ به کل منطقه مؤثر است. صهیونیست‌ها احتمالا با همین تصور، جنگ را تا 15 آبان (13 نوامبر) کِش خواهند داد ولو به شکل فرسایشی، کنترل شده و، ترورهای هدفمندش را هم ادامه خواهد داد. اما بعید به نظر می‌رسد که ترامپ در دام نتانیاهو و حلقه اطرافش بیفتد. او هر چه نباشد، کاسب و تاجر و اهل حساب و کتاب است و نتیجه چنین حماقتی را بهتر از هر کسی می‌فهمد!
جملات پایانی یادداشت را به یک پیروزی «بی‌سابقه» دیگر در این جنگ اختصاص می‌دهیم، که شاید آن طور که باید به آن پرداخته نشده است. درست است که صهیونیست‌ها در این جنگ «ضعیف‌کُشی» و «زن‌کُشی» و «نوزاد‌کُشی» به  راه انداختند اما مقاومت فلسطین در میادین جنگ- چه سخت و چه نرم- درخشیده است. صهیونیست‌ها در طول تاریخ اشغالگری خود، 10 هزار تلفات نداده‌اند. اقتصاد و اجتماعشان هم هیچ گاه مثل امروز، متلاشی نشده است. در جنگ رسانه و افکار عمومی هم صددرصد باخته‌اند. انصافا مقاومت در این جنگ و در حوزه اطلاع‌رسانی و رسانه بی‌نظیر عمل کرده و بیشترین ضربه و فشاری که اکنون روی صهیونیست‌هاست، از همین ناحیه افکار عمومی جهان است. بدون اغراق، امروز  جهان، علیه «اسرائیل» است و این رژیم تاکنون این‌طور منفور نبوده است و تلاش‌های آمریکا برای دعوت از نتانیاهو به کنگره و دهن‌کجی‌های این شکلی به وجدان‌های بیدار نیز - به قول برنی سندرز- جز رسوایی برای آمریکا، چیزی به ارمغان نخواهد آورد.

مسیر عبور از ناترازی برق

مهدی حسن زاده

خورشید که مهرافروزتر از همیشه می تابد، برق ناترازی انرژی بیش  از پیش ما را می گیرد و داغ کسری تولید برق و نیاز برقی روزهای گرم سال را تازه می کند. این موضوع البته محدود به امسال نیست و چند سالی است که با آن مواجه‌ایم اما شاید عموم مردم به دلیل این که بخش خانگی در آخرین مرحله از قطعی برق قرار دارند این مسئله را کمتر لمس کنند. مسئله نیز دقیقا همین جاست. جایی که کسری برق در تابستان منجر به تعطیلی بخشی از ظرفیت تولید کشور می شود و این تعطیلی تبعات خود را بر کاهش تولید، افت رشد اقتصادی و نزول سرمایه گذاری نشان می دهد. اگر مانند امسال گرمای هوا بیشتر باشد این مسئله خود را بیشتر نشان می دهد و باید از تبعات آن بر افت رشد اقتصادی بیمناک بود و به فکر تدبیری در این باره افتاد. قطعا این ناترازی محصول دولت فعلی و میراث آن برای دولت بعد نیست. یکی از تبعات عقب افتادگی اقتصاد در دهه 90، عقب نماندن افزایش ظرفیت تولید برق به نسبت افزایش مصرف است. مجموعه ای از عوامل از تحریم ها، افت درآمدهای دولت و سیاست‌گذاری غلط در اقتصاد انرژی است. در چنین شرایطی نمی توان افق زودهنگامی برای فائق آمدن بر معضل ناترازی برقی تابستانه متصور شد. با این حال هرگونه تعلل در این زمینه نیز صرفا به تعمیق بحران در سال های آتی منجر خواهد شد. دولت جناب آقای دکتر پزشکیان در کنار سایر مسائل معضلاتی که با آن ها دست به گریبان خواهد بود، وارث این ناترازی نیز هست و باید برنامه ای مشخص در این زمینه تدوین کند. این برنامه باید مبتنی بر چند شاخص مهم باشد: 1 - سیاست های قیمتی و غیرقیمتی را همزمان ببیند: ذهنیتی که جامعه ایران از اصلاحات قیمتی در حوزه انرژی دارد منفی است. از سوی دیگر، افت قابل توجه رفاه خانوارها در دهه 90 نیز امکان فشار اقتصادی از مسیر اصلاحات قیمتی را دشوار کرده است. لذا باید بخشی از مسیر اصلاح ناترازی برق، از مسیر سیاست های غیرقیمتی طی شود. تخفیف های مالیاتی در تولید محصولات کم مصرف و مصرف بهینه برق می تواند با مشوق های تخفیف قیمتی برای مصرف کنندگان و تخفیف مالیاتی برای تولیدکنندگان دنبال شود. 2 - تجدیدنظر در واردات محصولات مرتبط با انرژی: در حال حاضر به بهانه حمایت از تولید داخل، واردات برخی اقلام نظیر پنل های خورشیدی با محدودیت مواجه است. این در حالی است که تولید داخل پاسخگوی نیاز نیست و تسهیل واردات اقلام مشابه، مستقیم به کاهش ناترازی انرژی کمک می کند. 3 - جایگاه ویژه محصولات کم مصرف در برنامه توسعه صنعتی: یکی از نیازهای مهم اقتصاد ایران به دلایل مفصلی که اکنون جای بحث آن نیست، تدوین برنامه توسعه صنعتی براساس نیازها و مزیت های اقتصاد ایران است. یکی از حوزه های مهم و کلیدی که باید در این برنامه روی آن تمرکز شود تولید محصولات کم مصرف و همچنین تولید مولدهای برقی کوچک مقیاس است که بتواند به کاهش مصرف برق کمک کند.

کابینه بدون چهره‌های جنجالی برچسب خورده
حمیدرضا‌شاه‌نظری
کنش‌های سیاسی آقای دکتر پزشکیان به عنوان منتخب ملت ایران بعد از انتخابات تا به امروز، تصویر شخصیتی متواضع و معتقد به سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی، اهل تعامل با جریانات مختلف سیاسی و علاقه‌مند به حل مشکلات کشور را به اذهان متبادر کرده است. 

با این حال، صحنه سیاست کشور، عرصه مواجهه با واقعیت‌های سختی است که هر روزه مردم و کشور با آن‌ها مواجه هستند. مشکلات متعدد اقتصادی و معیشتی داخلی در کنار وضعیت حساس منطقه و جهان، موضوعاتی است که پرداختن به آن‌ها و تلاش برای دستیابی به بهترین نتایج در آن‌ها، نیازمند کابینه‌ای قوی، دلسوز و کارآمد است که بتواند در هماهنگی با یکدیگر و با سایر ارکان حاکمیت، به سوی حل مسائل و مشکلات به پیش رود. با این حال، خبر‌های منتشره و برخی مجادلات رسانه‌ای شده چهره‌های سیاسی نزدیک به آقای پزشکیان، از همین ابتدا، نگرانی‌هایی درباره وضعیت کابینه پیشنهادی را به وجود آورده است. در این باره توجه بیشتر به برخی نکات می‌تواند برای رئیس‌جمهور منتخب راهگشا باشد:
- توجه به توصیه‌های رهبر معظم انقلاب در انتخاب اعضای کابینه از مهم‌ترین ملاحظاتی است که می‌تواند به رئیس‌جمهور منتخب برای موفقیت در این مسیر کمک قابل توجهی بکند و این انتظار هم به طور ویژه از ایشان می‌رود، به خصوص شخصیت و مواضع آقای پزشکیان نشان‌دهنده علاقه وی به انقلاب اسلامی و تعلق خاطر ویژه به رهبر معظم انقلاب است. این صراحت در ابراز تعلق خاطر به انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب، مسئولیت آقای پزشکیان در توجه به توصیه‌های رهبری و توجه به گفتمان انقلابی ایشان را دوچندان می‌کند. توجه به تشکیل کابینه‌ای متشکل از افراد مؤمن، کارآمد، انقلابی، امیدوار به آینده، مشهور به پاکدستی و صداقت، دارای نگرش ملی و برخوردار از اعتقاد عمیق به جمهوری اسلامی برای پیشبرد مسائل کشور و مردم از جمله توصیه‌های اخیر رهبر معظم انقلاب در مورد شاخص‌های انتخاب اعضای کابینه هستند که انتظار می‌رود آقای پزشکیان توجه ویژه به آن‌ها داشته باشد. 
- از جمله مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی آقای پزشکیان، ایجاد اجماع ملی در همه عرصه‌ها و توجه به آن در حل مسائل کشور بود. از این رو، توقع می‌رود که ایشان با عطف توجه به این وعده، تلاش کند هرچه بیشتر از چهره‌های برچسب خورده سیاسی و جنجالی فاصله بگیرد و از چهره‌های با نگرش ملی و مردمی از طیف‌های مختلف سیاسی استفاده کند، به خصوص که ایشان بار‌ها و حتی در سخنرانی اخیرشان هم تأکید کردند که مملکت با یک جناح اداره نمی‌شود. این را اگر در کنار این نکته در نظر بگیریم که رئیس‌جمهور منتخب، رأی اکثریت قاطع را هم کسب نکرده و جمعیت کثیری از مردم به نگرش دیگری رأی داده‌اند که فاصله کمی از لحاظ آرا با وی داشته است، ضرورت توجه به خواسته‌ها و ملاحظات این بخش از مردم نیز برای ایجاد اجماع دوچندان می‌شود. 
- در روز‌های اخیر با برخی توئیت‌های منتشر شده از سوی چهره‌های نزدیک به رئیس‌جمهور منتخب، این تلقی ایجاد شده که کشمکش سنگینی بر سر انتخاب اعضای کابینه در شورای راهبری تعیین شده برای این امر وجود دارد. بخشی از سخنان تلویزیونی رئیس این شورا نیز از سوی بخشی از مردم مغایر با عدالت و عقلانیت و وهن دین رسمی کشور تلقی و با واکنش‌های منفی در جامعه مواجه شد. امروز مهم‌ترین وظیفه رئیس‌جمهور منتخب، چینش کابینه است. موضوعی که سرنوشت مسائل اجرایی کشور را طی چهار سال آینده تعیین می‌کند و اثر آن قطعاً طولانی‌تر خواهد بود. توجه به این مسائل، ضرورت تمرکز مستقیم شخص پزشکیان در موضوع انتخاب اعضای کابینه بر اساس معیار‌های مورد توجه خود ایشان اعم از تحقق اجماع ملی، توجه به حق و عدالت، پایبندی به دیدگاه‌ها و شاخص‌های اعلامی رهبر معظم انقلاب و معتقد به انقلاب اسلامی و توانمندی و کارآمدی در حل مشکلات و مدیریت مسائل و معیار‌هایی از این دست را یادآور می‌شود. 
- سخنان اخیر رئیس‌جمهور منتخب مبنی بر اینکه «به هرکس می‌گویم آدم معرفی کنید، همه افراد خودشان را معرفی می‌کنند و مملکت با یک جناح اداره نمی‌شود!» نشان‌دهنده وضعیت نه چندان مطلوب شورای راهبری در مأموریت محوله و نیز سهم‌خواهی‌ها و زیاده‌خواهی‌هایی است که آقای پزشکیان در چینش کابینه با آن مواجه است. در صحنه قدرت سیاسی، طبیعی است که جریانات و افراد به دنبال سهم بیشتری از قدرت باشند، ولی این وظیفه رئیس‌جمهور است که با مدیریت درست، مانع از زیاده‌خواهی‌ها شود و صرفاً کابینه‌ای بر اساس کارآمدی و پایبندی به اصول اعلامی خود تشکیل دهد. این موضوع علاوه بر نشان دادن مجدد ضرورت نقش‌آفرینی مستقیم خود رئیس‌جمهور منتخب و تمرکز بر این موضوع از سوی وی، بر ضرورت هوشیاری وی در مدیریت این جریانات زیاده‌خواه و قدرت‌طلب برای رسیدن به کابینه‌ای سالم، کارآمد و ملتزم به شاخص‌های ذکر شده تأکید می‌کند. 
امروز رئیس‌جمهور منتخب بالاترین حمایت ارکان حاکمیتی را دارد و دیدار‌ها و اعلام حمایت‌های مختلف، این واقعیت را نشان می‌دهد. مردم نیز چه آنان که به وی رأی داده‌اند و چه کسانی که به رقبای وی رأی داده‌اند حامی ایشان بوده و آرزوی موفقیت دولت جدید را دارند. رهبر معظم انقلاب نیز بار‌ها حمایت خود را از ایشان اعلام کرده و صراحتاً موفقیت و پیروزی رئیس‌جمهور منتخب را «پیروزی همه ما» [ملت و قوای دیگر]دانستند و مجلس را به کار فوری «رأی به کابینه‌ای که آقای پزشکیان حفظه‌الله ارائه خواهند کرد» فرمان دادند. 
اداره قوه اجرایی کشوری به وسعت ایران و نظامی برآمده از انقلاب اسلامی که وضعیت آن، نه فقط بر ملت ایران، بلکه بر سرنوشت منطقه و جهان تأثیر فراوان دارد و امروز در تراز یک قدرت جهانی به بازیگری اصلی در صحنه جهان تبدیل شده است، بسیار جدی‌تر و سخت‌تر ومسئولیت‌آورتر از آن چیزی است که تصور می‌شود. ایران اسلامی ماحصل خون دادن‌ها و خون دل خوردن‌های مردان و زنان بسیاری است و آن چیزی که امروز به دست ما رسیده، آسان به دست نیامده است. وظیفه همه ما کمک به رئیس‌جمهور منتخب است ولی انتظار می‌رود رئیس‌جمهور منتخب نیز بهترین عملکرد را در انتخاب کابینه‌ای انقلابی و کارآمد برای تحقق اصول اعلامی خود داشته باشد.

افزایش نشاط اجتماعی با همدلی میان دولت و مجلس

علیرضا سلیمی

رهبر انقلاب چند روز پیش در دیدار نمایندگان مجلس دوازدهم بر ضرورت همدلی‌ها میان نمایندگان و رئیس‌جمهور منتخب تاکید کردند.

جمهوری اسلامی از ظرفیت‌های مختلفی در حوزه‌های گوناگون برخوردار است و هر کدام از قوای کشور برای حل مشکلات کشور توانمندی‌های مناسبی دارند. طبعا همراهی، همگامی و همدلی بین مجموع این ظرفیت‌ها بسیار کارساز خواهد بود. زمینه این همکاری مبتنی بر یک هم‌افزایی است و هرچقدر میان دولت و مجلس این هم‌افزایی‌ها و همکاری‌ها بیشتر باشد ثمره شیرین آن را مردم عزیز ایران خواهند چشید. شرایط امروز جامعه ما و همچنین وضعیت ویژه‌ای که جمهوری اسلامی در سطح ملی و بین‌المللی دارد، هر عقل سلیمی را به این نتیجه می‌رساند که ما هیچ فرصتی برای اصطکاک و سنگ‌اندازی در برابر کار‌ها نداریم، چون نتیجه این چالش حتما باعث تحلیل نیرو‌ها و تضعیف توانایی‌ها و توانمندی‌ها در بین نیرو‌های انقلاب و عناصر کارساز نظام جمهوری اسلامی خواهد شد.
نکته دیگر این‌که هر اندازه که میان دولت و مجلس و سایر دستگاه‌ها همراهی و همدلی برقرار باشد و مشکلات کشور براساس هم‌افزایی و افزایش تعاملات میان قوا رفع شود کشور به سمت ترقی و پیشرفت حرکت خواهد کرد و طبیعی است که اگر چنین اتفاقی بیفتد فضای جامعه توأم با آرامش و امنیت خواهد شد. افراد جامعه وقتی ببینند که تلاش برای رفع مشکلات و موانع و بهبود وضعیت کشور بیشتر شده و همراهی‌ها باعث کاهش آلام مردم باشد، حتما به آینده امید بیشتری پیدا خواهند کرد. فضای آرامی که به واسطه همدلی میان دستگاه‌ها و نهاد‌های کشور به‌ویژه دولت و مجلس شکل بگیرد، زمینه بروز نشاط اجتماعی و افزایش امید به آینده را فراهم خواهد آورد.
نکته دیگر آن‌که وحدت، همدلی، هم‌افزایی و انسجام میان قوا علاوه بر این‌که باعث ایجاد یک آرامش روانی در سطوح مختلف جامعه خواهد شد، پیامد مهم آن این خواهد بود که دشمنان و معاندان نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران هم که تاکنون چشم طمع نسبت به گسترش اختلافات داخلی میان مدیران و کارگزاران کشور داشته و همچنین در پی آن هستند تا میان مردم و نظام جمهوری اسلامی اختلاف بیندازند و باعث شکاف اجتماعی شوند، حتما نسبت به ادامه این روند ناامید خواهند شد و چشم طمع آن‌ها برای آسیب‌رساندن و ضربه‌زدن به منافع ملی ایران کور خواهد شد.

رسانه، ارتباطات و اطلاع رسانی در عصر پزشکیان

هوشمند سفیدی

یکی از ضعف های چشمگیر دولت ها جمهوری اسلامی در ایران، ضعف اطلاع رسانی بوده است؛ به گونه ای که حتی مقام معظم رهبری طی سالهای متمادی، از دولت نهم تا سیزدهم، از این ضعف انتقاد کرده اند.
این ضعف در حالی بروز می کند که برخی عصر حاضر را “عصر رسانه”، “عصر روابط عمومی” و “عصر فضای مجازی” نامگذاری کرده اند که درواقع، گویای اهمیت ارتباطات اجتماعی در پیشبرد اهداف سیاست داخلی و دیپلماسی دولت بوده، و نیز مبین تأثیرگذاری این عناصر در شکست یا توفیق یک دولت است.
در یک نگاه ساده، امروز رادیو و تلویزیون (شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی) خبرگزاری‌ها، سایت ها، رسانه های اجتماعی و رسانه های مکتوب، مجموعه قدرتمندی را شکل می دهند و قدرت رسانه را – که در شکل دهی افکار عمومی متجلی می یابد – قوه چهارم مطرح می کنند. ناگفته پیداست که اگر یک دولت مثل دولت پزشکیان بتواند در قالب برنامه جامع ارتباطات اجتماعی بهره برداری بهینه ای از این ظرفیت بکند، و آن را در مسیر صحیح اطلاع رسانی، اطلاع‌یابی و سایر نقش های رسانه ای و ارتباطی قرار دهد و با رویکرد همکار و هم پیمان به رسانه ها نگاه کند و با آن ها وارد تعامل شود، می تواند در زمینه و بسترسازی فعالیت های اجرایی، گام های مهمی را بردارد. البته استفاده شایسته و خردمندانه از ظرفیت رسانه های دولتی نیز در این مسیر حائز اهمیت است.
به یقین، یکی از بازیگران مهم عرصه ارتباطات اجتماعی، دفاتر و واحدهای روابط عمومی هستند که هم باید در استفاده بهینه از ظرفیت های رسانه ای، نقش آفرینی مناسبی را داشته باشند و هم در انعکاس درخواست های مردم و تأمین محتواهای رسانه ای، توانمند و موثر عمل کنند.
براین اساس، سیاستگذاری ارتباطی و رسانه ای هر دولتی، یکی از وظایف اساسی دولت ها را تشکیل و نباید از آن غافل شد.
این مسئولیت در دولت پزشکیان که طی روزهای آتی از آن رونمایی خواهد شد، وظیفه ای بس خطیر بحساب می اید و باید دید آیا برای اولین بار در دولت های جمهوری اسلانی ایران، عزم راسخ، برنامه عمل لازم و بازیگران توانمند برای ایفای این مسئولیت به کار گرفته می شوند یا نه.
در دوره دولت های گذشته، دولت جناب آقای خاتمی، “دولت پاسخگو” نامیده شد و تلاش شد تا وضعیت مناسبتری برای تکریم و پاسخگویی به افکار عمومی شکل می گیرد، امروزه با توجه به رشد شتابان عرصه ارتباطات اجتماعی و ظهور رسانه های جدید به ویژه رسانه های اجتماعی، دولت چهاردهم، مسئولیت بزرگی را در این زمینه به دوش دارد. به طور کلی، یکی از ویژگی های نظام های سیاسی مردم سالار، توانایی پاسخگویی آن ها در قبال عملکرد خود در برابر مردم و رسانه هاست و باید زبان رسا، چشم بینا و گوش شنوایی در برابر مردم داشته باشد.
برای تحقق این خواسته ها، سرمایه گذاری رسانه ای، یک امر ضروری بحساب می آید و باید پذیرفت هرگونه هزینه ارتباطی، رسانه ای و روابط عمومی، قطعاً یک سرمایه گذاری ماندگار به حساب می آید.
خوشبختانه این توجه در سند چشم انداز که جناب آقای دکتر پزشکیان آن را سرلوحه عمل خود قرار داده اند، لحاظ شده و در آن، “رسانه ، بستر ساز توسعه همه جانبه کشور و همراه کننده راه رشد و بسط اخلاق، معنویات و ارزش های دینی در جامعه” توصیف شده است.
ذکر این نکته نیز ضرورت دارد دولت پاسخگو باید بستر آگاهی مردم از امور را فراهم سازد، چنین بستری خود شفافیت ساز بوده و می تواند در ایجاد عدالت رسانه ای موثر باشد. دولت باید زمینه برچیدن بی عدالتی رسانه ای و ارتباطی را که محصول نابرابری و شکاف در آگاهی است، برچیند و نهایتاً بتواند همه این نقش ها را در قالب نظام ارتباطی یکپارچه خود منظور کند.
دولت آقای پزشکیان اگر این اقدامات را سرلوحه برنامه های خود قرار دهد، دولتی پاسخگو، شفاف، اطلاع رسان، اطلاع یاب و پیشرو در زمینه سرمایه گذاری ارتباطی خواهد بود و از توانایی های کافی در این زمینه برای مقابله با تندرویان داخلی و بدخواهان خارجی بهره مند خواهد شد و گام مهمی را برای بازگشت مرجعیت رسانه ای به داخل برخواهد داشت.

درباره واردات گاز و فرصت‌های پیش‌رو

علی وکیلی

این روزها بحث واردات گاز از روسیه مسئله روز ما شده است و عده‌ای آن را تقبیح و عده‌ای آن را تشویق می‌کنند. عده‌ای داشتن اولین یا دومین ذخایر گاز دنیا را بهانه این می‌دانند که چرا باید گاز وارد کرد. بله، اگر گاز وارد کنیم و آن را بسوزانیم، کاملا درست است. تقاضای خانگی برای گاز به صورت وحشتناکی بالا رفته، چه به صورت مصرف مستقیم و چه به صورت مصرف بی‌رویه برق. 

این‌جانب بارها و بارها در نوشتارهای خودم که خدمت دوستان مسئول نوشته‌ام، گفته‌ام که ایران باید هاب گاز طبیعی دنیا بشود و چه خوب که این فرصت پیش آمده که بتوانیم معادل 12 فاز پارس جنوبی (300 میلیون مترمکعب گاز طبیعی) از روسیه وارد کنیم. ناترازی انرژی در کشور فقط به علت تعلل مسئولان انرژی کشور در زمینه کنترل مصرف آن بوده و چنانچه عزمی از طرف دولت باشد، نه‌تنها کنترل‌کردنی است، بلکه فرصتی پیش‌روی کشورمان خواهد گذاشت که بتوانیم بیشترین ارزش افزوده از آن را از طریق تبدیل به محصولات پتروشیمیایی، فروش گاز و وابستگی همسایگان به این انرژی پاک داشته باشیم.

آنچه مسلم است، این است که با این مسائل حساس بازی نکنیم. سرنوشت کشور را نمی‌توان به بازی کودکانه تبدیل کرد و حب و بغض‌ها از همدیگر را مستمسک کینه‌ورزی‌ها کنیم. بیاییم از این فرصت طلایی حداکثر بهره‌برداری را بکنیم. 

ناترازی انرژی دست خودمان است. به‌راحتی می‌توان آن را حل کرد، به شرطی که بخواهیم و اراده کنیم.

بزرگ‌ترین دستاورد مقاومت

سید محمد بحرینیان

یک. آمار شهدای غزه در آستانه ۴۰ هزار نفر قرارگرفته است. بیش از دو برابر این تعداد یعنی حدود ۹۰ هزار مجروح، هزاران مجروح بدحال، صدها مفقود و چند میلیون گرسنه و آواره، تابلوی تمام نمای جنایات و نسل‌کشی بزرگی است که به دست شیطان‌صفتان صهیونیست در غزه در حال وقوع است.
دو. عجیب و معجزه‌آسا است که غزه و ملت مظلوم فلسطین ابدا نشکسته است. نه‌تنها اهداف اعلامی صهیونیست‌ها یعنی کوچاندن اجباری مردم و نابودی حماس محقق نشده، بلکه هیچ صدایی از سوی فلسطینیان و به‌ویژه اهالی غزه مبنی بر پشیمانی از حماسه ۱۵ مهر شنیده نشده است. امپراتوری رسانه‌ای حامی صهیونیسم آرزو دارد چند گروه و حتی چند نفر از اهالی غزه مقابل دوربین‌ها حاضر شوند و چیزی علیه قرائت‌های رسمی ملت فلسطین بگویند و هرچه بیشتر می‌جوید کمتر می‌یابد.
سه. غزه روزبه‌روز زندان و بلکه قتلگاه تنگ‌تری برای فلسطینیان می‌شود، همان‌طور که دنیا هرروز زندان تنگ‌تری برای اسرائیلی می‌شود. پلیس و سرویس‌های امنیتی آمریکا از ترس تجمع و اعتراضات مخالفان اسرائیل، برای سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، تدابیر ویژه تدارک دیده‌اند و برخی مراجع رسمی، اعلام کرده‌اند پلیس فرانسه قادر به حفظ جان نمایندگان رژیم صهیونیستی در المپیک پاریس نیست.
چهار. افکار عمومی جهان، روزبه‌روز نسبت به جنایات اسرائیل رادیکال‌تر می‌شود و جامعه مسلمان، از ایده‌هایی چون دو دولتی عبور کرده و کاملا مهیای نابودی قطعی اسرائیل است. علاوه بر این، حتی دولت‌های نزدیک به آمریکا همچون ژاپن نیز اعلام کرده‌اند که در حال بررسی طرح‌هایی برای مسدود کردن اموال صهیونیست‌ها در کشور خود هستند.
پنج. مقاومت سخت در برابر رژیم کودک کش نیز، هرروز تشدید می‌شود. طی همین چند ماه از خاک ایران، فلسطین، لبنان، یمن، عراق و سوریه علیه اسرائیل اقدام نظامی صورت گرفته است. چنین جبهه یکپارچه و مستحکمی در تمام طول موجودیت ننگین اسرائیل از ۱۹۴۸ تاکنون بی‌سابقه است.
شش. مهم‌ترین دستاورد ماه‌های اخیر که البته به قیمت خون هزاران بی‌گناه حاصل‌شده، پررنگ شدن دوقطبی و روشن شدن صحنه است، یک‌سو اسرائیل است و متحدان غربی و بمب فسفری و سلاح غیرمتعارف و وحشی‌گری، سوی دیگر مظلومیت و تلاش برای نجات و کودک و بیمارستان‌های منفجرشده. روشن شدن صحنه دستاوردی بزرگ و بلکه بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ مقاومت است. آری، فلسطین امروز، مسئله اول جهان اسلام و بلکه کل جهان است

کنگره با دست‌های خون‌آلود

مهدی بختیاری
سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیــر رژیـم صهیونیستی به آمریکا به منظور دیدار با جو بایدن، رئیس‌جمهور این کشور، بار دیگر این اصل خدشه‌ناپذیر را یادآوری کرد که آمریکا هیچگاه نه می‌خواهد و نه اساسا می‌تواند - به ‌رغم موضع‌گیری‌های ظاهری آن هم در موارد معدود- دست از حمایت از این رژیم بردارد. ایالات متحده آمریکا از دهه 70 میلادی به اصلی‌ترین حامی رژیم صهیونیستی تبدیل شد و از آن تاریخ (بویژه بعد از جنگ یوم ‌کیپور) این آمریکا بود که چه به لحاظ اقتصادی، چه نظامی و تجهیزاتی و چه سیاستی و دیپلماتیک، از این رژیم در برابر همه خطراتی که او را تهدید می‌کرد، حمایت کرده است. دلایل این حمایت همه‌جانبه – به رغم هزینه‌هایی که برای آمریکا دارد - شامل موارد متعددی می‌شود از جمله اینکه حمایت از اسرائیل جزئی از هویت سیاست خارجی آمریکاست و اساسا دولتمردان آمریکا امکان و اجازه این را که دست از حمایت از این رژیم بردارند ندارند. برای همین است که اگرچه این کشور در مواردی سعی کرده جلوی تندروی‌های دولتمردان اسرائیلی را در موارد مختلف (نظیر حمله به ایران) بگیرد اما بارها نشان داده شده حتی در صورت نافرمانی صهیونیست‌ها از توصیه‌های آمریکایی‌ها، باز هم ایالات متحده هر آنچه در توان داشته باشد برای حفاظت از این رژیم نامشروع به‌کار خواهد گرفت که آخرین مورد آن، همین جنگ غزه است که اکنون حدود ۱۰ ماه از آغاز آن می‌گذرد. آمریکایی‌ها بارها در خلال همین جنگ با برخی تصمیمات رژیم صهیونیستی مخالفت کردند اما هیچگاه پل هوایی میان آمریکا و این رژیم برای انتقال هزاران تن تسلیحات و بمب‌های سنگین برای از بین بردن زیرساخت‌های نوار غزه را قطع نکردند. دولت فعلی آمریکا روابط صددرصد مطلوبی با دولت نتانیاهو ندارد و حتی حاضر نیست در آستانه انتخابات پیش رو هزینه‌ای گزاف در حمایت از اسرائیل - بویژه در این مقطع که با اعتراض جهانی درباره عملکرد آنها در غزه روبه‌رو است - بدهد. در حقیقت برخی دولتمردان در ایالات متحده متوجه این مساله هستند که حمایت بی‌چون و چرا و صریح از رژیم اسرائیل در مقطعی که آنها مشغول رقم زدن یکی از بی‌سابقه‌ترین جنایت‌ها در حق بشریت هستند، می‌تواند تبعات زیادی برای ایالات متحده داشته باشد؛ جنایت‌هایی که حتی در تاریخ این رژیم جنایتکار هم بی‌سابقه است. تاکنون فقط طبق آمار رسمی، 40 هزار نفر در غزه به شهادت رسیده‌اند که ۲۵ هزار نفر آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند و در همه این جنایات، آمریکا شریک جرم قطعی اسرائیل است. این حجم از جنایات و حمایت‌های آمریکا از اسرائیل البته موجب شد بی‌سابقه‌ترین تظاهرات‌های ضداسرائیلی در کشورهای غربی و حتی در خود آمریکا و در مهم‌ترین دانشگاه‌های این کشور رخ دهد. اقشار مختلف حتی در محل کنگره آمریکا دست به اعتراض زدند و خواستار قطع حمایت‌های دولت‌شان از این رژیم کودک‌کش شدند. در پی همین سفر نتانیاهو به واشنگتن، برخی مقامات آمریکایی نیز دست به اعتراض زدند که از جمله آنها «برنی سندرز» سناتور مطرح و صاحبنام آمریکایی است که این سفر را دعوت از یک جنایتکار جنگی و مایه شرمساری و تاسف دانست. سندرز - که خود یهودی است - گفت: «این کاملا غیرمسؤولانه است که ما به یکی از بدترین فجایع ضدانسانی در تاریخ مدرن بی‌اهمیت باشیم، بویژه زمانی که آن فاجعه توسط دلارهای مالیات‌دهندگان و تسلیحات آمریکایی کمک و حمایت شده باشد. از زمان آغاز این جنگ از جمعیت ۲ میلیون نفری حداقل ۴۰ هزار فلسطینی کشته شده‌اند اما تعداد کشته‌شدگان بسیار بیشتر از این رقم است، زیرا هزاران نفر زیر کوهی از آوار مدفون شده‌اند و اجساد آنها هنوز پیدا نشده است». این کاملا واضح و روشن است که موج ضداسرائیلی در سراسر جهان - حتی در کشورهای غربی - یک موج بی‌سابقه است که روز به روز هم بر گستردگی آن افزوده می‌شود - هرچند صهیونیست‌ها سعی دارند آن را به دروغ، موج ضدیهودی نشان دهند - و در این وضعیت، آنکه در افکار عمومی درست در کنار اسرائیل قرار گرفته، رژیم تروریست ایالات متحده آمریکاست که دستش به خون زنان و کودکان مظلوم فلسطینی آلوده است و حالا این دولت میزبان یکی از خون‌ریزترین و منفورترین شخصیت‌های سیاسی دنیا یعنی نخست‌وزیر اسرائیل است که قرار است با دست‌هایی که هنوز خون کودکان فلسطینی از آن می‌چکد، در کنگره این کشور بایستد و سخنرانی کند.