خودتحقیری راهحل نیست
بیستوششم اسفند ماه سال گذشته بود که میلاد تقوی از سوی مجمع انتخاباتی فدراسیون والیبال به عنوان رئیس این فدراسیون انتخاب شد، یعنی سه روز دیگر چهار ماه است که رئیس جوان فدراسیون سکان مدیریت یکی از محبوبترین و افتخارآفرینترین رشتههای ورزشی کشور طی دهه گذشته را به دست گرفته است.
چهار ماه گذشته و حالا میلاد تقوی از بحرانی بودن شرایط والیبال و نامساعد بودن حال والیبال ایران خبر میدهد. اینکه تقوی را مسبب بروز چنین شرایطی در والیبال بدانیم چندان درست نیست، هر چند او در دوران رؤسای قبلی پستهای کلیدی در فدراسیون داشته و از عناصر تصمیم گیرنده بوده است، اما اینکه بعد از چهار ماه به عنوان رئیس فدراسیون والیبال بگوید حال این رشته خوب نیست نیز اصلاً قابل قبول نیست.
پیش از به ریاست رسیدن او همه خوب میدانستیم که حال والیبال خوب نیست. از دست رفتن عنوان قهرمانی آسیا، از دست رفتن حضور در المپیک و نتایج ناامیدکننده در لیگ جهانی طی چند سال اخیر نشان میداد حال و روز والیبال ایران تعریفی ندارد. این را همه متوجه شده بودند، اما گویا برای رئیس جوان فدراسیون والیبال درک این حقیقت نیازمند چهار ماه زمان بود تا امروز بگوید «حال والیبال ایران خوب نیست» و از همه بخواهد برای بازگرداندن والیبال به جایگاه قبلی خود تلاش کنند!
«هنوز ساختار فدراسیون اصلاح نشده است و تا این مهم صورت نگیرد تغییر نتیجهبخش نیست» این را هم تقوی میگوید. یک نکته قابل تأمل که در خصوص آن باید از رئیس فدراسیون پرسید چطور با گذشت چهار ماه از زمان ریاستش ساختار فدراسیون را اصلاح نکرده است؟! این موضوع زمانی حساسیت بیشتری پیدا میکند که متوجه باشیم تقوی در بدنه مدیریتی فدراسیون والیبال حضور داشته و به خوبی به ایرادهای آن آشناست پس بیان این حرف که هنوز ساختار فدراسیون اصلاح نشده است جای هیچ توجیهی ندارد. تقوی حتی نمیتواند شرایط خاص تیم ملی و بلاتکلیفی نیمکت آن را هم به عنوان بهانه مطرح کند، چراکه انتخاب سرمربی با کارشناسان است (که البته در این مورد هم فدراسیون با شکست روبهرو شد و گزینه انتخابی تیم را به قهقرا برد) و او میتوانست در این مدت به امور فدراسیون رسیدگی کند، اما ظاهراً رئیس جوان کار فنی تیم را بیشتر از مدیریت فدراسیون دوست دارد.
والیبال ایران افت کرده است. والیبال همچنان در باد موفقیتهای سالهایی که کمکم باید از واژه «دور» برای آن استفاده کرد خوابیده است، درست مانند فوتبال که به اشتباه هنوز خود را آقای آسیا میداند. میلاد تقوی به عنوان مدیری که سالها در فدراسیون والیبال حضور داشته و با شرایط کاملاً آشنا بوده است در این چهار ماه باید برای اصلاح وضعیت والیبال کار میکرده، نه اینکه امروز بیاید و از خوب نبودن حال والیبال بگوید.
جناب رئیس! همه خوب میدانستیم و میدانیم که حال والیبال خوب نیست، سؤال این است که شما طی چهار ماه اخیر چه کردهاید که حال والیبال ایران بهتر شود؟ وقتی امروز اینگونه سخن میگویید یعنی کاری انجام نشده است، یعنی فقط حرف زدهاید، ولی دیر نیست، چهار ماه گذشته حالا حتماً شرایط را بهتر از قبل میدانید. فقط امیدواریم که چهار ماه دیگر هم از زبان شما نشنویم که «حال والیبال خوب نیست، همه باید تلاش کنیم تا خوب شود.»
ایستاده در میدان
محمد قادری
پس از اعلام خبر شهادت آیتا... رئیسی و همراهانش، شاید اغراق نباشد اگر بگوییم مهمترین مسأله عموم رسانههای خارجی، ملتهای منطقه و مقامات کشورهایی که جمهوری اسلامی ایران برای آنها به اشکال مختلف موضوعیت دارد، این نکته بود که نگاه منتخب بعدی ملت ایران و دولتی که او تشکیل خواهد داد به حوزه سیاست خارجی و بهویژه موضوع «مقاومت» چه خواهد بود و آیا رویکرد راهبردی تهران نسبت به این حوزه تداوم خواهد یافت یا دستخوش تغییر خواهد شد.
درهمین راستا، از همان بامداد شنبه شانزدهم تیرماه که مشخص شد پیروز انتخابات دوره چهاردهم ریاستجمهوری اسلامی ایران، مسعود پزشکیان است، بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و فعالان رسانهای داخلی و خارجی با تمرکز بر همین موضوع، بهدنبال پاسخ به این سؤال بودند که با توجه به گرایشهای اصلاحطلبانه نهمین رئیسجمهور منتخب ملت ایران، سمتوسوی تاکتیکی و راهبردی دولت آینده در حوزه سیاست خارجی کدام جهت را نشانه خواهد رفت و مشخصا سرنوشت پروندههای مهم مرتبط با ایران بهویژه درخصوص «محور مقاومت» چه خواهد شد. موضعگیریهای پیش و پس از روز انتخابات مسعود پزشکیان در این رابطه، اما تقریبا تکلیف را برای آنان که تردیدهایی نسبت به موضوع داشتند برطرف کرد و چنانچه پیشتر بسیاری از کارشناسان نیز بر آن تاکید کرده بودند، رئیسجمهور منتخب نهتنها بر راهبرد رسمی و قطعی کشور در حمایت از محور مقاومت تاکید کرد، بلکه با گفتار و رفتاری موثرتر و محکمتر از گذشته، عملا خطمشی دولت متبوع را خود در این حوزه بهصراحت بیان و تبیین کرد.
او که در مناظرات و برخی از سخنرانیهای خود در روزهای منتهی به انتخابات بعضا به این موضوع اشاره کرده بود، اما طی یک هفته گذشته، چه آنجا که در پاسخ به پیام تبریک دبیرکل حزبا... لبنان، به سیدحسن نصرا... نامه نوشت و گفت: «حمایت از مقاومت با قدرت تداوم خواهد داشت»، چه زمانی که در پیامی خطاب به رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کرد: «به حمایت همهجانبه از ملت فلسطین ادامه میدهیم» و چه آنجا که در تماس تلفنی بشار اسد با او بر تقویت روابط دوجانبه تاکید کرد، عملا نشان داد که خطمشی و مسیر مدنظر او در حوزه سیاست خارجی و پروندههای مهمی مانند محور مقاومت همان خط اصولی و مشی راهبردی رهبر معظم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و چنانچه پیشتر هم گفته بود، بدان باور عمیق دارد.
پزشکیان حتی پارا فراتر از این گذاشت ودرجمع اعضای ستاد انتخاباتی استان تهرانخودودرحالی که در ابتدای جلسه شعارهایی در حمایت از میرحسین موسوی، عضو فعال کارزار تحریم انتخابات وحامی شعارانحرافی «نه غزه نه لبنان» درفتنه سال۱۳۸۸ سر داده شده بود، با صراحت تمام به شعار اصلی جریان و تفکر مقاومت توجه داد و اعلام کرد: «در مقابل هیچ قدرتی سر خم نخواهیم کرد.»
این ابراز صریح باور قلبی و عملی پزشکیان دراین خصوص، گرچه از یکسو خواب آشفته برخی را در داخل و خارج کشور بر هم زد و امیدهای واهیشان را ناامید کرد، اما از سوی دیگر، برخی ابهامات را بهویژه در میان ملتهای آزاده و مقاوم منطقه و رهبران مقاومت برطرف ساخت و بیش از گذشته بدانها قوت قلب بخشید، تا جایی که سیدحسن نصرا... در یکی از سخنرانیهای شبهای محرم خود گفت: «از آقای پزشکیان تشکر میکنم که به پیام من پاسخ داد. هر کسی که رئیسجمهور ایران باشد با هر جریان فکری، حمایت از جبهه مقاومت دنبال میشود و در هر دوره این حمایت بیشتر میشود.»
توهینهای پیاپی رسانههای معاند و اکانتهای ضدانقلاب به منتخب مردم که پس از این ابراز مواضع رنگوبوی جدیتری نیز به خود گرفته، هم نشان از جیرهخواری آنها از محافل آمریکایی ــ صهیونیستی دارد و هم بیانگر آن است که پزشکیان چنانچه از او انتظار میرفت، در موضوعی که خصوصا پس از جنایات بیپرده ۹ماه اخیر رژیم جعلی و کودککش اسرائیل، قریب بهاتفاق افکار عمومی دنیا را با خود همسو کرده، صریح و شفاف در سمت درست تاریخ ایستاده است. با این تفاسیر به نظر میرسد تفکری که پزشکیان آن را نمایندگی میکند، خاصه در حوزه مقاومت، نهتنها زاویهای با اصول راهبردی و خطوط قرمز گفتمان اصیل، انسانی و ظلمستیز انقلاب اسلامی ندارد، بلکه صراحتا بر خطکشی میان مشی و منش خود با ایدهها و رویکرد جریانهایی که به هر دلیل قائل به این اصول راهبردی نیستند، اصراردارد وآن رافریادمیزند واین البته همان چیزی است که مقامات آمریکایی واروپایی حامی صهیونیسم رادرخصوص فهم دقیق چیستی وچگونگی رفتاردولت پزشکیان درحوزه محور مقاومت دچار دوگانگی و ابهام کرده است.
ناگفته پیداست که دنیای امروز و لایههای مختلف افکار عمومی آن، فهم دقیقتری نسبت به تحولات جامعه جهانی و نظام بینالملل پیدا کرده و در فرآیندی که با سرعت بالا به سمت چینش نظم جدید جهانی و تغییر هندسه قدرت در آن پیش میرود، با وجود هجمه سنگین امپراتوری رسانهای نظام سلطه، رویکرد حقطلبی و ظلمستیزی را در مقابل زورگویان و جنایتکاران عالم انتخاب کرده است، لذا بدیهی است رئیسجمهور و منتخب ملتی که خود را پیرو سرور آزادگان جهان میداند و دستکم نزدیک نیم قرن با وجود تمام فشارها و دشمنیها پرچمدار «میدان» این حرکت در رسیدن به قله فتح و پیروزی نهایی است، رویکردی جز این نخواهد داشت و انتظاری جز این نیز از او نمیرود.
سید محمد حسینی
دکتر پزشکیان در انتخابات اخیر حاوی پیام هایی برای جامعه بین الملل است. مردم ایران بدیلی برای جمهوری اسلامی ایران نمیشناسند.آنها به دنبال انقلاب و براندازی نیستند. مشی اعتدال و اصلاحات تدریجی را به تغییر حاکمیت ترجیح میدهند، چنانچه در دور دوم انتخابات ۶ میلیون نفر یعنی ۱۰ درصد بر تعداد رأیدهندگان اضافه شد.
تبلیغات سنگین معاندین خارجنشین برای افزایش تعداد تحریمیها در دور دوم شکست خورد.
مردم ایران خواهان تغییر در جهتگیری سیاست خارجی دولت هستند. آنها عمیقأ متوجه شدند که اصول کلی سیاست خارجی موضوعی حاکمیتی است اما در عین حال تجربه کردهاند که رویکرد دولتها در سیاست خارجی میتواند جهتگیری حاکمیت در سیاست خارجی را تغییر دهد. چنانچه مردم در دولتهای سازندگی، اصلاحات، اصولگرایی، اعتدال و نواصولگرایی شاهد تغییر جهتگیری سیاست خارجی بودند.
مردم ایران متوجه شدند که سیاست همسایگی و نگاه به شرق به تنهایی و منقطع از ماشین ظالمانه تحریمها به نتیجه نمیرسد.
مردم ایران برجام را خسارت بار نمیدانند. نقصهای فنی آن را نیز متوجه تیم مذاکره کننده نمیدانند. آنها عمیقأ درک میکنند که دیپلماسی، چانهزنی است که یک طرف «ما» و یک طرف «دیگری» است. برجام چنانچه ترامپ هم گفته بود، برای امریکا خسارت بود لذا از آن خارج شد.
آقای دکتر پزشکیان وعدهای برای احیاء برجام نداد اما گفت رویکرد دولت او، مذاکره و تلاش برای حل و یا کاهش تحریمهاست. بر این اساس دولت جدید ایران همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات نخواهد گذاشت.
دولت جدید ایران تغییری در سیاستهای منطقهای ایران ایجاد نخواهد کرد. پزشکیان مدافع سیاست همسایگی و نقش ایران در جبهه مقاومت است.
دولت جدید ایران سیاست خارجی خود را بر اساس منافع اقتصادی ایران و بر اساس برد- برد تنظیم خواهد کرد بر این اساس مذاکرات پیشرو در مسئله هستهای بر اساس آوردههای اقتصادی برای ایران به پیش خواهد رفت.
میدان و دیپلماسی در دولت جدید به نقطه تعادل و قوامبخشی نسبت به یکدیگر خواهد رسید و دوگانه میدان و دیپلماسی به ضرر منافع و مصالح کشور است.
سه اصل عزت؛ حکمت و مصلحت؛ راهنمای سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان خواهد بود. بر این اساس دولت چهاردهم تؤامان رویکرد تعاملی و تقابلی خواهد داشت. منافع ملی ایران به خصوص منافع اقتصادی مشخص خواهد کرد که دولت کدام یک از رویکردهای تقابلی و تعاملی را دنبال کند.
مطمئنم که در این روزها یکی از مهمترین دغدغههای شما تعیین وزرای کابینه است و از همینجا زمان محک عمل به وعدهها فرامیرسد. درست است که بنا دارید در فرایندی شفاف کابینه را بچینید. اما آقای پزشکیان! رئیسجمهور محترم، این شفافیت و تعیین پارامترهای غیرقابل اندازهگیری با طیفی از سیاسیون، شما را به هدف مطلوب نمیرساند. برای تعیین وزرای خود تنها با سیاسیون اطراف خود مشورت نکنید...
جواد شاملو