▼ حرف روز
جغرافیای خونخواهی از مهمان عزیز
آیا میتوان آمریکا را خارج از تحولات کنونی فلسطین به حساب آورد و نقش این کشور را در حمایتهای همهجانبه از رژیم صهیونیستی نادیده انگاشت؟ آیا حمایتهای سیاسی دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی انکارپذیر است؟ مسئله این نیست که سرزمین و جغرافیای جنگ کنونی کجا قرار دارد؛ مسئله اصلی این است که از حیث راهبردی سطوح سیاسی و امنیتی جنگ تا کجا امتداد پیدا کرده است. در سمت دیگر ماجرا و در پی آشکارتر شدن و تشدید اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی، گروههای مقاومت مرحلهای جدید و بلکه بیسابقهای از قدرتنمایی خود در قالب یک ائتلاف منسجم را نمایان کردهاند. نه فقط در جبهه مقاومت، بلکه تقریباً همه یا دست کم اکثر کارشناسان سیاسی و امنیتی وابسته به غرب و حتی برخی مقامات صهیونیستی، جبهه مقاومت را بازیگر پیروز و دارای ابتکار عمل در صحنه نبرد کنونی دانسته و رژیم صهیونیستی را بازیگر شکستخورده و فاقد گزینههای راهبردی و نظامی معرفی کردهاند. برای درک بهتر این موضوع کافی است تحولات جاری جنگ را نه در مقیاس ۳۶۵ کیلومتری باریکه غزه، بلکه در سطح منطقه و نظام بینالملل، یعنی همانگونه که صحنه واقعی و راهبردی جنگ است، تحلیل و ارزیابی کنیم. اقدام شرارتآمیز رژیم صهیونیستی درباره ترور رهبران حماس در تهران و بیروت بدون تردید ماهیت و جغرافیای جنگ را وارد مرحله تازهای خواهد کرد. دیگر شرایط مانند قبل نیست و معادلات و محاسبات میدانی و عملیاتی تغییر کرده است. در کنار همه این مسائل، این موضوع را نیز باید اضافه کرد که در ۳۰ تیر ماه امسال رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده یمن حمله کرد؛ همچنین ارتش آمریکا در ۱۰ مرداد همزمان با جنایت بیروت، به پایگاه نیروهای حشدالشعبی عراق یک حمله نظامی را ترتیب داد و تعدادی از نیروهای حشد به شهادت رسیدند. این اقدامات حماقتآمیز، یعنی رژیم جعلی صهیونیستی به زودی همه نیروهای مقاومت در جغرافیایی گسترده را علیه خود فعال خواهد کرد. آمریکا و رژیم صهیونیستی که طی روزهای اخیر خطوط قرمز جبهه مقاومت را نادیده گرفتند و جنایتهای جدیدی خلق کردند، باید در ابعاد جغرافیای مقاومت منتظر واکنشهای قاطع و سختتر از پیش باشند. در اینکه رژيم صهيونيستی امروز بر سر مردم غزه آتش میریزد و عملیاتهای ترور اجرا میکند، هرگز به معنای اشرافیت آن بر روندهای سیاسی و امنیتی جغرافیای نبرد نیست. ترور همیشه نشانه استیصال و درماندگی در روندهای امنیتی و صحنه جنگ بوده است. مجازات سخت و خونخواهی مهمان عزیز ایران، که در سطح جبهه و جغرافیای مقاومت رخ خواهد داد، بار دیگر حقایق جدیدی را آشکار خواهد کرد. (عزیز غضنفری)
▼ گزارش روز
الزامات اقتصادی تنبیه متجاوز
در حال نزدیک شدن به ساعت صفر خونخواهی از عاملان ترور شهید هنیه هستیم. بدیهی است بار اصلی تحقق این خواست مردمی، بر دوش ساختار نظامی کشور است؛ اما مدیریت و پشتیبانی از آن، وظیفه و رسالتی تعیینکننده بوده و مترتب بر همه بخشها و اجزای حاکمیت و به ویژه مردم است. یکی از مهمترین بخشهای پشتیبانکننده، حکمرانی اقتصاد کشور است که برعهده دولت بوده و باید شرایطی باثبات و پایدار را در کشور فراهم کند. عطف به این موضوع بسیار مهم، توجه به چند نکته اساسی ضروری به نظر میرسد:
چنانکه نگاشته شد، بخش بسیار مهمی از ثبات و پایداری اقتصادی بر عهده دولت است. در واقع، همه وزارتخانهها، به ویژه وزارتخانههای مرتبط با بازار و اقتصاد باید آرایش جنگی بگیرند و نظارت و مدیریت بر بازار باید تقویت و تشدید شود. در این بین، نقش بانک مرکزی به منزله قرارگاه مرکزی جنگ اقتصادی، بی بدیل است. این نقش از حیث کنترل نرخ ارز به عنوان لنگرگاه انتظارات تورمی کشور اهمیت فوقالعادهای دارد.
البته باید بانک مرکزی را از حیث تعدیل اثرات شوکهای امنیتی بر بازار ارز در این دو سال گذشته تحسین کرد. بازخوانی تحولات گذشته نشان میدهد، بانک مرکزی ایران در مدیریت شوکهای سیاسی و امنیتی به یک تجربه کافی رسیده است. به ویژه که دولت منابع لازم برای کنترل تتر و بازار آزاد را در اختیار دارد. در تأیید این دو نکته باید به فردای عملیات «وعده صادق» اشاره کرد که بانک مرکزی با اشرافیت و رصد کامل توانست تتر را به عنوان سیگنالدهنده اصلی بازار ارز، کنترل و مدیریت کرده و بر خلاف انتظار بازار، روند حرکت دلار را نزولی کند.
این ادعا به دور از ذهن نیست اگر بگوییم که اقتصاد ایران به یک همزیستی نسبی با شوکهای امنیتی و سیاسی رسیده است. البته منظور این نیست که چنین شوکهایی تأثیر ندارند، بلکه این طور به نظر میرسد شدت تأثیر چنین وقایعی بر بازار ارز به نسبت چند سال پیش کمتر است و بازار به یمن حکمرانی ارزی بانک مرکزی و منابع کافی، بخش مهمی از تأثیرات چنین شوکهایی را هضم میکند.
از آن سو، آنچه درباره دولت و حکمرانی اقتصاد در شرایط شوکهای نظامی و امنیتی در منطقه گفته شد، نافی توجه مردم به وظیفه و تکلیفشان نیست. بدیهی است بخش مهمی از کنترل بازار و اقتصاد بر عهده مردم بوده و آنها باید در این زمینه نقش اساسی خود را در کنترل مصرف، پرهیز از هجوم به بازارها و منابع، رعایت انصاف و غیره ایفا کنند. به عبارتی، عبور از وضعیت فعلی و کاهش تأثیرات منفی اقتصادی با همکاری همیاری همه اجزای حاکمیت و نظام، به ویژه دولت و مردم امکان پذیر است. (علی محمدی)
▼ خبر ویژه
سکولارها را بر مسند بنشانید!
«عباس عبدی» طی یادداشتی در روزنامه «اعتماد» با برشمردن ویژگیهای کلی مدیران ایرانی مدعی شد، حضور جوانان در سیکل مدیریت کمرنگ است. وی همچنین ویژگی دوم را سهم بسیار اندک زنان و ویژگی سوم را حضور نداشتن افرادی که همسویی کامل با ارزشهای رسمی ندارند، ذکر کرده و مینویسد، شاید بتوان گفت دو مشکل جوانان و زنان هم تا حدی بازتاب همین تفاوت در شکاف با ارزشهای رسمی است، البته دلایل دیگری هم دارد. اشاره عبدی مبنی بر بهکارگیری نیروهایی که همسویی با ارزشهای رسمی ندارند، جای تأمل دارد و این پرسش که وقتی آنان خود تحمل معرفی افرادی غیرهمسوی سیاسی در دولت چهاردهم را ندارند، چطور میتوانند انتظار حضور افرادی در کابینه و مدیریت را داشته باشند که اصولاً همسویی در ارزشهای رسمی ندارند؟ اصل بر جذب حداکثری است، اما فراخ کردن این اصل به جذب تحت هر شرایط با دامنهای تا عدم التزام هر معنایی داشته باشد، معنایش جذب حداکثری نیست.
▼ اخبار
روایت آمریکاییها دروغ محض است!
«خالد القدومی» نماینده حماس در جمهوری اسلامی ایران روایت روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» مبنی بر شهادت هنیه بر اثر یک بمب را تکذیب کرد و گفت: «هنیه شب سهشنبه در شام مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی ایران شرکت کرد. وی پس از آن، به محل اقامت خود [در شمال تهران] رفت؛ جایی که مخفی نبود و همه از آن اطلاع داشتند. در واقع این محل، مخصوص مهمانان خارجی بوده است.»
القدومی همچنین تأکید کرد: «آنچه درباره نحوه اطلاع اسرائیل از محل اقامت وی گفته میشود، بیمعناست؛ زیرا شهید در یک سفر علنی و به عنوان یک شخصیت دیپلمات در ایران حضور داشت. پس از اینکه به محل اقامت رسیدیم، شهید نماز خود را به جا آورد و درباره مراسم تحلیف [رئیس جمهوری ایران] و فضای خوب حاکم بر آن سخن گفتیم.» نماینده حماس در ایران ادامه داد: «وی مستقیماً به من گفت که شماری از وزرای خارجه و نمایندگان کشورهایی که برخی از آنان، حماس را به رسمیت نمیشناسند، برای عرض سلام نزد او رفتند. ما در آن شب، درباره ترور شهید فؤاد شکر و فضیلت شهادت سخن گفتیم. وی گفت که شهادت، پایان خوشی برای تمام مجاهدانی است که با رژیم صهیونیستی مبارزه میکنند.» وی با تأکید بر اینکه «رژیم صهیونیستی، طراح و مجری این عملیات بوده و با آگاهی و موافقت آمریکاییها انجام داده است»، در پایان تصریح کرد: «دولت آمریکا، شریک این جنایت است و در جریان سفر به واشنگتن، به نتانیاهو اجازه دادند این جنایت را انجام دهد.»
صهیونیستها نگران قطع ارتباطات
رسانههای صهیونیستی اعلام کردند: «در پی نگرانی از قطع ارتباطات بر اثر جنگ احتمالی با ایران، تلفنهای همراه ماهوارهای در اختیار وزرا قرار گرفت.» «اکسیوس» نیز نوشت: «دولت بایدن نگران دشواری ایجاد ائتلافی از همان کشورهایی است که در مقابل حمله قبلی ایران به اسرائیل کمک کردند.»
یک مسئول اسرائیلی به اکسیوس گفته است که اطلاعات اسرائیل پیشبینی میکند که ایران و عواملش یک «حمله گسترده» را انجام خواهند داد. خبرگزاری فرانسه هم تأیید کرد، پاریس از شهروندان خود در ایران میخواهد که کشور را در اسرع وقت ممکن ترک کنند. همچنین «نیویورک تایمز» خبر داد: «واشنگتن در حال آماده شدن برای اعزام جنگندههای بیشتر به منطقه در پاسخ به تهدیدات ایران و عواملش مبنی بر حمله به اسرائیل است». وزیر دفاع رژیم صهیونیستی همتای بریتانیایی خود را به تشکیل ائتلافی برای دفاع از اسرائیل در برابر ایران و متحدانش دعوت کرد. سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل هم اعلام کرد: «برآوردهای اسرائیل نشان میدهد ایران ممکن است بخواهد از خاک خود موشکهایی را به سمت اسرائیل شلیک کند.»
توافق با طراحان ۱۱ سپتامبر!
پنتاگون با سه نفر از طراحان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در آمریکا از جمله «خالد شیخ محمد» مغز متفکر این حمله برای پذیرش اتهامهایشان به توافق رسیده که میتواند حکم اعدام آنها را لغو کند.
پنتاگون در بیانیهای اعلام کرد، هیچ جزئیاتی از این توافق منتشر نخواهد شد، اما روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی نوشت: «خالد شیخ محمد»، «ولیدبنعتش» و «مصطفی الهوساوی» سه متهم پرونده ۱۱ سپتامبر به توافقی پیش از محاکمه رسیدهاند و به این ترتیب در ازای حبس ابد، به جرم خود اعتراف خواهند کرد. چنین پیشنهادی از سوی دادستانها در نامهای در سال گذشته به تفصیل بیان شد؛ اما خانوادههای نزدیک به ۳۰۰۰ نفری که در حملات ۱۱ سپتامبر کشته شدند، اختلاف نظر داشته و هنوز هم خواستار اشد مجازات متهمان هستند. هر سه نفر از سال ۲۰۰۳ در بازداشت هستند و سالهاست که در زندانی در پایگاه نظامی آمریکا در خلیج گوانتانامو در کوبا زندانی هستند. گفتنی است، آمریکا، خالد شیخ محمد را مغز متفکر اصلی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک میداند.
▼ اخبار کوتاه
◄ منابع فلسطینی خبر دادند، نظامیان رژیم صهیونیستی، شیخ «عکرمه صبری» خطیب مسجدالاقصی را بازداشت کردند. به گفته این منابع، پس از اینکه شیخ صبری، شهادت «اسماعیل هنیه» رئیس فقید دفتر سیاسی جنبش حماس را در خطبههای نماز جمعه تسلیت گفت، دستور بازداشت وی صادر شد. «حمزه قطینه» وکیل صبری میگوید که صهیونیستها پس از محاصره منزل وی در قدس اشغالی، خطیب الاقصی را بازداشت کردند.
◄ شاباک(سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) دستورات فوقالعادهای به نتانیاهو و وزیران کابینه وی داده است، از جمله از آنها خواسته است در مکانهایی که امنیت ندارد، حضور پیدا نکنند.
◄ «دان هرئیل» معاون سابق رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی و ژنرال ذخیره این رژیم هشدار داد: «دولت نتانیاهو، اسرائیل را به راهبردی میکشاند که باید در هفت جبهه بجنگیم. این دولت، ما را وارد جنگ فرسایشی بی نهایت میکند.» همچنین «کوبی میروم» سرهنگ ذخیره رژیم صهیونیستی در واکنش به اقدامات تروریستی مستمر این رژیم متجاوز تأکید کرد: «ترورها واقعیت راهبردی را برای اسرائیل تغییر نداده است.»
◄ «سرلشکر حسین سلامی» فرمانده کل سپاه در پیامی به «سیدحسن نصرالله» شهادت «ابومحمد فواد شکر» نوشت: «بی تردید شهید عزیز حاج محسن خلاصه شهدای نهضت مبارک حزبالله لبنان و نویدبخش پیروزی عظیم جبهه حق است و دشمنان امت اسلامی، به ویژه باند تبهکار، جنایتکار و تروریست صهیونی و قاتلان زنان، کودکان و مردان مظلوم غزه و حامیان آن باید منتظر خشم مقدس و انتقام سخت و حتمی مجاهدان مؤمن، مصمم و با اراده اضلاع مقاومت اسلامی و خونخواهی آنها باشند.»
◄ وبگاه فلسطینی «قدس الاخباریه» ضمن اشاره به موج گسترده محکومیت ترور اسماعیل هنیه از سوی کشورهای عربی و اسلامی، به این مسئله اشاره کرد که چهار دولت عربی امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و موریتانی این رخداد تروریستی را محکوم نکرده و موضعی در قبال آن اتخاذ نکردهاند.
◄ روزنامه «هممیهن» طی یادداشتی «قسم خوردن» را یکی از مشکلات جوامعی دانست که وارد دنیای مدرن شدهاند؛ ولی به الزامات آن پایبند نیستند. این روزنامه نوشت: «وضعیت کنونی ما اینگونه است که قسم خوردن اعتبار و حرمت سابق را ندارد؛ در نتیجه، بهراحتی نادیده گرفته میشود.» این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «اگر قرار باشد قسم خوردن مابهازای بیرونی نداشته باشد، پس فایده قسم خوردن چیست؟» گفتنی است، تأملی بر این مطالب نشان میدهد، اصلاحطلبان تلاش میکنند در راستای آنچه تقویت جامعه میخوانند، پزشکیان را در مسیر حاشیهها و تعریف آن به عنوان نماینده مردم نه در حاکمیت، که در برابر حاکمیت تعریف کنند.