در ذهن هر کدام از ما یک مدل از این فکرهای سرسامآور وجود دارد. یکی بدبینی، دیگری شک و سوءظن یا خودکمبینی و… . اگر شما هم دائم نقصهای خودتان را مرور میکنید، ذهنتان از نگرانی دور نمیشود، از خودتان زیاد میپرسید که «اگر این نقص را نداشتم چی میشد؟ چقدر خوب میشد، چقدر بهتر به نظر میرسیدم و…» با ما همراه باشید تا رشته این کلاف سردرگم دستتان بیاید.
«نشخوار ذهنی» نام این مزاحم بیدست و پاست. از نظر روانشناسان، این افکار اختلال نیست. یک سازکار ذهنی است که از سنین پنج یا شش سالگی شروع میشود؛ اما وقتی که دائماً در ذهن تکرار میشود و به دلیل منفی بودنش هم بار روانی خوبی ندارد، باید آن را جدی بگیریم.
اگر دچار این غول فکری بیشاخ و دم شدهاید، در اولین قدم «از مقایسه خودتان با دیگران دست بردارید و با خودتان ملایمتر باشید»؛ زیرا این مقایسه، روح و مغز را فرسوده میکند و روحیه را کسل. اعتماد به نفس را کم میکند و آرامش درونی را از بین میبرد.
نکته بعدی این است که «انتظارات بیجا از شرایط نداشته باشیم، درجا نزنیم. با وجود نقصهایمان حرکت کنیم.» انتظار بیش از حد از خود به عزت نفس و دیدگاه ما نسبت به خودمان ضربه میزند. پس از مدتی انرژی و انگیزه ما را از بین میبرد. به گفته بسیاری از روانشناسان، پذيرفتن خودمان با تمام نقصها، ضعفها و کمبودها نشاندهنده عزت نفس و خودباوری ماست.
مهمترین راهکار برای کاهش نشخوارهای فکری که به خودکمبینی منجر میشود، به گفته فردوسی، خودآگاهی است؛ زیرا وقتی فرد نسبت به افکار منفی خودش آگاه باشد، با یک تلنگر خودش را از این دور باطل نجات میدهد.