صبح صادق >>  دین >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۶۳۸۰۳
به مناسبت روز ۲۲ مرداد، روز بزرگداشت سلمان فارسی
پایگاه بصیرت / سید حسین خاتمی خوانساری

دستورات اسلام در همه امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... هم مشخص و روشن است و هم قاطع؛ اگر بنا باشد کاری انجام دهیم، اول باید رضای خدا را در نظر داشته باشیم و سپس اصول صحیح آن‌ کار را بشناسیم و بعد آن کار را به‌ طور صحیح با در نظر گرفتن علم و اخلاق انجام دهیم. از آنجایی‌ که خداوند زندگی دنیایی را دارای قاعده و اصول دانسته و ما را به پیروی از آن امر فرموده است، کارهای ما نیز باید اصول و قواعد دنیایی را هم در نظر بگیرد؛ یعنی اسبابی برای رسیدن به هدف برای ما تعریف شده است که ما باید آن را در نظر داشته باشیم، پیدایش کنیم و به آن مجهز شویم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا»؛ ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی [که برای رسیدن به هدف‌هایش نیازمند به آن بود] وسیله‌ای به او عطا کردیم. زندگی همراه با آسایش و آرامش روش‌های اسبابی دارد؛ مقاومت در مقابل سختی‌ها روش‌های متعددی دارد و مقاومت، ایستادگی و استحکام در مقابل دشمن هم روش‌هایی دارد. در زندگی اهل بیت(ع) هم استفاده از این روش‌ها و اسباب را می‎بینیم. بزرگان دین و کسانی ‌که به سنت و سیره اهل بیت(ع) عمل می‌فرمودند هم با الگوگیری از ایشان، روش‌ها و اسباب مختلف را برای انجام امور زندگی و حکومت استفاده می‌کردند. نمونه‌ای از این رفتار، رفتار جناب سلمان فارسی یا به فرموده پیامبر گرامی اسلام(ص)، «سلمان محمدی» در فتح مدائن است. اولاً شرکت ایشان در فتوحات آن ‌زمان و در خلافتی که از نظرهای مختلف با آن زاویه داشت، در راه رضای خدا بود و ثانیاً حضورش را مؤثر در آن زمان و مکان می‌دانست و همانطور که همه مشاهده کردند، توانست به بهترین روش مدائن را فتح کند. این حضور الگویی بود برای مسلمانان و حتی حکومت وقت که روش مذاکره و جنگ چگونه است و چطور باید با اصول اسلامی و اخلاقی جنگید . 
در تاریخ آمده است، سلمان فارسی در فتح مدائن نقش ویژه‌ای داشت. هنگامی‌که مسلمانان وارد مدائن شدند و قصرها را یک به یک می‌گشودند، نگهبانان یکی از قصرها در برابرشان مقاومت کردند. در این کاخ سرداران چابک و نیرومندی بودند که نمی‌خواستند به سادگی تسلیم شوند. سلمان نزد ‌آنان رفت و به زبان پارسی خطاب به ایشان گفت: «انسان تا زمانی با جان و مال خویش می‌جنگد که رهایی یابد. در حالی‌که برای شما نجاتی نمی‌بینم؛ زیرا کسرا در مقابل ارتش اسلام عقب‌‌نشینی کرده و متواری شده است و بر مقر حکومتش دست یافته‌اند. چنانکه سربازی از او در مداین باقی نمانده است. شایسته است با دست خود، خویشتن را به هلاک نیفکنید و تسلیم شوید.» آنان از این سخن سلمان خشمگین شده، به سویش تیراندازی کردند. آنگاه از او پرسیدند: «تو که هستی؟!» او ماجرای زندگی خویش و چگونگی آشنایی با رسول اکرم(ص) را برای‌شان بازگو کرد و از کرامت‌های اخلاقی و فضایل آن حضرت سخن‌ها گفت. ایرانیان تسلیم شدند و دروازه‌های قصر را گشودند و از آن خارج شدند!
سلمان با استفاده از آموزه‌های دینی روشی را در اقناع دشمن پیاده کرد تا کمتر خون‌ریزی شود و این نمونه‌ای بود در اختیار مسلمانان که تا می‌توانید از جنگ و خون‌ریزی جلوگیری کنید. سلمان نیز مانند مولای خود امیرالمؤمنین علی(ع) با دشمنانِ جنگ‌طلب تا توانست راه آمد و مانند ایشان کار خود را از نصیحت مخالفان آغاز کرد. بنای اصلی اسلام هدایت مخالفان و دفع معنوی دشمنی دشمنان است. حال اگر دشمن نخواست از برخوردهای نرم به حسن نیت سربازان اسلام پی ببرد، چگونه باید با او برخورد کرد؟ آیا باید اجازه داد قدم به قدم جلو بیاید و با استفاده از سربازان نامرئی رسانه‌ای خود از نظر علمی و معنوی و اصول تعریف شده اسلام، مسلمانان را فریب دهد و آنان را از جنگ و مقابله با خود دور کند؟ یعنی از اصول اخلاقی مؤمنان علیه‌شان استفاده کند و به آنها ضربه بزند؟ سفارش امیرالمؤمنین(ع) در نامه 14 نهج‌البلاغه مبنی بر این است که سپاه اسلام نباید آغازگر جنگ باشد، اما اگر مجبور به جنگ شد، باید اصول و قواعد اسلامی و اخلاقی را در نظر بگیرد. ایشان مى‌فرمايند: «با آنها نجنگيد تا آنها جنگ را آغاز کنند؛ زيرا بحمدالله شما داراى حجت و دليل هستيد(شما پيرو امام و پيشوايى هستيد که خدا و خلق بر آن اتفاق دارند.) بنابراين اگر آنها آغازگر جنگ باشند، حجت و دليل ديگرى براى شما بر ضد آنهاست»؛ وقتی خداوند می‌فرماید: «فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْکُمْ»؛ پس هر كس بر شما تعدّى كرد، همان‌گونه كه بر شما تعدّى كرده، بر او تعدّى كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.(بقره/194) منظور از پروا داشتن را همان اصولی می‌داند که اهل بیت(ع) برای ما تبیین فرموده‌اند. اگر با علم و آگاهی و تقوا در میدان نبرد حاضر شویم، دشمن نمی‌تواند از طرفی با سلاح جنگی به سراغ‌مان بیاید و از طرفی با سلاح رسانه، شایعه، شبهه و... .