شهادت سیدحسن نصرالله، ضمن ایجاد اندوه و نفرت بیش از پیش نسبت به رژیم جعلی صهیونیستی و حامیان آن فرصتهایی را پیش روی این جریان قرار داده است؛ البته چالشهایی هم پیش روی آن قرار گرفته است که در ادامه بررسی خواهیم کرد.
فرصتها
حفظ وحدت و انسجام درونی: در طول تاریخ مبارزات سیاسی به ویژه در مکتب تشیع، شهادت رهبری محبوب و مردمی همیشه منجر به اتحاد بیشتر پیروان و تقویت روحیه مقاومت و ثابتقدم بودن در رسیدن به اهداف قلمداد میشود. در این وضعیت سخت، انتظار میرود اعضای محور مقاومت بیش از پیش به هم نزدیک شده و انسجام داخلی خود را تقویت کنند.
جذب نیروهای جدید: بیشک شهادت رهبران، اغلب میتواند به مثابه الگویی برای نسلهای جدید مطرح شود و جوانان و پیروان علاقهمند را به سوی مقاومت و تلاش برای محقق کردن اهداف آن سوق بدهد. این امر میتواند به افزایش تعداد نیروهای مبارز و تقویت بنیه مردمی مقاومت در آینده نزدیک و بهعنوان یک فرصت ارزیابی شود.
توجه جهانی به مسئله فلسطین: شهادت رهبر مقتدر مقاومت سیدحسن نصرالله میتواند توجه جهانی را به مسئله فلسطین و ظلمهای رژیم صهیونیستی بیش از پیش جلب کرده و موجی از حمایتهای بینالمللی را ایجاد کند.
تحول در رهبری: شهادت یک رهبر آن هم رهبری در چنین سطح و دارای خصوصیات فرامنطقهای، فرصتی برای ظهور نسل جدیدی از رهبران به شمار میرود. این تحول بزرگ میتواند به پویایی و نوآوری در ساختارهای مقاومت در آینده و بالابردن توان ضربه زدن به بدنه و ساختار دشمن کمک فراوانی کند.
تقویت روحیه انتقامجویی: شهادت رهبری محبوب، اغلب به تقویت روحیه انتقامجویی در میان پیروان منجر میشود و فعالیتهای نظامی و چالشبرانگیز را برای دشمن افزایش میدهد.
چالشها
افزایش فشارهای خارجی: بدیهی است که دشمنان مقاومت، از این فرصت برای افزایش فشارها و تحریمها علیه محور مقاومت و تلاش برای مظلومنمایی بیشتر استفاده میکنند.
نفوذ عناصر فرصتطلب: در چنین وضعیتی، ممکن است برخی فرصتطلبان، از این زمان برای اهداف نفوذ به بدنه تصمیمگیری جنبش بهرهبرداری کرده و تلاش کنند تا از شرایط بهرهبرداری کرده و به اهداف شخصی و سازمانی خود دست یابند.
تغییر در رویکرد دشمن: دشمن مقاومت ممکن است در واکنش به شهادت رهبر جبهه مقاومت، رویکرد تخاصمآمیز خود را تغییر داده و اقدامات تلافیجویانه بیشتری همانگونه که در روزهای اخیر انجام میدهد، دست بزنند.
شهادت سیدحسن نصرالله، حادثهای بسیار پیچیده و چندوجهی به شمار میآید که از یک سو، میتواند فرصتهای جدیدی را برای محور مقاومت ایجاد کند و از سوی دیگر، چالشهایی را نیز به دنبال داشته باشد. موفقیت محور مقاومت در گذر از این مرحله، به نحوه مدیریت این فرصتها و چالشها از سوی رهبر جدید و پیروان آن بستگی دارد.