صبح صادق >>  دین >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۳۶۶۸۱۲
پایگاه بصیرت / سیدحسن خاتمی خوانساری/ گروه معارف

«ولایت‌پذیری» یکی از اصول اساسی در دین اسلام است و به معنای پذیرش رهبری و سرپرستی امامان معصوم(ع) و نایب امام معصوم(ع) است. این مفهوم در قرآن کریم و روایات ائمه معصوم(ع) به‌ وضوح بیان شده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ولایت برای ولی و امام به‌ معنای سرپرستی، هدایت و رهبری است که در آن ولی، مسئولیت هدایت و راهنمایی جامعه را بر عهده دارد و برای مردم به ‌‌معنای پذیرش و تبعیت از ولی و رهبر است که در اسلام به منزله یک اصل مهم شناخته می‌شود.

ولایت‌پذیری  یکی از ارکان اصلی دین اسلام، نظام سیاسی و اجتماعی را بر پایه رهبری الهی استوار می‌کند. در حدیثی از امام محمد باقر(ع) آمده است: «اسلام بر پنج پایه استوار گردیده است؛ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. آنچنان‌ که کسی به ولایت فراخوانده شده، به هیچ چیز دیگری فراخوانده نشده است.»(الکافی، ج2، ص18) «آیت‌الله جوادی آملی» در این باره می‌گوید: «در قرآن کریم، «ولایت» حکایت حقیقت آدمی‏ است که استعدادهایش در اثر پیوند با ولایت تامّة الهیّه و حقیقیّة ذات ربوبی او، از راه عبادت و بندگی به منصّة ظهور و بروز رسیده است.... آموزه‌های اسلامی زمانی معنای واقعی پیدا می‌کند که در چارچوب ولایت و در محور آن تحقق یابد. هر کس که به ولایت نزدیک‌تر شود، بهره بیشتری از چشمه‌های معنوی خواهد برد. مسلمانان باید آمادگی لازم را برای اطاعت از ولی و رهبری داشته باشند و در این راستا، از دستورات و فرامین ولی پیروی کنند؛ زیرا ولایت‌پذیری موجب تقویت وحدت و همبستگی در جامعه اسلامی می‌شود و مسلمانان را حول محور رهبری واحد جمع می‌کند. همچنین موجب پیشرفت معنوی و اجتماعی در جامعه می‌شود و افراد را به سمت کمال و سعادت هدایت می‌کند.»

 ولایت‌پذیری در اسلام به منزله یک اصل اساسی، نقش مهمی در هدایت جامعه اسلامی و تحقق آموزه‌های دینی دارد. مسلمانان با پذیرش رهبری الهی و پیروی از ولی فقیه و امامان معصوم(ع)، می‌توانند به سعادت دنیوی و اخروی دست یابند؛ اما مخالفت با ولایت و عدم پذیرش رهبری الهی، عواقب زیان‌باری به‌همراه دارد که ممکن است به تفرقه و انحراف در جامعه بینجامد.

یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در جامعه ولایی می‌افتد،  همراهی و همیاری مردم با یکدیگر برای هدایت به‌سوی خداوند و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی است که در جامعه غیرولایی این موضوع دیده نمی‌شود. قرآن می‌فرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»؛ مردان و زنان با ایمان، ولی(و یار و یاور) یکدیگرند. امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. نماز را برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند. به‌ زودی خدا آنان‌ را مورد رحمت خویش قرار می‌دهد، خداوند توانا و حکیم است.(توبه/71) این در حالی است که کافران و منافقان هیچ‌گاه به منافع بلندمدت و اخروی یکدیگر توجه نمی‌کنند و حتی علیه آن اقدام می‌کنند. قرآن درباره آنها می‌فرماید: «لا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى»؛ درگیرى آنان میان خودشان سخت است، تو آنان را متحد مى‌پندارى، در حالى ‌که دل‌های‌شان پراکنده است. این به دلیل آن است که آنان گروهى هستند که نمى‌اندیشند.(حشر/14) در قرآن برای‌ منافقان تعبیرِ «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» را آورده است، اما در آیه‌ای درباره مؤمنان مى‌فرماید: «بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»؛ منافقان و کفار هنگام بروز منافع شخصى، وفادار نیستند و وحدت‌شان ظاهرى و صورى است، «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى» آنان‌ را متحد مى‌پندارى، در حالى که دل‌های‌شان پراکنده است. منافقان و کفار به شدت ترسو هستند و به‌همین دلیل خود را در دژهای مستحکم مخفی می‌کنند و از همین ترس و بزدلی است که به جان مردم بی‌گناه و غیر نظامی می‌افتند.(آل‌عمران/۱۱۱) ارزش و نقش و برکات وحدت و اتّحاد، با کمى اندیشه و تعقل بر همه روشن مى‌شود، لذا پایان آیه فرمود: «قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ»؛ پى بردن به اینکه تمام قدرت از آنِ خداست و ما نباید از انسان‌ها بیشتر از خدا بترسیم، به یک معرفت و توحید ناب و عمیق نیاز دارد و لذا آیه قبل با «قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ» پایان یافت.

مخالفت با ولایت، به‌ویژه در زمینه ولایت ائمه معصوم(ع)، عواقب زیانبار و خطرناکی به‌ همراه دارد و بر زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. اولین آن این است که می‌تواند به سطوح گوناگونی از کفر منجر شود. هرگونه عدم درک صحیح و معرفت ناب نسبت به ولایت، در زمره انکار قرار می‌گیرد و این انکار ممکن است انسان را از دایره ایمان خارج کند. دوم آنکه از رحمت و شفاعت ایشان در روز قیامت محروم می‌شوند. این افراد در روز قیامت از دیدار ائمه(ع) محروم خواهند بود و به شفاعت آنها نخواهند رسید.

سوم آنکه مخالفت با ولایت می‌تواند به انحراف از مسیر حق و حقیقت منجر شود. منافقان و کفار نمی‌توانند حق را ببینند، حتی اگر دنبال آن باشند؛ زیرا نگاه آنان نگاهی ولایت‌پذیر نیست و خداوند بصیرت را از آنان می‌گیرد. عدم ولایت‌پذیری همچنین عواقب اجتماعی، سیاسی و اخلاقی دارد. منکران ولایت هدایت‌پذیر نیستند و چیزی جز عذاب آخرتی در انتظار آنان نیست. البته نباید فراموش کرد که ولایت‌پذیری باید در عمل هر کسی جاری شود، نه بر زبان و ظاهر انسان!