صبح صادق >>  خرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۳۷۷۲۳۳
منطق حرکت انقلاب اسلامی در آموزه‌های امامین انقلاب‌-۱
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

از شاخص‌های مهم جامعه اسلامی، حرکت در مسیر عقلانیت است. جامعه آنگاه روی آرامش خواهد دید که بتواند در مسیر تدبیر و تعقل و مصلحت حرکت کند. بدون توجه به این ملاحظات، آرمان‌گرایی نه‎تنها به اهداف خود نخواهد رسید که گاه حتی می‌تواند به آنتی‌تز خود نیز تبدیل شده و نتیجه عکس دهد و آرمان‌ها نیز ناچیز قلمداد شود!
به بهانه گرامی‌داشت سی‎و‎ششمین سالگشت ارتحال جانسوز بنیانگذار نظام اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و به‎منظور خنثی‌سازی خط تبلیغی شیطانی برای تحریف امام (ره) و بازنمایی وارونه از خط امام (ره) در رویکرد و عملکرد رهبر معظم انقلاب، در چند شماره به بررسی و بازخوانی منطق حرکت انقلاب اسلامی در آموزه‌های امامین انقلاب بر مدار عقلانیت سیاسی و مصلحت خواهیم پرداخت. 

تصمیمات سیاسی و سنجش عقلانیت
سیاست، عرصه تجلی تصمیماتی است که متناسب با موقعیت زمانی و مکانی اتخاذ می‌شود. با تغییر شرایط، تصمیمات هم تغییر می‌یابد و در نتیجه سیاست جدیدی شکل می‌گیرد. بی‌توجهی به موقعیت موجب بی‌اعتباری تصمیمات سیاسی شده و حاصل آن افتادن در گرداب انحراف و انحطاط خواهد بود. تصمیمات سیاسی هم در قالب رفتار‌ها و هم گفتار و تحلیل‌های سیاسی بازیگران ظهور می‌یابد و ما هر روز در جامعه شاهد این تصمیمات هستیم که بر زندگی شهروندان اثر می‌گذارد و شرایطی را برای جامعه رقم می‌زند. آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که تصمیمات سیاسی باید با شاخص «عقلانیت» سنجیده شود و اعتبار یابد. عقلانیت سیاسی به‎آن معنا است که در هنگام تصمیم‌گیری همه ابعاد موضوع و همه مؤلفه‌های مؤثر را مدنظر داشته باشیم. بی‌توجهی به بعدی از مسئله تصمیم را ناقص خواهد کرد و اهداف محقق نخواهد شد. در این میان بعد از مشخص کردن پارامتر‌های مؤثر، باید میزان اثرگذاری آنها و همچنین وزن و اعتبار آنها را نیز مشخص و مبتنی بر آن اولویت‌بندی کرد. بدون تعیین اولویت‌ها و عدم تشخیص اصل و فرع‌ها، تصمیمات ما یا از موضع انفعال اتخاذ خواهد شد یا از موضع انتحار! و نتیجه آن هر چه باشد، عقلانیت سیاسی نخواهد بود!
عقلانیت، از پایه‌های اصلی جامعه اسلامی و در عرض ایمان، مجاهدت و عزّت است. در فرآیند جامعه‌سازی اسلامی، معنویت روح کار، عقلانیت مهم‌ترین ابزار کار و عدالت جهت‌دهنده و ارزش‎گذار کار‌ها در نظام اسلامی است. همچنین در ارکان تفکر و تمدّن اسلامی، عقلانیت در کنار نوگرایی و سماحت اسلامی قرار می‌گیرد. 
حکیم انقلاب اسلامی مهم‎ترین شاخص تفاوت اسلام ناب محمدی (ص) با اسلام سکولار و لیبرال را متکی بودن اسلام ناب به معنویت، عقلانیت و عدالت می‌دانند و می‌فرمایند: «اسلام ما اسلام عقلانی است. عقل کاربرد بسیار وسیعی در فهم ما، تشخیص اهداف و تشخیص ابزار‌های ما داراست» و تأکید می‌کنند: «ما اسلام متحجر طالبانی را هم قبول نداریم. نه اینکه حالا قبول نداریم، از اول جریان نهضت آن را قبول نداشتیم. از بین شماها، کسانی که سابقه بیشتری دارند، از پیش از انقلاب یادشان است و جریان‌های اسلامی پیش از انقلاب را می‌شناسند و می‌فهمند من چه می‌گویم. از اول، حرکت نهضت، حرکت روشنفکری و عقلانی بود و با تحجر هم مخالف. امروز هم روزبه‌روز همین رویکرد در تفکر اسلامی ما تقویت شده و تضعیف نشده است.» 
در عرصه سیاست منفعت‌های گوناگونی وجود دارد و بازیگرانی با منافع متفاوت و متعارض که این موضوع نیز بر پیچیدگی مسئله می‌افزاید. ضمن آنکه مافیا‌هایی وجود دارد که منافع خود را نه از طریق یک سلسله ضوابط و قواعد منصفانه و قانونی، بلکه با به‎کارگیری شگرد‌های فرصت‌طلبانه، زیاده‌خواهانه و فریب‌کارانه دنبال می‌کند و بدون شناخت این ترفندها، دست‌یابی به تصمیمات عقلانی ممکن نخواهد بود! در این زمینه تعبیر حکیم انقلاب اسلامی شنیدنی است. ایشان معتقدند: «آنی که وارد عرصه سیاست می‌شود، باید مثل یک شطرنج‌باز ماهر هر حرکتی را که می‌کند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیش‌بینی کند.» 
حکمرانی حکیمانه
منطق برشمرده که از آن به‎منزله عقلانیت سیاسی یاد کردیم، مختص بازیگری خاص نیست. سنتی جاری در میدان سیاست است. اما انتظار می‌رود بازیگری که خود را انقلابی و مسلمان می‌داند و می‌خواهد در چارچوب اسلام و انقلاب اسلامی حرکت کند، خود را بیش از دیگران ملزم به رعایت آن بداند. از این عقلانیت در آموزه‌های دینی تحت عنوان تدبیر و حکمت یاد شده است و بر آن «حکمرانی حکیمانه» نام نهاده‌اند. این منطق علاوه بر آنکه در کلام اهل بیت (ع) جاری است، در سیره نظری و عملی امامین انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفته و بار‌ها به مناسبت‌های گوناگون به ابعاد آن پرداخته شده است.
البته باید توجه داشت که مقوله عقلانیت، از‎جمله مفاهیمی است که در دوران جدید غرب و بعد از رنسانس دستخوش تغییر مفهومی شد و به‎کلی از وحی و دین منقطع و به عقل به اصطلاح خود بنیاد متصل و متکی شد. اما آنچه در آموزه‌های دینی و به‎طور مشخص در مکتب و گفتمان امامین انقلاب مورد تأکید و توجه می‌باشد، عقلی است که نه‎تنها در برابر وحی قرار ندارد، بلکه با هدایت و راهنمایی وحی مسیر حق و هدایت را می‌یابد. در گفتمان حضرت امام (ره) عقل موجودی است که «ما عبد به الرحمان» است، و راه و رسم سعادت و زندگی را مبتنی بر راهنمایی‌های آسمانی ترسیم می‌کند. این عقل متصل به وحی ضمن توجه و تأیید گزاره‌های دینی، در فهم این گزاره‌ها نیز به‎کار می‌آید و خود حافظی است برای جلوگیری از تحریف و ایجاد مصونیت در آموزه‌های دینی.
همین تفاوت در شناخت عقل و تعریف مفهوم عقلانیت، در حوزه‌های گوناگون سیاسی نیز دو مدل متفاوت تصمیم‌گیری و رفتار سیاسی را ترسیم کرده است که از دکترین و گزاره‌های متفاوت و گاه متعارضی برخوردارند. این تفاوت را در نوع تصمیم‌گیری‌ها و رفتار سیاسی حضرت امام (ره) و روشنفکران و جریان‌های سیاسی که خود را منتقد و مخالف جریان خط امام (ره) تعریف می‌کردند، می‌توان مشاهده کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات‎شان در چهاردهم خردادماه سال ۱۳۹۰ نمونه‌هایی از گزاره‌های منطقی برخاسته از عقلانیت در گفتمان امام (ره) در حوزه سیاست از قبیل؛ گزینش مردم‌سالاری برای نظام سیاسی کشور، بی‌اعتمادی به دشمن و تدوین قانون اساسی به‎دست خبرگان منتخب ملت را بر‌شمرده‌اند.
امروز شرایط نابرابر حاکم بر تقابل جبهه حق و باطل، رعایت عقلانیت سیاسی را بسیار حایز اهمیت کرده است؛ چرا‎که بی‌توجهی به این مقوله مهم فرصتی برای سوءاستفاده دشمنان فراهم می‎کند. در دنیای هژمونی رسانه‌ها که تمهیدات آن در اختیار ما نیست، دشمنان ما خیلی راحت در جنگی شناختی‌ـ رسانه‌ای خواهند توانست ما را در موضع ضعف و انفعال قرار دهند. اینجاست که تصمیمات ما باید خیلی مدیرانه و هوشمندانه اتخاذ شود و اینجاست که عقلانیت سیاسی به یکی از اولویت‌های کشور بدل شده است. معیاری که همه تصمیمات جریان انقلابی در چارچوب آن باید سنجیده شود. البته این عقلانیت، عقلانیتی محافظه‌کارانه و انفعالی نیست که ما را از هر نوع ایستادگی و مقاومتی در برابر موانع و مصائب باز دارد، بلکه عقلانیتی انقلابی است که در عین درک شرایط و مصالح، مبتنی بر شجاعت و تدبیر در مسیر دستیابی به اهداف پیش می‌رود و تلاش می‌کند تا موانع را یکی پس از دیگری بردارد.