صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۳۷۹۱۵۳
چرا ایران مؤسسه وایزمن را هدف گرفت؟

در نخستین ساعات روزی که پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی به‎سمت سرزمین‌های اشغالی به پرواز درآمدند، بسیاری منتظر گزارش‌هایی از تلفات نظامی یا تخریب تأسیسات راهبردی مانند پایگاه‌های هوایی و موشکی رژیم صهیونیستی بودند. اما در میان فهرست اهداف مورد اصابت، نامی خودنمایی می‌کرد که جنس آن با دیگر اهداف متفاوت بود؛ «مؤسسه علوم وایزمن.» در نگاه اول، ممکن است این هدف‌گیری به چشم یک انتخاب غیرنظامی و حتی اشتباه به‎نظر برسد؛ اما با کمی دقت درمی‌یابیم که حمله به مؤسسه وایزمن، نه‎تنها تصادفی نبوده، بلکه بخشی از یک راهبرد دقیق و هوشمندانه از سوی ایران برای اعمال بازدارندگی در سطحی متفاوت است. این گزارش به واکاوی اهمیت این نهاد، چرایی هدف‌گیری آن و پیام‌های آشکار و پنهان این اقدام کم‌سابقه می‌پردازد.

وایزمن؛ بیشتر از یک مؤسسه علمی
تأسیس‌شده در سال ۱۹۳۴، مؤسسه علوم وایزمن واقع در شهر «رِخوُوت» درون سرزمین‌های اشغالی، همواره فراتر از نقش معمول یک دانشگاه فعالیت کرده است. این مرکز، در دهه‌های گذشته میزبان پروژه‌هایی بوده که در مرز علم و قدرت نظامی حرکت می‌کرده‌اند؛ از فناوری‌های پیشرفته برای پزشکی و نانو تا الگوریتم‌های رمزگذاری و هوش مصنوعی که در اختیار نیرو‌های امنیتی قرار گرفته‌اند. نام وایزمن در گزارش‌های غیررسمی متعددی به همکاری با واحد‌های خاص ارتش رژیم صهیونیستی از جمله «واحد ۸۲۰۰» و موساد گره خورده است؛ همکاری‌هایی که جنبه‌های امنیتی، اطلاعاتی و سایبری دارند.

چرا ایران این هدف را انتخاب کرد؟
تحلیلگران معتقدند؛ حمله به مؤسسه وایزمن، تنها یک عملیات نظامی نیست، بلکه تلاشی هدفمند برای انتقال پیامی چندلایه بوده و به‎منظور ضربه به پرستیژ علمی ـ فناورانه رژیم صهیونیستی، نمایش دقت اطلاعاتی ایران و پاسخ نمادین به جنگ ترکیبی صورت گرفته است.

بازتاب در رسانه‌ها؛ ترس از هدف‌گیری مغز عملیات‌ها
با وجود تلاش مقام‌های رسمی رژیم صهیونیستی برای سانسور گسترده اخبار مربوط به اصابت دقیق موشک‌ها و پهپاد‌های ایرانی، نشانه‌هایی از نگرانی عمیق در رسانه‌های عبری‌زبان و برخی رسانه‌های بین‌المللی دیده شد، به‌ویژه درباره هدف‌گیری مؤسسه وایزمن.
روز پس از حمله، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی کوتاه ولی معنادار نوشت: «در میان اهدافی که مورد اصابت قرار گرفتند، نزدیکی پهپاد ایرانی به منطقه‌ای حساس در «رِخووت» (محل استقرار مؤسسه وایزمن) نشان می‌دهد که دایره اهداف ایران فراتر از ساختار‌های نظامی رفته است.» این روزنامه، هرچند به‌طور مستقیم نام مؤسسه را نیاورد، اما تحلیلگران با بررسی لوکیشن‌های ذکرشده در خبر متوجه شدند منظور همان محوطه‌ای است که مؤسسه علوم وایزمن در آن واقع شده است.
در همین حال، شبکه عبری‌زبان «kan ۱۱» نیز در گزارش شامگاهی خود از شب حمله اعلام کرد: «ایران نشان داد که به اطلاعات دقیق دسترسی دارد. یکی از پهپاد‌ها در نزدیکی منطقه‌ای در «رِخووت» منفجر شد که محافل امنیتی آن را جزو نقاط حساس طبقه‌بندی می‌کنند.»
این گزارش، اگرچه تلاش می‌کرد لحن آرامی داشته باشد. اما حاوی این پیام بود که حمله به وایزمن برای صهیونیست‌ها «غیرمنتظره و نگران‌کننده» بوده است.
در سطح بین‌المللی نیز، «نیویورک‌تایمز» در تحلیل خود در تاریخ ۱۴ آوریل سال ۲۰۲۴، از قول منابع اطلاعاتی غربی نوشت: «یکی از مهم‌ترین نشانه‌های حمله اخیر ایران، آن است که نشان می‌دهد تهران قادر است مراکز غیرنظامیِ دارای اهمیت نظامی و امنیتی را نیز شناسایی کند. مؤسسه علوم وایزمن، گرچه علمی تلقی می‌شود، اما در دهه‌های اخیر همکار پروژه‌های نظامی اسرائیل بوده است.»
از سوی دیگر، «الجزیره انگلیسی» نیز در گزارشی به پوشش این رویداد پرداخت و نوشت: «هدف‌گیری مؤسسه وایزمن نه‎تنها به‎معنای حمله به یک زیرساخت علمی نیست، بلکه یک حمله هوشمندانه به زیرساخت نمادین قدرت اسرائیل است.»
حتی شبکه «سی‌ان‌ان» در گزارش خود اعلام کرد که ایالات متحده از میزان دقت حملات ایران و انتخاب برخی اهداف «غیرمتعارف» متعجب شده و این موضوع را نشانه‌ای از سطح بالای شناسایی اطلاعاتی ایران دانسته است.
در مجموع، این بازتاب‌ها نشان می‌دهند که برخلاف پنهان‌کاری اولیه رژیم صهیونیستی، دقت و نوع هدف‌گیری ایران به‎‌سرعت در افکار عمومی و رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافته و پیام این اقدام به‌خوبی منتقل شده است که هیچ نقطه‌ای، حتی قلب علمی سرزمین‌های اشغالی در امان نیست.

چه پروژه‌هایی در وایزمن در جریان است؟
از جمله پروژه‌های پرسر‌و‌صدای وایزمن در سال‌های اخیر، می‌توان به این موارد اشاره کرد:
ـ همکاری با شرکت‌های فناوری در حوزه داده‌کاوی و تشخیص چهره
ـ تحقیقات مشترک با مؤسسات آمریکایی برای طراحی دارو‌های زیستی با قابلیت تطبیق‌پذیری بالا (کاربرد دوگانه: درمانی و بیولوژیک)
ـ توسعه زیرساخت‌های پردازش کوانتومی که برخی منابع آن را مرتبط با پروژه‌های سایبری ارتش رژیم صهیونیستی می‌دانند.
این پروژه‌ها، به‌ویژه در حوزه داده و رمزگذاری، می‌توانند تأثیر مستقیم بر عملیات‌های اطلاعاتی و شنود الکترونیکی داشته باشند. از این منظر، هدف گرفتن مؤسسه وایزمن را نمی‌توان تنها «حمله به یک دانشگاه» تعبیر کرد.

بازدارندگی به زبان نماد‌ها
نکته کلیدی در انتخاب چنین هدفی، «بار نمادین» آن است. در حالی‌که پادگان‌ها و انبار‌های مهمات فقط ظرفیت عملیاتی دشمن را کاهش می‌دهند، حمله به نماد‌های فکری و علمی می‌تواند روحیه ملی و پرستیژ جهانی آن کشور را تحت‌تأثیر قرار دهد.
این نوع از حملات، نوعی بازدارندگی غیرمستقیم محسوب می‌شوند؛ ایران بدون آنکه نیروی انسانی یا اقتصادی قابل‌توجهی را از رژیم صهیونیستی بگیرد، توانست ذهنیت امنیتی را متزلزل کند و نشان دهد که «دستش به همه‌جا می‌رسد.»

آیا هدف‌گیری وایزمن ادامه خواهد داشت؟
در ادبیات نظامی و امنیتی، وقتی یک هدف حساس شناسایی و مورد اصابت قرار می‌گیرد، همیشه این احتمال وجود دارد که در حملات بعدی، این هدف یا اهداف مشابه مجدداً در دستور کار قرار بگیرند.
اگر ایران بخواهد دکترین جدیدی برای پاسخ به جنگ ترکیبی رژیم صهیونیستی تدوین کند، مؤسسات علمی ـ امنیتی مانند وایزمن، انستیتو تکنیون و مراکز پژوهش هسته‌ای می‌توانند در فهرست‌های هدف قرار بگیرند. این دکترین می‌گوید: «جنگ سایه با سایه، علم با علم، فناوری با فناوری.»

علم، امنیت و بازدارندگی؛ سه ضلع یک هدف
حمله به مؤسسه علوم وایزمن، تنها یک رویداد نظامی نیست. این حمله، ترکیبی از قدرت‌نمایی، پیام‌سازی و هشداردهی است. در منطقه‌ای که نزاع‌ها معمولاً با توپ و تانک تعریف می‌شود، این‎بار علم هدف قرار گرفت. البته نه از سر انکار علم، بلکه به‎عنوان پاسخی به سیاست‌هایی که علم را در خدمت جنگ، تجاوز و سلطه به‌کار می‌گیرند. وایزمن، اگرچه در ظاهر یک مرکز علمی است، اما در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی، بخشی از شبکه فناوری ـ اطلاعاتی پیچیده‌ای محسوب می‌شود که در طراحی عملیات‌های سایبری، جاسوسی علمی و حتی تولید سلاح‌های هوشمند نقش دارد؛ بنابراین هدف قرار گرفتن آن، ترجمه‌ای نظامی از یک پیام سیاسی ـ اخلاقی است: «اگر علم در خدمت سرکوب و اشغال باشد، نمی‌تواند مصون از پاسخ بماند.»
این اقدام از سوی ایران می‌تواند آغازی بر یک دکترین جدید مبتنی بر بازدارندگی نمادین از مسیر اصابت به مراکز کلیدی قدرت نرم دشمن باشد. پیامی که به صراحت اعلام می‌کند نه‎‌تنها پایگاه‌ها و سامانه‌های موشکی، بلکه مغز‌های طراح عملیات نیز در معرض خطر هستند.
در نهایت، اگر رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد که جایگاه علمی‌اش سپری برای محافظت از آن در برابر حملات است، اکنون باید این فرضیه را بازنگری کند. چون در دکترین جدید، امنیت نه فقط با سلاح، بلکه با معنا، انتخاب هدف و پیام درگیر است.