پس از شکست دشمنان ملت ایران در جنگ ۱۲روزه تحمیلی، که با اقتدار نیرو‌های مسلح و حمایت مردمی و هدایت‌های حکیمانه رهبر معظم انقلاب سپری شد، جبهه جدیدی از تقابل آغاز شده است؛ جبهه‌ای که نه با تانک و موشک، بلکه با روایت، تصویر و القای ذهنی پیش می‌رود. این همان جنگ شناختی و روانی است که دشمنان، با تمام توان رسانه‌ای و تکنولوژیک خود، آن را به راه انداخته‌اند تا شکست نظامی را با پیروزی در میدان افکار عمومی جبران کنند. جنگ شناختی، برخلاف جنگ‌های کلاسیک مرز نمی‌شناسد و هدف آن نه تسخیر خاک و سرزمین، بلکه تسخیر ذهن‌ها و عقل‌هاست. دشمنان با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی، شبکه‌های ماهواره‌ای، رسانه‌های وابسته و تولیدات فرهنگی هدفمند، تلاش دارند باور‌های مردم را تغییر دهند، اعتماد ملی را تضعیف کرده و انسجام اجتماعی را از درون متلاشی کنند. در این میان، عملیات روانی و شناختی دشمن علیه ملت ایران که روز به روز شدیدتر می‌شود، بر پایه چند محور استوار است؛
۱ـ تطهیر رژیم پهلوی و تحریف تاریخ؛ برای نیل به این هدف، تولید مستندها، پادکست‌ها و روایت‌های تصویری با هدف بازنویسی تاریخ و بزک‌کردن چهره رژیم منحوس پهلوی و القای این تصور که دوران طاغوت دوران ثبات و شکوفایی بوده، در دستور کار قرار گرفته است و دستگاه رسانه‌ای و عملیات روانی دشمن می‌کوشد با استفاده از چهره‌های رسانه‌ای و شعار‌های فریبنده، حس نوستالژی کاذب و بی‌ریشه در نسل جوان امروز ایجاد کند؛ در حالی که واقعیت‌های تاریخی از وابستگی، فساد، جنایت و سرکوب گسترده در دوران رژیم پهلوی حکایت دارند.
۲ـ تضعیف روحیه نیرو‌های نظامی و امنیتی؛ در روز‌های اخیر شاهد هستیم که عُمال رسانه‌ای دشمن با انتشار کلیپ‌های ساختگی، شایعات هدفمند و روایت‌های غلط از عملکرد نیرو‌های نظامی و امنیتی در فضای مجازی و وارونه‌نمایی حقایق، به ویژه در بخش عملکرد این نیرو‌ها درصددند این تصور را القا کنند که نیرو‌های مسلح ناکارآمد، بی‌انگیزه، یا فاقد حمایت مردمی هستند!
۳ـ یأس‌آفرینی و ناامیدسازی نسبت به آینده؛ در دوران پسا جنگ، بمباران اطلاعاتی با تمرکز بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بدون اشاره به ریشه‌ها یا دستاوردها، القای حس بی‌فایده بودن تلاش‌ها، بی‌اثر بودن مقاومت و بی‌نتیجه بودن مشارکت اجتماعی را دارد. در این رهگذر تلاش می‌کنند با بهره‌گیری از زبان طنز تلخ، شوخی‌های سیاسی و روایت‌های شبه‌روشنفکری امید و انگیزه را در بین مردم و جوانان از بین ببرند.
۴ـ نفوذ در فرهنگ عمومی و تغییر ذائقه مردم؛ از مدت‌ها قبل ترویج سبک زندگی غرب‌زده، فردگرایانه و بی‌هویت از طریق تولیدات هنری، موسیقی و مد، تلاش برای فاصله‌انداختن میان نسل‌ها، تضعیف ارزش‌های دینی و ملی و ایجاد گسست فرهنگی با استفاده از چهره‌های محبوب و اینفلوئنسر‌ها به‌صورت خزنده و تدریجی در جریان بود که این موضوع پس از شکست دشمن در جنگ ۱۲ روزه تشدید شده است.
در برابر این هجمه پیچیده، چندلایه و خزنده، تنها راه مقابله، هوشیاری عمومی و هوشیاری و دقت نظر و ارتقای سواد رسانه‌ای و مجازی است. مردم باید بدانند که هر تصویر، هر روایت و هر کلیپ، ممکن است بخشی از یک عملیات روانی باشد. تشخیص روایت‌های جعلی، تحلیل محتوا‌های رسانه‌ای و تقویت اعتماد به نفس ملی، امروز به اندازه تجهیزات نظامی اهمیت دارد.
جنگ شناختی، جنگی است که در آن هر شهروند در حکم یک رزمنده است. هر گوشی موبایل، یک سنگر است و هر لحظه غفلت، می‌تواند به نفوذ دشمن در ذهن‌ها منجر شود. پیروزی در این میدان، نیازمند بصیرت، آگاهی و همدلی ملی است. ملت ایران، با سابقه‌ای درخشان در مقاومت و ایستادگی، بار دیگر نشان خواهد داد که نه تنها در میدان نظامی، بلکه در میدان ذهن‌ها نیز شکست‌ناپذیر است و اسیر بزک‌ها و خیمه‌شب‌بازی دشمن نخواهد شد.