برای فهم عمق راهبردی حماسه نهم دی، نباید آن را در قاب یک رویداد تاریخی یا یک راهپیمایی سیاسی محصور کرد. نهم دی، یک «رخداد» نبود؛ بلکه یک «نقشه راه» زنده و پویا بود؛ نقشه راه بصیرت یک ملت در برابر پیچیدهترین جنگ ترکیبی دشمن و تجدید میثاق تاریخی و ناگسستنی «امت» با «ولایت» در یکی از حساسترین گردنههای تاریخ انقلاب. بازخوانی این حماسه، نه یک بازگشت به گذشته و صرفاً یادآوری یک خاطره، که یک ضرورت استراتژیک برای ترسیم نقشه راه آینده در میدان جهاد تبیین است.
فتنه سال ۸۸، یک اعتراض انتخاباتی ساده نبود؛ بلکه یک «جنگ احزاب مدرن» و یک عملیات مهندسیشده برای حمله به «مرکز ثقل» و «ستون خیمه» نظام جمهوری اسلامی، یعنی اصل ولایت فقیه و پیوند آن با مردم بود. دشمن که از تقابل سخت در جنگ تحمیلی و دیگر عرصهها ناامید شده بود، با تمام توان به میدان جنگ نرم آمد تا با ایجاد «غبار» و «فتنه»، حقیقت را وارونه جلوه داده، جای ظالم و مظلوم را عوض کند و با اردوکشی خیابانی، مشروعیت نظام را به چالش بکشد. این، یک «بیماری عمیق» و ریشهدار بود که به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب، با برخوردهای صرفاً سیاسی و امنیتی حل نمیشد و به یک «حرکت عظیم مردمی» نیاز داشت تا بساط فتنه و فتنهگران را در هم بپیچد (بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی، ۱۳۹۰/۰۹/۲۱).
در این میان، معجزهایی رخ داد که تمام محاسبات اتاقهای فکر دشمن را باطل کرد. آن معجزه، چیزی نبود جز «بصیرت» ملتی که با دو عنصر کلیدی به میدان آمد. عنصر اول، خود «مردم» بودند. هنر بزرگ امام راحل (ره) این بود که «مردم را وارد صحنه کرد» و به دنیا نشان داد که وقتی ملتی با جسم و جانش به میدان بیاید، «بزرگترین کوهها» در برابرش از بین میرود (۱۳۹۰/۰۹/۲۱). فتنه ۸۸ تلاشی خطرناک برای مصادره همین عنصر مردم بود. دشمن با امپراتوری رسانهای خود تلاش میکرد تا «فتنهگران را مردم ایران معرفی کند». حماسه ۹ دی، باطلالسحر این جادوی رسانهای بود. در آن روز، خود «مردم»، صاحبان اصلی انقلاب، به میدان آمدند و با آن «حضور عظیم بینظیر تاریخی»، یک رفراندوم زنده برگزار کردند و با جسمشان به دنیا نشان دادند که «مردم ایران اینند».
اما چه قدرتی این اقیانوس انسانی را به حرکت درآورد؟ اینجا عنصر دوم، یعنی «ایمان دینی» وارد صحنه میشود. دشمن یک خطای محاسباتی مرگبار مرتکب شد: او عمق پیوند این ملت با «عاشورا» را نفهمید. همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، «در قضیهی ۹ دی هم باز پای امام حسین در میان بود، پای عاشورا در میان بود» (۱۳۹۰/۰۹/۲۱). جسارت به ساحت سیدالشهدا (ع)، آن غبار فتنه را کنار زد و حقیقت ماجرا را برای همه عریان ساخت. این «ایمان دینی» بود که به مردم «احساس وظیفه» داد. منطق این ایمان، همان منطقی است که رهبری آن را معجزهگر میدانند: «ایمان دینی میگوید شما اگر چنانچه فائق شدید... پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛ دیگر شکست برایش معنا ندارد» (۱۳۹۰/۰۹/۲۱).
اما درس بزرگ و وحدتآفرین نهم دی که امروز باید بیش از هر زمان دیگری تبیین شود، تفکیک هوشمندانه ملت میان «انقلاب» و «انتخاب» بود. مردم در آن روز به تمام دنیا نشان دادند که ممکن است بر سر «انتخابها» (نتایج انتخابات، عملکرد دولتها) اختلاف سلیقه و نقد داشته باشند، اما بر سر «انقلاب» (اصول، ارزشها و تمامیت نظام اسلامی) با هیچکس معامله نمیکنند. این حماسه، خط بطلانی بود بر استراتژی دشمن که تلاش میکرد نارضایتی از یک «انتخاب» را به «عبور از انقلاب» تعمیم دهد. ملت نشان داد که نقد درونگفتمانی را با براندازی برونزا اشتباه نمیگیرد و این، اوج بلوغ سیاسی یک ملت انقلابی است.
امروز، میدان نبرد تغییر کرده، اما استراتژی دشمن همان است. او همچنان به دنبال همان «یکیانگاری عامدانه انقلاب و انتخاب» است تا ناکارآمدیها را به حساب اصل نظام بگذارد. حماسه نهم دی، یک واکسن هویتی و یک درس ماندگار برای تمام نسلهاست. این حماسه به ما میآموزد که راه عبور از فتنههای آینده نیز، همین است: بصیرت برای تشخیص نقشههای دشمن، تکیه بر ایمان دینی به عنوان موتور محرک حرکت، و اتحاد ملی در دفاع از اصول انقلاب، فارغ از هر اختلاف سلیقه سیاسی. این، مانیفست جاودان نهم دی برای تضمین آینده ایران قوی است.