2 - 5. نقش فرهنگی زنان
فرهنگ جامعه، روح و حقیقت نظام اجتماعی را شکل میدهد که شامل ارزشها، شناخت و ایدئولوژی آن مکتب است[80] . سه عنصر اصلی فرهنگ عبارتند از: 1. اصول دین (توحید، نبوت و معاد)؛ 2. ارزشهای ثابت؛ 3. شیوههای رفتاری برخواسته از ارزشها.[81]
پایه و اساس امور فرهنگی را تعلیم و تربیت تشکیل داده و اجتماع نیز بر همین اساس استوار میگردد.
سایر امور سیاسی، نظامی، اقتصادی نیز تحت تأثیر امور فرهنگی قرار دارند[82].
پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم پس از بعثت، برای تبلیغ دین اسلام به کار فرهنگی گسترده پرداختند که با پایهگذاری اصول دین آغاز شد.
پس از حضرت علی علیه السلام اولین کسی که به پیامبر، ایمان آورد، همسرش، حضرت خدیجه بود که با همه وجود به حمایت از ایشان پرداخت و در مقابل عقاید تمامی مشرکان ایستادگی نمود.
یکی از عوامل مهم موفقیت اسلام، فرهنگ انتظار است که از قیام امام حسین علیه السلام نشأت گرفته است و میتوان گفت: «فرهنگ عاشورا، زمینهساز فرهنگ انتظار است».[83]
تداوم خط فکری شیعه پس از رحلت پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم و اجرای آن توسط حضرت علی علیه السلام با قیام عاشورا و خون امام حسین علیه السلام آبیاری گردید و با فرهنگ انتظار تا عصر حاضر تداوم یافته و همواره با آزمایش انسانها به گونههای مختلف همراه بوده است.
نقش زنان در پیشبرد احکام اسلامی جایگاه ویژهای دارد. در شرایط بحرانی که دست مردان بسته میشد، زنانی همچون حضرت زهرا علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام با تبلیغات خود به حمایت از امام خود و آگاهسازی مردم میپرداختند.
زنان همواره در دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی مشارکت داشتهاند و در پیروزی انقلاب اسلامی نیز سهم قابل ملاحظهای ایفا نمودند. امام خمینی قدس سره در این باره فرمودهاند: «... در مملکت ما این طور شد که بانوان هم دوش، بلکه جلوتر از مردها از خانهها بیرون آمدند و در این راه اسلامی زحمت کشیدند و رنج دیدند ...».[84]
1 - 2 - 5. تهاجم فرهنگی
یکی از راههای مؤثر دشمنان برای سلطه بر کشورهای اسلامی، تسلط فرهنگی است که دشمن از تمامی ابزارهای خود برای تخلیة فکری و فرهنگی جامعه، خصوصاً جوانان بهره میجوید.
از مهمترین عوامل تهاجم فرهنگی غرب، تغییر شناختها و باورها، دگرگونی ارزشها و گرایشهاست که در پی آن، رفتارها و کردارها نیز تغییر خواهد کرد.[85] این در حالی است که غرب، خود گرفتار بحران فرهنگی است و به جای حق، انسان را جانشین ساخته و قانون را جایگزین دین نموده و به جای ارزشهای الهی، اصالت سود و ترّقی مذهب را به اخلاق و هدونیسم (لذتجویی و لذتگرایی) تبدیل نموده است.[86]
یکی از اهداف دشمن، مبارزه با فرهنگ انتظار میباشد؛ چرا که به تأثیر آن بر افکار، عقاید و رفتار مردم پیبرده است. هم اکنون دشمن با حربههای مختلف درصدد مبارزه با اسلام برآمده و به علت تأثیر شگرف اعتقاد مهدوی، به مبارزة اساسی با این تفکر در سطح جهانی پرداخته و تا کنون بیش از پانصد اثر اعم از: فیلم، نمایشنامه، آهنگ و داستان[87] برای تحریف پیشگوییهای نوستر آداموس در ارائه چهرة وحشتناک از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جنگافروزی ایشان ارائه شده است؛ در حالی که روایات اسلام، بیانگر ایجاد وحدت کلمه در سایة ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
امام علیه السلام در تأویل آیه (و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین کلّه لله )[88] میفرماید: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارزه میکند، تا وقتی که اختلاف از بین ملل و ادیان برداشته شود و تمامی دین، یک کلمه گردد.[89]
هم اکنون تأثیرات تهاجم فرهنگی دشمن در جوامع اسلامی مشهود است و دشمن از راههای گوناگون به خصوص رسانههای ارتباطی از قبیل: ماهواره، اینترنت، فیلمها و نوارهای مبتذل و ... درصدد تخریب فرهنگ اسلامی برآمده و بیشترین اهداف دشمن بر روی زنان و جوانان متمرکز شده است؛ چرا که دشمن به خوبی دریافته که بهترین راه برای دستیابی به اهداف شوم خود، تخریب زیرساختها و بنیانهای زیرین جامعه است که شامل جوانان و زنان جامعه میباشد. تأثیر تهاجم فرهنگی در این روایت رسولاعظم صل الله علیه و آله و سلم مشاهده میشود که ضمن هشدار به امت خود در آخرالزمان میفرماید: «حال شما چگونه خواهد بود، زمانی که زنان شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و جور گرایند و شما امر به معروف و نهی از منکر ننمایید. به پیامبر صل الله علیه و آله و سلم گفته شد: ای رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آری و بدتر از این خواهد شد! حال شما چگونه خواهد بود، زمانی که شما معروف را منکر، و منکر را معروف پندارید؟»[90]
از این قبیل احادیث در مورد زمان قبل از ظهور وارد شده که بیانگر عملکرد نادرست برخی از مردم است و این مهم، وظیفة سایرین را برای راهنمایی امت گوشزد مینماید.
2 - 2 - 5. وظیفة بانوان در مقابل تهاجم فرهنگی
فعالیتهای گستردة دشمن برای ایجاد فساد در جامعة اسلامی و از بین بردن فرهنگ انتظار، وظیفة خطیر عمومی را در حوزههای علمیه و مراکز آموزشی - پژوهشی گوشزد مینماید. پژوهشهای علمی - تحقیقی در این زمینه باعث روشنگری در سطوح مختلف علمی از جمله آموزش و پرورش و آموزش عالی میگردد و در نتیجه، موجب آگاهی قشر عظیمی از مردم خواهد شد. برای آگاهی در سطح عموم نیز میتوان از رسانههای جمعی به خصوص صدا و سیما با اجرای برنامههای مختلف اجرایی، فیلم، داستان و ... بهره جست و سطح آگاهی عمومی، خصوصاً زنان را نسبت به مسئله انتظار، مهدویت و ... بالا برد.
گسترش معارف ناب محمدی بین زنان، میتواند جامعه را تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا نه تنها زنان، نصف جامعه را تشکیل میدهند، بلکه بر نصف دیگر جامعه تأثیرگذار هستند و از طریق عقل دینی و عاطفی میتوانند تحولات اساسی در افکار فرهنگی جامعه ایجاد نمایند و با گرایشات دینی - مذهبی، جوانان را جذب مبانی جذاب دینی و فرهنگ انتظار مهدوی نمایند.
حضور زنان در مجامع علمی، به خصوص علوم اسلامی، در حوزه و دانشگاه برای پرورش اعتقادات اسلامی در جامعه، به خصوص در زمان حاضر که بیش از نصف جمعیت دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند، نقش اساسی دارد.
اعتقاد مذهبی، باور و شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از مبانی فرهنگی است که زیربنای ارتقای فرهنگی را تشکیل میدهد و موجب ثبات عقیده افراد به مهدویت و سازندگی افراد میشود تا آنجا که یارانی خاص را شکل میدهد. در روایات، یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این چنین معرفی شدهاند: آنها در آسمان، شناخته شدهاند و در زمین (تا آمدن حضرت) ناشناخته میمانند. [91]هم چنین ایشان دارای شخصیتی بینظیر و پیشگام در کارهای خیرند.[92]
نقش اساسی زنان در ترویج فرهنگ مهدوی را میتوان در دو بعد کلی جستوجو نمود:
ابتدا تبلیغات صحیح دربارة فرهنگ مهدوی و جلوگیری از ترویج افکار و عقاید نادرست که تحت عنوان اسلام منتشر میگردد. چه بسا در این میان عدهای به نام ملاقات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تحت تأثیر قراردادن بانوان، آنها را منحرف سازند و در پناه آن به گمراه و فاسد نمودن عدهای اقدام نمایند. بهترین راه برای جلوگیری از اینگونه مفاسد، ترویج معارف ناب محمدی است که برای تحقق آن باید از طریق شناخت و معرفت حقیقی امام، همراه با انتظار صحیح و سازنده بهره جست.
برای گسترش فرهنگ اسلامی میتوان به مجالس دستهجمعی یا اردوهای زیارتی فرهنگی اقدام نمود؛ زیرا در چنین مجالس و اردوهایی که به نام ائمه معصومین علیهم السلام برپا میشود، پذیرش دینی مردم بیشتر گشته و با رفتن به مشاهد مشرفه و ارتباط مستقیم با چنین اماکنی، امکان ارتباط معنوی بیشتر میشود.
برگزاری مجالس مذهبی، به خصوص مرتبط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همچون دعای ندبه، دعای عهد، زیارت آل یس و تفسیر آیات قرآن کریم، خصوصاً آیاتی که مرتبط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد مردم را با فرهنگ قرآنی - مهدوی، بیشتر آشنا میسازد.
راه دیگر انتقال معارف مهدوی به نسل جدید، بالابردن فرهنگ کتابخوانی است که با عرضة محصولات فرهنگی (اسلامی - مهدوی) میتوان آنها را به فرهنگ مهدوی علاقهمند نمود.
بعد دیگر فرهنگی که گاه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، ابعاد تأثیرگذار در تفکر و عملکرد اسلامی است. یکی از دلایل دور شدن از فرهنگ اسلامی، شرایط محیطی میباشد که با ایجاد تحول در آن، ابعاد بسیاری از مشکلات فرهنگی حل خواهد شد. برای مثال، کیفیت معماری در فرهنگ اسلامی است که در زمانهای گذشته خانوادههای متشرع با ساختمانهای بیرونی - اندرونی مانع اختلاط زنان و مردان نامحرم میشدند، ولی هم اکنون با تهاجم فرهنگی غرب، ساختمانها به شکل اُپن (باز) در آمده است.
انتقال اینگونه فرهنگها از هم اکنون میتواند زمینهساز ظهور باشد و زنان به دلیل طبع ظریف و هنرمند خود میتوانند با معماری جدید اسلامی و تنوع بخشی به کیفیت خانهسازی و تزئینات داخلی آن، تحولات اساسی در فرهنگ متأثر از فرهنگ غرب ایجاد نمایند.
مسئله دیگر، تغییر پوشش سنتی قدیم به پوشش نامتناسب تنگ و بدننما است که در روایات آخرالزمان نیز مورد نکوهش قرار گرفته است[93] و برای تغییر آن به پوشش متناسب اسلامی میتوان با ارائه پوششهای زیبا و متنوع جدید اسلامی، جایگزینهای مناسبی برای پوششهای نیمه عریان و نامناسب به ارمغان آمده از غرب قرار داد.
3 - 5. نقش سیاسی زنان
سیاست جامعة اسلامی بر اساس مصالح دنیوی و اخروی است و امام و حاکم اسلامی برای تحقق این مهم اقدام مینمایند. از صدر اسلام تا کنون تنها در دورة پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم و 5 سال از امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و اندکی از دوران امام حسین علیه السلام، حکومت در دست امامان معصوم علیهم السلام بوده و این امر موجب شده است تا امامان معصوم علیهم السلام نتوانند احکام و موازین اسلامی را به طور کامل به اجرا در آورند.
هر چند امر رسالت به عهدة مردان نهاده شده است، اما مسئولیت درون جامعة اسلامی بر عهدة همة زنان و مردان بوده و این از ابتدای اسلام در جامعة اسلام مشهود است.
حمایت از دین وظیفهای عمومی است که در تمامی ادیان الهی مشهود است و نقش زنان در کنار انبیای الهی از جمله مسائلی است که در قرآن بدان اشاره شده است و برای نمونه، آسیه همسر فرعون و حضرت مریم علیها السلام را مثال میزند.[94]
در جای دیگر آیات قرآن، سه زن نمونه را که در پرورش حضرت موسی علیه السلام دخیل بودهاند، نام برده است که عبارتند از: مادر و خواهر موسی علیه السلام که در شرایط سخت بحرانی، موسی علیه السلام را به دستور الهی به آب انداختند و با زیرکی دایهگی او را پذیرفتند و آسیه، همسر فرعون - در شرایط بحرانی که فرعون هر فرزند پسر را سر میبرید - با شجاعت از فرعون خواست تا او را نکشد و به فرزندی بگیرند. این سه زن در شرایط سخت بحرانی به مبارزة سیاسی با فرعون پرداختند.[95]
در مقابل، زنانی نیز به مقابله با پیامبران برخواستند و نه تنها با ایشان همکاری نکردند، بلکه خیانت ورزیدند.[96]
حضور زنان در صحنة سیاست همچنان ادامه مییابد و در زمان اسلام نیز حضرت زهرا علیها السلام در حمایت سیاسی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام، شبانگاهان با همسر و فرزندانش به درِ خانة مهاجرین و انصار میرفت و از آنان کمک و یاری میطلبید.[97]
حضرت زینب علیها السلام نیز در حمایت از امام حسین علیه السلام سه کار مهم را به عهده گرفت[98]:
1. حمایت از رهبر خود، امام حسین علیه السلام و پس از شهادت ایشان، امام سجاد علیه السلام؛
2. محافظت از یتیمان و سرپرستی از ایشان؛
3. پیامرسانی امام و شهیدان در کوفه و شام با بیانات کوبنده و پرمحتوا.
اسلام، زنانی در دامن خود پرورید که نه تنها صحنة سیاسی را ترک نکردند، بلکه همواره به حمایت از اسلام برخواستند و در مقابل دستگاه ستمگر ایستادگی نمودند.
در دوران معاصرکه حکومتهای ستمگر غربی برای سلطه بر کشورهای اسلامی، شعار جدایی دین از سیاست سر دادهاند، نه تنها مردان، بلکه زنان مسلمان در ایران نشان دادند که مرد و زن مسلمان، نقش بسزایی در حکومتهای اسلامی دارند.
امام خمینی قدس سره در بیانات خود به مردان و زنان برای دخالت در امور سیاسی چنین فرمودند: «باید همة زنها و مردها درمسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی وارد باشند و ناظر باشند؛ هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهای دولت ناظر باشند؛ اظهار نظر بکنند.
سیاست اسلامی که بر اساس مصالح دنیوی و اخروی نباشد، در مقابل سیاست دنیای کنونی غرب قرار دارد؛ زیرا سیاست آنها سیاستی شیطانی است که برای رسیدن به اهداف سیاسی از هیچ دروغی و نیرنگی دریغ نمیورزد و برای رسیدن به هدف از هر وسیلهای بهره میجویند.[99]
دنیای غرب با تمام تناقضاتی که دارد، یک جبهه سیاسی وسیع علیه اسلام به کار بسته و از تمام وسایل و امکانات خود در این راه بهره جسته است. در مقابل این همه امکانات، دنیای اسلام باید با نیروی ایمانی، جهادی و آگاهی سیاسی از دشمن پیشی گیرد و یکی از وظایف دنیای اسلام در این زمینه، آمادهسازی برای انقلاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
حضور زنان در صحنة سیاسی با پرهیزکاری، زمینهساز حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد. از جمله حضور آنان در صحنههای انقلاب اسلامی که خود، زمینهساز حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است و مکمل قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد. حضور زنان در صحنههای مختلف، هم چون: تظاهرات علیه استکبار، حضور در انتخابات، تأیید رهبری و مسئولین، امر به معروف و نهی از منکر، آمادگیهای دفاعی و ... از مصادیق حضور آنها در صحنة سیاست به شمار میرود.
حضور زنان در مسندهای سیاسی که مخالف با شئون اسلامی نباشد و برای پیشبرد اهداف اسلامی باشد، با اجرای سیاستهای دینی و قرار دادن زن در جایگاه انسانی خود میتواند زمینهساز ظهور شود.
حضور زنان، در میان یاوران،[100] بیانگر توان فکری، سیاسی، علمی و عملی ایشان میباشد. زمینهسازی ظهور باید مبتنی بر طرحهای دراز مدت، همراه با ایجاد آمادگی در مردم جهان باشد.
4 - 5. عدالت اقتصادی
قرآن کریم میفرماید: و پیمانه و ترازوها را بر پایة قسط قرار دهید. [101]
هدف اقتصادی اسلام، تربیت و هدایت مردم به سعادت ابدی است که بر اساس عدالت اقتصادی، استقلال سیاسی و اقتصادی به دست میآید؛[102] بر خلاف اقتصاد جوامع غربی که بر اساس رفاه و سود بیشتر است[103] و حتی در نظام سرمایهداری برای سود بیشتر به استثمار کارگران و کارمندان میپردازند.[104]
استعمار برای تسلط بر جهان در پی دستیازی به منابع ثروت جهان میباشد؛ لذا با برنامهریزی سیاسی و فرهنگی، راه تفکر را بر ملتها میبندد و بر منابع ثروت آنها سیطره مییابد و حتی در میان کشورهای خود نیز از طریق نظام سیاسی، اصالت فکر را از مردم میگیرد و از پرورش افکار برای پرداختن به نیروهای دورن خود و جامعه جلوگیری مینماید.[105]
اقتصاد کلان کشورهای توسعه یافته، بر اساس نظام سرمایهداری است و نمیتوان از آن به مثابه معیار و ملاک در اقتصاد اسلامی بهره جست؛ زیرا معیار اقتصاد اسلامی بر اساس عدالت و در صورت امکان، خواهان اقتصادی با عدالت «درونزا» میباشد، که در صورت عدم تحقق آن، به عدالت «برونزا» متمایل خواهد شد.[106]
چنانچه در اقتصاد به شاخص عدالت توجه کافی شود و بدان به صورت صحیح عمل گردد، موجب از بین رفتن بسیاری از معضلات اجتماعی خواهد گردید. پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم فقر را در برخی موارد موجب کفر بیان کردهاند: «نزدیک است فقر به کفر بیانجامد. [107]».
1 - 4 - 5. نقش اقتصادی زنان
برای فراهم آوردن بستر ظهور، باید زمینههای عدالت اقتصادی در جامعه فراهم گردد و از طرفی، شعور اجتماعی و اقتصادی مردم بالا رود؛ به گونهای که خود در پی اقتصاد عادلانه باشند و ثروتمندان، حقوق اقتصادی زیردستان را مراعات نمایند و در پرداخت خمس و زکات و سایر حقوق کوتاهی نکنند. زنان و مردان باید به حقوق اقتصادی که اسلام به آنها عطا نموده است، آشنایی داشته باشند و به گونهای صحیح از آن بهرهمند شوند. خداوند متعال در مورد استقلال اقتصادی مرد و زن میفرماید: برای مردان از آن چه کسب کردهاند بهرهای است و برای زنان [نیز] از آنچه کسب کردهاند، بهرهای است. [108]
اسلام در چهارده سدة گذشته به زنان نیز، همچون مردان، استقلال اقتصادی عطا نمود؛ در حالی اروپا (انگلستان) در یک سده پیش به زنان عطا نموده بود؛ هر چند این استقلال اقتصادی، مرهون کارخانهداران برای سود بیشتر و مزد کمتر بود؛ با این شعار که زنان خود مالک پولی میشوند که خود به دست میآوردند.[109]
اسلام، ضمن حفظ عدالت اقتصادی برای مرد و زن، خرجی زن را به عهدة مرد نهاده است تا زن، طراوت و شادابی خود را حفظ کند.
زنان پیش از اسلام نیز دارای فعالیت اقتصادی بودند و اسلام نیز این سیره را نفی و نهی نکرد، بلکه با سکوت خود آن را تأیید نمود. نمونة آن، فعالیت حضرت خدیجه علیها السلام است که دارای فعالیت وسیع اقتصادی بود و از تجّار بزرگ مکه به شمار میرفت. این بانوی بزرگوار پس از ازدواج با رسولخدا صل الله علیه و آله و سلم تمامی اموال خود را برای پیشبرد اهداف اسلام خرج نمود تا جایی که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بر این مطلب مباهات میورزید.[110]
در عصر حاضر نیز زنان مسلمان در عرصههای مختلف مشغول به فعالیت هستند و چرخة خودکفایی کشور را به گردش در میآورند. البته حضور زنان در عرصه تجارت و بازار باید با حفظ شئونات اسلامی باشد و مفاسد اخلاقی و اجتماعی و ... را در پی نداشته باشد و زن به منزلة یک انسان در عرصة فعالیتهای اقتصادی وارد شود.
زن در اقتصاد غرب، بیشتر جنبه ابزاری دارد و از اندام (جنسیت) او به مثابه یک شیء جذاب برای تبلیغات - اجناس و ابتذال در سینما - استفاده میگردد؛ لذا زن از ارزش انسانی ساقط شده است.
استفادههای ابزاری غرب از وجود زن، دو هشدار اساسی برای جامعة منتظران است؛ اول، اینکه حضور زن در اقتصاد و بازار کار، نباید او را از شئون انسانیت ساقط نماید و او را همچون کالایی بیارزش در معرض دید همگان برای فروش بیشتر قرار دهد؛ چنانکه متأسفانه انتقال این فرهنگ میتواند تأثیرات منفی در ابعاد مختلف جامعه داشته باشد و مفاسد اخلاقی و بیبند و باری را در جامعه ترویج نماید.
دوم، ترویج فرهنگ مصرفگرایی از سوی سوداگریان غربی، بیشتر متوجه زنان گردیده است و هر روز با القای مدهای مختلف و محصولات جدید درصدد پرکردن جیبهای خود و مشغول ساختن سایر جوامع به امور مادی و خالی کردن جیب سایر کشورها میباشند. شاید روایتی که در رابطه با مشارکت زنان در امور تجاری با مردان در آخرالزمان آمده است، مبتنی بر همین اساس باشد:[111] هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.[112]
نقش اساسیای که زنان میتوانند برای زمینهسازی ظهور در زمینة اقتصادی ایفا کنند؛ توجه به خودکفایی اقتصادی برای رهایی یافتن از بند استعماری جهانخواران است تا در سایة استقلال اقتصادی در کشور، زمینههای رفاه اقتصادی و معیشتی دوران ظهور فراهم آید و کشور نیز در زمینههای اقتصادی و نظامی، وابسته به دولتهای استکباری نباشد.
وقتی که شعور اجتماعی بدانجا برسد که مال را برای آسایش بخواهد؛ نه این که هدف نهایی خود را ثروتاندوزی بداند، این آمادگی فراهم خواهد شد تا همة انسانها به طور عادلانه از ثروت بهرهمند گردند. با اجرای احکام اسلامی، این هدف نیز تأمین خواهد شد؛ همچنان که در زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف این هدف تحقق خواهد یافت.
یکی از عوامل وابستگی اقتصادی کشورهای عقب نگهداشته شده، مصرف بیرویة خانوادهها در پی تبلیغات گسترده رسانههای غربی است؛ حال آنکه توجه کلان کشور به استقلال اقتصادی و ارائه الگوی صحیح مصرف به خانوارها از راههای مختلف به خصوص رسانهها میتواند عدالت اقتصادی را نهادینه سازد. هر چند دین اسلام هزینة خانواده را بر عهده مردان قرار داده است، ولی کیفیت خرج معمولاً با محوریت زن میچرخد، که توجه زنان به الگوی صحیح مصرف و آموزش آن به فرزندان، تأثیر بسزایی در اقتصاد صحیح دارد. توجه به اصول اقتصادی اسلام از قبیل: خمس و زکات و ... مرتبط با اقتصاد خانواده است که توجه به آن و جذب مازاد درآمد خانوادههای ثروتمند و هزینهنمودن آن برای قسمتهای ضعیف و ناتوان جامعه، امکان ارتقای اقتصادی را در اجتماع نوید میدهد.
هر چند این امور، بیشتر متوجه مردان میباشد، ولی توجه زنان به این امور و هشدار آنان برای بهبود وضعیت معیشتی تمام جامعه مؤثر است و میتواند عامل مهمی در فقرزدایی و پیشرفت اقتصادی کشور باشد.
چنانچه زنان جامعه بر این مهم اقدام نمایند، امید میرود که بستر مناسب اقتصادی برای ظهور فراهم آید؛ چرا که با از بین رفتن فقر و بیعدالتی، مردم نیز خود را بیشتر مهیای ظهور میسازند.
جمعبندی
شناخت و معرفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به منزلة مهمترین وظیفة هر مسلمان مطرح است؛ چرا که دنیا و آخرت او را تحتالشعاع قرار میدهد. عدم شناخت صحیح امام در دنیا باعث گمراهی و مردن به مرگ جاهلیت میشود.
اما در دوران حاضر و علم به غیبت ایشان، وظیفه پیروان را باید در آشنایی با وظایف و احکام خود جستوجو نمود؛ چرا که با عدم حضور امام، دستیابی به بسیاری از حقایق، دشوار خواهد بود. یکی از وظایف مهم افراد در این دوران، علم به وجود امام و وظیفة انتظار صحیح و راستین است؛ چرا که برداشت انحرافی از مقولة انتظار، خود موجب گمراهی میگردد و عوارض ناگواری در پی خواهد داشت. شناخت کیفیت انتظار راستین، شناخت و انجام تکالیف صحیح منتظرین واقعی را در پی دارد، که افراد با شناخت وظایف فردی و اجتماعی باید در صدد زمینهسازی برای ظهور حضرت برآیند.
نوید روایات، مبنی بر اینکه زمینهسازان ظهور، اهل شرق و ایران میباشند، وظیفة مردان و زنان ایرانی را دو چندان مینماید.
زمینهسازی ظهور و آمادگی برای همراهی آن حضرت، اختصاص به جنسیت ویژهای ندارد و هر مسلمانی به عنوان دوستدار خدا و اهلبیت علیهم السلام باید این آمادگی را داشته باشد؛ هر چند تفاوتهای زن و مرد، موجب اختصاص یکسری ویژگیها برای آنان میشود و فعالیت بیشتر هر کدام را در عرصة خاص سبب میشود.
یکی از مهمترین وظیفه رهایی زنان در جنبة فردی و بعد خانوادگی است؛ چرا که خودسازی و آمادگی فردی و انتقال آن به خانواده، زیربنای آمادهسازی سایرین میباشد.
زنان باید در زمینهسازی در ابعاد مختلف ایفای نقش نمایند و به عنوان مربیانی که تربیت نسل منتظر را به عهده دارند از انجام این مهم غفلت نورزند؛ چرا که عدم توجه به نسل منتظر، با در نظر گرفتن توطئههای استکبار برای انحراف کودکان و نوجوانان، خطر عظیمی است که نسل آینده را در معرض خطر قرار میدهد. همکاری و همیاری همسران برای تربیت نسل آینده و آمادهسازی خود در ابعاد مختلف دینی، فرهنگی و ... برای حضور در رکاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای یاری آن حضرت، وظیفة هر مسلمانی است که خویشتن را مهیای ظهور میداند.
نقش زنان در ابعاد اجتماعی، از زمینههای فردی آنان نشأت میگیرد. زنان پس از انجام وظایف فردی میتوانند در حوزههای مختلف اجتماعی نیز ایفای نقش نمایند؛ همچنان که فعالیت زنان از صدر اسلام در حوزههای اجتماعی و حمایت آنان از امام خود مشهود بوده و یاری نمودن زنان و حمایت آنان از پیامبر و ائمه علیهم السلام در تمامی صحنهها قابل مشاهده است.
الگوسازی زنان صدر اسلام، نمونه بارزی برای زنان عصر غیبت است و هوشیاری و حضور در صحنة زنان را میطلبد.
حضور در صحنههای اجتماعی اعم از فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از این جمله است که باید توأم با رعایت تقوا و عفاف باشد و زن را از حیطة انسانیت خارج نسازد.
حضور زنان در عرصة فرهنگی برای مبارزة آنان با تهاجم فرهنگی غرب، نیازمند گسترش علوم اسلامی در میان زنان است که از طریق وسایل ارتباط جمعی به راحتی امکانپذیر است. در عرصة سیاسی، حضور زنان در مجامع سیاسی و حمایت از امام و رهبری از عمدهترین وظایف ایشان به شمار میرود و در زمینة اقتصادی، پیشگیری از اسراف و قناعت در زندگی با الگوی مصرف صحیح، موجب زمینهسازی عدالت اقتصادی میگردد که مطلوب جامعه مهدوی است.
چنانچه زنان در تمامی صحنههای اجتماعی، نقش خود را به خوبی ایفا نمایند، بنیانهای اجتماعی تقویت میگردد و توطئههای استکبار برای سلطه بر جهان اسلام خنثی میشود و زمینههای ظهور فراهم میگردد.
پیشنهادها
اینک پیشنهاد و راهکارهایی جهت ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه ارائه میشود:
1. اطلاعرسانی وسیع و گسترده در معرفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و آگاهسازی افراد، به خصوص زنان از طریق وسایل ارتباط جمعی، همچون سایت مخصوص زنان و انتظار برای بررسی بیشتر نقش زنان در زمینهسازی و گسترش آن از طریق رادیو، تلویزیون، پیامهای کوتاه و ... .
2. فرهنگسازی انتظار؛ به گونهای که جامعه، نشانهای از انتظار فرج داشته باشد. از قبیل تابلوهای تبلیغاتی و ... به خصوص پیامهای دینی از طریق صدا و سیما به صورت مداوم، به گونهای که انتظار برای مردم امری مأنوس گردد و به جای تشویق زنان به اسراف و تجملگرایی، متمایل به قناعت و فرهنگ اسلامی گردند.
3. مراکز علمی، حوزههای علمیه، آموزش و پرورش هر کدام در سطح خود به انتشار آموزههای فرهنگ مهدویت بپردازند، تا مردم به طور مستمر در طول سال، ماه و هفته و ایام و اعیاد اسلامی با پیامهای جدید قرآنی، اسلامی و مهدوی روبهرو شوند. در این زمینه، اطلاعرسانی در خانوادهها با محوریت زن را فراموش نکنند؛ چرا که میتوانند نقش اساسی داشته باشند.
4. توجه دادن به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و عوارض آن؛ بر خلاف تبلیغات رسانههای غربی که ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را همراه با قتل و غارت نشان میدهند، حقایق غیبت و عوارض آن برای مردم بیان شود و به جای آن، رفاه و امنیت مهدوی، خصوصاً امنیت و آرامش روانی زنان مطرح شود تا رغبت افراد به انتظار و زمینهسازی بیشتر گردد.