صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۶  ، 
کد خبر : ۱۲۳۹۶۴

تحلیل گفتمانی تغییر در سیاست خارجی اوباما


روح‌الله قادری کنگاوری
گفتمان Discourse یکی از نشانه های تأثیر گذار در الگوهای رفتاری کشورها محسوب می شود. در هر دوران شکل خاصی از قالبهای گفتمانی ظهور می یابد که تأثیر خود را بر رفتار سیاست خارجی و داخلی به جا می گذارد. قالبهای گفتمانی را می توان با نشانه هایی از ساختار حکومتی پیوند داد و از این طریق بین سیاست خارجی و قالبهای گفتمانی رابطه ایجاد نمود. اگر سیاست خارجی شکلی از الگوی قدرت باشد در حوزه سیاست خارجی نیز نشانه هایی از قدرت سازی در قالب گفتمان ظهور می یابد. از طریق تحلیل گفتمانی میتوان الگوهای متنوعی از رفتار سیاسی و بین المللی به کار گرفت. اگر سیاست هویت مبنای تفاوت رفتار کشورها و بازیگران تلقی شود، در آن شرایط میتوان گفتمان را فراتر از فضای ادراکی تلقی نمود و آن را مجموعه ای از ادراکات، احساس عمومی و هویت سازی در سطح بین المللی دانست. بر اساس قالبهای هویتی و چهارچوبهای گفتمانی، الگوهای رفتار در سیاست خارجی شکل می گیرد.
بنابراین کشورها در قالب گفتمانی به سیاست خود معنا می دهند و می توان گفتمان را به معنای فرآیندهای اجتماعی و نظامهای شناخت دانست که معنا از طریق آن تولید، تثبیت، تجربه و متحول می شوند. گفتمانها هستند که امور را بهنجار، طبیعی و امکان پذیر ساخته و هویتها و ظرفیتهای اجتماعی را تولید می نمایند. بنابراین گفتمانها مولد هستند، آنها راههای خاصی از موجودیت در جهان و عمل در آن را معنادار میکنند. و به یک رژیم حقیقت شکل میدهند که راههای دیگر کنش و هویت را حذف می کنند. به طور کلی گفتمانها تأسیس کننده ابژه(عین)Object و سوژه(ذهن) Subject می باشند و هر گفتمان مبتنی بر بسیاری از سمبلها می باشد. در سیاست خارجی آمریکا میتوان ابژه های مختلفی را مد نظر قرار داد که بر مبنای قالبهای گفتمانی پدید آمده اند. در گفتمان سیاست خارجی آمریکا نشانه هایی از قالب قواعد ادراکی رهبران سیاسی وجود دارد که این قواعد می تواند در چهارچوب ایدئولوژی شکل گیرد. آنچه به عنوان تروریسم و بنیادگرایی اسلامی مورد توجه نومحافظه کاران قرار گرفت میتوان انعکاس قواعد ایدئولوژیک دانست. بنابراین آمریکا توانست پس از 11 سپتامبر نشانه هایی از تمایز گفتمانی را بین «خود»self و «دیگران»others ایجاد نماید. در این تمایز گفتمانی «خود» آمریکا تلقی می شود و «دیگری» انعکاس رادیکالسیم اسلامی دانست. در تبیین نظریه گفتمانی، هر گونه تغییرChange و دگرگونیTransformation را می توان بر اساس تحولات دائمی سوژه ها توضیح داد.
به عبارتی سوژه ها تلاش می کنند تا شکل خاصی از تمایز را بین «خود» self و «دیگران» others ایجاد نمایند. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در هر زمان در هر جامعه و در سطوح مختلف گفتمانهای متعددی هستند که به یک اعتبار فرهنگ جامعه را تشکیل می دهند و کنشگران با تکیه بر این فرهنگ، سیاستهای خود را عرضه می کنند. در نتیجه بر منافع فرهنگی تکیه می کنند که ساخت اجتماعی نوینی را امکان پذیر می سازد. برخی نظریه پردازان گفتمان ها را به عنوان جعبه ابزاری یاد می کنند که قابلیت آن را داشته باشد که اهداف آنها را توجیه کند و مشروعیت بخشد. بنابراین اگر کنشگران خواهان ایجاد تغییرChange ، موفق شوند بر گفتمانهایی تکیه کنند که نقش بنیادین هویت سازی برای بخشهای گسترده از جامعه سیاسی داشته باشد و کنش های خاصی را ضروری سازد و آماجی را به عنوان دیگریother مشخص سازد که خود در تضاد با آن به خویشتن هویت می بخشد، امکان ایجاد تغییر فراهم می شود.به نظر می رسد گفتمان مبارزه با تروریسم به مثابه گفتمان غالب در دوران اوباما بدنبال ایفای این نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز می باشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات