تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۵  ، 
کد خبر : ۱۲۵۹۷۵
عملیات روانی و جنگ نرم در گفت‌وگو با سردار سیدمسعود جزایری

دشمن چهار سال برای کودتای نرم برنامه‌ریزی کرده بود

مجید روحانی اشاره: این روزها در ادبیات رسانه ای کشور از واژه های «عملیات روانی» و یا «جنگ نرم» و از این قبیل واژه ها کم و بیش استفاده می شود؛ واژگانی که کاربرد آن پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری افزایش یافت. اما آیا این واژگان تازه تولید شده اند و یا درگذشته نیز وجود داشته اند. سردار سیدمسعود جزایری، معاون فرهنگی تبلیغی ستاد کل نیروهای مسلح از صاحبنظران در این موضوع است که به سراغ او رفتیم تا در این مورد با او به گفتگو بنشینیم. سردار جزایری علاوه بر تعریف این واژگان، به ضعف مفرط پدافندی و آفندی در زمینه جنگ نرم علیه ایران پرداخت و انتخابات اخیر را مرحله پایانی این عملیات روانی دانست که قصد داشت به کودتای نرم تبدیل شود. او معتقد است که باید بصیرت لازم و باور به وجود یک جنگ نرم در کشور ایجاد شود، سپس این آگاهی عمومی توسط نخبگان به سامانه های مدیریتی مناسب تبدیل شود تا منافذ پیش روی دشمن گرفته شود. سردار جزایری رسانه ها را ابزار کودتا و جنگ نرم می داند و می گوید که این نوع جنگ به دلیل ماهیت خود نیازمند رسانه است و استکبار جهانی با علم بر این موضوع از تمام توان خود برای اقشار و سطوح مختلف رسانه های متفاوتی را پدید آورده است ولی نظام رسانه ای ما توانمندی لازم برای مقابله با بحران های عملیات روانی را ندارد لذا همایش «عملیات روانی و رسانه» برای زمینه سازی ایجاد توانمندی در رسانه های کشور برگزار شد.

* تعریف کلاسیک «جنگ نرم» چیست و از چه زمانی شروع شد؟
** بعد از اینکه استکبار جهانی و دشمنان پدیده ای به نام انقلاب اسلامی که پس از دوره کوتاه مدت صدر اسلام، حکومت اسلامی تشکیل داد و مدلی از اسلام حکومتی ناب را به جهانیان عرضه کرد، دچار شکست های پشت سر هم در عرصه های امنیتی و نظامی به عنوان جنگ سخت و مباحث نیمه سخت- اگر اقتصاد را در این طبقه بندی قرار دهیم- شدند. روش های نوینی را برای مقابله با انقلاب اسلامی در نظر گرفتند که در واقع موضوع «تهدید نرم» یا استفاده از «قدرت نرم» و یا حتی آنچه که بعدها از آن به قدرت هوشمند یاد کردند در این طبقه بندی قرار دارد.
در فاز جدید مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران که رهبر فرزانه انقلاب در دو دهه گذشته از آن به عنوان شبیخون و تهاجم فرهنگی نام بردند، ابعاد متفاوتی را شامل می شد به عبارت دیگر عملیات روانی و یا جنگ، تهدید و هر واژه ای از این دست که پسوند نرم دارد، ادراکات، بینش و شناخت افراد را نشانه گرفته است که نتیجه چیزی به نام تروریسم رسانه ای است.
* تروریسم رسانه ای به چه معناست؟
** تروریسم رسانه ای در واقع ترور حقیقت است که در رابطه انقلاب اسلامی ایران می توان گفت که ترور ایمان، معنویت و معرفت انسان های جامعه ایران اسلامی را هدف قرار داده است.
* نقش و کارکرد رسانه ها در جنگ نرم چیست؟
** همانطور که گفته شد در جنگ نرم یک تروریسم رسانه ای پدید می آید و اساساً جنگ روانی به دلیل ماهیت و ذاتش نیاز به رسانه دارد.
رسانه ها در اشکال مختلف اعم از رادیو، تلویزیون، روزنامه، اینترنت و ماهواره رسالت آگاهی بخش و اطلاع رسانی دارند و کسی که عملیات روانی علیه کشور آماج انجام می دهد، تلاش می کند تا این اطلاع رسانی مبتنی بر امیال و خواسته هایش خدشه وارد کند.
* وظیفه کشور آماج چیست؟
** اگر سیستم رسانه ای کشور آماج بتواند اغناسازی و متقاعدسازی کند و کنترل ذهن جامعه خود را در اختیار بگیرد می تواند تا حدودی در مقابل تهاجم دشمن بایستد ولی باید اذعان کرد که به دلیل پیشینه دشمنان ایران در مسئله رسانه که در رسانه های قدیمی و حتی در رسانه های مدرن را در اختیار قرار دارند، طبیعی است که با این اصلی ترین شیوه هجوم نرم تلاش می کند تا باورهای جامعه ما را تحت تاثیر قرار دهد.
* آیا مخاطب جنگ نرم مدیران و سیاستگذاران جامعه هستند؟
** در جنگ نرم باورهای جامعه هدف هستند یعنی دشمن در سطوح مختلف دست به کار می شود تا علاوه بر باورهای رهبران مدیران، نخبگان و عناصر موثر در سیاستگذاری، مدیریت و اجرا صنوف مختلف و سنین متفاوت را متأثر کند لذا مشاهده می کنیم اگر فیلمی مبتنی بر جنگ نرم برای بزرگسالان ساخته می شود آثاری نیز برای کودکان تولید می شود که ذهن و فکر کودک را در مسیر خواسته های دیگران قرار دهد.
* نمونه هایی هم از این دست سراغ دارید؟
** بله، نمونه های آن زیاد است مثلاً در بحث انرژی هسته ای سه نوع القاء صورت گرفت، اول معرفی ایران به عنوان کشوری ترسناک که به سمت بمب اتم پیش می رود، دوم القای بیشتر بودن مضرات انرژی هسته ای نسبت به منافع آن در سطح مدیریت و سوم، القا به عامه مردم که انرژی هسته ای، یک عامل مزاحم است و باید با فشار به مسئولان، آنها را از پیگیری حقوق ملت بازدارند.
* و نمونه دیگر؟
** در انتخابات دهم ریاست جمهوری هم القائات زیادی انجام شد که همگی مبتنی بر طرح کودتا بود. برای رسانه ها از قبل برنامه ریزی شده بود که براساس این سناریو نقش سربازهای پیاده کودتا را ایفا کنند.
* آیا می شود کمی بیشتر در خصوص این کودتا توضیح دهید؟
** آمریکا و انگلیس، با سناریوی کودتا، رسانه های تحت مدیریت و هدایت خود را بسیج کردند تا برای تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی جامعه، یارگیری کنند. در مرحله اول همپیمانان منطقه ای و غیرمنطقه ای آنان که بعضاً با مدیریت صهیونیست ها اداره می شدند، به آنان پیوستند سپس رسانه های منطقه ای به آن ملحق شدند و حلقه ای را تشکیل دادند که رأس آن را رسانه های آمریکایی و انگلیسی تشکیل می دادند. این حلقه رسانه ای با یارگیری قبلی که داشت القائات خود را که منشعب از اتاق های فکر استکبار جهانی بود به سرعت در رسانه های غیرهمگرا و غیرهم سو با نظام منتشر می کرد تا مجموعه ای از القائات داخلی و خارجی را برای شهروند ایرانی فراهم کند.
* فرمودید کودتای نرم، آیا این کودتای نرم بیان دیگری از جنگ نرم است یا نه؟
** نکته ای که من تأکید می کنم این است که در برهه های مختلف انقلاب اسلامی جنگ های اقتصادی، دیپلماتیک، سیاسی و نظامی را تجربه کرده است. در مسئله انتخابات ریاست جمهوری نیز دشمن با برآوردهای اطلاعاتی خود تصور می کرد که قادر است با یک کودتا، آنچه که خودشان اسم آن را انقلاب رنگی یا مخملی می گذارند و به نظر ما یک واژه جعلی و دروغین است- با هماهنگی گسترده و زمان داری که با عوامل نفوذی و عناصر داخلی داشتند، قادر است که برآیند هجوم فرهنگی یعنی تغییر رفتار و براندازی را به منصه ظهور برساند.
* از چه زمانی دشمن به فکر کودتای نرم افتاد و این زمان بندی به چه صورت بود؟
** کودتای نرم از اولین روزهای انتخابات قبلی ریاست جمهوری شکل گرفت و استارت کودتا برای مرحله دهم زده شد و در طول 4 سال دشمن برنامه ریزی کودتا را در دستور کار داشت.
* با این فرض اقدامات خنثی کننده این برنامه ریزی دشمن چه بود و آیا پدافند نرم برای آن آماده شد؟
** متاسفانه هیچ اقدام موثری صورت نگرفت. ما برای مقابله با دشمنی که در پی تغیییر در رفتار، بینش ها، شناخت و بصیرت افراد با مدیریت احساسات جامعه است باید علاوه بر شناخت توانمندی های خود، تاکتیک های حریف را هم به طور دقیق شناسایی کنیم تا خطوط پدافندی داشته باشیم.
* آیا این فعالیت ها برای مقابله با کودتای نرم در طول چهارسال گذشته انجام شد؟
** ما در دو جبهه دچار ضعف مفرط هستیم یکی در جبهه پدافند و به خصوص در جبهه آفند که دومی مهم تر است به عبارت دیگر ما در جبهه آفند نتوانستیم محاسن و توانمندی های نظام جمهوری اسلامی به قدر کافی به اطلاع افکار عمومی جهان برسانیم و در جبهه پدافند نیز اجازه نفوذ در جامعه اسلامی را به دشمن داده ایم در حالی که اگر سامان های لازم وجود داشت و از شناخت کافی برخوردار بودیم و اراده و انگیزه مناسب را برای خطوط پدافندی پیش بینی کرده بودیم هرگز به دشمن اجازه این همه رخنه در جامعه اسلامی را نمی دادیم.
* این ضعف از کجا ناشی می شود؟
** بخشی از این ضعف، به ضعف مدیریتی و بخشی هم به غفلت عمومی که در این زمینه داشتیم، برمی گردد. به خصوص غفلتی که خواص، نخبگان و بدنه فرهنگی و مدیریتی کلان کشور را دربرگرفته است. اگر همان زمانی که مقام معظم رهبری در مورد شبیخون فرهنگی هشدار دادند، مسئولان ذیربط تلاش جدی در این مسئله به خرج داده بودند به طور قطع می توانستیم در همان مقطع جلوی این هجوم دشمن را بگیریم.
* برخی اقدامات دشمن در طول این دو دهه را می توانید نام ببرید.
** دشمن با خط مقدم رسانه ای توانست به بخشی از افکار عمومی جامعه ما مواردی را القا کند. همچون بی اعتمادی نسبت به نظام، بی اعتبار کردن نظام مدیریتی کشور، بی انگیزگی اجتماعی، بی حساسیتی نسبت به وجود دشمن و هجوم او، بی کفایتی مدیران، القای بی قانونی و بی صداقتی در بدنه مدیریتی کشور و القای نوعی اختلاف میان مدیران ارشد نظام که همگی جزو موفقیت های دشمن در این رابطه بود و خود را در عرصه انتخابات ریاست جمهوری نشان داد. این واقعیت تلخی است که باید بپذیریم تا علاج شود.
* راه مقابله با جنگ نرم دشمن چیست و چطور می توان این عملیات دشمن را خنثی کرد؟
** پس از شناخت شیوه ها و تاکتیک های دشمن و تجزیه و تحلیل صحیح آنها باید برای مقابله با این پدیده پیچیده اجتماعی با ایجاد سامانه های متمرکز سالها تلاش شود تا ادراکات اجتماعی و تفکر و اندیشه مخدوش شده جامعه چه در خواص و چه در عوام اصلاح شود. در واقع باید سالها به طور فشرده کار فرهنگی مستمر و برنامه ریزی شده انجام داد تا القائات دشمن پاکسازی شود ضمن این که می دانیم دشمن دست از کار نکشیده است لذا باید هم مراقب بود که القائات جدیدی به جامعه نفوذ نکند و هم لکه های سیاه جامعه را باید پاک کرد.
* استراتژی آینده ما در برابر دشمن چیست؟
** باور این که ما در یک جنگ نرم هستیم بسیار مهم است و این باور باید تبدیل به یک باور مدیریتی شود و ما با برگزاری همایش عملیات روانی و آینده پژوهی در سال گذشته مقداری ادبیات سازی و مفهوم سازی نسبت به این موضوع را با حضور جامعه نخبگی برای رسیدن یک وفاقی در این سطح، انجام دادیم.
این باورها باید تبدیل به سامانه های مدیریتی شود بدین صورت که باید براساس این باور اندیشگاههایی ایجاد شود تا سبب وحدت رویه در مفاهیم و ادبیات و باورهای علمی شود. این سامانه های مدیریتی منبعث از باورها و اندیشگاهها می تواند در دو حوزه آفند و پدافند عمل کند.
* با این توضیحات به نظر می رسد که بخشی از جامعه در عرصه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ناخواسته وارد صحنه کودتای نرم شدند؟
** تأثیرات عملیات روانی در جایی خود را نشان می دهد که القائات به گونه ای باشد که حق و باطل قابل تشخیص نیست و سیستم رسانه ای کشور نشان داد که توانمندی لازم برای مقابله با شرایط بحرانی تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را ندارد چرا در عرصه انتخابات اخیر بخشهایی از عموم جامعه و حتی جامعه نخبگی ناخواسته تحت تأثیر القائات دشمن قرار گرفت ولی بخشهایی هم به دلیل تضاد با جمهوری اسلامی در این جرگه قرار گرفتند.
* آنها چه کسانی بودند؟
** به طور قطع خواصی که مدیریت صحنه را برعهده داشتند و پشت پرده را ساماندهی، سیاستگذاری و مدیریت می کردند آگاهانه به دشمنی با نظام و انقلاب اسلامی برخاستند و اگر مشاهده می کنید که افکار عمومی جامعه به دنبال برخورد با عوامل فتنه است به این دلیل است که اعتقاد دارد و اکنون تنها بدنه ای و یا بخشهایی از گروه فتنه و کودتا دستگیر شدند و بخشهایی آزادانه، دسایس خود را ادامه می دهند لذا خواستار برخورد با باقیمانده عوامل به خصوص مدیران اصلی کودتا هستند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات