تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۶  ، 
کد خبر : ۱۳۲۸۱۵
سیاست خارجی دولت در گفت‌وگو با سیدمحمد صدر:

دیپلمات‌های سابقه‌دار در حاشیه قرار دارند

مقدمه: دیدار با محمد صدر اوایل هفته گذشته میسر شد، عصر یک روز پاییزی و بارانی. در ساختمان پرطراوت مرکز مطالعات وزارت امورخارجه که اکنون به محلی برای گردهمایی دیپلمات های بسیار باتجربه و خوش سابقه و البته حاشیه نشین شده وزارت امورخارجه تبدیل شده است، میهمان آقای دیپلمات شدیم. مردی خوش رو، خوش بیان و سیاستمدار، هر چه باشد او از خانواده ای مشهور است، امام موسی صدر عمویش است و زیستن در چنین خانواده ای، پای محمد صدر را از همان نوجوانی به فعالیتهای سیاسی و انقلابی باز کرد. در دوران دانشجویی نیز فعال بود و چندین بار طعم زندان ساواک را چشید. صدر در دولت شهید رجایی، مشاور سیاسی و رسانهای شهید رجایی بود، در همان دولت به درخواست رجایی راهی وزارت امورخارجه شد; در کابینه دوم میرحسین موسوی، اما به وزارت کشور نقل مکان کرد و در دولتهاشمی، عهده دار مسوولیت در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری شد. پیروزی خاتمی در دوم خرداد 76، صدر را به خانه سابقش یعنی وزارت امور خارجه برگرداند و به مدت 7 سال مسوولیت معاونت عربی - آفریقایی وزارت امور خارجه را بر عهده داشت و سال 83، حکم مشاورت خاتمی در امور سیاسی و بین الملل را نیز دریافت کرد. او در انتخابات مجلس هشتم هم کاندیدای اصلاح طلبان بود. بخش هایی از گفت وگو با صدر را بخوانید:

* برخی طرف های گفت وگو و به خصوص مقامات غربی دائما ایران را در حوزه سیاست خارجی متهم به چندصدایی می کنند، برخی هم اعتقاد دارند این رویه در دولت احمدی نژاد که همگونی بیشتری با سایر اجزای نظام سیاسی دارد، نه تنها رفع نشد، بلکه تشدید هم شده است، مثلا طی روزهای گذشته، از یکسو پیشنهاد رئیس جمهور و مذاکره دبیر شورای عالی امنیت ملی را در مورد سوخت هسته ای داشتیم ولی به ناگاه رئیس مجلس و یکی از اعضای برجسته شورای عالی امنیت ملی این فرایند را فریبکارانه می داند. شاید بهتر باشد که برای شروع بحث از چگونگی و مکانیسم تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی صحبت کنید؟
** مکانیسم تصمیم گیری چه در مورد مسائل مهم سیاست خارجی و چه در مورد مسائل داخلی که وجه امنیتی کلانی دارد، بر اساس قانون اساسی در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می شود و فلسفه تشکیل شورا هم برای تسهیل تصمیم گیری در این موارد بوده است. درباره مسائل سیاست خارجی ایران مانند هر مساله ممکن است تا قبل از رسیدن به فرایند تصمیم گیری، اظهارنظرهای زیاد و متنوعی شود. در واقع چند صدایی در این حوزه، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه اگر در همه حوزه ها همین رویه حاکم بود، خیلی خوب می شد که گفت آزادی سیاسی معنای خودش را یافته است. یعنی افراد صاحب نظر، مسوولان سیاسی، احزاب و رسانهها و...، هرگاه احساس می کنند نظری کارشناسانه در باب مسائل سیاست داخلی و خارجی دارند، ابراز نظر کنند و برآیند این اظهارنظرها در حقیقت، تصمیم گیری را کارشناسانه تر می سازد. نکته قابل توجه اما این است که در این مسیر، انتظار معقول این است که دستگاه سیاست خارجی نقش موثری ایفا کند. در دنیا هم رسم این است که هیچ رئیس جمهوری بدون مشورت و حضور وزیر امورخارجه و کارشناسان این حوزه، اظهارنظر رسمی و اقدام مهمی انجام نمی دهد ، به نظر من مهمترین مشکل دولت احمدی نژاد کم رنگ شدن نقش بدنه کارشناسی وزارت امورخارجه در فرایند تصمیم گیری است که از بارزترین نمونه های آن هم، همین پرونده هسته ای و اتفاقات اخیر است.
* یعنی شما می فرمایید موضع گیری متعارض بخش های مختلف عضو شورای امنیت ملی می تواند نمایانگر آزادی سیاسی باشد، آیا نمی شود این تعارض ها را به فقدان اجماع ملی در حوزه تصمیم گیری تعبیر کرد؟ درحالی که در کشورهای توسعه یافته همواره شاهد نوعی انسجام و وحدت نظر بین مقامات مسوول حتی در حوزه اظهارنظر هستیم.
** شما مجلس را ببینید، درباره هر موضوعی نماینده موافق و مخالف صحبت می کنند تا بحثها کارشناسانه پیش برود، فلسفه کار شورایی همین است. این بدان معنی نیست که این اظهارنظرها عملی می شود، اظهارنظرها کمک می کنند که اعضا آگاهی بیشتری درباره موضوع کسب کنند و دقیق تر تصمیم بگیرند. آدمها ماشین نیستد که از یک جا دستور بگیرند که چه بگویند، اصلا یکی از اختلافات اصلاح طلبان با آقای احمدی نژاد همین بوده است که نباید صرفا دستورات و سلایق یک شخص اجرا شود، افراد و حتی وزرا هم باید آزادانه اظهارنظر کنند تا کار به مرحله تصمیم گیری برسد، رای گیری انجام شود و همه تابع نظر اکثریت باشند.
* بحث تمایل آقای احمدی نژاد برای اجرایی شدن صرف نظر و سلیقه شخص خودشان را در همین پرونده هسته ای هم می شود، دید. اساسا همین موضوع بود که باعث تغییر لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. چندی پیش ایشان پیشنهاد تشکیل سران کشورهای 1+5 و ایران را دادند که به نظر می رسد برای این بود که در حوزه اجرا هم کل روند در اختیار ایشان باشد، علت اتخاذ این رویه و پیامدهای آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
** منحصر به همین حوزه نیست، در چهارسال گذشته در اغلب حوزه ها این روند وجود داشته است. این بر می گردد به عدم تمایل وی برای بهره گیری از نظرات کارشناسان که البته در حوزه سیاست خارجی مشهودتر به چشم می خورد. در همین قضیه خرید سوخت، ایشان آمد بحث تامین سوخت یک رآکتور تحقیقاتی کوچک را که موضوعی کاملا فنی است، به کل بحث پرونده هستهای ایران گره زد، در حالی که قبلا تامین سوخت این نیروگاه مطرح و تامین هم شده است و اساسا موضوعی در حاشیه برنامه هستهای کشور قرار داشت. از سوی دیگر پیشنهاد می دهند که اورانیوم با غنای پایین تحویل کشورهای روسیه و فرانسه می دهیم. یعنی بخشی عظیمی از محصول تلاش های صورت گرفته در حوزه هسته ای، یک جا در اختیار کشورهایی قرار گیرد که اتفاقا آقای احمدی نژاد دائما رویه این کشورها را نقد می کند، آنها را متهم به دو رویی، سو»مدیریت، فریب، آدمکشی و جنگ افروزی می کند. خوب! اگر این ها چنین کشورها و مسوولانی هستند، چرا یک دفعه تصمیم می گیریم و اعلام می کنیم که حاضر هستیم بخش عمده اورانیوم کشور را تحویل شان بدهیم. البته شاید هم بر خلاف اظهارات و شعارهای تندی که می شنویم، به شدت به آمریکا و دوستانش اعتماد وجود دارد. چنین مواردی نشان دهنده همان نکته ابتدایی یعنی عدم مشورت با کارشناسان خبره این حوزه است، دیدیم بعد از اظهارنظر کارشناسان و مسوولان باتجربه، دولت هم به اشتباه خویش پی برد و تلاش کرد مسیر را تغییر دهد.
* آقای صدر! می خواهم همین نکته را به بحث قبلی گره بزنم. آقای احمدی نژاد خودشان پیشنهاد ارسال اورانیوم را دادند، بعد آقای لاریجانی گفته اند که این یک فریب است، جالب اینکه حامیان آقای احمدی نژاد هم اعلام کردند که غرب می خواهد کلاه سر ایران بگذارد، در بحث چند صدایی و عدم اجماع ملی، منظور همین موارد بود...
** خوب! در اینکه پیشنهاد آقای احمدی نژاد منافع ملی را تامین نمی کرد، شکی نیست. عکس العمل کشورهای غربی هم این موضوع را ثابت کرد. جالب اینکه حامیان احمدی نژاد دائما تکیه می کنند که اگر غربی ها موضوعی را خیلی تایید کردند، کاسه ای زیر نیم کاسه است، در مورد پیشنهاد احمدی نژاد هم شاهد اتخاذ مواضعی کاملا مثبت از سوی غرب بودیم، البته من اعتقاد دارم این مسائل به دلیل عدم مشورت با نخبگان حوزههای مختلف است.
* آیا بخشی از عدم مشورت به فقدان توان کارشناسی موجود در بدنه وزارت امورخارجه باز نمی گردد، منظورم این است که آیا واقعا توان کارشناسی قابل توجهای در این وزارت خانه وجود دارد که مورد توجه قرار بگیرد. شخصیت وزیر امور خارجه را در این راستا چقدر موثر می دانید؟
** بله! الان در وزارت امورخارجه کارشناسان بسیار با تجربه در حوزه های مختلف وجود دارد که متاسفانه از توانمندی کارشناسی و تجربه بالای آنان هیچ استفادهای نمی شود. ما دیپلماتهایی داریم که بین 25 تا 30 سال سابقه کار دیپلماتیک دارند و در حاشیه هستند و حتی از توان و تجربه مسوولینی که در وزارت امور خارجه حضور دارند، استفاده مطلوبی نمی شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات